به گزارش پایگاه 598، کشور مالزی از آن دست کشورهایی است که از سده چهارده و پانزدهم میلادی اسلام در آن درخشیدن گرفت. این کشور جنوب شرقی آسیا حدود 30 میلیون جمعیت دارد که از این تعداد، 60 درصد مسلمان هستند. البته شیعیان در این میان بسیار مهجور بوده و بر اساس آمارهای غیر رسمی تعداد آنها از 15 تا 25 هزار نفر تخمین زده میشود. متأسفانه همین تعداد اندک نیز با مشکلات عدیده مواجه هستند و شیعههراسی به دلایل مختلف از جمله نفوذ تکفیریها در مالزی در حال گسترش است.
درباره این موضوع با علیاکبر ضیایی رایزنی فرهنگی کشورمان در کوالالامپور گفتوگو کردیم. وی دارای دکترای فرهنگ و تمدن اسلامی از دانشگاه بینالمللی اسلامی مالزی است و در فرق اسلامی، بالکان شناسی، فهرستنویسی نسخ خطی، نوروتئولوژی (الهیات عصبشناسی) و ... دارای مطالعات گسترده و مقالات متعدد است.
بخش نخست این گفتوگو را در ادامه میخوانیم:
*لطفا به عنوان سؤال مقدماتی، توضیحاتی از فعالیتهای خود در رایزنی مالزی بفرمایید؟
- بنده پیش از فعالیت در رایزنی فرهنگی، در دانشگاه بینالمللی اسلامی مالزی به فعالیتهای آموزشی و علمی مشغول بودم. زمانی که به رایزنی فرهنگی آمدم مکان رایزنی فرهنگی از مجموعه سفارت جمهوری اسلامی ایران در کوالالامپور جدا شد و رایزنی فرهنگی به صورت یک مجموعه با جذب تعدادی کارمند آغاز به کار کرد.
از جمله برنامه های رایزنی فرهنگی ایران در مالزی برپایی نمایشگاههای بینالمللی با همکاری سازمانهای مردم نهاد ایرانی و مالزیائی، حمایت از هنرمندان ایرانی مقیم در مالزی، ارتباط با دانشگاهها برای همکاری در برگزاری سمینارهای بین المللی، اعزام اساتید به ایران و برپایی برنامههای متعدد ویژه خانوادههای ایرانیان مقیم مالزی بوده است.
رایزنی فرهنگی ایران در مالزی از معدود رایزنیهایی است که دارای بخش خانواده و فعالیتهای متنوع برای بانوان و کودکان است، به عنوان مثال طی یک سال فقط 90 برنامه متنوع در این بخش اجرا شده است و شرکت در جشنوارههای هنری و فرهنگی و برگزاری سمینارهای علمی با همکاری دانشگاهها از دیگر برنامههای رایزنی فرهنگی است. اکنون کانون فیلم و نمایش هم در رایزنی ایجاد شده است که این کانون تا حد زیادی مورد علاقه دوستداران فیلم و سینما و تئاتر می باشد، و کانون دیگری نیز به عنوان کانون فرهنگی ـ هنری در حال شکل گیری است که شامل همه هنرها از جمله هنرهای تجسمی وموسیقی میشود.
در مراسمی نظیر محرم و شبهای قدر ایرانیان زیادی در سفارت یا رایزنی مالزی جمع میشوند که تعداد آنان به بیش از هزار تا هزار و پانصد میرسد
دو مؤسسه دیگر نیز وابسته به رایزنی فرهنگی به نامهای مؤسسه فرهنگی و پژوهشی فردوسی و مؤسسه فرهنگی و هنری قرآنی الهدی تأسیس شده است که برنامههای متنوعی برگزار نموده اند. در مراسمی نظیر محرم و شبهای قدر ایرانیان زیادی جمع میشوند که تعداد آنان به بیش از هزار تا هزار و پانصد میرسد و هموطنان گرامی با توجه به محدودیتها و امکانات سفارت و رایزنی برای برگزاری برنامهها حضور بسیار خوبی مییابند.
