کد خبر: ۳۶۹۳۶
زمان انتشار: ۰۱:۲۴     ۰۹ بهمن ۱۳۹۰
اين روزها باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا كاملا فعال شده و در حالي كه تنها 10 ماه به انتخابات رياست جمهوري آمريكا مانده است پي در پي به ايراد سخنراني مي پردازد.
کیهان نوشت:
اين سخنان چه در رستوراني در منهتن نيويورك باشد و چه در قالب گفت وگو با نشريه تايم و يا اظهاراتي در برابر كنگره باشد يك ترجيع بند مشترك دارد: «جمهوري اسلامي ايران».

اوباما سه شنبه گذشته طي سخناني در كنگره كه آخرين نطق سالانه در دوره اول رياست جمهوري او محسوب مي شد ناگزير موضوع ايران را پيش كشيد و پس از آنكه ادعا كرد ايران از هميشه منزوي تر شده و آمريكا مصمم است از دستيابي ايران به سلاح هسته اي جلوگيري كند گفت: «همه گزينه ها روي ميز است».
البته 45 روز پيش نيز باراك اوباما در ديدار با ايهود باراك وزير جنگ رژيم صهيونيستي كه در هتل گايلورد در نشنال هاربور مريلند برگزار شد به موضوع ايران پرداخته و گفته بود: «همه گزينه ها روي ميز است».
هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكا هم چندي پيش از اين عبارت «همه گزينه ها روي ميز است» استفاده كرد تا گويا يك عبارت تمام عيار آمريكايي باشد. عبارتي كه البته واكنش تحليلگران سابق و مديران پيشين آژانس اطلاعات مركزي آمريكا-CIA- را برانگيخته است.
ري مك گاورن، اليزابت مور، جان اي مك لافلين و... از جمله تحليلگران و مديران سيا بودند كه به صراحت بيان كردند اين عبارت براساس محاسبات اشتباه است و پيامدهاي آن مورد ارزيابي قرار نگرفته است.
جالب است كه حتي «گاورن» و «مور» در مقاله اي كه در نشريه آنلاين «كانسرتيوم نيوز» منتشر شد خطاب به اوباما مي نويسند:« استفاده مكرر شما از عبارت پيش پا افتاده «همه گزينه ها روي ميز است» باعث مي شود اين سوال را مطرح كنيم كه آيا شما و مشاورانتان تاثيرهاي از كنترل خارج شدن خصومت ها با ايران را متوجه هستيد يا خير؟... به اين ديوانگي خاتمه دهيد... اگر مشاوران شما توصيه كرده اند كه خصومت با ايران به نفع اسرائيل تمام مي شود، سخت در اشتباهند چون جنگ با ايران در بلندمدت به نابودي اسرائيل منجر مي شود و پيامدهايي فاجعه آميز براي اقتصاد جهان خواهد داشت كه بايد از آن آگاه باشيد».
اين دو مقام سابق سيا يك توصيه استراتژيك نيز به اوباما كردند: «يك حادثه يا تحريك مي تواند به خارج شدن اوضاع از كنترل در تنگه هرمز منجر شود».
طرفه آنكه بارها منابع رسانه اي آمريكا طي چند ماه گذشته به اوباما هشدار داده اند كه ارزيابي هاي مارتين دمپسي رئيس جديد ستاد مشترك آمريكا قابل تكيه نيست و اوباما را به سخنان سلف او مايكل مولن ارجاع داده اند كه هشدار داده بود ايران مي تواند تنگه هرمز را ببندد.
اما يك روي ديگر عبارت «همه گزينه ها روي ميز است» موضوع مذاكره در نقطه مقابل تهديد، تحريم و ترور است كه باراك اوباما آن را در سخنان خود مطرح كرده است.
در همين سخنان اخيرش در كنگره او بر حل پرونده هسته اي ايران از طريق مسالمت آميز اشاره مي كند و البته جنس اين دست از سخنان اوباما وقتي بهتر فهميده مي شود كه در گفت وگو با فريد زكريا در نشريه تايم مي گويد: «بايد اعتراف كنم هركسي پرونده ايران را آسان بپندارد قطعا نمي داند كه ما در خصوص چه چيزي حرف مي زنيم... جامعه جهاني بايد همزمان از اهرم مذاكره و فشار استفاده كند.! بنابراين وقتي اوباما مدعي است كه در رويارويي با جمهوري اسلامي ايران از همه گزينه ها استفاده خواهد كرد و «تهديد»، «حمله»، «ترور»، «تحريم» تا «مذاكره» و راههاي به اصطلاح مسالمت آميز بر روي ميز قرار دارد بايد ديد عيار اين عبارت مورد ادعا چه ميزان است و اين نوشته تلاش مي كند در شرايط موجود به ارزيابي سخنان اوباما بنشيند و هدف اصلي مجموعه سخنان او را مورد واكاوي قرار دهد.
براي آنكه معلوم شود آمريكايي ها چه در سر دارند و اينكه پس از به سقف رساندن فشارها و تهديدها و به تصويب رساندن تحريم هاي يكجانبه عليه ايران، چرا از مذاكره و روش هاي مسالمت آميز نيز صحبت مي كنند و همواره طوطي وار در چند ماه گذشته مي گويند «همه گزينه ها روي ميز است» بايد ترفندها و اقدامات آنها بر ضد جمهوري اسلامي و خروجي آن كارشكني ها و دسيسه ها در افق نگاهي جامع مرور و تحليل شود.
