قطعا حضور حدادیان و مجالسی که با نوحههای حماسیاش در میان رزمندگان جبهه مقاومت در سوریه اجرا میکند، یادآور روزهایی است که رزمندگان اسلام در جبهههای هشت سال جنگ تحمیلی در حسینیههای لشکر برای آمادگی شب عملیات، یا در پادگان دوکوهه برای آمادگی اعزام به خط مقدم عزاداری کرده و با یاد اهل بیت(ع) روحیه جدیدی میگرفتند. در واقع حضور کسی همچون حدادیان در ایجاد روحیه قوی در رزمندگان مدافع حرم بسیار اثرگذار است. و قطعا انتشار خبر حضور او و نوای حماسی که از سوریه فیلمبرداری شده و در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود همانقدر که در حامیان اهل بیت(ع) و مدافعان نقش مثبت و اثرگذار دارد، در میان جریانهای تکفیری و نیروهای حامی داعش که به کشتار مردم مظلوم سوریه و مسلمانان منطقه مشغولند اثر روانی منفی خواهد داشت.
حضور یک مداح از میان ده ها مداح مشهور ایرانی در جمع مدافعان میتواند نوید حضور دیگر افراد تاثیرگذار در فعالیتهای فرهنگی در جمع مدافعان حرم سوریه باشد که با حضور خود نقش مثبتی در جهت اهداف شیعیان در تقویت خط مقاومت خواهند داشت. با در نظر گرفتن این موضوع خیلی تعجب برانگیز نیست وقتی شنیده میشود که سایت العربیه وابسته به خاندان آل سعود که از حامیان اصلی جریان داعش و کشتار مردم بی گناه در منطقه به دست تروریستهای تکفیری محسوب میشود، شایعه کشته شدن سعید حدادیان و پسرش محمد حسین حدادیان را مطرح میکند.
این رسانه عربی زبان طی انتشار گزارشی با عنوان « مقتل 9 من الحرس الثوری فی سوریا» مدعی شد 9 ایرانی از جمله سعید حدادیان و پسرش محمد حسین حدادیان در درگیریهای سوریه کشته شدهاند. العربیه که به شکل ناشیانه ای برای مستند جلوه دادن این شایعات و دروغها خبر را به نقل از تسنیم روایت کرده است، مدعی شد اسامی این کشته شده ها به علاوه سعید و محمد حسین حدادیان به این شرح است: سید علی شاه از لشکر فاطمیون، علی اصغر فولادگر، حسین امیدواری، مرتضی کریمی، علیرضا مرادی، سید عدیل حسینی و محمد ارجند
یکی دیگر از نکات دروغین این گزارش انتشار اسم مرحوم سردار علی اصغر فولادگر در میان اسامی شهدای مدافع حرم است. در حالیکه سردار علی اصغر فولادگر یکی از فرماندهان دفاع مقدس از جمله قربانیان حادثه دردناک منا بود که در اوایل مهر ماه در پی بی کفایتی دولت آل سعود کشته شد و منجر به جان باختن چند هزار نفر از زائران خانه خدا شد. پیکر این مهاجر الی الله بعد از گذشت بیش از سه ماه از مرگ شهادت گونهاش، شناسایی و نهایتا در زادگاهش شهر اصفهان به آغوش خاک سپرده شد.
و اما شایعه سازی در درگیریها و جنگها از سوی دشمن و رسانههای حامی جریانهای سلطه گر، اتفاق جدیدی نیست. سالهاست که جریانهای حامی جنگ طلبان در دنیا با توسل به دروغ پردازی و ایجاد شایعه سعی در تغییر معادلات به نفع خود در جریانهای مقاومت دارند. در این میان رسانه العربیه رتبه بالایی را در ایجاد شائبه و دروغ در این مسائل داراست. چند سال پیش بود که العربیه اقدام به انتشار خبری مبنی بر کشته شدن سردار سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در دمشق کرد که خیلی زود تکذیب شد.
همچنین چندی پیش نیز مجددا اقدام به انتشار شایعه دیگری درباره فرمانده سپاه قدس کرد و نوشت: قاسم سلیمانی در حلب به شدت زخمی شده و هم اکنون در یکی از بیمارستانهای تهران بستری است. اما در پی انتشار این خبر سردار سرتیپ دوم پاسدار رمضان شریف مسئول روابط عمومی کل سپاه ضمن تکذیب اینگونه اخبار، گفت: «سردار حاج قاسم سلیمانی در سلامتی کامل به سر میبرد و اخبار مجروحیت ایشان را کذب و دروغی در راستای تأثیرگذاری بر افکار عمومی و جبهه مقاومت میدانیم. »چند روز بعد از انتشار این اخبار نیز حضور سردار قاسم سلیمانی در دیدار با رهبری دروغ بودن این خبر را بر همگان آشکار ساخت.
در دوران هشت سال جنگ تحمیلی هم هر زمان که محاسبات دشمن برای پیشروی به سوی مرزهای ایران اشتباه از آب درمیآمد و نیروهای ارتش رژیم بعث با مقاومت چشمگیر رزمندگان ایرانی مواجه میشدند به طوریکه به هیچ وجه در دایره محاسبات جنگی آنها نمیگنجید، این رسانهها بودند که دست به شایعه پراکنی میزدند. علت این امر هم آن بود که سربازان عراقی وقتی با سد آهنین نیروهای ایرانی مواجه میشدند، روحیه خود را از دست داده و کم کم ترس و روحیه شکست در آنها غالب میشد و در برابر این روند، افسران رژیم بعث در تبلیغات خود برای تعدیل فضای روانی جنگ (ایجاد احساس ترس و شکست در میان رزمندگان ایرانی و از بین بردن ترس سربازان عراقی) دست به ساخت و انتشار شایعه و دروغ می کردند. مثل شایعه اشغال خرمشهر در روزهای نخست حمله به خرمشهر برای تخریب روحیه رزمندگان اسلام و یا استفاده از اسرای کم سن و سال ایرانی برای نشان دادن ضعیف بودن سربازان جبهه مقاومت به ارتش عراق.
در جبهههای عراق تبلیغات به گونهای صورت گرفته بود که همه سربازان عراقی، ایرانیها را نیروهای عجیب و خارق العادهای تصور میکردند و بنابر این ترس عمیقی بین عراقیها به وجود آمده بود. عراقیها فکر میکردند که مانور بر دستگیری اسرای کم سن و سال، فرصت مناسبی برای آن است که علیه این تفکر اقدامی کنند و ذهنیت سربازانشان را تغییر دهند. به همین دلیل آنها را جبهه به جبهه برده و نشان نیروهایشان میدادند که آن کسانی که شما با آنها میجنگید از این جمله هستند و بدین طریق تصمیم داشتند ترس سربازانشان را از بین ببرند. حتی به گفته رزمندگان هشت سال دفاع مقدس یکبار هم صدام با نیروهای عراقی صحبت میکرد و میگفت: «اینهایی که در مقابل شما هستند هم مثل شما آدمند و بیمار یا کشته میشوند.» آن چیزی که در صحبت صدام پنهان بود این بود که چرا از رزمندگان ایرانی میترسید. اما حاضر نبود این مطلب را علنا مطرح کند.
روشهای گروههای تکفیری و داعش و حامیان منطقهای و فرامنطقهای آنان هم این روزها تداعی گر همان جنایات وحشیانه رژیم بعث عراق است که سالها تلاش کردند مقاومت را در هم شکسته و شجاعتی همچون شجاعت رزمندگان ایرانی را در میان سربازان خود ایجاد کنند، که نتوانستند.