* درباره وضعیت دانشجویان ایرانی مالزی بفرمایید، با توجه به اینکه در سالهای اخیر مشکلاتی هم در زمینه تحصیلی برایشان پیش آمده است، آیا شما برنامه ویژهای خارج از محیط دانشگاه برای دانشجویان هم داشتید؟
- بله ما در مالزی دانشجوی ایرانی زیاد داریم، در یک فرصتی که رایزنی علمی مأموریتش ناقص باقی ماند و به ایران بازگشت تا رایزن بعدی اعزام شود، رایزن فرهنگی فعالیتهای رایزنی علمی را هم تا حدودی انجام میداد، کمتر از یک سال فعالیتهای مشترکی با اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان ایرانی در مالزی داشتیم که از جمله برگزاری اردوهای فرهنگی، آموزشی و تفریحی و مسابقات مختلف مثل جام رمضان بود و این جام با همکاری سفارت کشورمان و با فراخوان دانشجویان در این مسابقات انجام می شد و معمولا در محیطی خارج از دانشگاه فضای مستقلی میگرفتیم و بسیار هم مورد استقبال تیمهای ایرانی و مالزیائی و حتی دانشجویان خارجی قرار میگرفت.
*پس با توجه به اینکه مقر AFC هم در مالزی است، تیمها چطور شکل میگیرند و مسئولین چه فعالیتهایی میکنند؟
- بهرحال افرادی که در کادر تیمها و فدراسیون هستند، برای سازماندهی این کار تلاش میکنند وگرنه ما که تجربه کافی برای سازماندهی این گونه ورزشهای حرفهای را نداریم و ضوابط داوری و فوتسال را نمیدانیم. رابطان ما با تیمها افرادی زبده و مرتبط با فدراسیون فوتسال است و در هر جام فوتسال حدود هشت یا نه تیم شکل میگیرد و به تیمهای برتر جوایزی اعطا میشود.
*در زمینه فیلم و انتخاب فیلم هم بفرمایید که گزینش این فیلمها برای اکران در مالزی به چه صورت است، با توجه به اینکه شاید برخی فیلمها وجهه سیاه نمایی یا زاویه با انقلاب اسلامی داشته باشد با کدام نظارت این انتخاب صورت میگیرد؟
معمولا رایزنی فرهنگی با همکاری اداره کل همکاریهای فرهنگی و هنری سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی فیلمها را متناسب با فضای فرهنگی هر کشوری انتخاب میکند، برخی از فیلمهای جشنوارهای عمدتاً جنبه تخصصی دارد گاهی بنده خودم در برخی هفتههای فیلم شاهد بودم که فیلمهایی اکران میشد گاهی چندان خوشایند امثال من نبود، اما خود خارجیها خیلی خوششان میآمد. بنده گاهی مکدر هم میشدم، چرا که دوست داریم همیشه پیشرفت و ایران مدرن را به معرض نمایش بگذاریم نه برخی مکانهایی که حتی به سختی می توان آنها را پیدا نمود، مثل فیلم بادکنک سفید.
با توجه به شرایط و فضای فرهنگی مالزی فعلا ترجیح میدهیم که فیلم «محمد (ص)» آنجا اکران نشود چرا که ممکن است بی نتیجه باشد!
*برای اکران فیلم «محمد (ص)» آیا کاری انجام ندادید؟
-بله از ایران چنین چیزی مطرح شد و معاونت فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از ما خواستند که زمینه اکران این فیلم را بررسی کنیم، الان هم در حال پیگیری هستیم، اما با توجه به شرایط و فضای فرهنگی مالزی به نظرمان میآید که فعلا نتیجهای در مالزی نداشته باشد.
مالزی حسینیه ایرانی ندارد!
*ظاهرا مالزی کشور مسلمانی است، اما هر سال میشنویم که مثلً به یک حسینیه شیعیان در آنجا حمله شده و این برای ما قابل هضم نیست و فکر میکنیم اگر اینها در حسینیه هستند چرا به مردم تعرض میشود، آیا این نقض قانون نیست؟ لطفاً درباره این نکته هم توضیح دهید؟
-ابتدا این نکته را بگویم که مسئله شیعیان مالزی امری داخلی است و مستقیم به ما مرتبط نمیشود، اما در پاسخ به شما بگویم که ما اصلا در مالزی حسینیه ایرانی نداریم، فعالیتهای ما همه در داخل رایزنی یا محل سفارت و یا هتلها برگزار میشود و هیچ ممانعتی هم از سوی دولت مالزی با اینها نمیشود، این مشکلات شیعیان بیشتر مسائل داخلی خودشان است و ارتباطی با ایران و ایرانیان پیدا نمیکند.
«ماهاتیر محمد» در ملاقات با یک ایرانی گفته است: کشور مالزی، کشوری اهل سنت و یکدست است و اگر شیعیان مالزی قدرتمند شوند، مشکلاتی پیش میآید و وحدت مالاییها از بین میرود، از این جهت مالزیها نگران از بین رفتن وحدت دینی خود در مقابل دیگر نژادهای رقیب هستند. ماهاتیر بارها تأکید کرده است که کاری با حقانیت و عدم حقانیت شیعه و سنی ندارد، بلکه به عنوان یک سیاستمدار میگوید که این هارمونی نباید بهم بخورد!
البته هیچکس دوست ندارد که مشکلی برای قوم ملایو که عمدتاً هم شافعی هستند، پیش بیاید، اما حقیقتی وجود دارد و آن این است که تا پیش از انقلاب اسلامی ایران اقوام مهاجر پاکستانی، بنگالی، افغانی و سادات علوی یمنی به عنوان بازرگان مهاجر به مالزی میآمدند و در اینجا ساکن میشدند و اینها مذهب شیعه داشتند، اما زمانی که در ایران انقلاب شد یک تعداد با موج انقلاب در جنوب شرق آسیا شیعه شدند، هرچند بسیاری از آنها هم به طور طبیعی و در اثر شنیدن اخبار و پیگیری مواضع امام شیعه شدند و این رشد برگرفته از زندگی نسلهای شیعه در آنجا و اقلیتی بعد از انقلاب اسلامی بوده است.
با انقلاب اسلامی ایران موجی از جنوب شرق آسیا شیعه شدند
البته اینجا نمیخواهم خیلی به بحث شیعه ستیزی بپردازم، اما بهرحال همیشه گروههای رقیب این طور وانمود می کنند که با رشد شیعه انسجام مسلمانان مالزی برهم میخورد و این در حالی است که رشد شیعیان از قدیم الایام سیر طبیعی خود را داشته و این امر هیچ گونه خدشهای به فرهنگ چند قومیتی و ساختار متلون و رنگارنگ دینی مالزی وارد نساخته است.
هزینه 100 میلیاردی وهابیت در مالزی
*پس چرا این حدت و شدت در مالزی هست و در جاهای دیگر نیست؟ شیعه هراسی به چه علتی در مالزی دارد؟
-یکی از علل آن این است که بهرحال سیاست و نفوذ وهابیان در مالزی کم نیست و بودجههای کلانی برطبق آمار رسیده بیش از 100 میلیارد دلار در این منطقه هزینه شده است به نحوی که بسیاری از شرکتها، مؤسسات و بخشهای مختلف تعامل نزدیک اقتصادی با چنین جریانی دارند و طبیعتا میتوانند تحت تأثیر تفکرات آنان نیز قرار بگیرند.
بنابراین وقتی وهابیت مالزی را محل نفوذ خود میداند، علاقهای ندارد تا رقبایش در این منطقه فعال شوند. یکی دیگر از علل شیعه هراسی فضای ملتهب سیاسی احزاب علیه یکدیگر است، به این معنی که فردی به علت طرفداری از انقلاب اسلامی در جایگاه حزب رقیب قرار میگیرد و حزب حاکم برای کوبیدن جناح دیگر آن فرد را متهم به شیعه بودن میکند و بدین ترتیب یک رقابت سیاسی تبدیل به شیعه ستیزی در حد ملی میشود.
شیعیان مالزی به هیچ وجه پتانسیل ورود به جریانات سیاسی را ندارد بنابراین بازی احزاب و نفوذ وهابیت عامل شیعه هراسی در مالزی شده است
شیعه در مالزی به رسمیت شناخته نمیشود و در حقیقت این جریان
شیعه یک ابزار سیاسی در دست سیاستمداران و گروههای موافق و مخالف است و به گونهای شیعیان قربانی این بازیهای سیاسی شدهاند، شیعیان مالزی یا عموماً کاسب یا از طبقات متوسط هستند و به کارهای خرید و فروش و فعالیتهای جزئی بازرگانی اشتغال دارند و به هیچ وجه پتانسیل و ظرفیتی که بخواهند جریانات سیاسی یا فرهنگی و تبلیغی ایجاد کنند ندارند. بنابراین دو عامل در شیعه هراسی دخیل است: نخست بازی احزاب با برگ شیعیان و دوم نفوذ وهابیت که طبیعتا در منطقه سرمایه گذاری دراز مدت کرده و چه بسا احساس میکنند که انقلاب اسلامی ایران یکی از رقبای آنها در منطقه محسوب میشود.
