به گزارش سرویس اقتصادی پایگاه 598، کلید المان تبلیغاتی دکتر روحانی در تبلیغات ریاست جمهوری 92 بود. روحانی به مردم وعده داد که کلید حل مشکلات مردم را در دست دارد و اطمینان داد که کاری میکند که هم سانتریفیوژها بچرخند و هم چرخ زندگی مردم. در همین راستا بود که وعده داد ظرف 100 روز اولین گشایشها ایجاد میشود.
اما نه تنها وعدهی صد روزهی دولت تدبیر و امید عملی نشد، بلکه بیش از هفتصد روز از عمر آن گذشت و همچنان مردم چشم انتظار تحولی در معیشت خود هستند. البته نباید منکر تلاش ها و طرحهای دولت شد، طرحهایی از قبیل توزیع سبد کالا، بسته خروج از رکود با وام خودرو و وام ده میلیونی خرید کالای ایرانی و ... . این طرح های جزئی به دلیل اینکه سیاست های کلی دولت در بحث تحول اقتصادی، بیشتر سیاسی بود تا اقتصادی؛ نتوانست مرهمی بر زخم مردم باشد. تنها طرح موفق این 29 ماه، خالی کردن انبارهای خودروسازان بود و جلوگیری از ضرر خودروساز دولتی.
دولت همان طور که روحانی قبل از انتخابات 92 گفته بود معیشت مردم را مرتبط با چرخش سانترفیوژها میدانست و معتقد بود که اگر در هستهای به طرف غربی امتیاز بدهیم تا تحریمها برداشته شود، مشکل اقتصاد حل میشود و شکوفایی اقتصادی پدید میآید. لذاست که در طول دو سال عمر دولت هیچ طرح جامعی در بحث اقتصاد از سوی هیچ یک از وزارتخانههای اقتصادی تدوین و اجرا نشد تا ابتدا گشایشی در مذاکرات پدید بیاید.
اما هر چقدر اقتصاد و وزارتخانههای اقتصادی در رکود سپری میکردند، وزارت خارجه در تکاپو و تلاش بود. البته نباید این تکاپو را شامل تمام عرصههای سیاست خارجی کشور دانست. در واقع فقط در بحث هستهای و ایجاد ارتباط با کشورهای غربی(اروپا و آمریکا) این رونق مذاکرات و روابط دیپلماتیک دنبال شد.(دیپلماسی در عرصه منطقهای، جهان اسلام، آفریقا، جنوب شرقی آسیا و آمریکای جنوبی در تمام این ماها به شکل محسوسی دچار افت شد) از آنجایی که دولت معتقد بود رونق اقتصادی زمانی اتفاق خواهد افتاد که تحریمهای کشور از سوی غربی ها برداشته شود، عملا تا زمان شروع اجرای برجام تمام تحولات اقتصادی کشور، در تعلیق به سر میبرد.
با تمام فراز و نشیبها برجام پس از نزدیک به دو سال مذاکره، تصویب و اجرای آن آغاز شد. به عبارتی باید گفت تنها عملکرد قابل ارائه دولت در زمینهی اقتصاد، برجام است. تزریق امید به جامعه و در انتظار دو ساله قرار دادنش، برای ایجاد رونق و شکوفایی اقتصادی، سطح انتظار و امید جامعه را افزایش داد، اما متاسفانه دولتمردان و حامیان اصلاح طلب آن بجای آنکه در صدد تلاش برای رونق گرفتن اقتصاد باشند؛ بحث برجام دوم را در داخل کشور مطرح میکنند. در واقع برجام و وعدهی گشایش اقتصادی در پسابرجام(که هنوز خود را نشان نداده است) تنها آوردهی دولت و جریان اصلاح طلب در آستانهی انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری هست که بتواند مردم را متقاعد کند به جریان های نزدیک به دولت رای بدهند.
آنچه مشخص است وعدهی گشایش اقتصادی صد روزه تبدیل به چند صد روزه و در عاقبت موکول به رفع تحریمها شده است و حامیان دولت و اصلاح طلبان برای انتخابات غیر از برجام دستاورد دیگری برای عرضه به مردم ندارند؛ لذا تمام تلاش خود را کرده اند که این دستاورد را معجزهای از دولت تدبیر و امید جلوه دهند که مردم برای ادامهی آن به نفع آنها پای صندوق بیایند.(رجوع کنید به صحبت رییس جمهور که گفته است برجام را خدا آورده است).
