* داستان پسر پرسپولیس چیست؟
- برمی گردد به دربی. هواداران برایم ساختند و گفتند که علیپور از مدرسه فرار کرده و آمده گل زده و دوباره برگشته.
* بله. به خاطر این است که سنت خیلی پایین است. تیم نوجوان در شهرتان نداشتید. یعنی یک راست از جوانان شروع کردی؟
- یکسال نوجوانان بودم. بعد یکسال جوانان و بعد تیم ملی نوجوانان، جوانان و بعد در تیم های بزرگ در لیگ.
* گل زیبایی که در دربی زدی ویژگی خاصی داشت.
- پاس گلی که هادی خدابیامرز به من داد و توانستم گلش کنم.
* بهترین بازی که کردی مصادف شد با یک خاطره تلخ. خاطره تلخی که به یادگار می ماند.
- به یادگار که می ماند. ولی یک دوست، هم تیمی و بازیکن با تعصب مان را از دست دادیم.
* ارزشمندترین شی زندگی ات چیست؟
- خونه.
* خیلی زود ازدواج کردی. فکر می کنی چه تاثیری در زندگی حرفه ای ات داشته؟
- همه چیز آدم را تنظیم می کند، خواب آدم، تمرین کردن، کجا می روم و می آیم.
* زن ذلیلی؟
- نه.
* حرف آخر را تو می زنی؟ یعنی چشم؟
- آره. چشم.
* تیم پرستاره یا تیم همدل؟
- تیم ما جوان و باتجربه است در کنار چند نفر از بزرگترهای تیم ولی همه همدل هستند.
* پرستاره بودن مهم تر است یا همدل بودن.
- همدل بودن.
* امسال پرسپولیس به نظرت در لیگ چه نتیجه ای کسب می کند؟
- ما شانس اول قهرمانی هستیم.
* سقف آرزوهایت کجاست؟
- سقف آرزوهایم در فوتبال خیلی بالاست. دوست دارم روزی در بهترین تیم اسپانیا در رئال بازی کنم. یعنی واقعا سقف آرزوهایم است. همه چیز بستگی به خودم دارد که می توانم تلاش کنم و مزدش را می توانم بگیرم یا نه.