«نظارت شورای نگهبان در مسائل انتخابات، یکی از مهمترین کارهائی است که انجام میدهد؛ کار بسیار مهمی است، کار بسیار لازمی است. به جوسازیهائی که علیه این کار میشود، ابداً نباید اعتناء کرد. البته کار را باید درست انجام داد. به همان اندازه که کار مهم است، به همان اندازه سلامت کار مهم است. یعنی باید معیارها را درست فهمید، و فقط بر اساس این معیارها قبول کرد یا رد کرد. از این معیارها نباید تخطی شود، کوتاهی هم نباید بشود، غفلت هم نباید بشود... اگر نظارت شورای نگهبان نباشد، و اگر تأیید صحت انتخابات به وسیلهی شورای نگهبان انجام نگیرد، اصل این انتخابات زیر سؤال خواهد رفت و اعتبار خود را از دست خواهد داد؛ چه انتخابات مجلس، چه انتخابات خبرگان، چه انتخابات ریاست جمهوری، و هر انتخاباتی که نظارت آن بر عهدهی شورای نگهبان است. این وظایفِ یکی از دیگری مهمتر، همه بر دوش شورای نگهبان گذاشته شده است.» + و +
اما در روزهای اخیر و به مناسبت انتخابات پیش رو، هجمه ی گسترده ای علیه شورای نگهبان هم در داخل و هم در خارج از کشور آغاز شده که در بعضی موارد این دو جریان داخلی و خارجی، به تقویت یکدیگر نیز می پردازند! همانگونه که رهبر انقلاب بارها فرموده اند و عقل نیز حکم می کند، تن دادن به قانون –حتی قانونی که اشکالاتی دارد- بهتر از هرج و مرج و بی قانونی است. ممکن است در مواردی شورای نگهبان یا دیگر نهادهای نظارتی (مانند وزارت کشور و ...) خطاهایی در احراز صلاحیت داوطلبین داشته باشند. در این صورت فردی که به عدم تایید صلاحیتش اعتراض دارد می تواند از راه قانونی نسبت به این مسئله اعتراض نماید. اما برخی اشخاص، بدون توجه به این مسئله و در عوض تن دادن به قانون، با تخریب شورای نگهبان و حمله به اصل وظایف آن و با مغرضانه خواندن تصمیماتش به تضعیف این نهاد مهم و تعیین کننده می پردازند.
رسانه های غربی نیز که از هر فرصتی برای ایجاد نارضایتی در ایران استفاده می کنند، با سوء استفاده از برخی اظهارنظرهای مقامات داخلی، سعی در القاء نارضایتی عمومی از شورای نگهبان را دارند. گاردین با استناد به سخنان صادق زیباکلام نوشت: «شورای نگهبان صلاحیت 40% از 12000 داوطلب شرکت در انتخابات آینده را تایید نکرده است. این در حالی است که حسین مرعشی –عضو شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان- پا را فراتر گذاشته و اعلام کرده تنها 1% از داوطلبین نامزدی انتخابات از بین اصلاح طلبان تایید صلاحیت شده اند.»
گاردین همانند منتقدین داخلی، به این مسئله توجه ندارد که اصل در تایید و یا رد صلاحیت ها، اصل صلاحیت است نه تعداد صلاحیت شده ها! این مسئله ای است که حتی رئیس جمهور را نیز به اشتباه انداخته است. دکتر روحانی چند روز پیش در سخنانی اشاره داشتند که چرا اقلیت های مذهبی هرکدام یک نماینده در مجلس دارند اما یک جریان سیاسی نمی تواند از چنین حقی برخوردار باشد! در جواب ایشان و دیگران باید به این نکته اشاره کرد که آیا صرف هوادار داشتن، دلیل موجهی برای حق شرکت در انتخابات به عنوان نامزد و داوطلب است؟ آیا اگر نماینده های یک جریان خاص، در کارنامه ی خود سوابقی را به ثبت رسانده باشند که صلاحیت آنان برای شرکت در تصمیم گیری های مملکتی را زیر سوال می برد، باز هم باید به علت هوادار داشتن، به عنوان داوطلب در انتخابات شرکت کنند؟!
این در حالی است که منتقدین شورای نگهبان، این حق را فقط برای خود قائل هستند و در رابطه با جریان رقیب معتقدند که به هیچ عنوان نباید نمایندگان آن حق شرکت در انتخابات را داشته باشند!! اظهارنظرهای منتقدین دولت نهم و دهم در رابطه با احتمال شرکت آقای احمدی نژاد در انتخابات گواه بر این مسئله است!
در هر حال گاردین با استناد به اطلاعات عجیب و غریب اصلاح طلبانی نظیر زیباکلام و مرعشی، وظیفه ی قانونی شورای نگهبان را تجاوز از قانون عنوان کرده و می نویسد: «خبر رد صلاحیت های گسترده، حتی رئیس جمهور ایران را نیز ناراحت کرده و به واکنش وا داشته است!»
تایمز (آسیا) نیز در رابطه با این مسئله نوشت: «شورای نگهبان، صلاحیت اصلاح طلبان را به این دلیل تایید نمی کند که آنان مخالف ولایت فقیه هستند. بدین ترتیب حمایت روحانی از آنان –که خود را هوادار جریان اصلاح طلبی معرفی می کند- عجیب به نظر می رسد!» البته تایمز بلافاصله به سخنان جان کری استناد کرده و می نویسد: «البته باید اذعان داشت با وجود اختلاف نظرهای ظاهری رهبر و رئیس جمهور ایران، اما آنان مثلا در مورد اولویت های نظامی ایران با هم متفق القول هستند.»
وال استریت ژورنال نیز با حمله به شورای نگهبان نوشت: «تندروهای ایران، درصدد تاثیر بر سلامت انتخابات!» این کدها که بی شباهت به تحریک اذهان عمومی پیش از وقایع سال 88 نیست، در سایتهای دیگری همچون کریستین ساینس مانیتور، رویترز، و ... نیز تکرار می شوند!