*جناب دکتر ضیایی توضیحی هم درباره جمعیت شیعیان و جمعیت کل کشور مالزی بفرمایید؟
-از 28 میلیون نفر جمعیت مالزی بین 15 تا 25 هزار نفر شیعه هستند. سرشماری دقیقی از تعداد شیعیان مالزی به عمل نیامده است، اما گاهی برای ترساندن مقامات دولتی تعداد 150 هزار تا یک میلیون نفر هم دادهاند، اما شواهد نشان میدهد که نباید تعداد آنان از 30 هزار نفر تجاوز کند.
*این تعداد شیعیان شامل مهاجران هم میشوند؟
-بله، غیر از ایرانیان اقوام دیگر هم آنجا ساکن هستند مانند شیعیان پاکستانی، بنگالی، افغانی، یمنی و خوجههای اثناعشری.
*راجع به موقعیت جغرافیایی و اقوام مالزیایی هم توضیحاتی بدهید؟
-کشور مالزی به لحاظ جغرافیایی به دو بخش اصلی تقسیم میشود یک بخش شبه جزیره مالزی است که کوالالامپور در آن واقع شده است و یک بخش هم به نام جزیره برونئو است که اندونزی و دو ایالت مالزی یعنی صباح و ساراواک در آن واقع شده است و شهرهای مهمی مثل کوچینگ، میری و کینابالو در آن منطقه قرار دارند. این کشور از شمال به تایلند، از طریق دریا به فیلیپین و از جنوب به سنگاپور از طریق یک شهر به نام جوهور مرتبط است که یک پل اینها را از هم جدا کرده است.
*اسلام از کی به مالزی ورود کرد؟
-اسلام تقریباً از قرن پانزدهم میلادی و از شهر ملاکا وارد مالزی شد، فردی به نام عبدالرحمن به این منطقه آمد و اسلام را بر راجای آن شهر عرضه کرد و با اسلام آوردن راجا که همان حکمران ملاکا بوده است اسلام بیش از پیش در مالزی ترویج شد.
پیش از مسلمان شدن راجای ملاکا نیز مسلمانان بازرگان از خاورمیانه در شهرهای مختلف مالزی سکونت داشته و طرفدارانی نیز پیدا کردهاند، اما رشد سریع اسلام از قرن پانزدهم آغاز شد. البته در برخی منابع نوشتهاند که آن عبدالرحمن از جده به ملاکا آمده است که سند درستی ندارد و عمانیها میگویند که وی عمانی بوده است، برای این هم سندی پیدا نشد، چرا که آنها مدعی هستند که در شهر ملاکا مسجدی به نام عبدالرحمن هم هست که بنده این مسجد را نیافتم.
اسلام تقریباً از قرن پانزدهم میلادی و از شهر ملاکا وارد مالزی شد، فردی به نام عبدالرحمن به این منطقه آمد و اسلام را بر راجای آن شهر عرضه کرد
ملاکا به این دلیل که جنبه تجاری داشته و در مسیر دریائی کشتیهای خلیج فارس به مسیر سوماترای اندونزی و کانتون چین قرار داشته است تمام اعراب و چینیها و اقوام دیگر به آنجا میآمدهاند و اسلام نیز بدین گونه وارد این سرزمین شده است، برخی میگویند ملاکا همان ملاقات است، یعنی محل تلاقی که بعد شده ملاکا.
*گسترش دین در این کشور چگونه بوده است؟
-دین از دو طریق وارد این کشور شده است؛ یکی از سوی مهاجران و مبلغان دینی از منطقه گجرات هند و پاکستان که اینها برای تبلیغ به سوماتراو جاوای اندونزی و مالزی میرفتند و عموما حنفی مذهب بودند و همراه خود تصوف و عرفان هم میآوردند، و جریاناتی مثل وحدت وجود و طریقتهای صوفیانه و آثار عرفانی ایرانی نظیر پندنامه عطار و آثار مولانا مورد توجه مردم قرار میگرفته است.
