به گزارش پایگاه 598 به نقل از ایسنا، براساس قوانین داخلی تاسیس و فعالیت یک شخصیت حقوقی تابعی از قانون
خاص است به عنوان مثال شرکتهای خصوصی بر اساس قانون تجارت تاسیس و فعالیت
میکنند، موسسات غیردولتی یا همان ngoها هم بر اساس آیین نامه مصوبه دولت
از وزارت کشور و یا سایر نهادهای دولتی مجوز فعالیت اخذ میکنند، تشکلهای
صنفی نیز بر اساس قانون مربوطه تشکیل و مجوز فعالیت اخذ میکنند و در همه
موارد فوق سازمان ثبت اسناد و املاک کشور پس از تطبیق شرایط قانونی اقدام
به ثبت موسسه کرده و پس از آن موسسه و نهاد مذکور دارای شخصیت حقوقی مستقل
میشود.
بر اساس قانون فهرست نهادها و مؤسسات عمومی غیر دولتی به
انضمام الحاقیه آن واحدهای سازمانی مشروحه زیر و مؤسسات وابسته به آنها،
مؤسسات و نهادهای عمومی غیر دولتی موضوع تبصره ماده ۵ قانون محاسبات عمومی
کشور مصوب ۱۳۶۶ میباشند:
۱ – شهرداریها و شرکتهای تابعه آنان مادام که بیش از ۵۰ درصد سهام و سرمایه آنان متعلق به شهرداریها باشد.
۲ – بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی.
۳ – هلال احمر.
۴ – کمیته امداد امام.
۵ – بنیاد شهید انقلاب اسلامی.
۶ – بنیاد مسکن انقلاب اسلامی.
۷ – کمیته ملی المپیک ایران.
۸ – بنیاد ۱۵ خرداد.
۹ – سازمان تبلیغات اسلامی.
۱۰ – سازمان تأمین اجتماعی.
تبصره
۱ – مؤسسه وابسته از نظر این قانون واحد سازمانی مشخصی است که به صورتی
غیر از شرکت و برای مقاصد غیر تجارتی و غیر انتفاعیتوسط یک یا چند مؤسسه و
نهاد عمومی غیر دولتی تأسیس و اداره میشود و به نحوی مالکیت آن متعلق به
یک یا چند مؤسسه یا نهاد عمومی غیردولتی باشد.
قانون فوق در جلسه روز یکشنبه ۱۹ تیر ماه ۱۳۷۳ مجلس شورای اسلامی تصویب و در ۲۹ تیر ۱۳۹۳ به تصویب شورای نگهبان رسیده است.
همچنین
بر اساس ماده واحده مصوب سال ۱۳۷۶، الحاق بندهای (۱۱) و (۱۲) به قانون
فهرست نهادها و مؤسسات عمومی غیر دولتی عبارت زیر به عنوان بند (۱۱) به
قانون فهرست نهادها و مؤسسات عمومی غیر دولتی مصوب ۱۳۷۳ اضافه شد:
۱۱- فدراسیونهای ورزشی آماتوری جمهوری اسلامی ایران.
تبصره
– اساسنامه فدراسیونهای مذکور حداکثر ظرف مدت (۳) ماه پس از تصویب این
قانون بنا به پیشنهاد سازمان تربیت بدنی به تصویب هیأتوزیران خواهد رسید.
بر
این اساس کمیته ملی المپیک و کلیه فدراسیون های ورزشی بر اساس قانون فوق
به عنوان نهاد غیردولتی و عمومی تعریف شدهاند، حال چگونه رییس کهنه کار
فدراسیون فوتبال و بعضا نزدیکانش چشم خود را بر روی واقعیت بسته و فوتبال
کشور را در آستانه بحران بینالمللی قرار میدهند و اصرار دارند که
اساسنامه فدراسیون فوتبال خاص است و با این خاص بودن میتوان هر نوع تفسیر
شخصی نیز از آن داشت. این گونه اظهارنظرها که بیاطلاعی آشکار مسوولان
فدراسیون از قوانین جاری کشور را میرساند بسیار جای تامل دارد و میتواند
نوعی قانون گریزی نیز تلقی گردد.
به نظر میرسد مهمترین استدلال
رییس فدراسیون و نزدیکانش اساسنامه فدراسیون فوتبال است که بر اساس اعلام
نظر سازمان بازرسی کل کشور اصولا به تصویب هیات وزیران نرسیده و طبیعتا
فاقد وجاهت قانونی است، اما بر فرض تصویب نیز مصوبات هیات دولت نافع مصوبات
مجلس شورای اسلامی نخواهد بود و اساس تصمیم گیری حقوقی در کشور قوانین
مصوبه مجلس است و در صورت تعارض نیز مصوبات هیات دولت فاقد وجاهت قانونی
خواهد بود.
امید است حال که در آستانه انتخابات فدراسیون فوتبال
قرار داریم و حساسیتهای حقوقی و قانونی و همچنین حساسیتهای ملی پیرامون
آن پررنگتر از هر زمانی شده، همه طرفین و داوطلبان خود را ملزم به رعایت
قانون کرده و منافع کشور و فوتبال را فدای منافع شخصی و باندی خود نکنند.