۶۸سال پس‌از کشتار وحشیانه «دیریاسین»

«مناخیم بگین» نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی بدون تردید یکی از کسانی است که در ردیف اول قصاب‌های اسرائیل قرار می‌گیرد.

« قدرت بازدارنده یا همان دیوار آهنین باعث شد تا اعراب مجاب شوند که از حضور حکومت یهودیان در سرزمین اسرائیل خلاص نمی شوند حتی اگر حقوق مردم یهود بر سرزمین مادری شان را به رسمیت نشناسند.» این جمله ای است که نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی در توجیه دیوار آهنین یا تئوری محاصره و سرکوب فلسطینی ها در سرزمین مادری شان بر زبان اورد.او پیشروی نسلی منحوس از سیاستمداران اسرائیلی بود که در عین حال جنایتکاران قهاری  به حساب می آمدند و مستقیما در نسل کشی ملت فلسطین دست داشتند.

هنوز تصویر کریه رژیم اشغالگر قدس تا حد زیادی منطبق با تصویری است که یکی از جنایتکارترین رهبران ،سیاستمداران ونظریه پرداران قرن بیستم از خود به جای گذاشته است؛مناخیم بگین، قصاب دیر یاسین.

اگرچه نطق های این صهیونیست دو آتشه در توجیه قتل عام صاحبان اصلی سرزمین قدس بسیار مشهور هستند اما شهرت اصلی او در مقام عمل است.درحالی که هنوز خیلی ها نخست وزیر رژیم در فاصله سالهای 1977 تا 1983 را صرفا یک روشنفکر و تئوریسین اسرائیل نوین می شناسند از این حقیقت شوم غافلند که وی تنها نظریه پرداز یا رهبر کنش های جنایتکارانه این «غده سرطانی» در دوران پس از آخرین جنگ بزرگ اعراب و اسرائیل محسوب نمی شود بلکه خود به طور تمام و کمال یک جنایتکار بزرگ بوده است.حتی باید بگین را استاد و مرشد «آریل شارون» دانست که امروز نزد افکار عمومی بین المللی به عنوان جنایتکارترین اسرائیلی تمام دوران و با ننگ ابدی «قصاب صبرا و شتیلا» شناخته می شود.

اگرچه دامنه جنایت های بگین به دیر یاسین محدود نمی شود و حتی جنایت های چهار دهه بعد در جنوب لبنان عملا تحت امر او به عنوان فرمانده ارتش IDF(نیروی دفاعی اسرائیل) و ریاست دولت وقت( که متشکل از همپالکی های آدمکشش در دوران جوانی بود) صورت گرفتند.

29 سال پیش از آن که این یهودی تندروی بلاروسی تبار نخستین کابینه اش را در تل آویو تشکیل دهد، در یک صبح بهاری آوریل 1948 بدو ن هیچ اخطار قبلی پیشاپیش گروه تروریستی «ایرگون» همراه اسحاق شامیر،سرکرده گروه تروریستی «اشترن گنگ » به دهکده با صفای «دیر یاسین» واقع برارتفاعات مشرف به بیت المقدس پا گذاشت و تا پیش از غروب آفتاب منطقه ای فلسطینی با پشتوانه قرن ها حیات متمدنانه را از هستی ساقط کرد و با خاک یکسان نمود.

مناخیم بگین و همدستانش در دیر یاسین یکی از سیاه ترین فجایع بشری را به نام خود ثبت کردند و پس از سلاخی و تجاوز به دست کم 100 زن و کودک فلسطینی تا عصر آن روز،شب هنگام این کشتار را در همان نزدیکی جشن گرفتند.آن ها در شهرکی یهودی نشین در کمتر از 5 کیلومتری محل جنایت با چای  و کیک از هم پذیرایی کردند و جزئیات تجاوزات و آدم کشی هایشان را با آب وتاب برای همسران و دوستانشان بازگو می کردند.

