به گزارش
پایگاه 598 به نقل از مهر: سیامک مره صدق نماینده
دو دوره مجلس شورای اسلامی از جامعه کلیمیان کشور است. وی عضو کمیسیون
بهداشت و درمان مجلس نهم بوده و در حال حاضر علاوه بر مسئولیت نمایندگی،
ریاست بیمارستان «سپیر» را نیز بر عهده دارد. این بیمارستان که در خیابان
سرچشمه تهران قرار دارد مرکز خیریه یهودیان به شمار می رود.
مره
صدق به عنوان متخصص جراحی عمومی معتقد است در مسئله بهداشت و امکانات
زندگی، وضعیت ایران در سال های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به صورت
غیرقابل باوری بهبود پیدا کرده است، قبل از انقلاب میزان مرگ و میر نوزادان
و اطفال در ایران آماری در حد بدترین کشورهای دنیا بود، اما امروز آمارها
در این زمینه با بهترین کشورهای دنیا قدرت رقابت دارد. تعداد پزشک در کشور
ما در دورانی برای هر ۲۰ هزار نفر تنها یک نفر بود که آن هم یا بنگلادشی و
یا هندی بودند که حتی زبان بیماران ما را هم متوجه نمی شدند، اما امروز با
تورم پزشک در کشور مواجه هستیم. اینها نشاندهنده بهبود وضع تندرستی به
عنوان یکی از مهمترین شاخصه های حقوق بشر، است. ولی کسی از مدعیان حقوق بشر
به خاطر این وضعیت از ایران تقدیر نمی کند!
نماینده
کلیمیان ایران در مجلس شورای اسلامی در این گفتگو، به وضعیت زندگی و حقوق
اقلیت ها در جمهوری اسلامی ایران نیز پرداخت و به نکات جالبی در تحلیل این
وضعیت اشاره کرد.
مشروح گفتگو با دکتر سیامک مره صدق، در ادامه می آید؛
در ابتدا تاریخچه ای از حضور یهودیان در ایران و چگونگی پراکندگی آنها در این کشور بفرمایید؟
حضور
کلیمیان در ایران از سابقه چندهزار ساله برخوردار است. اولین موج انبوه
حضور یهودیان در ایران بعد از ورود کوروش به بابل و خرابی معبد اتفاق
افتاد. بعد از آنکه کوروش، بابل را فتح کرد و منشور معروف آزادی زبان و دین
را اعلام کرد بسیاری از یهودیان به ایران سفر کرده و ایران را به عنوان
وطن خود انتخاب کردند.
بیش از سه هزار سال از آن
جریان می گذرد، اما مستندات تاریخی بسیاری وجود دارد که نشان می دهد حتی
قبل از این دوران یهودیان به طور پراکنده در ایران حضور داشته و حضورشان
تنها به دوران کوروش برنمی گردد.
در طبقه بندی
حضور ادوار یهودیان در ایران، باید دوران قبل از اسلام را یک دوره از حیات
آنها در این کشور دانست. در حقیقت شاید بدترین دوره ای که یهودیان و
مسیحیان در ایران سپری کردند، دوران ساسانیان بوده است. متاسفانه با دخالت
هایی که برخی از موبدان زرتشت در ساختار حکومت ساسانی داشتند، فشارهای
زیادی بر یهودیان و مسیحیان اعمال می شد. از این رو از جمله کسانی که به
استقبال ورود اسلام به ایران رفتند یهودیان و مسیحیان بودند.
در
ادبیات شومونیستی که در اوایل دوران رضاشاه رواج پیدا کرد، تمایلات ضدیهود
در کشور ترویج شد. به این بهانه که یهودیان برای ورود مسلمانان به ایران
با آنها همکاری کردند.
صادق هدایت که در اوایل
دوران رضاشاه به شدت تحت تاثیر تفکرات شومونیستی بود، نمایشنامهای دارد که
در آن به موضع ضد یهود تاکید می شود. در این نمایشنامه آمده است که
یهودیان برای ورود مسلمانان به طبرستان با آنها همکاری داشتند. این مستندات
در واقع نشان دهنده استقبال یهودیان و مسیحیان از ورود اسلام به ایران است
و این به خاطر فشارهای زیادی بود که از سوی حکومت ساسانیان به آنها وارد
می شده است.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی مشترکات
بین یهودیان و مسلمانان وطن و منافع ملی مشترک بوده است، اما بعد از
پیروزی انقلاب چون یک نظام قدرت بر اساس گفتمان توحیدی در ایران شکل گرفته و
همه ادیان الهی بر سه اساس نبوت، توحید و معاد با هم مشترک شدند، این
همراهی و همکاری عمق بیشتری پیدا کرد.دوره بعدی حیات یهودیان در ایران بعد
از پیروزی انقلاب اسلامی است، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی مشترکات بین
یهودیان و مسلمانان وطن و منافع ملی مشترک بوده است، اما بعد از پیروزی
انقلاب چون یک نظام قدرت بر اساس گفتمان توحیدی در ایران شکل گرفته و همه
ادیان الهی بر سه اساس نبوت، توحید و معاد با هم مشترک شدند، این همراهی و
همکاری عمق بیشتری پیدا کرد.
مقایسه قانون اساسی
مشروطه و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بهترین نمونه این مسئله به شمار
می رود. در قانون اساسی مشروطه وقتی می خواهند از ایرانیان پیرو ادیان
توحیدی به جز اسلام نام ببرد، از آنها به عنوان کلیمیان، مسیحیان و
زرتشتیان مقیم ایران نام می برد. بر این اساس از نظر حقوقی وضعیت شهروندی
کامل را برای اقلیت های دینی در ایران قائل نمی شوند، اما در قانون اساسی
مصوب مجلس خبرگان رهبری این اصطلاح به ایرانیان کلیمی، مسیحی و زرتشتی
تغییر نام پیدا می کند.
در حقیقت حقوق کامل
شهروندی ایرانیان اقلیت را به رسمیت شمرده و این یکی از نکات برجسته بعد از
پیروزی انقلاب اسلامی است که از نظر حقوقی و تئوری شامل حال اقلیت های
دینی شده و وضعیت آنها را ارتقا می دهد.
حتی قبل
از پیروزی انقلاب در دیداری که کلیمیان با امام خمینی(ره) داشتند، امام(ره)
بر اینکه تمام اقلیت های دینی بعد از پیروزی انقلاب در وضعیت مناسب بوده و
از حقوق کامل شهروندی برخوردار خواهند شد، تاکید می کنند. این در واقع
موجب افزایش عمق همدلی کلیمیان با تمام ملت ایران می شود.
این
همدلی نشان می دهد که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مشکلاتی که به یهودیان
ایرانی مربوط می شود روز به روز در حال رفع شدن بوده و اوضاع بهبود پیدا می
کند. ما در ۳-۲ سال اخیر شاهد بودیم که یک نیت جدی برای برخورداری تمام
ادیان الهی از حقوق کامل شهروندی به وجود آمده است.
به عنوان یک نماینده مجلس اهمیت پارلمان در این نوع قانون گذاری که می تواند حقوق اقلیت را به رسمیت بشناسد چطور ارزیابی می کنید؟
پارلمان
میان قوای سه گانه بیشترین ارتباط را با مردم دارد و در تمامی سیستم های
حکومتی واسط بین مردم و نظام در نظر گرفته می شود. فعالیتهای اصلی نظام با
خواسته های مردم توسط پارلمان مطابقت پیدا می کند. به همین علت در تمام
دنیا مردمی ترین نهاد، وظیفه قانونگذاری را برعهده دارد چون چارچوبها را
بر اساس قانون اساسی و تمایلات ملی شکل داده و خواسته های مردم را در نظر
می گیرد.
قانونی که با خواسته مردم مطابقت نداشته
باشد قابل اجرا نیست، از این رو قانون باید با بافت جامعه و در عین حال
قوانین بالادستی مطابقت داشته باشد. به همین علت در سیستم های دموکراسی این
تطابق را به نمایندگان مردم واگذار می کنند.
در
این میان قانون گذاری مجلس برای رعایت حقوق اقلیت ها نیز جایگاه ویژه ای
دارد؛ همانطور که اشاره کردم این اهمیت را می توان در اختلافی که بین قانون
اساسی مشروطه و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران وجود دارد مشاهده کرد.
