کد خبر: ۳۶۹۶۸
زمان انتشار: ۱۰:۲۷     ۰۹ بهمن ۱۳۹۰
یکسال دیپلماسی سینمایی ایران که بخشی از آن در معاونت سینمایی دنبال می‌شود پر از مشکل و تناقض است، تناقضی که «مدیریت هوشمندانه» نام گرفته و چه بسا باید منتظر دوستی ایران و آمریکا با موفقیت «جدایی ...» در اسکار باشیم.

فارس، چهارشنبه این هفته و با آغاز سی‌امین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر بهار سینمای ایران آغاز می‌شود و این جشنواره که مهمترین جشنواره بین‌المللی کشور است ضرورت نگاه به سیاست‌های بین‌المللی معاونت سینمایی را بیش از پیش می‌کند.

پایان بخش بین‌الملل بیست‌ونهمین جشنواره فیلم فجر در سال گذشته با انتقاداتی مواجه شد تا جایی که به محاق رفتن این بخش از جشنواره نگرانی‌هایی را ایجاد کرد.

*جدی گرفته نشدن بخش بین‌الملل جشنواره فیلم فجر

آن هم هنگامی که جشنواره بیست‌ونهم در مجموع شاهد 24 فیلم خارجی بود که ایران با بیشترین فیلم و بیشترین برنده در این بخش حاضر شد، گو اینکه قرار بود جایزه‌هایی که در بخش مسابقه ایران به برخی فیلم‌ها داده نمی‌شود در این بخش به آنها داده شود.

این شد که در همان اوان جمال شورجه در گفت‌وگو با فارس گفت: بخش بین‌الملل باید کمی جدی‌تر گرفته شود و آثار ارائهشده جدی‌تر و با موضوعات و مضامین فراگیرتر باشد ضمن آنکه سینمای ما باید بتواند نیازهای جهان اسلام را پاسخ بدهد. ضرورتی که جمال شورجه به آن اشاره می‌کرد، نکته‌ای بود که با پیروزی انقلاب مصر در 11 فوریه 2011(22 بهمن 89) بیشتر خود را نشان می‌داد.

اما بخش بین‌الملل بیست‌ونهمین جشنواره فجر و چه بسا حتی بخش سینمای ایران جشنواره، در پی حضور فرهادی در برلین و برای شرکت در آن به حاشیه رفت، جشنواره‌ای که فرهادی در آن توانست خرس طلایی را از آن خود کند. شاید بسیاری از این موفقیت در ابتدای امر خوشحال و یا نگران بودند اما تحلیل‌های آن روز روزنامه‌های بین‌المللی نشان از صحت نگرانی‌هایی می‌داد که تا آخرین روزهای سال سینمای ایران و تا هفته قبل همچنان ادامه داشته و دارد.

در این بین تنها دو روزنامه منطقه‌ای «الحیات» و «السفیر» پس از موفقیت فیلم «جدایی نادر از سیمین» در جشنواره برلین با تحلیل این فیلم تاکید کردند که «جدایی نادر از سیمین» درگیری طبقه متوسط ایران با نظام این کشور را تصویر کرده است.

* نامه شمقدری به «ژیل ژاکوب» اقدام درست بدون حمایت بدنه سینما

پس از جشنواره برلین، جشنواره کن و حال و هوای آن فصل دیگری از عملکرد جریان پراشکال دیپلماسی سینمایی معاونت سینمایی در سال گذشته بود.

در حالی که کن کارگردان فتنه‌گر ایران را به عنوان عضو هیئت داوران انتخاب کرده بود، بسیاری از مسئولان سینمایی تلاش کردند تا خود را به سواحل کن برسانند تا در این جشنواره حاضر شوند سفری که با انتشار اسامی آن محدود به برخی از مسئولان شد تا بی‌نتیجه بودن سفرهای چندین ساله مسئولان سینمایی این بار محدودتر شود.

اما اتفاق دیگری که در این جشنواره افتاد نامه شمقدری به «ژیل ژاکوب» در پی اخراج «لارنس فون تریه» کارگردان دانمارکی به خاطر صحبت‌های ضداسرائیلی وی بود، صحبت‌هایی که علیرغم انتقادات بسیار از سوی فعالان سینمای ایران اتفاقی خوب بود. نامه‌ای که به موقع منتشر شد و در صورت همراهی بدنه سینمای ایران می‌توانست جو ضدایرانی جشنواره کن و تهمت نابخشودنی نبود «آزادی بیان» در ایران را خنثی کند.

شمقدری گفته بود: «نمی‌دانم آزادی بیان دیگر چه مفهومی خواهد داشت. شاید لازم باشد در دایره‌المعارف‌ها مفهوم جدیدی از آزادی بیان ارائه شود، والا رفتاری که جشنواره کن با آقای فون تریه انجام داد و مجبورش کرد که بارها به عذرخواهی بپردازد، انسان را به یاد گالیله می‌اندازد که صاحبان کلیساهای قرون وسطایی با تهدید مجبورش کردند نظریه علمی‌اش را که زمین کروی است انکار کند.»

تهمت پراکنی علیه ایران در پایان بهار و تابستان 90 کمتر شد هر چند ایران حتی نتوانست جشنواره‌ای چون جشنواره بین‌المللی سارایوو که زمانی فیلم‌های ایرانی افتتاح‌کننده این جشنواره بودند را با خود همراه کند و این جشنواره نیز به جشنواره‌ای حامی فتنه‌گران تبدیل شد.

