به گزارش
وبلاگستان 598، محمد مهدوی در آخرین مطلب در وبلاگ
نگاه سلیم با عنوان
جمعه سیاه جهان نیوز نوشت:
انا لله وانا الیه راجعون
محضر جامعه اصول گرایان حقیقی ، تسلیت عرض می نمایم
متاسفانه سایت جهان نیوز با درج قسمتی از بیانات مقام معظم رهبری واستفاده مغالطه آمیز در راستای اهداف خود یک جمعه سیاه برای خود در تاریخ رسانه ای بجای گذاشت
1)ابتدا بایستی عرض کنم گرم کردن تنور انتخابات به چه قیمتی؟
2)مواظب باشید شما هم برای جلب درهم و دینار(جذب بیننده) سر امام حسین (ع) (اصول گرایان حقیقی) را در تنور خولی نکنید......
3) این آقایان که شما آنها را بخش بزرگ اصول گرایان خواندید،از نظر شماست ، آقایان علمای نامبرده محترمند وهرکدام فردی از جریان اصولگرایی هستند ، تکلیف مردم را ولی فقیه مشخص می فرمایند ، حضرت آقا هم تا کنون همه ملاک های یک نماینده را در سخنان خود فرموده اند و اگر نکات دیگری لازم باشد باز هم اشاره می فرمایند. اصولگرا اگر اصول گرای واقعی باشد نگاهش به ملاکهای حضرت آقاست نه به لیست بعضی از آقایانی (قالیباف و لاریجانی )که تا تنور انتخابات را گرم دیدن آمدند و دور این علمایی که نام بردید را گرفتند و طلب سهم خواهی از اصول گرایان کردند، چه کسی گفته 8+7 ؟ کجای فرمایشات مقام معظم رهبری اشاره به8+7 دارد ؟
4)منظورتان از بعضی اصول گرایان چه کسانی است،اگر با همانهایی است که به ذهن بنده و خوانندگان می آید باشد، آنها نگفتند افرادی که اشتباهاتی داشته اند و بعد توبه کردند را بدلیل اشتباهاتشان از دایره اصولگرایی خارج کنیم بلکه به دنبال رأفت ورحمانیت خداوند تبارک تعالی و تبعیت از سیره معصومین (ع) گفتند اگر توبه حقیقی کردند حالا بگوییم توبه کردند ، نگوییم حقیقی آنرا خدا عالم است ،خوب قبول ما آنها را دربین اصولگرا ها سعی میکنیم بپذیریم ولی نمی توانیم امور جامعه را به دست اینان بدهیم همانگونه که معصوم (ع)میفرماید: انسان مؤمن دو بار از یک سوراخ گزیده نمی شود، پس با وجود این همه انسان متدین و ولایتی دیگر چه نیازی است که انسان به سراغ اینگونه افراد برود و زمام امور را بدست اینان بسپارد یعنی اگر کسی سهم خواهی کردن مابه خاطر آن وحدتی که شما می گویید نه تنها توبه اش را بپذیریم بلکه باید به آنها سهم هم بدهیم وگرنه وحدت بوجود نمی آید !!! این دیگر چه وحدتی است؟
حال بگوییداین حرف بقول شما بعضی از اصولگرایان را که نقدشان کردید کجای فرمایشات مقام معظم رهبری نهی شده است ؟
رهبر از این مظلومتر که نه تنها فرمایشاتش را عمل نمکنند و بلکه بعض به بعض می کنند (هرکدام را دوست داشتند عمل می کنند وهر کدام را که دوست نداشتند نه)، به این شکل هم از فرمایشاتشان سواستفاده می کنند؟
ان شاء الله قصدشان ایجاد وحدت است دیگر......!!!
والسلام علی من اتبع الهدی
متن خبر روز گذشته جهان نیوز با تیتر "وحدتشکنی به بهانه خالصسازی" در ادامه می آید:سرویس سیاسی جهان نیوز- تنور انتخابات مجلس نهم شورای اسلامی هرچه گرم و گرمتر می شود، تلاش و تکاپوهای انتخاباتی هم رنگ و بوی جدیتری به خود می گیرد. در بین اصولگرایان هم این واقعه صادق است؛ بخش کوچک اصولگرایان که تاکیدات و درخواستهای وحدتآفرین و مکرر روسای بزرگترین تشکل های دینی و روحانی کشور(آیت الله مهدوی کنی، رئیس جامعه روحانیت مبارز و آیت الله محمد یزدی، رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) را نشنیده گرفتند، برای پرهیز از وحدت با بخش بزرگ اصولگرایان، به تفسیر موردنظر از سخنان و بیانات رهبر معظم انقلاب روی آورده و حتی به تخطئه آنان هم دست بردهاند.
