به گزارش پایگاه 598 به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا، در همه جوامع افرادی وجود دارد که تلاش های زیادی برای رسیدن به پول های کلان به صورت غیر قانونی انجام میدهند و می خواهند در کمترین زمان با دست اندازی به بیت المال به بیشترین درآمد برسند.
در همین راستا برخی از این افراد که در ایران با نام "مفسدان اقتصادی" شناخته میشوند با نزدیک شدن به کانونهای قدرت در کشور سعی می کنند با بهرهگیری از نفوذ این کانونها، به دنبال احیای ثروتهای کلان باشند.
مبارزه با مفاسد اقتصادی همواره از جمله تأکیدات و مطالبات اصلی و مهم رهبر انقلاب اسلامی بوده است به طوری که در سالهای اخیر و پس از صدور فرمان هشت مادهای خطاب به سران قوا این مطالبه به صورت جدیتری مطرح شده است.
در این راستا رسانهها نیز وظیفه داشتند که دوشادوش مسئولین متولی مبارزه با فساد اقتصادی، اقدام به افشاگری مفاسد اقتصادی کنند و بدون در نظر گرفتن جریان های سیاسی و درگیر شدن در بازی احزاب مختلف، زوایای پنهان و ابعاد فساد را برای مردم بیان کنند.
دستگاه قضایی کشور و برخی از مسئولین در زمینه مبارزه با فساد اقتصادی قدم های ویژه ای برداشته اند؛ هرچند برخی از مسئولین تنها به ذکر کلیاتی از این موضوع بسنده کردهاند و تنها به گفتن جملاتی مانند فساد فراگیر شده یا باد با فساد مبارزه کرد بسنده کرده اند، اما رهبر انقلاب در سال های اخیر نسبت به این موضوع هشداری جدی داده و تأکید کردند که با «دزد، دزد گفتن، دزد از دزدی دست بر نخواهد داشت».
رویکرد اصلاح طلبان و بنگاه های خبرپراکنی زنجیره ای آنها در این راستا با توجه به رویکر حامیان این روزنامه ها و جریان و احزاب متبوع خود در زمینه مقابله با فساد تغییر کرده است و در بسیاری از موارد دیده شده است که این رسانهها به صورت همزمان به نقد فساد می پردازند و در برخی دیگر از موارد نیز موضوع فساد اقتصادی و مفسدان را در بایکوت نگه داشته اند.
نگاه سیاسی رسانههای زنجیرهای در مقابله با فساد اقتصادی و افشاگری مفسدان اقتصادی در سال های اخیر وجود داشته اما در ماه های گذشته و با روی کار آمدن دولت یازدهم این سیاسی بازی شدت پیدا کرده است.
دمیدن در فسادهایی که موجب تخریب جناح سیاسی مخالف میشود
تا کنون افشاگری های گستردهای درباره مفسدان اقتصادی صورت گرفته است اما تنها برخی از آنها از سوی این رسانهها بررسی شدهاند؛ این رسانه ها هنگامی که می بینند مفسد اقتصادی مربوط به یکی از اعضای جریان مخالف خود می شود با دمیدن در شیپور رسوایی فریاد «دزد، دزد» سر می دهند و خواستار محاکمه مفسد اقتصادی می شوند.
مثال بارز در این موضوع رسیدگی به پرونده محمدرضا رحیمی توسط قوه قضائیه بود که این رسانه ها از ابتدا با توجه به اینکه رحیمی را یکی از اعضای جبهه مخالف خود میپنداشتند، پرونده وی را به تیتر اصلی رسانه های خود قرار دادند تا جایی که هر روز به صورت هماهنگ تیترها و عکس هایی در این زمینه منتشر می کردند.
هرچند محمد رضا رحیمی یکی از مدیران ارشد در دوران کارگزاران و امین هاشمی رفسنجانی در 8 سال دولت سازندگی به شمار می رفت اما هیچ گاه در جریان اصلاح طلب سخنی از این ارتباط گفته نشد.