طي چند ماه گذشته ابتدا در اقدامي از قبل برنامه ريزي شده و يك سناريو چند فصلي، سه پرونده اتهامي «تروريسم»، «هسته اي» و «حقوق بشر» عليه ايران به كارگرداني آمريكا به صحنه آمد و حتي سه قطعنامه درباره سه موضوع ياد شده بر ضد ايران صادر شد.
نكته گفتني در اين خصوص اين است كه علي رغم هياهو و شلتاق كاري هاي رسانه هاي غربي - صهيونيستي پس از مدتي افكار عمومي دنيا فهميد كه در اتهام تروريسم (طرح كذايي ترور سفير عربستان در خاك واشنگتن) دلايل آمريكا به شدت سست و پوچ است و از همين روي اين ادعاي بزرگ هيچ گاه قابليت اثبات نداشته و نخواهد داشت. زيرا تمام ادعاي واشنگتن مبتني بر شهادت دو نفر و گفته هاي آن ها بود كه يكي از آنها (ارباب سير) براساس تحقيقات قضايي معمولا در حالت مستي بوده و در اولين جلسه دادگاه نيز اظهاراتش را در اداره «اف بي آي» تكذيب كرد و ديگري (شخصي موسوم به غلام شكوري) كه هيچ گاه وجود خارجي او احراز نشد.
داستان حقوق بشر نيز براي آمريكايي ها به سرانجام نرسيد و علي رغم طرح ادعاهايي بر ضد ايران و صدور قطعنامه اي در مجمع عمومي سازمان ملل كه راي اقليت (86 كشور) در برابر اكثريت (193) را داشت، افكار عمومي دنيا در صحنه عمل و بدون رتوش نقض فاحش حقوق بشر آمريكا را در خيابان هاي نيويورك و در پهنه جنبش تسخير وال استريت نظاره كرد.
اينجا بود كه در پي نتيجه نگرفتن هاي اين قطعنامه ها، تهديدات و لفاظي هاي جنگ طلبانه مقامات آمريكايي و صهيونيستي شروع شد و البته مدت زيادي دوام نياورد كه فروكش كرد و جالب اينكه نشريه تايم مي نويسد: «به رغم اينكه همه رسانه ها بر طبل جنگ مي كوبند نه باراك اوباما و نه پنتاگون تمايلي به رويارويي با ايران ندارند.»
مجله تايم البته از نگاهي عميق تر نيز موضوع حمله احتمالي به ايران را بررسي كرده و تصريح مي كند اساسا امكان گزينه نظامي براي غرب وجود ندارد چون 1- قيمت نفت افزايش پيدا مي كند 2- ايران توان بستن تنگه هرمز را دارد 3- توانايي نظامي و موشكي ايران به گونه اي است كه مي تواند به راحتي حملات را تلافي كند و 4- قدرت نيروي هوايي ايران عاملي بازدارنده است.
بنابراين به تعبيري آمريكايي ها و چند كشور غربي آخرين فشنگ خود را عليه ايران شليك كردند: «تحريم نفت و بانك مركزي ايران» اما به اعتراف رسانه هاي مشهور و كارشناسان پرآوازه و برجسته آمريكايي اين شليك، شليك به پاي خود آمريكا بوده است.
مجموعه اين اعترافات و اقرارهاي غيرقابل انكار خود فهرستي مطول است اما به عنوان اندكي از بسيارها مي توان به چند نمونه اشاره كرد كه قابل اعتناست. رويترز در تحليلي كشورهاي غربي را بازندگان اصلي تحريم نفتي ايران دانست و برژينسكي مشاور سابق امنيت ملي آمريكا در دوران جيمي كارتر تاكيد مي كند تحريم ها عليه ايران بازي با آتش است.
تعجب نكنيد وقتي شخصيتي مانند جان بولتون كه مواضع ضد ايراني او مشهور است دست به قلم مي برد و هشدارگونه مي نويسد: تحريم ها اثربخش نخواهد بود چون كشورهاي بسياري متقاضي معافيت از پروژه مشاركت در تحريم نفتي ايران هستند. از سوي ديگر؛ «امير اورن» روزنامه نگار كهنه كار صهيونيستي كه در حوزه امور خاورميانه و ايران متمركز است در هاآرتص خاطرنشان مي كند اينكه مقامات آمريكايي دكلمه وار بر زبان مي آورند كه «همه گزينه ها روي ميز است» خطاب به ايران نبايد قلمداد شود بلكه اخطار به اسرائيل است كه مبادا درصدد حمله به ايران برآيد.
و بالاخره با مرور مباحث پيشين آنچه قابل تامل و دقت ويژه است سفر هيئت عالي رتبه بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي به تهران است كه از امروز به مدت سه روز به طول خواهد انجاميد.
رياست اين هيئت را «هرمان ناكارتس» معاون مديركل در امور پادمان ها برعهده دارد كه «رافائل گروسي» دستيار مديركل در امور سياسي نيز حضور دارد تا در خصوص موضوعات مورد نظر آژانس و در چارچوب توافق صورت گرفته با ايران به مذاكره بپردازند.
و نكته خوشمزه اين است كه روز گذشته و در آستانه سفر اين هيئت، آمانو مديركل آژانس به زبان مي آورد كه؛ «هدف تاسيسات هسته اي ايران صلح آميز است».
اينجاست كه با اندك دقتي مشخص مي شود عبارت «همه گزينه ها روي ميز است» يك بلوف از سوي آمريكايي ها و صهيونيست ها است و همه آن فشارها، تهديدها، تحريم ها براي يك «مذاكره» است و به عبارت ديگر يك گزينه بيش تر وجود ندارد و آن دريوزگي مذاكره از ايران است. اين «گزينه» البته زير ميز است!
حسام الدين برومند
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها