کد خبر: ۳۶۰۸۰
زمان انتشار: ۱۲:۴۳     ۰۱ بهمن ۱۳۹۰

دوشنبه‌شب گذشته آقاي عماد افروغ با حضور در برنامه تلوزیونی "پارک ملت" مطالبي را بيان كرد که واكنش‌هاي انتقادي را به‌دنبال داشت و البته از سوی دیگر مورد استقبال رسانه های بيگانه مانند بی‌بی‌سی و رادیو فردا قرار گرفت. همچنین برخی از افراد مانند احمد توکلی و چند نفر از کارمندانش نیز به حمایت از افروغ پرداختند.

افروغ پس از بروز اين اعتراض‌ها، با صدور بیانیه ای مخالفانش را هتاك، كاسب، ريشه فتنه، وكيل‌الدوله و كركس فتنه خواند. از سوی دیگر برخی شخصیت ها نیز در یادداشت هایی به نقد آرا و عقاید افروغ پرداختند اما در این میان آنچه مغفول ماند فضا و زمینه ای بود که عماد افروغ در آن به اظهار نظر می پرداخت.

در واقع آن‌چه كه افروغ بر زبان می راند، بیشتر به لفاظی هایی می ماند که باید در زمینه (context) خود مورد بررسی قرار گيرد. الفاظ دوپهلو و بعضا بدیهی افروغ اگرچه در نظر برخی افراد موجه می‎نماید اما نگاهی به مواضع سیاسی وي در طي حداقل سه، چهار سال گذشته و دوران پرغبار فتنه نشان می دهد که نیت خیری در پشت الفاظ عماد افروغ وجود ندارد و بازی سراسر غلط "این برای ماست - آن برای ماست" که قبلا برای مخملباف، گلشیفته فراهانی و محمد نوری زاد به کار رفته، درباره عماد افروغ نیز کارایی نخواهد داشت.

به بهانه اظهارات اخیر عماد افروغ و برای روشن تر شدن فضای ذهنی او که خود را روشن‌فکر معرفی می کند، مواضع عماد افروغ از سال 1387 و پس از پایان مجلس هفتم مورد بازخوانی قرار می گیرد تا با توجه به اين منظومه فكري، بتوان نظرات دوپهلوي او را بهتر تفسير كرد و مانند برخي از افراد، خود را نيز به تغافل نزد.

البته افروغ پس از روی کارآمدن دولت انقلابی نهم و راه نيافتن به دولت بر خلاف توقعش نيز از همان ابتدا بنا را بر بيان نظرات و داوري‌هاي غيرمنصفانه در مجلس هفتم گذاشت كه در گزارش زير از آن‌ها عبور مي‌كنيم و آن‌چه مي‌خوانید، به جز سخنان و ادعاهای دوپهلوی عماد افروغ است که با اندکی تامل در زمینه ذهنی او قابل ردیابی و رمزگشايي است.

آغاز با عذرخواهی از محکوم امنیتی

عماد افروغ فعالیت هایش در ماه‌هاي نزديك به انتخابات دهم ریاست جمهوری را با صدور نامه عذرخواهی و طلب حلالیت از یک مجرم امنیتي آغاز کرد و در نامه ای به حسین موسویان نوشت: «به گونه‌اي قرباني برخي سوء تفاهم‌ها، ارتباطات و يا سياست‌هاي جناحي و ابزارگرايانه معمول و البته ناسازگار با ارزش‌هاي اخلاقي و معنوي انقلاب اسلامي و جامعه شده‌ايد. به طور قطع اين گونه سياست‌ها و رفتارها هيچ گونه سنخيت و تناسبي با مباني انقلاب و نظام اخلاقي جمهوري اسلامي ندارد.»

دلیل نامه نگاری افروغ پس گرفتن شکایت موسویان از مدیرمسول سایت عدالتخانه بود. مدیر مسئول وقت سایت عدالتخانه در دادگاه شکایت موسویان، پس از آن که با پیشنهاد وکیل موسویان مبنی بر عذرخواهی از معاون سابق حسن روحانی روبرو شد، عذرخواهی‌اش را منوط به عذرخواهی موسویان ازمردم ایران به خاطر ارتکاب جرم جمع آوری اطلاعات طبقه بندی شده با پوشش مسئولین نظام با هدف بر هم زدن امنیت کشور کرد.

بعدها انتشار حکم قطعی محکومیت حسین موسویان که شامل موارد تکان دهنده ای از ارتباطات او با عناصر برخي از كشورها بود، ميزان صدق ادعاهای افروغ را روشن کرد.

موسوی یک شخص انقلابی است/ موسوی به توصیه های من گوش می کند

عماد افروغ در دوران سازندگی و اصلاحات از نزدیکان موسوی بود و اگرچه می گوید در انتخابات دهم ریاست جمهوری به محسن رضایی رای داده است اما کمتر کسی است که از ارادتش به موسوی بي‌خبر باشد. افروغ در دی ماه 1387 درباره موسوی تصريح كرد: «شخصاً از ميرحسين موسوي براي حضور در انتخابات رياست‌‏جمهوري دعوت مي‌‏کنم و به سهم خود مي‌‏کوشم تا زمينه حضور ايشان را فراهم کنم.»

وی همچنین با پیش بینی غلطی گفت: «حضور ميرحسين موسوي در عرصه مبارزات انتخاباتي مي‌‏تواند فضا را نزديک به فضاي انقلاب کند يعني فضاي انتخابات را نزديک به گفتمان انقلاب نمايد.»

افروغ در موضع گیری دیگری با بیان این که قرابت بیشتری با موسوی دارد، افزود: «اگر موضع گیری من، آقای موسوی را برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری تشویق می کند، از همین جا ایشان را برای حضور در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری دعوت می کنم.»

او همچنین در نقش سخنگوی موسوی اظهار داشت: «ایشان در نظر دارند میان مدیریت و اقتصاد و اخلاق رابطه ای ارزش‌مند حاکم کنند، این موضوع هم عین حق است و هم از منظر دین قابل دفاع است.»

اما چند ماه بعد در اردیبهشت 1388 و با مشخص شدن حمایت گسترده همه گروه های ساختارشکن مانند مشارکت، مجاهدیان انقلاب و نهضت آزادی از موسوی و تعهد او به سرویس دهی به این گروه ها، افروغ در پاسخ به سوال خبرنگاران درباره دیدارهای متعددش با موسوی و ستاد او گفت: «تا کنون در چندین جلسه به دعوت جریان متنسب به میرحسین موسوی در نشست های آنان حضور یافته ام و حرف های انقلابی خود را بیان کرده ام که البته عده ای به دنبال وارونه نشان دادن آن بوده اند. باید اشاره کنم که دیگر زمانی که عده ای با حربه تخریب، منافع خود را حفظ می کردند، گذشت.»

افروغ با ابراز رضایت از دیدارهایی که با موسوی داشته، افزود: «مواضعی که بنده در این دیدارها داشته ام، مواضعی انقلابی بوده و توصیه های من هم به وی صرفا در همین راستا بوده است که البته مهندس موسوی هم به برخی از این توصیه ها و مواضعی که بنده و دیگران به ایشان داشته ایم، عمل کرده اند، که این نشان دهنده نزدیکی دو تفکر انقلابی است.»

حمله به صداوسیما و بازگویی نظرات درباره مناظره تاریخی

با گرم تر شدن فضای انتخابات و آشکار شدن نشانه های پیروزی دوباره محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری، عماد افروغ به صداوسیما حمله کرد و بدون اشاره به برنامه ای که شب ها از شبکه یک و با مجری‌گری سعید ابوطالب، دوست صميمي او برگزار می شد، گفت: «بی طرف بودن صداو سیما دروغ آشکار است و کاملا مشخص است که رسانه ملی در اختیار چه قوه و چه شخصی است و بخش های خبری ۲۰:۳۰ شبکه دو و ۲۰ شبکه خبر وظیفه ای جز بزرگ‌نمایی برنامه های دولت ندارند. در حال حاضر رسانه ملی درخدمت تخریب رقبای رئیس جمهور فعلی است.»