این رسانه ها در تیترهای هماهنگ خود و به صورت همصدا با رسانه های اپوزیسیون بیشتر از توجه به نوع و میزان فساد، به تخریب جریان مخالف خود می پرداختند.
از طرف دیگر تا جایی این فساد برجسته میشود که بتواند منافع سیاسی و حزبی این رسانه ها را به پیش ببرد و در غیر این صورت یک پرونده را در رسانه های خود مشمول گذر زمان کرده تا به فراموشی سپرده شود.
انداختن توپ فساد به زمین جناح سیاسی مخالف
رویکرد دیگری که رسانه های زنجیرهای در قبال مفاسد اقتصادی در پیش میگیرند، تغییر سمت و سوی جناح و جهت یک مفسد اقتصادی به سمت جریان مخالف خود است.
این تغییر رویکرد تا حدی پیش می رود که تمام تلاش این رسانه ها برای ایجاد یک ارتباط میان جریان مخالف و مفسد اقتصادی گذاشته می شود؛ تیترها و مطالبی که از ابتدا از سوی این رسانه ها منتشر می شود به صورت کاملاً غیر واقعی و مرتبط با جناح سیاسی مخالف است.
به عنوان مثال پرونده بابک زنجانی در حالی که از سوی وه قضائیه در حال بررسی است و هنوز ابعاد آن مشخص نشده است، از سوی رسانههای زنجیره ای به جریان اصولگرا نسبت داده شده است، این در حالی است که ورود بابک زنجانی از ابتدا به کانون های قدرت و ثروت با حمایت کارگزاران و ... بوده است.
در حالی رسانه های زنجیره ای مدعی اختلاس در جریان سیاسی مخالف خود هستند که عکس های یادگاری این مفسد اقتصادی با روحانی و هاشمی در فضای مجازی منتشر شده است.
مظلوم نمایی های رسانه های زنجیرهای از مفسدان اقتصادی
سومین رویکرد رسانههای زنجیره ای در مقابل مفاسد اقتصادی، رویکرد مماشات و مظلوم نمایی است؛ این رسانه ها در حالی که اولین خبر همه رسانه ها مفاسد اقتصادی قرار میگیرد از روی ناچاری برخی از اخبار را نسبت به این مفسدان به صورت محدود منتشر می کنند اما رویکرد آنها در قبال این مفسدان مظلوم نمایی است.
این مظلوم نمایی تا جایی پیش می رود که به مخاطب اینگونه القا میشود که جریان های سیاسی قصد انتقام از افراد را داشته و یا اینکه قوه قضائیه برای مجازات این افراد تحت تأثیر قرار گرفته است.
در جریان دادگاه های مهدی هاشمی و همچنین صدور حکم وی، این رسانه ها با انتشار عکس هایی احساساتی از وداع مهدی هاشمی با خانواده اش و همچنین بازنشر گسترده فیلم وداع وی باپدر خود، در صدد القای تصویری نیک از این محکوم اقتصادی داشتند.
اعلام برائت زنجیرهای ها از مفسدان اقتصادی
چهارمین مسیری که رسانههای زنجیره در مقابل فسادهای کلان اقتصادی در پیش گرفته اند و طی روزهای اخیر و در آستانه انتخابات نمود زیادی پیدا کرده است، برائت از مفسدان اقتصادی است.
این رسانه ها در حالی که حکم مفسدان اقتصادی اعلام شده و برخی از آنها نیز محکومیت خود را سپری کرده و پرونده قضایی این مفسدان اقتصادی همچنان باز است، با دستپاچگی اعلام می کنند که محکوم اقتصادی در تیم آنها نیست!
طی روزهای اخیر بعد از مشخص شدن نقش کرباسچی به عنوان یکی از محکومان اقتصادی در بستن لیست کاندیداهای اصلاح طلب و عضویت وی در شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان، چهره های فعال اصلاح طلب مدعی شدند که کرباسچی نسبتی با اصلاح طلبان ندارد.
ترفندی به نام آلزایمر برای رسانههای زنجیرهای
رسانه های زنجیره و جریان های سیاسی همسو با آنها در برخی از پرونده های فساد اقتصادی که از ابتدا گمان می کنند مربوط به جریان سیاسی مخالف آنهاست، با تمام قوا وارد میشوند اما در ادامه ماجرا با روشن شدن ابعاد این پرونده های فساد که از دامان جریان های همسو با این رسانه ها بلند شده است، تکنیک فراموشی را در پیش می گیرند.
این رسانه ها ترجیح می دهند در ادامه نسبت به موضوعات مختلف و ابعاد این پرونده ها صحبتی به میان نیاورند، چرا که با بیان مسائلی از این پروندهها دست جریان سیاسی متبوع و یا حتی برخی از رسانه های همکار خود رو می شود.
در ماجرای دکل گم شده نفتی که در ایتدا این رسانه ها تصور می کردند دکل نفتی در دوران احمد نژاد گم شده است، موضوع را برجسته کردند اما هنگامی که پای فرزند وزیر اصلاحات به میان آمد و عکس های وی افشا شد، این رسانه ها مسیر دیگری را در پیش گرفتند.
با ادامه ماجرا و روشن شدن ابعاد این موضوع رسانه های زنجیره ای با سکوت درباره دکل های گم شده از کنار آن گذشتند؛ این در حالی بود که ماجرای دکل نفتی تا مدت ها به صدر اخبار رسانه های زنجیرهای و اصلاح طلب تبدیل شده بود.
بایکوت "جریان فساد" توسط جریان اصلاح طلب
رویکرد دیگری که اصلاح طلبان در خصوص مفاسد اقتصادی در پیش می گیرند بایکوت جریان فساد اقتصادی و نام نبردن از مفسدان اقتصادی است؛ این رویکرد زمانی مورد توجه اصلاح طلبان قرار می گیرد که جریان فساد از درون افراد اصلاح طلب و حلقه نزدیکان به آنها صورت میگیرد.
این رسانهها در اقدامی هماهنگ و همصدا با رسانه های اپوزیسیون در حالی که روز گذشته اسنادی مهم از دست داشتن وزیر نفت دولت یازدهم در پرونده کرسنت و همچنین فساد گسترده ای که این پرونده به وجود آورده است توسط دکتر زاکانی نماینده جریان مخالف با اصلاح طلبی افشا شد این خبر را بایکوت کردند.
تا کنون در مسائلی نظیر چارچوب قراردادهای نفتی جدید موسوم به IPC که زمینه فساد نفتی را رقم میزند، هزینه هایی که ترقیجاه برای حزب اعتدال و توسعه انجام داده است، «مافیای پورسانت» با مدیریت سیروس ناصری، و ... رسانههای زنجیرهای ورودی نداشتهاند و ترجیح دادهاند بی صدا از کنار آن عبور کنند.
سهم رسانه ها و وظایف آنها در مقابله و افشاگری فساد اقتصادی همواره مشخص بوده و مردم به عنوان اولین مخاطب رسانهها انتظار دارند ابعاد فساد اقتصادی برای آنها مشخص و مفسدان به سزای اعمال خود برسند.
برخورد های گزینشی با پرونده های فساد از سوی رسانههای زنجیرهای در طول زمان اعتماد مردم به این رسانهها را از بین خواهد برد؛ این در حالی است که رسالت اصلی رسانه در این میان نادیده گرفته می شود.
از طرف دیگر تا زمانی که مفسدان اقتصادی حامیان رسانهای و جریان های سیاسی برای خود پیدا کنند، امر مبارزه با فساد ممکن نخواهد بود و مفسدان اقتصادی به پشتوانه حامیانی که در این رسانه ها دارند، هرگونه دست درازی به بیت المال را برای خود امری عادی می پندارند.