به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس،
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی به بررسی خصوصی سازی شرکت دولتی نفت
عربستان موسوم به آرامکو به عنوان بزرگترین شرکت نفتی جهان و اثرات آن بر
اقتصاد عربستان پرداخته است.
در این گزارش، به اقتصاد عربستان و نقش نفت در آن، پیشینه و تاریخچه شرکت آرامکو به عنوان شرکت ملی نفت عربستان، ارزش داراییهای شرکت آرامکو، دیدگاههای متفاوت درباره واگذاری سهام این شرکت در بورس و ارزش دلاری آرامکو اشاره شده است.
در مقدمه گزارش مرکز پژوهش های مجلس آمده است:«
جبران کسری بودجه، افت قیمتهای نفت در جهان، سیاست اثرگذاری بیشتر در
بازار نفت اوپک و افزایش سهم صادرات ازجمله دلایل مطرح شدن استراتژی
واگذاری سهام شرکت آرامکو به بازار بورس اعلام شده است. بیشک سیاستها و
اقدامات این چنینی عربستان بر بازار نفت اثرگذار خواهد بود و این طرح بر
رویدادهای نفتی، مناسبات و سیاستهای ایران و سایر کشورهای تولیدکننده نفت
اوپک بیتاثیر نخواهد بود.
طرح کلی واگذاری سهام شرکت آرامکو که در پنجم ژانویه سال جاری توسط محمدبنسلمان، وزیر دفاع و نایب ولیعهد عربستان سعودی مطرح شد، درواقع موجی از ایدهها و طوفان فکری را میان دستاندرکاران و سیاستگذاران حوزه انرژی کشورهای جهان بالاخص کشورهای همسایه این کشور، آمریکا، چین و روسیه ایجاد کرد.»
نمایی کلی از اقتصاد عربستان
در این گزارش درباره اقتصاد عربستان به صورت خلاصه میتوان گفت صنعت نفت حدود 42 درصد تولید ناخالص داخلی عربستان را تشکیل داده و درآمد سرانه این کشور حدود 53 هزارو 142 دلار بر اساس برابری قدرت خرید دوازدهمین در دنیاست. از سال 2003 خدمات کلیدی مانند عرضه آب شهری، برق، ارتباطات و بخشی از آموزش و بهداشت، کنترل ترافیک و گزارش تصادفات، خصوصیسازی شده و از سال 2005 عربستان به عضویت سازمان تجارت جهانی WTO پذیرفته شد. از سال 1970 عربستان برنامههای پنج ساله توسعه داشته که هدف آنها ساخت شهرکهای صنعتی به منظور تلاش برای تنوعبخشی به اقتصاد و ایجاد شغل به ویژه برای جوانان تحصیلکرده سعودی است. آماری از فقر در عربستان در دسترس نیست و دولت به شدت با هرگونه تلاش برای جمعآوری آمار درباره توزیع درآمد مخالفت میکند. عربستان در سال 2013 رتبه سی وچهارم توسعه انسانی را در اختیار داشت.
نرخ مالیات مربوط به مؤدیان مالیاتی که در
فعالیتهای سرمایهگذاری در گاز طبیعی مشغول هستند، 32 درصد و برای مؤدیانی
که در تولید نفت و دیگر مواد هیدروکربوری فعالیت میکنند 85 درصد است.
نکته مهم اینکه حجم درآمدهای مالیاتی عربستان، در هیچ یک از اسناد عربی و
انگلیسی بودجه و یا پایگاههای دادهای وزارت مالیه یا مؤسسه پولی عربستان
سعودی، بانک مرکزی و حتی پایگاههای دادههای بینالمللی مثل بانک جهانی
موجود نیست.
در سند بودجه تنها کل درآمدهای دولت بدون تفکیک فصول آن و حتی بدون بیان میزان درآمدهای ناشی از نفت بیان میگردد. مؤسسه جدوی که یک بانک سرمایهگذاری در عربستان است، در گزارش تحلیلی خود درخصوص بودجه سال 2015 عربستان، پیشبینی میکند که 83درصد درآمدهای دولت در این سال مالی ناشی از درآمدهای نفتی است. این مؤسسه نیز تصریح میکند که میزان درآمدهای نفتی، قیمت نفت، میزان تولید و میزان صادرات بهصورت رسمی گزارش نمیشود.
*نفت و بودجه عربستان
در سال 1938ذخایر نفتی در شرق عربستان کشف شد و از سال 1941 استخراج نفت توسط شرکت آمریکایی آرامکو آغاز شد. در سال 1972 عربستان کنترل 20 درصد شرکت آرامکو را در اختیار گرفت و در سال 1973 ملک فیصل رهبری تحریم نفت بر ضد کشورهای غربی به منظور حمایت از جنگ مصر و سوریه با اسرائیل را برعهده گرفت. اما دو سال بعد توسط برادرزادهاش ترور شد. در سال 1980 عربستان مالکیت کامل آرامکو را برعهده گرفت.
از سال 1976 عربستان با داشتن 16 درصد ذخایر اثبات شده نفت، بزرگترین صادرکننده نفت است که بیشترین ظرفیت تولید نفت خام را نیز دارد. با وجود تولید محدود گاز در عربستان، این کشور در رتبه چهارم ذخایر قابل استحصال گاز دنیا با ظرفیت 294 تریلیون فوت مکعب در سال 2015 قرار گرفته است. حجم عظیم صادرات نفت عربستان انبوهی از ارزهای خارجی را در اختیار این کشور قرار داده که مدیریت آن نیاز به سازوکار خاصی دارد.
در بودجه سال 2015 ، مخارج دولت 229.3 میلیارد دلار تصویب شده است که اندکی(کمتر از نیم درصد) بیش از مخارج مصوب در بودجه سال 2014 و 21.8 درصد کمتر از عملکرد مخارج سال 2014 میباشد.(وزارت المالیه، 2014 )
کسری بودجه تخمینی سال 2015 براساس درآمدهای تخمینی و مخارج مصوب 38.6 میلیارد دلار می باشد. این کسری به راحتی از طریق انباشت داراییهای خارجی مؤسسه پولی عربستان سعودی(بانک مرکزی عربستان) تثمین خواهد شد.
*آرامکو چقدر میارزد؟
منابع هیدروکربوری در اختیار آرامکو بیش از ده برابر ذخایر اکسون موبیل، بزرگترین شرکت خصوصی نفت دنیاست که ارزش کنونی آن 323 میلیارد دلار است . بنابر گزارش فایننشال تایمز، تحلیلگران ارزش کل آرامکو را 12 تریلیون دلار تخمین زدهاند.
بالادستی آرامکو
پالایشگاههای آرامکو
شرکای خارجی پالایشگاههای آرامکو
پتروشیمی آرامکو
شرکت آرامکو همواره محافظ داراییهای بالادستی خود بوده است و بدون مشارکت و یا سرمایهگذاری مشترک با شرکتهای بینالمللی در داراییهای کلیدی، کنترل دقیقی بر تولید نفت و گاز خود را داشته است. در سالهای اخیر، شرکتهای پاییندستی آرامکو سرمایهگذاریهای مشترکی با شرکتهای خارجی در تعدادی از پروژهها داشتهاند.
علاوه بر توسعه سرمایهگذاریهای بزرگ مشترک پاییندست در داخل عربستان، شرکت آرامکو دارایی سهامداران شرکتهای پالایش در خارج از کشور را خریداری کرده است. این مشارکت، شرکت را ملزم کرده است تا در مورد داراییهای به اشتراک گذاشته شده خود در پاییندست شفافتر عمل کند.
مجموع ظرفیت پالایش نفت آرامکو با 2.9 میلیون بشکه در روز در داخل و 2.4 میلیون بشکه در روز در خارج از عربستان معادل 5.3 میلیون بشکه در روز است که در منطقه رتبه اول را دارد.
*کدام بخش از آرامکو خصوصی میشود؟
محمدبن سلمان، معاون ولیعهد عربستان سعودی و رئیس شورای جدید امور اقتصادی و توسعه پادشاهی سعودی با مصاحبه خود در مجله اکونومیست به تاریخ 7 ژانویه 2016 و اعلام این که شرکت آرامکو به عرضه اولیه عمومی سهام( IPO )میاندیشد، صنعت نفت را با شوک مواجه کرد.