اما اظهارنظرهای افروغ پس از مناظره احمدی نژاد و موسوی بیشتر رنگ و بوی احساسي به خود گرفت. او فردای مناظره گفت: «آن چه که بر این مناظره مشهود بود همان خودشیفتگی و توهم و نوعی تفکر منجی گرایانه و بی توجهی به قانون بود. ما خود همیشه خواهان افشای مفسدان اقتصادی بودیم و چهار سال پیش هم این دولت با همین شعارها به روی کار آمد و شاهدیم که چهار سال بعد، دولت بدون رعایت ضوابط و احکام قضایی اسامی افرادی را ذکر می کند و فرصتی است که مردم صداقت این ادعاها را بسنجند و این فرصت در اختیار افراد است که اگر این اتهامات را وارد نمی دانند، شکایت کنند چرا که در حکومت عدل علی، همه در برابر قانون یکسانند. برخورد اخلاقی مهندس موسوی، چهره‌ی وجیهی به ایشان داد و محبوبیت او را بالا برد و باید بدانند که مردم خود قضاوت می کنند، با وجود اینکه طرف مناظره به صورت مصداقی برخورد می کرد و از بعضی افراد اسم می برد.»

اما به زودی و در روز 22 خرداد 1388 مشخص شد که محبوبیت چه کسی بالاتر رفته است!

توجيه علت سکوت در فتنه 88 و تعویض زمین بازی به تبعیت از موسوی

با برگزاری انتخابات 40 میلیونی 22 خرداد و جرزنی سیاسی میرحسین موسوی که ساعت 23 همان روز خود را پیروز قطعی انتخاب خواند، عملیاتی فتنه کلید خورد. روز 23 خرداد عده ای در خیابان های تهران به آشوب و درگیری پرداختند و یک هفته پس از انتخابات، هر دقیقه‌اش آبستن حوادث فتنه گون بود. نظام اسلامی به تقلب متهم شد، با اردوکشی خیابانی کوشش شد تا بدعت های غیر قانوی به رهبری تحمیل شود، حرمت ولایت فقیه و جمهوری اسلامی به عنوان مهم‌ترین یادگار امام خمینی(ره) هتک شد، به پایگاه بسیج، مساجد و اماکن عمومی مانند بانک ها حمله شد، موسوی، کروبی، خاتمی و فائزه هاشمی وقاحت را به بالاترين حد رساندند و تنها خواسته اين جماعت، ابطال رأی 40 میلیونی مردم بود.

اما در این میان، عماد افروغ که در روزهای قبل از انتخابات در ستاد محسن رضایی حضور پر رنگي داشت، ترجیح داد تا عقاید روشنفکرانه اش را در قالب سکوت و بی موضعی در برابر سنگین ترین حملات به نظام جمهوری اسلامی و ولایت فقیه دنبال کند و حتي خطبه های فصل الخطاب رهبر معظم انقلاب در 29 خرداد 1388، درگیری های خونین روز 30 خرداد، حمله به مسجد لولاگر و اتفاقات دیگري كه کشور را درگیر خود کرده بود نیز قفل سکوت افروغ را نشکست.

به نظر می رسد اولین موضع گیری افروغ در حوادث بعد از انتخابات، مربوط به روز 10 تیرماه باشد كه او بدون محکوم کردن ظلم بزرگی که در روزهای بعد از انتخابات به نظام و مردم شده بود، در موضعی عجیب، موضوع آشتی ملی را پیش کشید و گفت: «وقتی بحث آشتی ملی مطرح می‌شود، حکایت از این می‌کند که در جامعه اتفاقی افتاده، اگر نگوییم خصومت ملی، قهر و شکاف ملی ایجاد شده است.» افروغ در ادامه به بیان توقعاتش از جمهوری اسلامی پرداخت و افزود: «با این وجود، حسب توقعات از نظام جمهوری اسلامی، اصحاب قدرت باید پیش دستی کرده و دست نیاز برای رسیدن به آشتی ملی دراز کنند و به آن اهمیت دهند.»

او همچنین به مانند بیانیه های میرحسین موسوی به محکوم کردن صداوسیما پرداخت و گفت: «متاسفانه من چنین تمایلی را در برخوردهای انتخاباتی و رفتارهای صدا و سیما ندیدم که نه تنها آبی بر روی این آتش ریخته نشد، بلکه بر هیزم آن نیز افزوده شد.»

وي به توجیه سکوتش در این غائله نيز پرداخت و اظهار داشت: «با وجود رفتارهایی که در این مدت شاهد بودیم، به خودم توصیه می‌کنم که کمتر سخن بگویم و امید چندانی هم به اینکه از سوی اصحاب قدرت دست نیاز برای رسیدن به آشتی ملی دراز شود و مسائل اجتماعی از راه‌های اجتماعی حل شود، ندارم.»

افروغ بدون اشاره به رفتارهاي غیرقانونی و باج‌خواهانه موسوی و کروبی در نپذیرفتن نتیجه انتخابات، با زبانی دیگری سخنان کاندیداهای شکست خورده را تکرار کرد و شورای نگهبان را به برخورد صوری با قانون اساسی و بررسی صوری شکایت های کاندیداهای شکست خورده متهم کرد. وي گفت: «همیشه از یک طرف توقع بیشتر و انتظار پاسخ‌گویی بیشتری وجود دارد و آنچه به اصحاب قدرت باید گفت، این است که باید به تخلفات انتخاباتی رسیدگی بیشتری می‌شد و ما نمی‌توانیم با جمهوری اسلامی و قانون اساسی برخورد "صوری" داشته باشیم.»

حمایت تمام قد از آخرین خطبه های هاشمی رفسنجانی

اما افروغ که در طي سال‌هاي دهه 80 خود را از مهم‌ترین منتقدان دوران سازندگی نشان مي‌داد و در اين سال‌ها و پيش از آن نيز مقالات انتقادی او در نشریه "عصر ما" ارگان سازمان مجاهدین انقلاب و روزنامه سلام منتشر می شد، پس از خطبه های نمازجمعه 26 تیر هاشمی رفسنجانی و بروز افتضاحاتي مانند شكستن حرمت نمازجمعه و نمازخواندن فتنه‌گران با کفش به اظهار نظر پرداخت و گفت: «صرف نظر از اختلاف دیدگاه و سلیقه برخی افراد با آقای هاشمی باید منصفانه قضاوت کنیم. من می خواهم این سئوال را مطرح کنم که محورهای خطبه های نماز جمعه ای که توسط آقای هاشمی بیان شد، جای چه انتقادی داشت؟ آیا مقایسه نظام جمهوری اسلامی با نظام سیاسی صدر اسلام، حتی مقایسه رهبری و زمانه پیامبر اسلام و یادآوری نقش وحدت آفرین پیامبر و اینکه رهبر معظم انقلاب نیز باید چنین نقشی داشته باشند، یادآوری وارد شدن کشور به یک شرایط خاص و سلب اعتماد فراگیر و دیگر مسائلی که مطرح شد، از دید منتقدان آقای هاشمی جای اشکال است و آیا راه حل های ایشان برای حل این معضلات با نظام اسلامی مغایر است؟»

او سپس به مانند همیشه به تعریف و تمجید از خود پرداخت و گفت: «خدا را شاکرم که در برخورد با این گونه مسائل هیچ گاه پای خود را از دایره انصاف بیرون نگذاشته ام.»

افروغ در ادامه با تجليل از خطبه های دوپهلوی هاشمی که مورد انتقاد همه دلسوزان انقلاب قرار گرفته بود، در بیانی اغراق آمیز گفت: «به نظر بنده این خطبه ها یکی از بهترین، حکیمانه ترین و به‌روزترین خطبه های آقای هاشمی بود اما نمی دانم چرا عده ای می خواهند با اختلافات و عقده هایی که از گذشته دارند، آن را محکوم کنند.»

وي در مورد انتقادهايی که به اظهارات هاشمی رفسنجانی در اين خطبه‌ها شده بود، اظهار داشت: «مقابله هایی که در این راستا انجام شد، در بسیاری از موارد مبهم و بی نام ونشان بود. بنده اصل مخالفت از سوی افراد با نظرات مختلف را نادرست نمی دانم اما هر مخالفتی باید نام و نشان مشخصی داشته باشد.»

افروغ با يادآوري نامه منتسب به برخی از اعضای مجلس خبرگان رهبری خطاب به هاشمی رفسنجانی افزود: «بنده هیچ‎گاه نمی گویم که همه بندهای این نامه بد بود اما اعتقاد دارم که این حق مردم است که دقیقاً بدانند چه کسانی پای این نامه را امضا کرده اند. ما هم که در مجلس هفتم نامه ای خطاب به فردی می نوشتیم، امضا کنندگان آن را مشخص می کردیم.»

گفتني است آیت الله یزدی، آیت الله علم الهدی، آیت الله خزعلی، آیت الله جنتی و حجت الاسلام و المسلمین صدیقی از جمله منتقدین خطبه های نمازجمعه هاشمی رفسنجانی بودند.

موسوی از ذخایر فرهنگی و تاریخی ایران است/ استقبال از تشکیلات راه سبز امید/ جامعه نيازمند فعاليت موسوي به عنوان يك عامل مؤثر و آگاهي‌بخش است

به‌دنبال آغاز به کار رسمی دولت دهم و ناامیدی جریان فتنه از تحمیل بدعت های غیرقانونی از سویی و سخنان صریح رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره حوادث فتنه گون بعد از انتخابات و درخواست ایشان از خواص برای موضع گیری، عماد افروغ نیز در گفت‌وگوهای متعددي لب به سخن گشود اما تحلیل‌هاي او عمدتاً در راستای خواست سیاسی سران فتنه و تأييد كننده‌ي نظرات آن‌ها بود.

یکی از مهم‌ترین اظهار نظرهای عماد افروغ در روز 25 مرداد و در گفت‌وگو با ایلنا منتشر شد.

وي در اين مصاحبه گفت: «حضور مجدد موسوي در عرصه سياست را يك فرصت براي كشور مي‌دانم، وي يكي از ذخاير فرهنگي و تاريخي ايران است و بخشي از واقعيت سياسي جامعه ما را تشكيل مي‌دهد. بهتر است از چنين ظرفيتي در عرصه‌ عمومي و رسمي استفاده شود، هر صاحب رأي در جامعه بايد فرصت بروز و ظهور داشته باشد، به خصوص اگر قرابتي هم با گفتمان انقلاب اسلامي و تجربه مديريت بحران را در توشه داشته باشد كه مورد حمايت امام هم بوده باشد.»

افروغ بدون كوچك‌ترين اشاره به آتش‌افروزي‌هاي فتنه‌گران و شخص موسوي به‌عنوان رأس داخلي فتنه اضافه كرد: «به رغم برخي تنگ‌نظري‌ها و كم‌لطفي‌ها كه از سوي بعضي افراد، حتي برخي همكاران سابق موسوي به وي مي‌شود، شخصا معتقدم اگر دلسوز پيشرفت نظام و اعتلاي كشور هستيم و از دريچه درون‌گروهي و درون‌جناحي و تفسيرهاي متحجرانه و قشري به مسائل نگاه نمي‌كنيم.

وي، موسوي را فردي با سابقه خواند كه براي حيات جمهوري اسلامي يك فرصت است و بايد آن را مغتنم شمرد و سپس با ابراز اميدواري در مورد راه‌اندازي تشكيلات موسوم به راه سبز اميد كه آن روزها قرار بود به‌عنوان ستاد داخلي فتنه عمل كند و اكنون رسماً به خارج از كشور منتقل شده است، گفت: «بنده راه‌اندازي جرياني با محوريت قانون اساسي را كه تجلي حقوقي انقلاب اسلامي است، توسط وي به فال نيك مي‌گيرم. نقد امري ضروري است و ممكن است كساني نسبت به تشكيلات موسوي نقدهايي داشته باشند كه اين انتقادات مي‌تواند به اعتلاي آن تشكيلات هم كمك كند، اما "حذف" كه معمولا توسط صاحبان قدرت صورت مي‌گيرد، مسئله ديگري است كه بايد جلوي آن را گرفت.»