آزادی
های اقلیت های دینی در ایران را چطور می بینید، شما چقدر از این آزادی ها
برخوردار هستید و آیا شما به عنوان نماینده مجلس در جامعه کلیمیان براساس
جناح بندی های سیاسی فعالیت می کنید؟
جوامع
اقلیت های دینی در ایران از نظر جامعه سیاسی یک دست نیستند. در جامعه ما
همه طرفداران سیاسی که در چارچوب نظام فعالیت می کنند، وجود دارند و هر
کدام در جریان مربوط به خود فعال هستند. در واقع نمی توان یک تفکر یک دست
سیاسی را در هیچ کجا از جوامع اقلیت ایران پیدا کرد، همان طور که مردم یک
شهر یا یک استان به طور یک دست طرفدار یک خط سیاسی نیستند. البته چیزی خارج
از گرایش های سیاسی که در چارچوب قانون در کشور فعالیت می کنند، در جامعه
اقلیت وجود ندارد. همه این رویکردهای سیاسی در جوامع ما هم طرفداران خاص
خود را دارند.
بنده به عنوان نماینده کلیمیان در
مجلس در مسائل سیاسی همواره به خاطر متکثر بودن جامعهمان در ابعاد سیاسی
موضع بی طرفانه مثبت داشته ام. همیشه از حضور افراد در اجتماع استقبال کرده
و موافق فعالیت افراد در گروه های سیاسی که در چارچوب قانون هستند، هستیم.
ملاک اصلی من در تصمیم گیری، قانون اساسی و منافع ملی است. هر جا احساس
کنم دیدگاه های یک گروه سیاسی به منافع ملی در چارچوب قانون اساسی قرار
دارد از آن حمایت می کنم.
نمایندگان اقلیت های
مجلس در طول تاریخ هیچگاه عضو یک فراکسیون سیاسی نبودهاند؛ علت این امر هم
متکثر بودن دیدگاه های سیاسی در جامعه ما است. در جامعه کلیمیان من تنها
نماینده مجلس هستم و درست نیست که رویکرد خاصی داشته باشم، اما نمایندگان
سایر گروه ها به دلیل آنکه خودشان می دانند که ممکن است یک گروه سیاسی خاص
از آنها حمایت کنند دیدگاه ها و رویکردهای خاصی را اتخاذ می کنند.
جمهوری
اسلامی ایران امروز بیشترین حمایت را از مسیحیان سوریه و عراق انجام می
دهد، اینها نشان دهنده سطح بالای همزیستی و تساهل در ایران است.در جوامع
اقلیت جناح گیری های سیاسی ملاک رأی دادن نیست بلکه میزان دفاع از منافع
ملی و هویت آن اقلیت ملاک انتخاب است. در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲
اصرار من به عنوان یک نماینده این بود که جامعه اقلیت در انتخابات حتما
شرکت کنند و از آنجا که تمامی کسانی که داوطلب شده بودند از سوی شورای
نگهبان تایید صلاحیت شده بودند، در حقیقت همه کاندیداها صلاحیت انتخاب شدن
داشتند. از این رو توصیه من این بود که حتما جامعه اقلیت در انتخابات شرکت
کرده و به یکی از کاندیداها رأی داده و البته این انتخاب را بر اساس
گرایشات سیاسی خودشان انجام دهند.
ما در جامعه
یهودیان، طرفداران طیف های مختلف سیاسی در انتخابات را داشته ایم، اما در
انتخابات ریاست جمهوری اخیر اکثریت قابل توجه جامعه یهودیان به آقای روحانی
رأی دادند. در انتخابات ریاست جمهوری حضور جامعه کلیمیان بیشتر از مشارکت
آنها در انتخابات مجلس است و به نظرم ۸۰ درصد از جامعه کلیمیان در انتخابات
ریاست جمهوری اخیر حضور فعال داشتند. بسیاری از کلیمیان در حوزه های
انتخابیه حضور فعال داشتند که البته ما از این مسئله استقبال کرده و می
کنیم.
همیشه اثرگذاری سیاسی جوامع اقلیت در ایران
بیشتر از تعداد آنها از نظر آماری بوده است. حضور آنها پررنگ تر از آن
بوده که تعدادشان به آنها اجازه داده است.