کمی بعد، مدیرعامل آرامکو در مجله هفتگی شرکت در تاریخ 13 ژانویه نوشت گزینههای مختلفی در نظر گرفته شده است، ازجمله واگذاری درصدی مناسب از سهام شرکت آرامکو با حفظ منافع دولتی حاکم شامل واگذاری بخشهای پاییندستی صنعت نفت نظیر پالایشگاههای نفتی و مجتمعهای پتروشیمی خالد الفالح.
مدیرعامل آرامکو اظهار داشته است، عرضه سهام در پادشاهی سعودی در دست بررسی است و وقت کافی نبوده که بهترین راه ارائه شود. پادشاهی سعودی احتمال عرضه بخشی از سهام به بورسهای خارجی را در دست بررسی دارد. در این مرحله طرح مشخصی برای عرضه سهام وجود ندارد. بررسیها درحال پیشرفت است. ملاحظات جدی وجود دارد و این کار زمان میبرد.
جای تعجب نیست که بیانیه 8 ژانویه آرامکو، باعث گمانه زنیهایی در مورد نیت آرامکو در قبال شرکتهای پاییندستیاش شود. فهدالترکی، اقتصاددان ارشد سرمایهگذاری جادوا ریاض به بلومبِرگ گفت:« با توجه به اندازه شرکت آرامکو، فروش شرکتهای پایین دستی در ابتدای کار محتمل به نظر میرسد»
بسیاری از کارشناسان بازار انرژی معتقدند که دولت عربستان هرگز «گوهر تاج خود» یعنی آرامکو را از دست نخواهد داد و در عوض، برنامههای بلندمدت فروش سهام امپراتوری گسترده پالایش و پتروشیمی آرامکو را سرعت میبخشند، که ارزش آن دهها میلیارد دلار تخمین زده شده و در سال 2015 مجموع تولید آن به 8.2 میلیون تن رسیده است.
به عبارت دیگر، عرضه سهام شرکت آرامکو در بورس شتابزده نخواهد بود و این ایده که عربستان سعودی احتمالا میخواهد کنترل خود را بر منابع نفتی خود از دست بدهد، بسیار دور از ذهن است.
*عربستان چرا میخواهد آرامکو را بفروشد
گزارش مرکز پژوهش های مجلس دیدگاههای متفاوتی درباره دلایل عربستان برای فروش بخشی از سهام آرامکو مطرح کرده است، از جمله خصوصیسازی و ایجاد تحول در اقتصاد عربستان به خصوص در بخش نفت و گاز این کشور، رقابت با ایران در جذب سرمایهگذاری خارجی، شیادی در بازار بورس و در نهایت جهانی بودن منابع انرژی.
در صورت به فروش گذاشتن عمومی آرامکو، عربستان با چالش جدی افشای حقایق درباره صحت وجود 262 میلیارد بشکه ذخایر نفتی این کشور و همچنین میزان سرمایهگذاریهای انجام شده و میزان سودآوری شرکت مواجه خواهد شد، اگرچه در یک واگذاری منطقهای در ریاض، مقامات سعودی میتوانند الزامات افشاسازی را تاحدی که آرامکو ملزم به گزارش باشد محدود نمایند. اما یک عرضه عمومی اولیه بینالمللی که به اعتقاد رئیس آرامکو برای واگذاری کل شرکت الزامی است، نیاز به گزارشهای شفاف و با استانداردهای بالا دارد.
به جز اصلاحات اقتصادی داخلی، عامل دیگری که میتواند در اجرایی شدن طرح خصوصیسازی آرامکو نقش مهمی داشته باشد، فرش قرمزی است که ایران برای شرکتهای نفتی جهان پهن کرده است.