افروغ در مورد مشاوره‌هايش به موسوي هم گفت: «يكي از مشورت‌هايي كه من قبلا به موسوي دادم، اين بود كه اگر وي در انتخابات رياست‌جمهوري توفيق نيافت، عرصه سياسي و اجتماعي را ترك نكند و به فعاليت‌هاي هنري برنگردد، زيرا جامعه نيازمند وي است تا به عنوان يك عامل موثر و آگاهي‌بخش در عرصه جامعه فعاليت كند. ممكن است هر كسي بخشي از ديدگاه‌هاي موسوي را قبول نداشته باشد، اما مسئله مهم جمهوري اسلامي است، متاسفانه برخي صاحبان قدرت به خوبي با موسوي برخورد نكردند و اميدواريم وي به خاطر اين رفتارها از حضور خود در عرصه صرف‌نظر نكند.»

اما چهار روز بعد و پس از این گفت‌وگو و ادامه رفتارهای ساختارشکنانه موسوی بود که افروغ یک قدم عقب گذاشت و در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس مشورت هایش به موسوی را این گونه توصیف کرد: «من علاوه بر حمايتم از محسن رضايي، به ميرحسين موسوي نيز مشورت مي‌دادم، من اعلام كرده‌ام كه هر كس مشورت بخواهد، من آماده‌ام. من به موسوي مشورت مي‌دادم كه با گفتمان امام و انقلاب حركت كند و از برخي جريان‌هاي سكولار و ليبرال تبري جويد.»

افروغ همچنین اتفاقات سال 88 را هم انقلاب مخملی ندانست و در یک مغالطه آشکار و پس از آن که طبق معمول از خود تعریف و تمجید کرد، اظهار داشت: «من به جهت تخصصي كه در بحث جامعه‌شناسي و اطلاعاتي كه از فضاي جامعه دارم، مي‌گويم اين حوادث انقلاب مخملي نبوده، اين حوادث انقلاب مخملي نيست، چراكه جمهوري اسلامي صربستان نيست، رهبري هم اين را گفتند كه اينجا گرجستان نيست. البته خارجي‌ها القا مي‌كنند و تمايل به انقلاب مخملي دارند و ترديدي در آن نيست، اين‌ها عددي نيستند، چرا اين‌ها را بزرگ مي‌كنيد، محمد‌رضا خاتمي در روزهاي اوج قدرت اصلاح‌طلبان مي‌گفت ما دو هزار نفر را نمي‌توانيم يك جا جمع كنيم.»

افروغ در ادامه این گفت‌وگو، آشوب‌هاي پس از انتخابات را طبیعی دانست و آن را این‌گونه تحلیل کرد: «اين اعتراضات و اغتشاشات ناشي از واكنش طبيعي از يك انتظار از پيش مشخص نسبت به نتيجه اعلام شده است، البته در اين ميان نقش موسوي از همه پررنگ‌تر است.»

تحلیلی توهمی یا توهم تحلیلی/ برخورد نظام با الگوی امام علی(ع) تفاوت داشت/ جنبش سبز در مقابل انقلاب نیست، بازگشت به انقلاب است

افروغ اوایل شهریور 1388 در گفت‌وگویی با سایت خبر آنلاین بار در تحلیلی عجيب بدون اشاره به دلایل رأی 40 میلیونی 22 خرداد و پیروزی 25 میلیوني یک طرف انتخابات که افروغ با او مخالف بود، پس از بیان کلیاتی در مورد مقابله با تحجر، تفکر حاکم بر نظام جمهوری اسلامی را تفکر متحجرانه خواند و افزود: «معتقدم که این تفکر متحجرانه است. در قالب تفکری است که به مردم و حق آنها چه به اعتبار اسلامیت نظام و چه به اعتبار جمهوریت آن وقعی نمی‌نهد. در مجموع من فکر می‌کنم که مردم دارند حذف می‌شوند.»

