وی تصریح کرد: مفهوم بازآفرینی شهری صرفا محدود به بافت تاریخی، میانی، حاشیهای و ... نیست بلکه رویکردش به ارتقای کارکرد شهر مربوط میشود. ممکن است در یک شهری بافت حاشیه مسئله اصلی شهر باشد اما در یک شهر دیگر بافت تاریخی به مسئله اصلی تبدیل شود.
وی با اشاره به بزرگ شدن شهرهای ایران و اینکه حرکت و موبیلیتی در آنها بسیار مهم است، افزود: اگر سیسستم حمل و نقل بر پایه خودرومحوری تعریف شود نتیجهاش این است که آلودگی، ناایمنی، ناکارآمدی اقتصادی و کاهش بهره وری را در پی خواهد داشت.
وی با بیان اینکه ایده من شهرسازی ریلپایه است، ادامه داد: در شهرسازیهای فعلی فکر میکنیم تنها محلی که برای تردد باید بسازیم، خیابان است تا خودروها در آن عبور و مرور کنند در حالی که میتوانیم معابری بسازیم که محل تردد قطار باشد و شهرسازی ما ریلپایه باشد. منظورم صرفا مترو نیست، تراموا هم وسیله نقلیه ریلی سبک است.
وزیر راه و شهرسازی با اشاره به ایده برخی برای خروج ایستگاههای قطار از شهر، تأکید کرد: این ایده کاملا ناپخته و خام است چون مسئله شهر را متوجه نمیشوند. اگر متوجه میشدند، میفهمیدند که ایستگاه قطار مرکز تبادلهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. از آنجایی که نگاه کالایی دارند ایده میدهند که ایستگاه راهآهن باید به خارج از شهر برود؛ همه چیز را صنعتی و کالایی میبینند نه انسانی؛ باید ایستگاه راهآهن به محل سکونت مردم نزدیک باشد.
آخوندی گفت: همه شقوق حمل و نقل باید یکپارچه باشند، هم جاده هم ریل و هم هوا به نظام حمل و نقل شهری باید متصل باشند. مثلا در شیراز سه خط آهن به سمت تهران، بوشهر و گلگهر داریم که در هیچ جا به هم نمیرسند یا معلوم نیست این خطوط در کجا قر ار است به فرودگاه برسند. نتیجه این شد که میلیاردها تومان برای راهآهن شیراز هزینه کردند، بعد آمدند ایستگاه را در 12 کیلومتری شهر گذاشتند. هیچ خانوادهای اجازه نمیدهد فرزند دانشجویش (به عنوان مثال) از قطار برای رفت و آمد به شیراز استفاده کند. چون ممکن است نیمه شب به ایستگاهی برسد که در 12 کیلومتری شهر است. با چه وسیلهای میخواهد خود را به خانه برساند؟ به زور داریم روزی یک قطار به آنجا میفرستیم. موبیلیتی بیش از آنکه یک وجه اقتصادی ـ شهرسازی باشد، یک وجه فرهنگی است.
وی تاکید کرد: تمام تعلقات و هویتهای ما در شهرها شکل میگیرد بنابراین نیاز به یک مفهوم هویتی در شهرسازیهایمان داریم. تمام کسانی که در بافتهای میانی شهرها رشد کردهاند خود را به آن شهر متعلق میدانند اما هیچ کس خود را به شهر عمودی متعلق نمیداند. چون درآن هیچ طراوتی نیست تا در آن حس تعلق هم وجود داشته باشد. این مفهوم حس تعلق یا هویتبخشی، قابل ساختن نیست بلکه به دورههای زمانی طولانی برمیگردد.
وی با اشاره به ارتباط تنگاتنگ حس تعلق و هویتبخشی شهر در انسانها با مفهوم «ایرانشهر»، ادامه داد: مفهوم ایرانشهر ریشه در اعماق ما دارد و حس تعلق به سرزمین هم از جهت تاریخی و هم از جهت مذهبی را شامل میشود. باید با این مفهوم رابطه درستی برقرار کنیم. مفهوم ایرانشهری نیاز به بازخوانی در دوره معاصر دارد و باید راهنمایی باشد تا آنچه به عنوان شهر تولید میشود جذابیت و رضایتبخشی کیفی داشته باشد تا به آن حس تعلق داشته باشیم.