حال میشود رفتار دولت در قبال منتقدان را تحلیل کرد. برجام چون تنها دستاورد قابل عرضه دولت است؛ شدیدا از هرگونه نقد و طرح سوال دور نگه داشته میشود تا این معجزهی الهی! در افکار عمومی مردم خدشه قرار نگیرد چرا که اگر خسران ها و تهدیدهای برجام برای عموم مردم عیان شود، عملا دست دولت خالی خواهند ماند. لذاست که نقد برجام برای منتقدان پرهزینه بوده است از رفتن به دادگاه تا بسته شدن رسانههای منتقد و توهین و اتهامهای مختلفی از سوی دولتمردان همچون بیسواد، بیشناسنامه، کاسبان تحریم و ....
کلید در جیب اجنبی است
دولت در تمام مدت عمر بیش از دو سال خودش با سرمایهگذاری ویژه روی وزارت خارجه و مذاکرات هسته ای نشان داد که معتقد است که کلید حل مشکلات اقتصادی کشور در جیب غربیهاست. علی رغم تذکرات پیاپی رهبر انقلاب مبنی بر اقتصاد مقاومتی و تشکیل و راه اندازی ساختار اقتصادی درون زا و برون گرا؛ اما در عمل از اولین روزهای پسابرجام دولت راهی دیگر را پیمود.
انتظارمیرفت با لغو و تعلیق تحریمها دولت تلاش خود را معطوف به راه اندازی حجم بالای کارخانههای تعطیل شده کند و رونق را به تولید برگرداند. بستههای خروج از رکود برای افزایش تولید و فروش در صنعت و کشاورزی ارائه کند و با رایزنیهایی که در عرصه بین الملل می کند افزایش صادرات محصولات غیر نفتی را رقم بزند. ولی متاسفانه هر چه شد برعکس آنچه بود که باید میشد. واردات افزایش پیدا کرد، به جای وارد نمودن تکنولوژی ساخت محصولات جدید و روز دنیا، قرارداد وارد کردن محصول آماده را بستیم و یا قبول کردیم مونتاژ کنندهی محصولات قدیمی باشیم. اما در مقابل به جای افزایش صادرات غیر نفتی به سرعت صادرات نفتی خود را افزایش دادیم. حتی دیپلماسی خارجه و نفتی ما نتوانست فکری برای قیمت نفت بکند که اینچنین این سرمایهی کشور را ارزان نفروشیم. گویا قدرت رایزنی وزارت خارجه فقط خلاصه در عرصه هسته ای میشده است.
چه زمانی گشایش اقتصادی رخ مینماید؟
جامعه هنوز در انتظار شکوفایی در پسابرجام است. تاکنون چندین همایش دولتی با موضوع اثرات برجام بر اقتصاد کشور برگزار شده است ولی در عمل اتفاقی رخ نداده است. آمریکایی ها با ترفندهای مختلف هنوز به تهدید و حتی تحریم ایران اقدام میکنند. درحقیقت همان طور که امام راحل بارها ماهیت آمریکایی ها را به عنوان شیطان بزرگ افشا کردند و رهبر انقلاب بی اعتمادی خود را نسبت به آمریکایی ها ابراز کردند ، گره زدن شکوفایی و رونق اقتصادی کشور به اقدام آمریکایی ها خطای راهبردی بزرگی است.
آمریکاییها چه در سیاست و چه در اقتصاد با کشورهای مختلف جهان بارها عدم صداقت خود را نشان دادند و اینکه ما بخواهیم اقتصادی را بنا کنیم که زیربنای آن با تصمیم و اقدام آمریکایی ها به لرزه بیافتد از منطق عقلی به دور است و به جای اقتصاد مقاومتی نام آن را باید عاریتی نامید.
هر چقدر که اقتصاد داخلی کشور را به برجام گره بزنیم، ریسک اقتصادی و حتی امنیتی خود را بالا برده ایم. فی المثل اگر در تامین نیاز یک محصول ضروری کشور خود را به خارج از مرزهای کشورمان وابسته کرده ایم به میزان وابستگی، ضریب خطر کشور بالا میرود. لذاست که باید منتظر باشیم که غربی ها به خصوص آمریکایی ها در چالشهای سیاسی بین انقلاب اسلامی و آمریکا و صهیونیستها دقیقا از همین نقطه کشورمان را تحت فشار قرار دهند.