به گزارش پایگاه 598 به نقل از مهر: به همان اندازه که این روزها هوای رم و پاریس آفتابی است، کاسبی در
تهران روزهای ابری را میگذراند و اقتصاد ایران همچنان روزهای سردی را سپری
میکند؛ آنقدر سرد که برخی کسب و کارها منجمد شدهاند.
موجی از شادی چند روزی میشود که در چهره مهمانان ایرانی دو کشور اروپایی،
نمایان شده است. سلفی میگیرند، از توافقات بزرگ خود با شرکای اروپاییشان
میگویند، قرارداد امضا کرده و کلید همکاریهایشان را دست به دست میکنند.
همه چیز برای جهش اقتصاد ایران گویا در امضای همین چند قرارداد نهفته
شده؛حتی برخی هم، ذوقزده شدهاند. شاید فکر میکنند که پخش شدن جوهر
امضایشان به پای برخی قراردادها با شرکای اروپایی، میتواند چهره فرسوده
اقتصاد ایران را رنگ و لعابی تازه بخشد؛ غافل از اینکه چهره این اقتصاد،
تنها اندکی گریم شده است.
در این میان، همه از امضای قراردادهایی میگویند که بعد از عطش ۴ساله ایران
در دوران تحریم، برای بسیاری کار بزرگی به نظر میرسد. کار بزرگی هم که
باشد اما تنها یک شادی زودگذر است. اقتصاد ایران به این زودیها، شادی
واقعی و از درون را تجربه نخواهد کرد.
به همان اندازه که هوای رم و پاریس آفتابی است، کاسبی در تهران روزهای ابری
را میگذراند. اقتصاد ایران همچنان روزهای سردی دارد. آنقدر سرد که برخی
کسب و کارها منجمد شدهاند، یخشان هم به این زودیها باز نمیشود؛ گرمایی
میخواهد که تدبیر درست و درمانی را نیاز دارد. روزهای زیادی است که کسب و
کار در ایران رونق ندارد، همه چیز گویا فرسوده شده است و روغنکاری جدی
نیاز دارد، صدای لولاهای کار نکردهاش هم گوشخراش تر از آن چیزی است که
شاید دولتمردان فکرش را بکنند.
البته که اقتصاد ایران نیاز به تعامل و اتصال به بازارهای جهانی دارد اما
بسیاری از فعالان اقتصادی و صاحبان کسب و کار میگویند که اگر دولتمردان
نخواهند اول برای اقتصاد ایران کاری کنند و اولویت را به خارجیها میدهند
اما به هرحال باید بدانند که به موازات مذاکرات و قراردادهایی که با خارج
از کشور امضا میکنند، باید حواسشان به وضعیت اقتصادی داخل کشور باشد تا
نکند این قراردادها، نوشداروی بعد از مرگ سهراب شود.
گشت و گذاری در بازار بزرگ تهران که به نوعی قلب اقتصادی ایران است، به
خوبی مشخص میکند که هیچ آثاری از باز شدن یخ ضخیم اقتصاد ایران به چشم
نمیخورد، حتی برخی از کاسبان هم میگویند که سیاستهای اخیر دولت در برخی
رشتههای صنفی، نه تنها رونقی ایجاد نکرده بلکه رکود را هم تشدید کرده است.
آنها میگویند که به این زودیها هم نباید امیدوار بود که رکود سایه
سنگینش را از سر کاسبی در بازار جمع کند.
یکی از کاسبان بازار بزرگ تهران که چهره خمود و افسردهاش حکایت از روزهای
سخت گذشته دارد و البته ناامیدی به روزهای آینده، در گفتگو با خبرنگار مهر
میگوید: اوضاع کاسبی را از این همه مغازهای که هر روز میآیند و میروند،
کرکره بالا میدهند تا تنها آخر سال مالیاتش را بپردازند، میتوان فهمید.
بازار هیچ تکانی نخورده است. به نظر هم نمیرسد در روزهای پایان سال که اوج
خریدهای مردم است، تکانی به خود بدهد.
وی میافزاید: اگر قرار بود رونقی در بازار ایجاد شده باشد، باید در دو سه
هفته قبل، حداقل مردم و مشتریان قدیمی ما میآمدند و میخریدند و به
شهرستان میبردند تا بلکه در روزهای پایانی سال بفروشند، اما خبری نیست؛
همچنان همه به دنبال جنس ارزان و چکی میگردند. میخواهند چک بدهند، کاسبان
هم راضی هستند که چک بگیرند اما با هزار جور دلهره و دلواپسی از اینکه
شاید دیگر برگشت پولی در کار نباشد و اجناسشان هم، اصل مالشان را از بین
ببرد.
یکی دیگر از کاسبان در گفتگو با خبرنگار مهر میگوید: اوضاع کاسبی همچنان
تعریفی ندارد، بسیاری به این دلخوش هستند که شاید در ماههای آینده
اتفاقاتی بیفتد اما اوج خرید و فروشها در ایام پایانی سال اتفاق میافتد
که اکنون چشم انداز روشنی برای شب عید نداریم، یعنی هنوز امیدوار نیستیم که
مردم کالاها را بخرند، یا اینکه اصلا با چه درصد سودی میتوان کالا فروخت.
او میافزاید: اینقدر مردم سخت خرید میکنند که نمیدانیم، کالا را باید به
چه قیمتی بفروشیم که خریدار داشته باشد، همین امر سبب میشود که عمده
فروشان و کاسبان خرد هم کالاهای خود را با ترس و لرز از تولیدکنندگان و
واردکنندگان بخرند و بنابراین بازار همچنان قفل است، هیچ اتفاقی رخ نمیدهد
که نشان از رونق داشته باشد.
در عین حال، یکی از فروشندگان هم در این رابطه به خبرنگار مهر میگوید:
میزان فروش کالاها کاهش یافته و دیگر مثل گذشته مشتریان زیاد خرید نمیکنند
و در صورت خرید هم با احتیاط فراوان این کار را انجام میدهند. وی به
سبدهایی که برخی از مشتریان به سمت صندوق فروشگاه حمل میکنند، اشاره
میکند و میگوید: شما با دیدن آنها و مقدار کالایی که درون این سبدها قرار
گرفته است، میتوانید وضعیت فروش این فروشگاه را حدس بزنید. بازار قفل شده
است، چرخ کاسبی نمیچرخد؛ چه تحریم باشد، چه نباشد.
در این میان، گویا برنامههای دولت برای رونق اقتصادی و خروج از رکود نیز
متوقف شده و بیشتر تمرکز بر امضای قراردادهای خارجی است، اگرچه
سرمایهگذاران خارجی میتوانند با ورود سرمایههایشان اقتصاد را رونق
بخشند اما به هرحال برخی مشکلات اقتصادی ایران هم ساختاری است و نباید تنها
به امضای یک یا چند قرارداد و توافق که البته عملیاتی شدنش هم خود جای بحث
دارد، بسنده کرد و باید دولت تیم اقتصادی خود را برای خروج از رکود در
بازار داخلی هم بسیج کند تا حداقل در کوتاه مدت، برنامههایی تدوین شود که
با اجرای صحیح و سیاستگذاری درستشان، فضای خاکستری رکود در ایران را به
همان روزهای آفتابی رم و پاریس تغییر دهد.