رهبر انقلاب فرمایشات ارزشمند متعددی درباره وحدت در داخل نیروهای انقلاب دارند که شاید برجسته ترین آن ها در سال های اخیر، پاسخ ایشان به سوال یکی از دانشجویان درباره همین موضوع باشد؛ سخنانی که با دقت در آن به راحتی می توان سوگیری تفسیر و تحلیل های جهت دار این روزهای برخی اصولگرایان را تشخیص داد.
حضرت آیت الله خامنه ای در آخرین روز مرداد ماه سال 89 در ديدار هزاران نفر از دانشجويان در این باره تصریح کردند: يك سؤال ديگر اين است كه بعضىها ميگويند وحدت، بعضىها ميگويند خلوص؛ شما چه ميگوئيد؟ من ميگويم هر دو. خلوص كه شما مطرح ميكنيد - كه ما بايست از فرصت استفاده كنيم و حالا كه غربال شد، يك عدهاى را كه ناخالصى دارند، از دائره خارج كنيم - چيزى نيست كه با دعوا و كشمكش و گريبان اين و آن را گرفتن و با حركت تند و فشارآلود به وجود بيايد؛ خلوص در يك مجموعه كه اينجورى حاصل نميشود؛ ما به اين، مأمور هم نيستيم. در صدر اسلام، خوب، با پيغمبر اكرم يك عده بودند؛ سلمان بود، اباذر بود، ابىّبنكعب بود، عمار بود، كى بود، كى بود؛ اينها درجهى اول و خالصترينها بودند؛ عدهاى ديگر از اينها يك مقدارى متوسطتر بودند؛ يك عدهاى بودند كه گاهى اوقات پيغمبر حتّى به اينها تشر هم ميزد. اگر فرض كنيد پيغمبر در همان جامعهى چند هزار نفرى - كه كار خالصسازى خيلى آسانتر بود از يك جامعهى هفتاد ميليونى كشور ما - ميخواست خالصسازى كند، چه كار ميكرد؟ چى برايش ميماند؟ آن كه يك گناهى كرده، بايد ميرفت؛ آن كه يك تشرى شنفته، بايد ميرفت؛ آن كه در يك وقتى كه نبايد از پيغمبر اجازهى مرخصى بگيرد، اجازهى مرخصى گرفته، بايد ميرفت؛ آن كه زكاتش را يك خرده دير داده، بايد ميرفت؛ خوب، كسى نميماند. امروز هم همين جور است. اينجورى نيست كه شما بيائيد افراد ضعفالايمان را از دائره خارج كنيد، به بهانهى اينكه ميخواهيم خالص كنيم؛ نه، شما هرچه ميتوانيد، دائرهى خلّصين را توسعه بدهيد؛ كارى كنيد كه افراد خالصى كه ميتوانند جامعهى شما را خالص كنند، در جامعه بيشتر شوند؛ اين خوب است. از خودتان شروع كنيد؛ دور و بر خودتان، خانوادهى خودتان، دوستان خودتان، تشكل خودتان، بيرون از تشكل خودتان. هرچه ميتوانيد، در حوزهى نفوذ تشكل خود، براى بالا آوردن ميزان خلوصهاى فردى و جمعى تلاش كنيد؛ كه نتيجهى آن، خلوص روزافزون جامعهى شما خواهد شد. راه خالص كردن اين است.
ایشان در ادامه افزودند: وحدت هم كه ما گفتيم - كه بعد سؤالات ديگرى هم در اين زمينه شده - منظور من اتحاد بر مبناى اصول است. بنابراين وحدت با كيست؟ با آن كسى كه اين اصول را قبول دارد. به همان اندازهاى كه اصول را قبول دارند، به همان اندازه ما با هم مرتبط و متصليم؛ اين ميشود ولايت بين مؤمنين. آن كسى كه اصول را قبول ندارد، نشان ميدهد كه اصول را قبول ندارد يا تصريح ميكند كه اصول را قبول ندارد، او قهراً از اين دائره خارج است. بنابراين با اين تفصيل و توضيحى كه عرض شد، هم طرفدار وحدتيم، هم طرفدار خلوصيم.