این نوع برداشت از دین که متناسب با فرهنگ بومی مردم بوده است به نام "اسلام عادت" شناخته میشود، این اسلام با مؤلفههای بومی آن پیوند خورده است، مثل ادیان قبل از اسلام نظیر هندوییسم و بودیسم و ادیان اقوام ابتدایی مانند آنیمیسم یعنی روح گرایی، اسلامی که از هند و پاکستان وارد شده است مؤلفههای بومی مردم را در خود هضم کرده و در ضمن عرفان و شریعت نیز وارد این نوع تفکر شدند، و برخی منابع ماتریدیه که یک مذهب اعتقادی در حنفی مذهبیها است نیز در مدارس مالزی تدریس میشده است.
تفکر ماتریدیه برای عقل و مستقلات عقلیه اهمیت بیشتری نسبت به اشعریسم داشت.
یک اسلام دیگر هم بوده است که منشأ عربستانی دارد، اوج این ارتباطات از اوایل قرن نوزدهم با شروع اختراع کشتی بخار و تردد کشتیها شروع شد و گروههای زیادی از مسلمانان منطقه برای انجام فریضه حج به عربستان میرفتند و در آنجا متوجه میشدند که اسلام آنها با اسلام عربستان متفاوت است. این اتفاق در حدود دهه 1820 به بعد یک قرن قبل از تشکیل خاندان آل سعود در سال 1926 رخ داده است.
آن زمان عدهای از مردم این مناطق تحت تأثیر تفکرات علمای وهابیت قرار گرفتند و زمانی که حاجی شده و از مکه برگشتند، جنبشی به نام جنبش پادری که جنبشی وهابی بود در مناطق جاوای اندونزی براه انداختند. اینها میگفتند که اسلام ما «اسلام شریعت» و نه «عادت» است و آنان وظیفه دارند تا «اسلام عادت» را از مظاهر کفر بزدایند، بنابراین آنان برای ترویج اعتقادات خود شروع به حمله به روستاهای مجاور کرده و تعداد زیادی مردم را آنجا قتل عام کردند.
جریانات تکفیری جنوب شرق آسیا به نوع تلقی مردم به اسلام از طریق بازگشت به اصل اسلام ناب مرتبط میشود
بنابراین جریانات تکفیری جنوب شرق آسیا به نوع تلقی مردم به اسلام از طریق بازگشت به اصل اسلام ناب مرتبط میشود، اسلام خالص اسلام بدون مظاهر شرک و به دور از بدعت، نوگرایی و شرک. این نوع آموزهها تحت تأثیر این تیمیه و تعالیم محمد بن عبدالوهاب و رشید رضا بودند.
*این مردم در مناسک دینی هم سفت و سخت بودند مثلا در نماز گزاردن یا دیگر مناسک دینی؟
-مناسک دینی در مناطق اهل سنت با ایران متفاوت است، به طور مثال بسیاری مردم اهل سنت به روزه تقریباً تقید عمومی دارند، ولی دیده شده است که برخی در خواندن نماز سهل انگاری می کنند و در عوض در رفتن به نماز جمعه تقید زیادی دارند، چرا که طبق قانونشان کسی که سه نماز جمعه را پشت سر هم نرود، دادگاهی شده و باید جریمه شود، بنابراین اگر خاطی کارمند هم باشد دچار مشکل میشود.
یکی دیگر از تقیدات مسلمانان مالزی بحث «خلوت» است، یعنی زن و مرد نامحرم نباید در مکانی بسته با یکدیگر بنشینند و اگر کسی این امر را با مستنداتش گزارش دهد حتما دادگاه اسلامی به آن رسیدگی می کند.
*وضعیت حقوق بانوان در مالزی به چه صورت است؟
- مالاییها دورههای پیش از اسلام تحت سیطره انگلستان، هلند، ژاپن، پرتغال و در نهایت تحت تأثیر غرب بودند. تصاویر بانوان مالزیائی در کتب تاریخی قابل مقایسه با دوران اخیر نیست، یعنی حجاب اسلامی رشد روزافزونی در میان بانوان داشته است. موضوع حجاب اسلامی در سالهای پس از انقلاب اسلامی در مالزی رشد زیادی داشته است و این حجاب عموما متأثر از فرهنگ و جغرافیای سرزمین استوائی نیز هست.
در نیم قرن گذشته حتی خانوادههای مسلمان هم به حجاب اهمیتی نمیدادند، اما اکنون وضعیت دگرگون شده است تا جایی که اکنون قانونی برای پوشش مناسب حتی برای بوداییها و هندوها وجود دارد و وردشان به دانشگاهها، مؤسسات یا هر مکانی با لباس غیر مناسب ممنوع است. بنابراین حجاب برای زنان مالزیائی اجباری نیست، اما سیاست دولت بر رعایت بیشتر آن تأکید دارد.
در عربستان که فضا بسیار بسته است اکنون در حال باز شدن است و در مالزی اتفاق عکس افتاد. فرهنگهای بودائی و هندوئی در کنار فرهنگ اسلامی همزیستی مسالمت آمیزی دارند و هم اکنون نیز این تعامل حفظ شده است. با شدت گرفتن جنگهای منطقه خاورمیانه و قدرت گرفتن القاعده و سپس داعش، شرایط مذهبیون مالزی و به طور کلی مسلمانان جنوب شرق آسیا قطبی تر، کانالیزه و افراطی تر شد، این موج افراط گرایی حتی احزاب سیاسی آنها را نیز تحت تأثیر قرار داد.
برخی احزاب که جنبههای نسبتا سکولاری داشتند برای سوار شدن بر امواج اسلام گرائی در سطوح مختلف جامعه و کسب آرای بیشتر در مجلس بر اسلامیت خود تأکید و اصرار بیشتری ورزیدند و گاهی دیدگاههای عجیبی نیز در این رقابت سیاسی روی میداد مثلا یکی از این احزاب میگفت که اگر یک فردی در جرم سرقت به ده ضربه شلاق باید محکوم شود حزب رقیب میگفت باید به او صد ضربه بزنند، درحالی که پیش از یک دهه قبل وجود این جریانات اسلامگرائی جدی نبود و بیشتر به سمت لیبرالیزه شدن و پلورالیسم سوق داشتند، ولی امروز به نظر میرسد که جنوب شرق آسیا به گونهای به سمت جریانات افراطی کشانده شده است.
*چه اندازه این گرایشها تحت تأثیر الازهر هستند یا خود را وابسته به جایی از مراکز دینی، حکمی و فتوایی میبینند؟
-طبیعتا شاید بتوان گفت که همان شوراها و مراکز فتوا در کشورهای عربی به همان شکل در مالزی هم وجود دارد که براساس مذهب شافعی فتوا صادر میکنند. علاوه بر استقلال جریان فتوا در مالزی، جریان حاکم دینی در مالزی بیشتر از عربستان و الازهر مصر تأثیر پذیرفته است. علمای مالزی بیشتر در الازهر و یا در مکاتب دینی عربستان و اردن تحصیل کردهاند، بنابراین تأثیرشان هم بر فضای دینی مالزی جدی است.
*جامعة المصطفی هنوز هم در مالزی فعال است؟
-یک دورهای فعال بود، پس از مدتی مشکلی برایش پیش آمد که تعطیل و دوباره دوره دیگر هم فعال شد که باز هم به علل مختلف تعطیل شد، البته الان هم گاهی فعالیتهای مجازی دارد، اما به صورت رسمی دفتری فعال ندارد.
*در رابطه با بحث مشاغل هم بفرمایید که منبع درآمد اصلی دولت مالزی از کجاست؟ با توجه به اینکه شرکتهای مختلف سراسر دنیا در مالزی شعبه دارند وضعیت به چه صورت است؟
- در زمینه نفت و گاز، مالزی صادر کننده مهندسی نفت و گاز است. شرکت پتروناس در زمینه نفت و گاز فعال است و بخش عمده در آمد دولت از مالیات تأمین میشود. مالزی صنایع کائوچو و روغن پالم خود را به کشورهایی از جمله ایران که یکی از خریداران اصلی روغن پالم است، صادر میکند.
صنعت توریسم نیز در مالزی فعال است، به ازای هر مالزیایی در یک سال یک نفر جهانگرد حضور دارد و این درآمد زیادی است، مثلا 22 میلیون جهانگرد در مالزی برای یک سال خیلی زیاد است. البته با توجه به روند اخبار نگران کننده در زمینه افراطیگرایی دینی در منطقه و سراسر دنیا در مالزی و جنوب شرق آسیا این امر بر بازار توریسم نیز تأثیر منفی گذاشته است.