یک تحلیلگر غربی میگوید:« مشخص است که مقامات سعودی از این ایده که ایران توجه صنایع زیادی را به خود معطوف کرده است ناخشنود هستند، بنابراین با طرح پیشنهاد عرضه عمومی اولیه آرامکو تلاش میکنند این توجهات را از فرصتهای بالادستی ایران دور کنند»
اما شیادی در بازارهای بورس نیز میتواند یکی از دلایل پشت پرده اعلام خبر فروش سهام آرامکو باشد. شیادی بازار بورس در دهههای پسین سده نوزدهم و در تمامی دوران سده بیستم میلادی تا به امروز کاملا مرسوم بوده است. برخی کودتاها و شورشهای غیرقابل توضیح به ویژه در آمریکای جنوبی و آفریقا را از این طریق میتوان توضیح داد. فلان کمپانی دارای امتیاز استخراج معدن طلا در فلان کشور، هدف رقبای توطئهگر قرار میگیرد. در کشور فوق، کودتا و هرج ومرج رخ میدهد. کمپانی ورشکست میشود و سهام آن به ثمن بخس در بورس به فروش میرسد. طراحان ماجرا سهام را میخرند و سپس امنیت و ثبات را به حوزه فعالیت کمپانی بازمیگردانند. سهام افزایش چشمگیر مییابد و سودهای بادآورده عظیم نصیب طراحان این بازی میشود. برخی کمپانیهای نامدار جهانی در عرصههای انرژی، معدن و بانکداری به این شیوه از شیادی(مانیپلاسیون) در جهان شهرت دارند.
در نهایت مسئله بینالمللی کردن ذخایر انرژی از قبل هم مطرح بوده و برخی از کارشناسان غربی حوزه انرژی پیشتر این ادعا را مطرح کردهاند که اصولا دلیلی وجود ندارد که با ارزشترین منابع انرژی جهان، به طور مثال گاز که به طور عمده در خلیج فارس و حوزه پارس جنوبی ایران متمرکز شده، به دلیل واقع شدن در یک قلمرو جغرافیایی مشخص متعلق به یک کشور خاص باشد.
این فرضیه همواره در قالب تئوری مطرح بوده اما تاکنون هیچ نوع تصوری برای اجرایی شدن این مسئله وجود نداشته است.
علیرغم نقش بورس به جذب سرمایههای کوچک، در واقع همیشه کنترل شرکت های بزرگ در اختیار نهادهای بزرگ مالی بوده است. میتوان خصوصی سازی آرامکو را به منزله تلاش عربستان به دنبال غیرمنطقهای کردن بزرگترین کمپانی نفتی دنیا دانست.
*آرامکو را چقدر میخرند؟
براساس برآورد ایندپندنت، ارزش دلاری آرامکو موجب میشود تا آرامکوی عربستان همردیف با ارزشترین شرکتهای جهان و حتی بالاتر از شرکت اپل با 600 میلیارد دلار ارزش قرار بگیرد. براساس میزان ذخایر نفتی این شرکت و با استفاده از یک روش ارزش گذاری محافظه کارانه (احتساب قیمت 10 دلار برای هر بشکه نفت) ارز آرامکو به بیش از 2.5 تریلیون دلار میرسد.
اما اگر سهام شرکت آرامکو در بورس عرضه شود، براساس ارزشگذاریهایی که بر شرکتهای دولتی مشابه اعمال شده، احتمالا ارزش آن تنها حدود 100 میلیارد دلار برآورد خواهد شد.
اما دلیل این ارزشگذاری پایین چیست؟ یک دلیل ریسک سیاسی است. سرمایهگذاران همیشه نگران هستند که دولتها منافع خود را به منافع سهامداران این شرکتها ترجیح دهند. دلیل دیگر عدم وجود شفافیت و در برخی موارد فساد است.
برخی کارشناسان پس از بررسی تحولات دهههای گذشته اعلام داشتهاند که عرضه عمومی اولیه آرامکو علیرغم تمام صحبتهایی که از آن میشود انجام نخواهد شد و یا نهایتا به شکل بسیار محدودی اجرا میشود. این کارشناسان این طرح را با طرح جنجالی و پر حرف و حدیث استخراج گاز در عربستان در اوایل دهه 1990 که در موقعیت مشابهی (کاهش شدید قیمت نفت) طراحی شد ولی هرگز انجام نشد مقایسه میکنند.