* باز شدن پای سینمای ایران در مصر

شاید مهمترین حرکت معاونت سینمایی ایران در پی بیداری اسلامی و در میان ده‌ها بخش صوری «بیداری اسلامی» در جشنواره‌های مختلف فیلم کوتاه تهران، رویش و ... حضور دو گروه از سینماگران مصری و تونسی در تهران و دیدارهای مختلف آنان با مسئولان سینمایی و فرهنگی بود. حضوری که هرچند صد درصد مطابق با بایدهای این امر نبود اما می‌توان آن را مثبت ارزیابی کرد، حضوری که حداقل درباره مصر به توافقاتی درباره دو کار مشترک بین ایران و مصر منجر شد.

«روستای تاریکی» و همچنین «شیخ یاسین» دو فیلمی است که قرار است به صورت مشترک بین ایران و مصر تولید شود تا پای سینمای ایران پس از سوریه و لبنان به مصر نیز باز شود.

* عدم حضور جدی ایران در جشنواره‌های عربی

اما حضور فعالان سینمایی مصری و تونسی در ایران و دیدار با مسئولان سینمایی و غیرسینمایی ایران با حضور متقابل ایران دنبال نشد و به جز یک هفته فیلم در تونس شاهد اتفاق دیگری نبودیم.

دیپلماسی سینمایی‌ئی که می‌توانست با حضور در جشنواره‌های سینمایی در مصر و به‌ویژه در جشنواره اسکندریه و همچنین در تونس و مراکش دنبال شود اما این عدم حضور ایرانی برعکس باعث حضور دشمن در این عرصه‌ها شد.

بحران جشنواره بیروت به‌ویژه پس از به تعویق افتادن جشنواره دمشق به عنوان تنها جشنواره عربی که ایران به صورت رسمی در آن شرکت می‌کند و حمایت همه‌جانبه بیروت از فیلم‌های فتنه‌گرانی چون حنا مخملباف از جمله حضور دشمنان در میان منطقه‌ای بود که در آن سینمای ایران را الهام‌بخش می‌دانند.

اتفاقی دیگری که رخ داد، دستگیری گروهی از مستندسازان همکار بی‌بی‌سی به جرم جاسوسی بود که بار دیگر توجه سینمای جهان را متوجه ایران کرد و دستگاه‌های دیپلماسی عمومی و فرهنگی در اقناع افکار عمومی جهان و جامعه جهانی ناکام ماندند.

* بیانیه توهین‌آمیز اسکار و تحریم «سینما حقیقت» و عدم واکنش سینمای ایران

و این شد که هیئت‌های هنری نویسندگان، کارگردانان و بازیگران هالیوود و هیئت انتخاب اسکار در بیانیه‌ای از مستندسازانی که به جرم جاسوسی و همکاری با شبکه بی‌بی‌سی دستگیر و زندانی شده‌ بودند، حمایت کرد.

این در حالی بود که کمتر از دو هفته بعد نیز جشنواره «سینما حقیقت» در اقدامی نامانوس از سوی کسانی که برای حضور در این جشنواره فرم پرکرده بودند تحریم شد تا حرکت ضدایرانی سینمای جهان با رهبری هالیوود و سینماتک فرانسه در برابر سینمای ایران تکمیل شود.

اما این توهین اسکار و هالیوود به سینمای ایران به جای آنکه باعث تغییر سیاست معاونت سینمایی ایران نسبت به اسکار حداقل در سال جاری شود برعکس با معرفی فیلم «جدایی نادر از سیمین» به اسکار مواجه شد.

* با «مدیریت هوشمندانه»، منتظر دوستی ایران و آمریکا با موفقیت «جدایی ...» در اسکار باشید!

اقدامی که در میان همراه شدن فعالیت‌های هنری سینمای جهان از برلین تا کن و نهایتا اسکار با فعالیت‌های سیاسی، دوری سینمای ایران از سیاست عنوان می‌شد!

این بار کسانی که از تحریم سینمای ایران توسط جریان‌های صهیونیستی و هالیوودی خوشحال بودند و آن را درستی مسیر خود می‌دانستند از اینکه فیلم فرهادی توسط همان جریان تشویق شده خوشحال شده و موج تبریک را به سوی فرهادی روانه می‌کنند. جالب اینجاست که این تناقض آشکار را «مدیریت هوشمندانه!» عنوان می‌کنند و حتما فردا خواهیم شنید که با انتخاب فیلم فرهادی به عنوان بهترین فیلم جایزه سیاسی اسکار این «مدیریت هوشمندانه!» توانسته است دشمنی چندین دهه‌ای ایران و آمریکا را به دوستی تبدیل کند.!؛ چراکه گفته شده است «اگر جدایی نادر از سیمین جایزه نگیرد عداوت آمریکا با ما را نشان می‌دهد»

در نهایت باید گفت که دیپلماسی سینمایی ایران به جای توجه به غرب باید با توجه به سند بالا دستی «چشم‌انداز ایران 1404» به فکر یگانه کردن سینمای ایران در منطقه و صدور انقلاب «سینمای انقلاب» پس از 1357 به کشورهای عربی و اسلامی باشد.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها