شاید این قضاوت، کلی و سطحی آن هم از یک جامعهی آماری محدود بهنظر برسد؛ اما وقتی با تعدادی از همکاران رسانهای فعال در حوزهی موسیقی گپ زدیم، از مسائل و مشکلات ریشهای صحبت کردند که نهتنها دامن خبرنگاران، بلکه دامن مدیران فرهنگی را نیز گرفته است، مانند برخوردهای از بالا به پایین که اتفاقا همین چند وقت پیش به جشنوارهی موسیقی فجر هم سرایت کرد؛ از خواب ماندن یکی از خوانندگان موسیقی پاپ و نرسیدنش به نشست خبری، تا گروکشی یکی دیگر و شروط گذاشتن برای حضور در نشست خبری.
ابتدا برای ملموس شدن فضای کلی این مشکل، تجربههای شخصی خبرنگار سرویس موسیقی ایسنا از درخواست گفتوگو با چهار هنرمند فعال در حوزههای مختلف را بخوانید که هر کدام با توجه به ویژگیهای اخلاقیشان نسبت به آن، واکنش نشان دادند.
روایت اول
پیشینه هنری: رهبری بیش از 120 ارکستر در جهان از جمله برلین، وین، پاریس، لندن، توکیو و تورونتو، مدیر هنری ارکسترهای سمفونیک در بروکسل، پراگ، مالاگا و زاگرب، انتشار بیش از 200 آلبوم در بازارهای بینالمللی از جمله آثار آهنگسازان ایرانی.
تحصیلات: دانشآموختهی آکادمی موسیقی وین
افتخارات: برندهی مدال نقرهی مسابقات جهانی رهبری ارکستر برای ایران در سوییس، برندهی مدال طلای مسابقات جهانی رهبری ارکستر برای ایران در فرانسه، صاحب بالاترین نشان هنری از کشورهای اسپانیا، بلژیک و جمهوری چک و دستیاری هربرت فون کارایان در ارکستر فیلارمونیک برلین.
- سلام آقای ... وقتتان بخیر، امیدوارم بد موقع تماس نگرفته باشم.
- سلام اتفاقا بسیار خوشموقع است. در خدمتتان هستم.
- اگر سرتان خلوت است، میخواهم یک گپ کوتاه خبری با هم داشته باشیم.
- چراکه نه! هر وقت شما و همکارانتان تماس میگیرید، از شنیدن صدایتان خوشحال میشوم.
از اینجا به بعد گفتوگو آغاز و همهچیز بهخوبی و خوشی تمام میشود. معمولا حساسیتی هم برای انتشار متن خبر وجود ندارد. هرچند ممکن است، پس از انتشار برخی اخبار تماس بگیرد و از تنظیم خوب آنها تشکر کند.
روایت دوم
پیشینه هنری: انتشار شش آلبوم موسیقی پاپ، برگزاری تور کنسرت در تهران و شهرستانها.
میزان تحصیلات: نامشخص.
افتخارات: برندهی تندیس بهترین اجرای زندهی موسیقی پاپ از یک جشن سالانهی خصوصی در ایران.
- سلام آقای ... وقتتان بخیر، امیدوارم بدموقع تماس نگرفته باشم.
- سلام بفرمایید، امرتان؟
- راستش اگر سرتان خلوت است، میخواهم یک گپ کوتاه خبری با هم داشته باشیم.
- الان؟
- بله.
- راستش الان اصلا وقت ندارم. خیلی درگیرم.
- خب چه زمانی مناسب است که با شما تماس بگیرم؟
- اصلا من اهل مصاحبه نیستم.
اغلب خداحافظی نمیکند و گوشی را قطع میکند. تازه شانس آوردهام که گوشی را خودش جواب داده است. معمولا باید کلی به مدیر برنامهاش توضیح دهم که برای چه زنگ زدهام و چه کار دارم. معمولا هم مدیر برنامهها کاری از پیش نمیبرند.
روایت سوم
پیشینه هنری: رییس و رهبر ارکستر سمفونیک COTA لسآنجلس، رهبری بسیاری از ارکستر سمفونیکهای معتبر بهصورت مهمان از جمله ارکستر سلطنتی فیلارمونیک لندن، ارکستر سمفونیک مینسوتا، سمفونیک کلرادو، سمفونیک سندیگو، سمفونیک ایندیاناپولیس، سمفونیک نیوجرسی، سمفونیک فیلارمونیک زاگرب، سمفونیک جوانان آمریکا و ... ساخت قطعهی موسیقی و اجرا در افتتاحیه و اختتامیهی سیزدهمین دوره بازیهای آسیایی، انتشار آلبومهای کلاسیک متعدد مانند موسیقی باله چایکوفسکی با همکاری سمفونی رادیو اسلواک برای دیسکاور کخ اینترنشنال.
میزان تحصیلات: دانشآموختهی آهنگسازی و تنظیم موسیقی در آکادمی موسیقی وین.