در روزهای پیش از اعلان رسمی تشکیل رژیم جعلی اسرائیل با این که تنش میان مهاجران یهودی ونیروهای چند ملیتی عرب که برای باز پس گیری اراضی اشغالی می جنگیدند  بالاگرفته بود اما دهکده دیریاسین و حدود 750 ساکن آن به رفتار صلح آمیزشان با سایرین معروف بودند.دهکده خارج از محدوده ای قرار داشت که قطعنامه تحمیلی سازمان ملل به عنوان اراضی اسرائیلی به رسمیت شناخته بود وعلاوه بر این فلسطینی های این منطقه به صلح نامه ای که با شهرک نشین های یهودی اطراف داشتند پایبند مانده بودند و حتی چند بار گروه های مسلح فرستاده عبدالله شاه اردن را بیرون کرده بودند.در واقع جرم آن ها از نگاه دار و دسته آدمکش ایرگون «بودنشان» بود وبس.طبق اسنادی محرمانه که سال ها بعد توسط ارتش اسرائیل(که همین گروه تروریستی جزو هسته های اولیه اش بود) به صورت پراکنده منتشر شدند موقعیت استراتژیک دیر یاسین واقع در ارتفاعاتی که تل آویو را به بیت المقدس متصل می کردند زمینه را برای اصطلاحا «عرب زدایی» و چه بسا هستی زدایی این کوریدور استراتژیک فراهم کرد به گونه ای که نیروهای عربی نتوانند به این مسیر انتقال مهاجران صهیونیست و تدارکات نظامی که قرار بود یک فرودگاه نیز در آن ساخته شود دسترسی پیدا کنند.

آن زمان در گزارش های رسمی اسرائیل از مقاومت چریک های داخل دیر یاسین سخن به میان آمده بود اما  تنها مرگ 4 چریک فلسطینی گزارش شد و در عوض تاریخ شاهد قصابی شدن 254 عرب بی دفاع بود که دیر نشینان عراقی و سوری را هم شامل می شد.روزنامه نیویورک تایمز 4 روز پس از نسل کشی دیر یاسین در مورد جزئیات این جنایت نوشت که چگونه یک هنگ از «هاگانا» که حکم ارتش دولت یهودی در جنگ اشغال فلسطین را داشت بر جنایت مناخیم بگین و نیروهایش در دیر یاسین نظارت داشت و حتی پیش از ورود نیروهای ایرگون به روستا درحالی که مجهز به جیپ و نفرپیشرفته انگلیسی بودند ،نیروهای دولتی با بلندگوی دستی و به زبان عربی از مردم خواسته بودند آن منطقه را ترک کنند.

به گفته شاهدان آدمکش های تحت امر فرمانده بگین تا پیش از غروب آفتاب چندین زن عرب را به شکلی وحشیانه مورد تجاوز قرار دادند و پیکرشان را دریدند و چندین کودک را به سیاق سنت منحرف جهودی کابالا ذبح کردند.تعدادی دیگر از زنان و کودکان بی گناه در حالی کشته شدند که خانه هایشان در ساعات پایانی روز با بولدوزر بر سرشان خراب شد.تنها در یک مورد 25 نفر از مردان دیر که برای صحبت با بگین وشامیر فراخوانده شده بودند را سوار بر کامیون کرده و به طور دسته جمعی در سنگ زار های اطراف به گلوله بستند. برخی از خانواده ها را نیز در میدانگاه وسط دیر جمع کرده و پس از مورد تجاوز قراردادن همسران و دختران وحشت زده جلوی مردانشان آن ها را از اطراف به مسلسل بستند.چندین خانه نیز بر سر صاحبانشان منفجر شدند.

بن گوریون رئیس دولت وقت یهود که هنوز 2 هفته به اعلام موجودیت رسمی اش مانده بود طی روزهای بعد ظاهرا این کشتار را محکوم کرده و حتی طی نامه ای رسمی از شاه اردن که فرمانده نیروهای عرب چندملیتی بود عذرخواسته بود اما بلافاصله پس از قتل عام دیریاسین نیروهای ارتش تحت امرش یا همان هاگانا بازماندگان را از دیر بیرون کردند و به قدس شرقی فرستادند و بعد کل روستا و مزارع و باغاتش را برای ساخت فرودگاه و پایگاه مسطح کردند که این حکایت از پیش برنامه ریزی شدن این جنایت دارد.

بگین که در روزهای پس از قتل عام دیر یاسین مورد حمله جامعه جهانی و حتی افکار عمومی کلنی های یهودی نشین فلسطین قرار گرقته بود ژست دفاعی به خود گرفت و حقیقت را بر ملا کرد و گفت حمله ایرگون به بومیان و پاکسازی منطقه نه تنها با آگاهی کامل هاگانا بوده بلکه ماموریت آن ها محسوب می شده.همان زمان این اعتراف را بسیاری پذیرفتند چرا که گروه تروریستی ایرگون از بدو تاسیسش حکم بازوی مخفی ارتش یهودی را بازی می کرد و حتی بر آن هاگانا بتا یا هاگانای ب نام نهاده بودند.

مناخیم بگین که فارغ التحصیل حقوق از دانشگاه ورشو و از مریدان زعو جابوتینسکی ،صهیونسیت لهستانی طرفدار نسل کشی غیر یهودیان بود که تئوری دیوار آهنین را وضع کرد.حتی پیش از آن که با اشغال لهستان توسط نازی ها به طور دائم به فلسطین کوچ کند به جوخه های مرگ یهودی پیوسته بود که با حمایت پنهان کنگره آمریکا و سرمایه داران یهودی ارض جدید علیه بومیان و حاکمان انگلیسی همزمان دست به توطئه می زنند تا آن چه را که سرزمین  اسرائیل می خواندند به طور انحصاری قبضه کنند.

البته یهودیت تنها برای او یک بهانه بود چنان که بارها و بارها او و دیگر رهبران صهیونیست یهودیان را قربانی اهداف خود کردند.مثلا بگین در اولین قتل عام بزرگش در سال 1946 درجریان بمب گذازی هتل کینگ دیوید که محل استقرار کلنی استعماری انگلیس ها در اورشلیم بود شخصا به انگلیسی ها پیغام داد که جان یهودی ها برایش مهم نیست.در آن انفجار مهم  19 یهودی کشته شدند.پس از آن انفجار بود که استعمار ورشکسته بریتانیا فهمید با جانیانی بالفطره تحت نام صهیونیست ها طرف است و فلسطین را که به تازگی از عثمانی ها غنیمت گرفته بود ترک کرد.

پس از قتل عام دیر یاسین بگین که تا آن زمان یک چریک تروریست شناخته می شد مدارج ترقی را پیمود.او بعدها در توصیف تاثیر این جنایت ننگین خود چنین داد سخن داد:«اعراب سراسر کشور از آن پس افسانه های وحشیانه قصابی های ایرگون را باور کردند و از ترس جانشان فراری می شدند.به سختی می توان هر اقدام دیگری را در تشکیل اسرائیل موثر تر از این دانست.»

بگین سپس به ریاست حزب حوریوت(آزادی) اسرائیل رسید که بعدها به لیکود(حزب حاکم اسرائیل) تغییر نام داد و از آن طریق با اتکا به آرای جانیان دیگری که اکثریت جامعه اسرائیل را تشکیل میدادند خود را طی سه دهه تا مقام نخست وزیری بالا کشید و بزرگترین دولت ترور را با حضور همتایان قصابش چون شامیر،شارون، ایتان و باراک تاسیس کرد و قتل عام فلسطینیان و لبنانی ها در دهه 1980 میلادی را به عنوان ننگی دیگر از خود برجای گذاشت.می گویند او همانند سلفش بن گوریون در سال های پس از قدرت دچار کابوس های مداوم بود و دست آخر در 1992  در حالت جنون و در تنهایی مُرد.