ملت
ایران همواره به دنبال آن بوده که اقلیت در اتفاقات و فرآیندهای سیاسی نقش
آفرین باشد تا از این منظر همدلی و همراهی را نمایان کند. ما در منطقه شاهد
درگیری های قبیله ای شدیدی هستیم در حالی که در ایران هرگز شاهد چنین
درگیری هایی نبوده ایم که درگیریهای قومی و قبیله ای تبدیل به مسئله پررنگ
شود. در بدترین دورانی که اقلیت های دینی در کشورهای همسایه تحت فشار
بودهاند، ایران به عنوان پناهگاه مناسب آنها بوده است.
در
قرون وسطی بسیاری از یهودیان اروپایی تحت فشار کلیساها به ایران سفر
کردند. در جنگ جهانی دوم تعداد قابل توجهی از یهودیان اروپای شرقی برای در
امان ماندن از هلوکاست و جنایت های هیتلر به ایران آمدند. جمهوری اسلامی
ایران امروز بیشترین حمایت را از مسیحیان سوریه و عراق انجام می دهد، اینها
نشان دهنده سطح بالای همزیستی و تساهل در ایران است.
البته
تساهلی که در ایران از آن نام می بریم با آنچه در اروپا کاربرد دارد،
متفاوت است. تساهل در فرهنگ غربی و اروپایی، فرزند سکولاریسم است. آنها
زمانی تصمیم گرفتند یکدیگر را تحمل کنند که میزان پایبندی آنها به دین کاهش
پیدا کرد در حالی که در ایران تساهل بر مدارا ریشه های دینی دارد و بر
اساس دستورات دینی این مدارا به وجود آمده است.
جالب
است که ما در یکی از دینی ترین کشورهای دنیا بالاترین درجه رواداری دینی
را هم مشاهده می کنیم. این نشان می دهد که در ذات، بین ادیان الهی نه تنها
تضاد وجود نداشته بلکه امکان همراهی و همکاری در کنار یکدیگر هم فراهم است و
به هیچ وجه برای همزیستی در کنار هم لازم به سکولاریزم یا لائیزم شدن
نیست.
مدعیان
حقوق بشر، نبود آزادی و حقوق انسانی برای اقلیت های دینی در ایران را به
عنوان یک ابزار علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده می کنند نظرتان درباه این
اظهارات داعیه داران حقوق بشر چیست؟
اظهارات
جوامع مدعی حقوق بشر اصلا ارزش واکنش نشان دادن ندارد. به نظر من با
پرداختن به این مسائل مدعیان حقوق بشر را بزرگ می کنیم. در سفری که به
سوئیس داشتم با اصرار فراوان احمد شهید با وی ملاقات کردم. من حداقل حسن
نیت را برای وی به عنوان یک ناظر بی طرف سراغ ندارم؛ این را بر اساس
دیالوگی که شخصا با وی داشتم، عنوان می کنم. در صحبت هایی که با وی داشتیم
احمد شهید اقرار کرد که ایران دموکراتیک ترین کشور در آسیا و خاورمیانه است
حتی بر اساس معیارهای لیبرال دموکراسی غرب؛ ولی من نمی دانم که چرا وی در
عمل جور دیگری رفتار می کند.
کسانی که ادعای حقوق
بشر دارند فقط به دنبال سوءاستفاده سیاسی از ابزار حقوق بشر هستند. اینها
هیچ عقیده ای به حقوق بشر ندارند. چون حقوق بشر وسیع تر از مفاهیمی است که
آنها مطرح می کنند.
در مسئله بهداشت و امکانات
زندگی وضعیت ایران در سال های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به صورت غیرقابل
باوری بهبود پیدا کرده است، قبل از انقلاب میزان مرگ و میر نوزادان و
اطفال در ایران آماری در حد بدترین کشورهای دنیا بود، اما امروز آمارها در
این زمینه با بهترین کشورهای دنیا قدرت رقابت دارد. تعداد پزشک در کشور ما
در دورانی برای هر ۲۰ هزار نفر تنها یک نفر بود که آن هم یا بنگلادشی و یا
هندی بودند که حتی زبان بیماران ما را هم متوجه نمی شدند، اما امروز با
تورم پزشک در کشور مواجه هستیم. اینها نشان دهنده بهبودیت وضع تندرستی که
مهمترین شاخصه حقوق بشر است، می باشد. پس چرا کسی به خاطر این وضعیت از ما
تقدیر نمیکند؟
من همواره از خبرنگاران غربی هم
سوال کردم که آیا تفاوت بین روحانی و جلیلی کمتر از تفاوت بین جمهوریخواهان
و دموکراتهای آمریکا است؟ در آمریکا در پروسه انتخابات شاید بیشتر از ۱۰۰
نفر کاندید می شوند، اما خود آمریکایی ها تنها اسم دو نفر را می شناسند
چون عامل تعیین کننده در این کشور، پول است. دو نفر مورد حمایت لابی ها
هستند و برای آنها پشتیبانی مالی فراهم می کنند تا بتوانند خود را تبلیغ
کنند، اما در ایران مهمترین مسئله تعیین کننده در انتخابات، رسانه ملی است
که به طور مساوی بین همه تقسیم می شود.
حداقل حسن
نیت را در احمد شهید به عنوان یک ناظر بی طرف سراغ ندارم، این را بر اساس
دیالوگی که شخصا با وی داشتم، عنوان می کنم. در صحبت هایی که با وی داشتیم
احمد شهید اقرار کرد که ایران دموکراتیک ترین کشور در آسیا و خاورمیانه است
حتی بر اساس معیارهای لیبرال دموکراسی غرب ولی من نمی دانم چرا وی در عمل
جور دیگری رفتار می کند.این فرآیند را در هیچ کشور دموکراتیک دنیا نداریم.
دموکراسی بدون نظارت و لجام گسیخته هم خطرناک است. آلمان نازی در جریان به
ظاهر دموکراتیک خود، بدون نظارت روی کار آمد. بنابراین نمی توان گفت تنها
شکل دموکراسی همان چیزی است که دنیای غرب از آن سخن می گوید. آزادی انتخاب
در غرب به مراتب از ایران کمتر است. نقشی که پول و لابی های قدرت در غرب و
آمریکا برای انتخاب یک کاندید ایفا می کند در ایران وجود ندارد. برای یک
شرکت اسلحه سازی در ایران تفاوتی نمی کند که کدام کاندیدا رئیس جمهور شود.
تنها
کشوری که در منطقه خاورمیانه پارلمان آن به معنای تمام کلمه پارلمان است،
ایران بوده و شاید بعد از آن بتوان کویت را نام برد. بقیه کشورهای
خاورمیانه حتی اگر پارلمانی هم دارند، پارلمان آنها مشورتی بوده و اعضای
آنها توسط پادشاهان و امیران انتخاب میشود که هیچ نقش تعیین کننده ای
ندارند. تضارب آراء در پارلمان ایران بسیار بالا است و افکار مختلفی هم در
آن رد و بدل می شود که در عین حال مشروح گفتگوهای آن از طریق رسانه عمومی
پخش می شود. این درجه از دموکراسی را نمی توان در هیچ کشوری مشاهده کرد.
میزان
دموکراسی در برابر بودن موقعیت های شغلی برای افراد مختلف و به خصوص برای
خانم ها و آقایان در ایران در هیچ کشوری از منطقه وجود ندارد. در هیچ کشوری
از خاورمیانه، وزیر زن نداشته و نداریم در حالی که چند سالی بیشتر از
وزارت خانم ها در ایران نمی گذرد. در بحث مناسک دینی اعتقاد دارم آزادترین
کشور دنیا برای انجام مناسک دینی، ایران است چون نقش شریعت و فقه در اسلام و
یهودیت به هم شبیه است. اسلام برای جزئی ترین امور زندگی هم مستحب، واجب و
مکروه تعریف می کند، این تفکر را در یهودیت هم می بینیم، به این دلیل است
که در دین یهود هم حجم بالایی از فقه داریم. این مسئله باعث شده که
بالاترین درصد آزادی در انجام مناسک دینی را در ایران داشته باشیم.
ما
در ایران قصابی ها، رستوران ها، مدارس و کنیسه های مخصوص به یهودیان داریم
که بر اساس ضوابط یهودیان فعالیت می کنند. چندی پیش تعدادی از سفرای خارجی
در فرصتی به کنیسه های ما سر زدند که حضور پرشور جوانان یهودی در ایران
برای انجام مناسک دینی در کنیسه برایشان تعجب آور بود، همانطور که عدم وجود
پلیس، گارد و دوربین امنیتی در محل کنیسه ها برایشان عجیب و غیرقابل باور
بود.