افروغ در ادامه برخورد نظام با فتنه بعد از انتخابات را خلاف دیدگاه مولا امیرالمومنین(ع) دانست و گفت: «به اعتقاد من، نوع برخوردی که ما با اعتراضات کردیم با الگوی علی(ع) تفاوت داشت و هیچ کدام از این برخوردها علوی نبودند. حضرت پیامبر(ص) وقتی که مکه را فتح می‌کند عده‌ای می‌گویند امروز روز انتقام است اما پیامبر می‌گوید امروز روز رحمت است. من واقعاً برخورد رحمت آمیزی نمی‌بینم و متأسفانه کماکان هم این برخوردهای قهرآمیز ادامه دارد و این هیچ نسبتی با آموزه‌های دینی و الگوی علوی و نبوی و با ضرورت‌های مدیریت صحیح جامعه ندارد. آن هم جامعه‌ای که دارای پیشینه خاص انقلابی است و امروز بیش از هر چیز نیازمند وحدت است.»

افروغ در ادامه گفت: «ما تاکنون انقلاب مخملی نداشتیم اما اگر بخواهیم همچنان مسائل را امنیت گرایانه پیش ببریم، انقلاب مخملی می‌تواند در آینده در کمین ما باشد. یعنی می‌توانیم برویم به سمتی که مردم اصل حکومت دینی را کنار بگذارند و خواهان یک حکومت سکولار شوند. چراکه آنها به این نتیجه می‌رسند که وقتی حکومت دینی نباشد، قدسی نیست و وقتی قدسی نباشد، می‌توان به راحتی آن را نقد کرد. من پیش‌بینی می‌کنم که اگر به تکثر توجه نداشته باشیم، یک وحدت صوری حاکم می‌شود و وحدت صوری یعنی نفاق و با نفاق نمی‌شود جامعه را اداره کرد.»

افروغ که خود را جامعه شناس می داند، جنبش سبز را یک جنبش اصلاحی خواند و گفت: «من شخصاً معتقد هستم که این یک جنبش درون پارادایمی و درون گفتمانی است.»

وی همچنین خواستار استقبال از جنبش سبز شد و اظهار داشت: «یعنی عده‌ای از عرصه غیر رسمی می‌خواهند اصلاحاتی را رقم بزنند که این اصلاحات از جنس انقلابی نیست و نمی‌خواهند جمهوری اسلامی را کنار بزنند. تا جایی که من شاهد هستم و موضع گیری‌ها را مرور می‌کنم می‌بینم که اینها معتقد هستند فاصله گیری‌هایی از انقلاب اسلامی و از لایه‌های آن از جمله قانون اساسی اتفاق افتاده است که باید مرمت و تعمیر شود. این امر حتی اگر جنبش هم باشد، امر مبارکی است و باید به استقبال آن رفت و از فرصت‌هایی که می‌تواند این جنبش در اختیار ما قرار دهد، کمال استفاده را کرد.»

او در ادامه به تعریف و تمجید در مورد سوابق موسوی پرداخت و گفت: «ما می‌بینیم که مردم به فردی چنگ زده‌اند که این فرد خودش سابقه رفتار انقلابی و مدیریت در زمان جنگ و بحران را دارد. به واقع این یک فرصت است و باید آن را به فال نیک گرفت. باید از ظرفیت‌های قانون اساسی در راستای هدایت این جنبش یا حرکت خاص اجتماعی به سمت و سوی اصلی‌اش کمال استفاده را کرد. نمی‌شود یک طرف را به رفتار قانون‌مند دعوت کرد اما به ظرفیت‌های قانونی برای اجازه فعالیت قانونی توجهی نداشت یا از یک طرف بگوییم بروید و واکنش قانونی نشان دهید اما از سوی دیگر هیچ محمل قانونی را در اختیار این فرد یا نیروی مورد نظر قرار ندهیم. این در واقع نقض غرض است. قانون اساسی ظرفیت‌هایی را برای ما تعریف کرده است که این ظرفیت‌ها هم برای معترضان و هم برای سیاست گذاران و تصمیم گیران تعریف شده است. من به عنوان یک جامعه شناس عرض می‌کنم وقتی تصمیم گیران این فرصت را در اختیار نیروهای اجتماعی قرار نمی‌دهند، نباید انتظار داشت که نیروهای اجتماعی دست روی دست بگذارند. آنها می‌روند و از محمل‌های غیر قانونی استفاه می‌کنند. من احساس می‌کنم این جنبش نوعی بازگشت به انقلاب است با یک تعبیر خاص که آن تعبیر هم چندان تعبیر ضد انقلابی نیست و به هیچ وجه صبغه مخملی و برانداز ندارد.»