صنعت توریسم در مالزی فعال است به ازای هر مالزیایی در یک سال یک نفر جهانگرد حضور دارد
مسئله آموزش خارجیها هم در مالزی از اهمیت زیادی برخوردار است. دانشگاههای مالزی به گونهای ایجاد ظرفیت کرده است که تعداد زیادی دانشجو از کشورهای مختلف خاورمیانه برای تحصیل به مالزی می آیند و این خود درآمد اصلی دولت شده است، الان تعداد دانشجوهای ایرانی به یک سوم کمتر از چند سال قبل رسیده است که هم اکنون سیاست مالزی جذب دانشجو از کشورهای آسیای میانه و کشورهای عربی می باشد.
*از تعداد دانشجویان خارجی به دلیل وجود جریانات سلفی و افزایش هزینهها کاسته نشده است؟
-عموماً بحث کاهش ارزش ریال در برابر دلار سبب کاهش تعداد دانشجویان ایرانی در مالزی شده است. علاوه بر این برخی بازنشستگان که تصمیم به مهاجرت داشتند با افزایش قیمت دلار برای اقامت خود در این کشور دچار مشکل شدند. ایران هراسی هم به این افزایش قیمتها تأثیرگذار بوده و فضا را منفی کرده است ، اما بیشتر عوامل اقتصادی در کاهش تعداد دانشجویان ایرانی نقش داشته است.
*پس بحث معیشت به چه صورت است، متوسط در آمد هر فرد مالایی چقدر است؟
-میزان حقوقها حدودی نظیر ایران است، اما خدماتی که دولت به شهروندان خود میدهد مثل وامهای کم بهره برای آنان مناسب است، اگر فردی کارمند یک شرکت خصوصی هم باشد با ارائه سه ماه فیش حقوق خود به بانک میتواند یک وام بلند مدت با سود سه تا چهار درصد خانه و ماشین بخرد.
سرمایه گذاری در مالزی آزاد است و هر فردی میتواند دفتر تجاری و تولید بزند و کارمند بگیرد و ملک خریداری کند
نرخ سوخت هم در حدود 1600 تومان است، دولت بر سوخت یارانه میدهد. پس خدماتی که دولت به افراد میدهد باعث میشود که افراد بتوانند راحت زندگی کنند و هر فرد به راحتی صاحب خانه شود، دیگر امتیازات دولت به شهروندان به ویژه مالاییها استخدام است، استخدام در شرکتهای دولتی و خصوصی با حمایت دولت.
سرمایه گذاری در مالزی آزاد است و هر فردی میتواند دفتر تجاری و تولید بزند و کارمند بگیرد و ملک خریداری کند. دولت برای حمایت از اشتغال مالزیائیها در شرکتهای خارجی قوانینی را وضع کرده است که سبب میشود بیکاری در مالزی به حداقل خود برسد.
*نکته آخر درباره مباحث فرهنگی مالزی بفرمایید، با توجه به اینکه ما شناخت اندکی از لحاظ فرهنگی از مالزی داریم، مثلا فیلمی که خوش درخشیده باشد یا مباحث فرهنگی و هنری که خارج از مالزی شناخته شده تر باشد، چه چیزهایی است؟
- یکی از مهمترین دستاوردهای فرهنگی و هنری مالزی در قرن اخیر هنر هفتم است. سینمای مالزی دارای پشتوانهای قوی است و کارگردانهای زبده و خوبی را به هنر هفتم ارائه کرده است. مالزی در حوزه تولید فیلم نسبت به کشورهای دیگر جنوب شرق آسیا خیلی درخشان است، ضمن اینکه در طول این چند سال اخیر هم سرمایه گذاریهایی دولت برای تولید فیلم انجام داده است، البته هم اکنون آمار دقیقی در دست ندارم تا ارائه دهم، اما به مدت یک دهه شاهد تحولات شگرفی در صنعت فیلم بوده ام.
اما نکته دیگر هنرهای تجسمی است الان مالزی در جنوب شرق آسیا از زمانی که سازمان Art Expo تشکیل شده است بازار حراج کارهای هنری را در دست گرفته است. فروش آثار هنری هم در حال افزایش است و حتی از ایران هم آنجا شرکت میکنند و هم بزودی این کشور به کانونی برای حراج آثار هنری برجسته تبدیل میشود.
هنر باتیک هم نوعی نقاشی روی پارچه جزو هنرهای برجسته مالزی است که تقریباً شهرت جهانی دارد و سیر تحول خوبی هم داشته است و از مرحله سنتی و بومی شروع شده و به مرحله صنعتی رسیده و در قالبهای مختلف لباس، روسری، کیف و هر چیز دیگری از این هنر بومی استفاده میشود.