برخی
مدعیان حقوق بشر تلاش می کنند فعالیت گروه های تروریستی در منطقه را به نام
مسلمانان تمام کنند در حالی که گروهی مانند داعش خویی از انسانیت نبرده و
هیچ سنخیتی با اسلام ندارد. نظرتان درباره این گروه های تروریستی چیست؟
یکی
دانستن داعش با اسلام مثل این است که رفتارهای وحشیانه ارتش صهیونیستی را
به حساب یهودیت بگذاریم، این دیدگاه، دیدگاه عاقلانه و منطقی نیست. به هیچ
وجه نمی توان رفتار افراطی داعش را به آموزه های اساسی یک دین پیوند داد.
در طول تاریخ همواره ارزش های انسانی و الهی مورد سوءاستفاده قرار گرفته
است کاری که صهیونیسم، داعش و طالبان انجام می دهند. یکی دانستن داعش با
اسلام مثل این است که رفتارهای وحشیانه ارتش صهیونیستی را به حساب یهودیت
بگذاریم، این دیدگاه، دیدگاه عاقلانه و منطقی نیست.
یک
نفر که قرائت خاص خود را از تفکرات دوره جاهلیت در منطقه پیاده می کند و
اسم آن را اسلام گذاشته، نمی توان به آن اعتبار بخشید چون قرائت واقعی از
اسلام ندارد. آنچه که ما در جمهوری اسلامی ایران از اسلام دیدیم نه تنها با
داعش متضاد است بلکه هیچ گونه قرابت بعید هم بین آنها دیده نمی شود.
داعش
چیزی جز باقی مانده ارتش بعث نیست که می خواهد با کمک برخی حامیان خود در
منطقه انضباط و تعادل را در خاورمیانه برهم بزند. بریدن سر انسان ها فقط به
این دلیل که نگاه دیگری دارند، هیچ ربطی به هیچ یک از ادیان الهی ندارد.
تفاوت بین یهود و صهیونیست ها در چیست؟
اشغال
سرزمین های دیگران، کشتار افراد بیگناه و آسیب رساندن به انسانهایی که
اقدامی بر علیه شما انجام نداده اند، به هیچ وجه با آموزه های یهودیت
سازگار نیست. همانطور که رفتار داعش و طالبان به هیچ وجه با اسلام سازگار
نیست. اشغال سرزمین های دیگران، کشتار افراد بیگناه و آسیب رساندن به
انسانهایی که اقدامی بر علیه شما انجام نداده اند، به هیچ وجه با آموزه های
یهودیت سازگار نیست. همانطور که رفتار داعش و طالبان به هیچ وجه با اسلام
سازگار نیست. همواره ارزشهایی که مورد علاقه مردم بوده، توسط برخی مورد سوء
استفاده قرار گرفته است.
اینکه کسی بخواهد به
عنوان طرفداری از شیطان تشکیلاتی راه بیندازد، بدون شک طرفدار چندانی
نخواهد داشت. شاید مانند جریانات شیطان پرستی تعداد معدود و انگشت شماری
جذب آن شوند، اما برای جذب توده های میلیونی باید از ارزشهای دینی آنها سوء
استفاده شود. کاری که داعش و ارتش صهیونیستی انجام می دهد. اما نباید این
را به حساب اسلام و یهود گذاشت.
دیدگاهتان درباره فلسطین و غزه چیست؟
من
یک ایرانی هستم و دیدگاه تمامی ایرانیان درباره مسائل سیاست خارجی را
سیاست رسمی نظام تشکیل می دهد. اگر بخواهیم در مقابل دیدگاه نظام در مسائل
خارجی دیدگاه یا نظر دیگری داشته باشیم، در چارچوب منافع نظام ملی نیست.
ممکن است در مسائل داخلی با هم اختلاف نظر داشته باشیم، اما وقتی پای سیاست
خارجی به میان کشیده می شود، درست نیست که هر شهروند و یا هر نماینده مجلس
خود یک وزارت امور خارجه باشد.
سیاستگذاری های رسمی که نظام انجام می دهد بر اساس منافع ملی و ارزشهای کشور مورد تائید است.