افتخارات: برندهی جایزه پیکانس تایلند بهعنوان معتبرترین جایزهی هنری این کشور در سال 1999، تنظیم و رهبری ارکستر کنسرت یانی همراه ارکستر سلطنتی فیلارمونیک در آتن که تحسینهای زیادی را درپی داشته است.
- آقای ... ممنون که امروز برای من وقت گذاشتید.
- خواهش میکنم. خیلی خوشحالم که میبینمتان.
- دفعهی پیش که دیدمتان خیلی ناراحت و مغموم بودید، اما خوشحالم امروز میخندید.
- غم نیست؛ اصلا غم نیست. میدانید من محل زندگیام خیلی از ایران دور است و برای همین وقتی به اینجا میآیم، شب و روزم تا حد زیادی بههم میریزد. خب هنرمند است دیگر ...
گفتوگوی ما در لابی یک هتل آغاز میشود و او حدود سه ساعت وقت میگذارد که به پرسشها پاسخ دهد. اساسا آدم با حوصله و مهربانی است و سعی میکند، به همه احترام بگذارد. اهل چک کردن مصاحبه قبل از انتشار نیست. با خنده به عکاس ایسنا میگوید: «عکسهای خوب ازم بگیر». البته شوخی میکند و اصلا روی اینگونه چیزها حساس نیست.
روایت چهارم
پیشینه هنری: انتشار سه آلبوم موسیقی پاپ و حدود 10 تکآهنگ، برگزاری تور کنسرت در تهران و شهرستانها.
تحصیلات: مدرک کارشناسی از دانشگاه آزاد اسلامی.
افتخارات: ....
- سلام آقای ... برای پیگیری یک خبر تماس میگیرم.
- سلام من مدیربرنامههایشان هستم. سوالتان را بپرسید تا پاسخ دهم.
- اما من باید حتما با خودشان صحبت کنم. برای همین تلفن همراهشان را گرفتهام.
- ایشان دیشب تا ساعت 2 نیمه شب در کنسرت بودند و حالا خسته هستند. وقت ندارند با شما صحبت کنند.
- خب چه زمانی تماس بگیرم که پاسخگو باشند؟
- نمیدانم. راستی اگر بخواهید چیزی منتشر کنید، حتما قبل از انتشار باید با من چک کنید.
این اولینبار نبود که تماس میگرفتم و مدیر برنامهاش جواب میداد. گاهی وقتی کار واجب دارم و شمارهی موبایل همین آقای مدیر برنامه را میگیرم، یک نفر دیگر جواب میدهد و میگوید، من مدیربرنامههایشان هستم، یعنی آقای مدیربرنامه خودش یک مدیربرنامهی دیگر دارد!
***
شاید برخی مخاطبان با خواندن این روایتها همچنان قانع نشده باشند که گروهی از هنرمندان متوهماند یا بگویید که معلوم است، وقتی افرادی در نظام اروپایی پرورش یافته، خلق و خوی متفاوتی داشته باشند. به همین دلیل، به دو روایت از کنفرانسهای رسانهای اشاره میشود؛ یکی با حضور هنرمندی پیشکسوت و دیگری هنرمندی جوان که هر دو در ایران رشد و پرورش یافته و موسیقی کار کردهاند.
روایت اول: کنفرانس رسانهای حمید حامی
ششم دیماه 94 خانه هنرمندان ایران
خبرنگار: آقای حامی فکر نمیکنید، پوششتان در پوستر کنسرت تا حدی نامناسب است؟
- شما اگر میتوانستید، مایکل جکسون را که در کنسرتهایش مایو میپوشید، اعدام میکردید.
خبرنگار: ما به مایکل جکسون کاری نداریم. از یک خواننده پاپ ایرانی سوال میپرسیم.
- دلیلی نمیبینم به سوال شما پاسخ دهم (اینجا بر سر خبرنگار فریاد میزند).
خبرنگار: مگر شما نشست خبری نگذاشتهاید که به پرسشهای ما پاسخ دهید؟
- خیر؛ من به پرسشهای بیربط پاسخ نمیدهم. شما میخواهید این نشست را برهم بریزید و به حاشیه ببرید.
روایت دوم: نشست خبری حسین علیزاده
1 دیماه 94 تالار وحدت
خبرنگار: میدانم این نشست دربارهی کنسرت شماست، اما میتوانم یک پرسش خارج از موضوع بپرسم؟
- بفرمایید. سوالتان را پاسخ میدهم (میخندد).
در ادامه، علیزاده در نشست رسانهای کنسرتش به تمام پرسشهای بیربط خبرنگاران از جمله موضوعهایی مانند جشنوارهی موسیقی فجر، وضعیت خانه موسیقی، رویکرد دولت نسبت به موسیقی و ... پاسخ داد و در نهایت گفت: از اینکه زحمت کشیدید و به این جلسه آمدید از شما سپاسگزارم.
شهرت ظرفیت میخواهد
شاید بد نباشد، نظر دو خبرنگار باسابقه و فعال در حوزه موسیقی را با هم بخوانیم. این دو خبرنگار در دو رسانهی رسمی کشور با دیدگاهها و خط مشیهای متفاوت کار میکنند.
