به گزارش پایگاه 598، به نقل از پایگاه تحلیلی خبری اصفهان بیدار – علی ترابی/ از موعد صد روزه رئیس جمهور دو سال گذشت. زمستان دو سال قبل، یعنی درست
زمانی که از آغاز عمر دولت یازدهم صد روز گذشته بود مردم منتظر تحقق وعده
های داده شده به آن ها بودند. اما حل مشکلات به ادامه مذاکرات هسته ای گره
خورد و مردمی که به شوق رسیدن روزهای بهتر و برای داشتن فردایی نیکو، به
تدبیر دکتر روحانی امید داشتند روزگار بهتری را تجربه نکردند.
اوضاع نابسامان اقتصاد کشور نه تنها بهبود نیافت بلکه رکود و در پی آن رشد
بیکاری، بر بیماری های اقتصادی جامعه اضافه شد. خیلی سریع رکود بر همه جا
سایه افکند، تا حتی مشاغل مصرفی و روزمره مثل آرایشگاه ها هم از این آسیب
بی نصیب نمانند. بعدها رئیس دولت در حرم امام هشتم علیه السلام و در مقابل
جمع کثیری از زائران و مجاوران این حرم، با صدای رسا اعلام کرد: « ما از
رکود عبور کردیم». اما چند ماه بعد چهار تن از وزرای همین دولت به رئیس
جمهور نامه هشدار آمیزی مخابره کردند که رکود کشور را به مرحله نابودی
کشانده است.
مردمی که روز و شب با خواهش و تمنای دولت برای انصراف از رایانه ها مواجه
بودند، از تیم متشکله دولت انتظارات فراوان تری داشتند. آنها با دولتی
مواجه بودند که اقتصادانان به نام و شاخصی در آن حاضر هستند. از رئیس دفتر
ریاست جمهور که رئیس اتاق اصناف بوده تا سخنگوی دولت که سالها سبقه ی حضور
در رده های بالای سازمان برنامه و بودجه را در کارنامه خود یدک می کشد. اما
در عمل ثمره تلاش های دولت حاصلی جز نا امیدی برای مردم نداشت. تا جایی که
یکی از نمایندگان مجلس که از قضا در هیات رئیسه قوه مقننه هم حاضر است،
برای دولت نام «دولت رکود» را برگزید.
اما به راستی مسبب این رکود چه بود و چه مسئله ای این چنین فضای بازار و
کسب و کار را بیمار کرد؟! برای پاسخ به این پرسش افراد مختلفی اظهار نظر
کردند و مسائل مختلفی را مسبب رکود دانستند، لیکن از نظر نگارنده دو علت
بزرگ زمینه ساز این شد که دولت یازدهم، دولت رکود نامیده شود.
علت اول می تواند گره زدن مطلق مسائل اقتصادی به مذاکرات هسته ای باشد.
درست در روزگاری که به بهانه های مختلف و به کرات رهبر معظم انقلاب از لزوم
توجه به اقتصاد مقاومتی صحبت به میان میاوردند برخی در داخل تمام مشکلات
را ناشی از تحریم ها می دانستند. از مشکل آب آشامیدنی که در عین نا باوری
به تحریم گره خورد تا مشکل آلودگی هوا که بوسیله بنزین وارداتی بهتر نشد و
به مراتب بدتر شد.
مذاکرات هسته ای روند فرسایشی خود را طی می کرد و مردم دلخوش به تحقق
خواسته ها و آروزوهایشان از نوروز ۹۴ تا بهمن ۹۴ چندین و چند بار جشن هسته
ای گرفتند! درست چیزی شبیه جشن و شادمانی برای باخت تیم فوتبال مان مقابل
آرژانتین. به راستی در راستای رسیدن به نقطه مطلوب در مذاکرات هزینه های
گزافی پرداخت شد. هزینه هایی که اول از همه و بیش از همه سنگینی بار آن بر
دوش ملت است.
شاید اگر موضوع تحریم ها و گره خوردن معیشت مردم به مذاکرات هسته ای را علت
بزرگی برای گرفتار شدن اقتصاد به رکود بدانیم، حالا که تحریم ها به یمن
اجرای برجام برطرف شده است زمان مناسبی برای مطالبه گری از دولت باشد. اگر
بخواهیم منصفانه به ماجرا نگاه کنیم بهتر است از روز اجرای برجام روزها را
بشماریم تا به عدد ۱۰۰ برسیم و آن موقع بپرسیم زمانی که صد روز را بدون
تحریم پشت سر گذاشته ایم، آیا تغییر محسوسی در اوضاع معیشتی آحاد جامعه
حاصل شده است؟
علت دومی که می توان برای رکود حاکم بر کشور ذکر کرد، راکد شدن بازار مسکن و
رو به تعطیلی رفتن ساخت و ساز است. بارها و بارها شنیده شده است که مشاغل
زیادی در جامعه به طور مستقیم و غیر و مستقیم با بازار مسکن مرتبط هستند.
این جمله به این معنی است که رکود در بازار مسکن باعث رکود در این کسب و
کار ها هم خواهد شد. اما چرا بازار مسکن و خرید و فروش های آن به خوابی
عمیق فرو رفت؟
هنگام شروع دولت یازدهم واحد های زیادی از پروژه مسکن مهر در حال ساخت بود و
البته تعداد زیادی از جوانانی که خانه دار شدن شان را فقط در خواب و
رویاهایشان می دیدند با همین طرح صاحب خانه شدند. پروژه مسکن مهر به عنوان
یک پروژه ملی در اقسا نقاط کشور به اجرا در آمد. ساخت و ساز کلان در تمام
شهرهای کشور باعث افزایش استفاده از مصالح ساختمانی شد و همانگونه که در
بالا هم به آن اشاره شد مشاغل زیادی همچون تولید سیمان و کاشی و غیره رونق
گرفت.
با روی کار آمدن آقای آخوندی به عنوان تصمیم ساز اصلی مسکن در کشور و بی
مهری های ایشان به مسکن مهر رفته رفته این کسب و کارهای جانبی از رونق
افتاد و صاحبان این مشاغل لاجرم و برای فرار از این آسیب به افزایش قمیت
محصولات ارائه شده خود پرداختند و اینگونه بود که یک تصمیم غلط در مورد
مسکن مهر باعث افزایش قیمت در ارائه خدمات جهت ساخت بناها شد. با افزایش
قیمت مواد اولیه یک ساختمان دیگر ساخت و ساز برای صاحبان این کار به صرفه
نبود و بدین شکل طی شدن این روند اشتباه باعث رکود در ساخت و ساز و به طبع
آن رکود در اقتصاد کشور شد.
اما بیش از همه باز هم لازم است به لزوم جدی گرفتن اقتصاد مقاومتی اشاره
کنیم و از دولت بپرسیم پس از چندین و چند بار تذکر علنی رهبر انقلاب چه گام
موثری در این زمینه برداشتید؟ از چند تولید کننده در حال ورشکستگی حمایت
کردید و جلوی واردات کدام کالاهای مصرفی را جهت حمایت از تولیدکنندگان
داخلی گرفتید؟