تعداد کلیمیان در ایران چقدر و پراکندگی آنها در کشور چگونه است؟
حدود
۲۵ هزار نفر یهودی در ایران زندگی می کنند که نزدیک به ۵۰ درصد آنها در
تهران، سی و چند درصد در شیراز، ۱۰ درصد اصفهان و بقیه در شهرهای دیگر
مانند کرمانشاه، یزد و رفسنجان به طور پراکنده زندگی می کنند. تقریباً هیچ
استانی از کشور نیست که در آن یهودی زندگی نکند.
رفت و آمد یهودیان ایرانی به خارج از کشور چگونه است و آیا محدودیت هایی برای آنها وجود دارد؟
به
نظر من این سوال به لحاظ ماهوی غلط است. چون یهودیان هم مانند سایر
ایرانیان پاسپورت گرفته و به همه کشورهایی که مجاز است، سفر می کنند. موافق
این نیستم که پیروان سایر ادیان الهی در ایران از مابقی ملت در امور
روزمره جدا باشند.
چقدر
از سوی جوامع یهودی خارج از ایران برای مهاجرت ایرانیان یهودی تبلیغ صورت
می گیرد و این تبلیغات چقدر در جوامع یهودی تاثیرگذار است؟
این
تبلیغات از قدیم وجود داشته است ولی تبلیغات صهیونیستی برای مهاجرت
یهودیان در کشورهایی جواب می دهد که رفتار ضد یهود در آنها پررنگ است. در
کشورهایی که یهودیان شرایط خوبی داشته و از حقوق شهروندی برخوردار بوده و
حقوق ملی آنها به رسمیت شناخته شده، هیچگاه این تبلیغات موثر نبوده است.
صهیونیسم و ضد یهود دو تیغه یک قیچی هستند. شاید به ظاهر برخلاف هم عمل
کنند اما در نهایت هدفشان یک چیز و آن جدا کردن یهودیان از بقیه مردم دنیا
است.
صهیونیسم و ضد یهود دو تیغه یک قیچی هستند.
شاید به ظاهر برخلاف هم عمل کنند اما در نهایت هدفشان یک چیز و آن جدا کردن
یهودیان از بقیه مردم دنیا است.نازیسم اعتقاد دارد که یک نژاد برتر و یک
نژاد پست تر وجود دارد. برخی از تفکرات افراطی صهیونیست ها هم این اعتقاد
را دارند که یهودیان از بقیه انسانها برترند. اما به اعتقاد من یهودیان هم
مردمانی هستند مانند سایر ملت های دنیا و می توانند با بقیه مردم دنیا به
آرامش و در کنار هم زندگی کنند.
تفاوت قائل شدن بین انسانها از نظر جنس، رنگ پوست، نژاد، دین و یا ملیت مهمترین عواملی است که می تواند حقوق بشر را تخریب کند.
نقش و جایگاه مقام معظم رهبری را در جمهوری اسلامی ایران چطور می بینید؟
مقام
معظم رهبری ذخیره مملکت هستند که نباید برای مسائل کوچک آن را خرج کرد.
متاسفانه برخی مسئولین ما اشتباه می کنند و برای دفاع از خودشان از ایشان
خرج می کنند. مقام معظم رهبری نباید خرج دعوای روزمره جناح ها شده و یک
جناح ادعا بکند که من به ایشان نزدیکترم.
رهبری
ذخیره مملکت هستند که نباید برای مسائل کوچک آن را خرج کرد. متاسفانه برخی
مسئولین ما اشتباه می کنند و برای دفاع از خودشان از ایشان خرج می
کنند.مقام معظم رهبری پدر همه ملت ایران هستند. پدر برای همه فرزندان نقش
مساوی دارد. در دوره ای از سالهای اخیر درگیری بین دو جناح سیاسی کشور بالا
گرفته بود، مقام معظم رهبری در یکی از سخنرانی های خود در آن دوران
فرمودند «من در درگیری های آن جناح و آن جناح... »، ایشان حتی به این و آن
اشاره نکردند که استنباط دور و نزدیک از آن به وجود آید، بلکه برای جلوگیری
از چنین توهمی بر «آن جناح و آن جناح» تاکید کردند.