یکی از آنها دربارهی دلیل رفتارهای ناهنجار برخی خوانندگان پاپ، معتقد است: معمولا خوانندگان پاپ فضای رسمی رسانهها را نمیشناسند. آنها حتی مشاوران آگاهی در حوزهی رسانه ندارند که تا در مواجهه با آنها، تفاوت یک رسانهی زرد را مثلا با یک خبرگزاری رسمی بدانند. البته باید این موضوع را هم در نظر گرفت که شاید رسانههای زرد آنقدر آنها را اذیت کردهاند که دیگر یارای گفتوگو با خبرنگاران را ندارند.
او دربارهی تجربههای شخصیاش از گفتوگو با خوانندگان پاپ هم بیان کرد: آنها یا تلفنشان را جواب نمیدهند یا آن را خاموش میکنند. این در حالی است که افرادی مثل شهرام ناظری یا لوریس چکناواریان، خودشان به تلفنها جواب میدهند و اصلا چیزی بهعنوان واسط یا مدیر برنامه ندارند. اگر هم قصد مصاحبه نداشته باشند، بسیار محترمانه میگویند که تمایلی به صحبت دربارهی این موضوع خاص ندارند. حالا اگر بخواهیم با یک خوانندهی پاپ صحبت کنیم، یا جواب نمیدهد یا در بهترین حالت باید با مدیر برنامهاش حرف بزنیم. البته برخورد مدیر برنامه معمولا از برخورد خود هنرمند هم بدتر است.
این خبرنگار حوزه موسیقی ادامه داد: فرض کنید، من مدتها دنبال مصاحبه با یک خوانندهی پاپ بوده و تلاش زیادی هم برای گفتوگو با او کردهام؛ اما او جواب من را نداده است. از قضا یک روز کارش گیر ما، یعنی همین رسانههای رسمی میافتد و از من خواهش میکند که با او مصاحبه کنم! این یعنی آنها فکر میکنند، فقط وقتی نیاز دارند باید با ما تعامل کنند. حالا ما لطف میکنیم و مثل خودشان آنها را اذیت نمیکنیم.
او در پاسخ به این پرسش که آیا این موضوع دربارهی بزرگان موسیقی ایران نیز صدق میکند؟ گفت: بزرگان موسیقی حتی اگر دید مثبتی هم به رسانهها نداشته باشند، هیچگاه برخوردشان خارج از عرف و ادب نیست. برخی بزرگان موسیقی به گروهی از خبرنگاران نقد دارند و میگویند سواد موسیقی خبرنگاران کم است. تازه اگر آنها این انتقاد را به ما وارد میکنند، باز هم در کنارش از زحمات خبرنگاران قدردانی میکنند؛ اما انگار دنیای ستارگان پاپ متفاوت است. رسانههای آنها شبکههای مجازی خودشان است.
این خبرنگار در پاسخ به این پرسش که این رفتار برخاسته از چه چیزی است؟ اظها کرد: در وهلهی اول باید گفت که این، خاصیت شهرت است. شهرت، ظرفیت میخواهد. خیلی از خوانندگان پاپ ما ظرفیت شهرت ندارند. شما خودتان خبرنگار هستید، خوانندگان ایرانی پاپ را با هنرمندان بینالمللی مقایسه کنید. مصاحبه با آنها خیلی راحت است. من چند وقت پیش به «یانی» درخواست مصاحبه دادم و پس از 24 ساعت جواب من را داد. البته من از اینگونه تجربهها کم نداشتهام. آن وقت یک خوانندهی پاپ در کشور، سهماه است که هنوز به درخواست مصاحبهی من پاسخ نداده است. آن خواننده نمیداند که وقتی در تور آمریکا بود، چه حاشیههای جدیای برایش پیش آمد و ما رسانهها آنها را نادیده گرفتیم!
رسانهها تا امروز لطف کردند و چیزی نگفتند
یکی دیگر از خبرنگاران فعال و باسابقه نیز معتقد است: این رفتارهای ناهنجار را نباید به همهی خوانندگان پاپ تعمیم داد؛ افرادی هستند که بسیار مودباند و خود را دور از دسترس نشان نمیدهند. در عین حال، خوانندگانی هستند که احساس نیاز به جامعهی رسانهای ندارند و بدترین نحوهی برخورد را با رسانهها میکنند. رسانهها تا کنون نیز لطف کرده و چیزی دربارهی آنها ننوشتهاند؛ اما این آقایان دارند از لطف ما رسانهها سوءاستفاده میکنند. من خاطرههایی در این زمینه دارم، مانند اینکه یک خوانندهی پاپ به بیادبانهترین حالت ممکن، جواب سلام من را هم نداد.
او دربارهی برخورد پیشکسوتان موسیقی با رسانهها نیز اظهار کرد: ما در میان پیشکسوتان شاهد برخوردهای منطقی هستیم. نمونهی بارز آن استاد حسین علیزاده است که با وجود مقام بالای موسیقاییاش، متواضعانه به نشست خبری میآید و به پرسشهای خبرنگاران پاسخ میدهد.