حضرت
آقا دیدگاه فراجناحی و ملی دارند. کشوری مثل ایران که چندقومی و چند زبانی
است، نیاز به یک وحدت ملی دارد و چون اکثریت مردم ایران مسلمان هستند، این
مظهر ملی باید از پشتوانه دینی هم برخوردار باشد. به نظر می رسد در شرایط
فعلی بهترین الگوی حکومت دینی برای حفظ تمامیت ارضی ایران شکل فعلی حکومت
اسلامی است و کسانی که دنبال تغییر شکل فعلی جمهوری اسلامی هستند، خواسته
یا ناخواسته، نقشه تجزیه ایران را تهیه می کنند.
تنها چیزی که در شرایط آشوب زده منطقه می تواند کلیت جمهوری ایران را حفظ کند، نظام جمهوری اسلامی ایران و قانون اساسی آن است.
استقبال جامعه کلیمیان برای ورود به مجلس در این دوره چگونه بوده است؟
هر
دوره بین دو تا سه کاندیدا وجود دارد که در این دوره هم سه نفر هستیم. همه
ما اعتقاد داریم که مردم مهمترین تصمیم گیرنده هستند. تمامی افرادی که خود
را در معرض انتخاب قرار می دهند، این حق را که بتوانند خود را با سنگ رای
مردم محکم بزنند، برای خود قائل هستند. هرچقدر انتخابات داغتر باشند خوشحال
می شوم به خصوص اینکه ۸ سال سابقه نمایندگی دارم و نیازی به تبلیغ ندارم.
مردم رفتار من را دیده اند، اگر دوست داشته باشند این شیوه ادامه پیدا کند،
برایم سعادت است و اگر دوست ندارند این شیوه ادامه پیدا کند، حق مردم است
که روند جدیدی را انتخاب کنند.
لازمه دموکراسی
احترام گذاشتن به رغیب و رای مردم است. امیدوارم نتیجه انتخابات هرچه که
شد، بعد از آن برنده و بازنده برای حل مشکلات کمک کنند چون تنها محل خدمت،
مجلس نیست.
فکر می کنید در این دوره از انتخابات فرصت ورود به مجلس را پیدا کنید؟
نمی خواهم با اعتماد به نفس حرف بزنم که به رقبایم بی ادبی کرده باشم، اما فکر می کنم احتمال رای آوردنم حدود ۹۰ درصد باشد.
مشکلات عمده ای که جامعه یهودیان در ایران با آن مواجه هستند، چیست؟
همان
مشکلاتی که باقی مردم با آن مواجه هستند. مشکلات کلیمیان در ایران بحران
اقتصادی و اشتغال است. ما مشکلات خاص خودمان را هم در جامعه کلیمی داریم که
دوست نداریم خیلی آن را بزرگ کنیم چون به آرامی در حال حل شدن است.
مشکلات
اصلی ایرانیان غیرمسلمان در ایران شبیه مشکلات مسلمانان است. مسئله اصلی
جوامع ما مشکل اقتصادی و بیکاری جوانان است. مشکل عمده خارج از این چارچوب
نداریم.اعتقاد راسخ من این است که مشکلات اصلی ایرانیان غیرمسلمان در ایران
شبیه مشکلات مسلمانان است. مسئله اصلی جوامع ما مشکل اقتصادی و بیکاری
جوانان است. مشکل عمده خارج از این چارچوب نداریم. بنابراین راهکاری هم
خارج از چارچوب حل مشکلات باقی ملت ایران برای ما وجود ندارد. ما گذشته،
حال، منافع، سرزمین و آینده مشترک داریم بنابراین من خودم را بیشتر از آنکه
نماینده کلیمیان در مجلس بدانم، بر اساس قانون اساسی نماینده تمامی ملت
ایران می دانم و به همه نمایندگان مجلس هم توصیه می کنم نسبت به مشکلات دید
ملی داشته باشند.
اگر به عنوان یک نماینده از
طرح یا پیشنهادی حمایت کنیم که میزان مالیات یک منطقه را کاهش دهد، اما به
نفع منافع ملی نباشد نشاندهنده آن است که نگاه ملی وجود ندارد. باید دید
کلان و ملی داشته باشیم چون با پیشرفت کل ایران، ملت می توانند به لحاظ
فرهنگی و اقتصادی پیشرفت داشته باشند.
ملت ایران،
یک ملت واحد است نه جزیره های پراکنده از هم، لذا همواره باید به عنوان یک
کلیت در نظر گرفته شود. از این رو در مجلس باید به منافع کلان و ملی
اولویت داده شود.