افروغ در انتهای این گفت‌وگو باز هم از تشکیلات راه سبز امید يا همان ستاد فتنه حمایت کرد و گفت: «من منتظرم تا منشور و ایدئولوژی و فلسفه سیاسی آن را ببینم که ظاهراً تاکنون مدون نشده است. اما با توجه به شناختی که از آقای موسوی و الگوی زیست مسلمانی که قبل از حضور در عرصه سیاست تدوین کرده‌اند، دارم این را به فال نیک می‌گیرم و آن را فرصتی برای بارور شدن و تقویت ظرفیت‌های مربوط به انقلاب اسلامی می‌دانم.»

گفتنی است یک هفته پس از این اظهارات در راهپیمایی روز قدس، هواداران موسوی و افرادي که افروغ آنها را جنبش درون گفتمانی و داخل پارادايم انقلاب اسلامي می خواند، شعارهای "نه غزه نه لبنان" سر دادند و تقویت ظرفیت های مربوط به انقلاب اسلامی را با شعار دادن علیه سید حسن نصرالله و رهبران فلسطینی به خوبی نشان دادند!

بیانیه شماره 17 موسوی را به فال نیک می گیرم

در روزهای بعد عماد افروغ که با تندروی های مهدی کروبی و میرحسین موسوی دیگر قادر نبود به توجیه اقدامات آنها بپردازد و آشکار شدن حمایت‌های دشمنان انقلاب مانند امریکا و اسرائیل از جريانی که افروغ آن را از ظرفیت های انقلاب می دانست، موجب شد تا وي راه دیگری را برگزیند. او بر منبر خطابه می رفت و با گفتن گزاره های بدیهی درباره لزوم اخلاق مداری و دوری از اتهام زنی، فضا را برای توجيه اقدامات ضدانقلابی موسوی و هوادارانش مهیا می کرد. افروغ در آزادی کامل هیچ ابایی نداشت که مخالفانش را هتاک، متحجر، حجتیه ای، ضدانقلاب، سطحی نگر، منفعت طلب، متوهم، دارای نگاه های بسته، عوام فریب، ماکیاولیست مذهبی و... بخواند.

اما در ادامه نيز، افتضاحات روز 13 آبان و 16 آذر در دانشگاه تهران و امیرکبیر هم موجب نشد تا افروغ با سران فتنه مرزبندی كند و حتی یک کلمه در محکومیت اقدامات فتنه گران بگوید. با اين حال، روز عاشورای 88 رسواکننده اهالی فتنه بود و نشان می داد از جنبش سبز که افروغ آن را درون گفتمانی می خواند، جز عده ای بهایی و منافق و فائزه هاشمی باقی نمانده است.

میرحسین موسوی نیز به كه گفته افروغ از ظرفیت های انقلاب اسلامی بود، در بیانیه ای محاربان روز عاشورا را مردم خداجو خواند و پیشنهادهايی شبیه خطبه های هاشمی رفسنجانی که افروغ آن را بهترین خطبه تاریخ خوانده بود، ارائه کرد. نكته جالب اينكه افروغ اين‎بار نیز بنا به وظیفه سازمانی روشنفکری‎اش، بلافاصله وارد گود شد و در یاداشتی به حمایت از پیشنهادهاي وقیحانه موسوی پرداخت.

افروغ در بخشی از این یادداشت با تعیین تکلیف برای مقام معظم رهبری نوشت: «ضمن اصرار بر مواضع قبلی خود مبنی بر ضرورت احیا، بازتولید و تقویت وحدت ملی و تشکیل شورایی متشکل از چهره های سیاسی و فرهنگی متعادل و دلسوز نظام و ارکان رکین آن از سوی مقام معظم رهبری، بیانیه آقای میر حسین موسوی و تاکید بر محورهایی که مورد تردید برخی از جناح ها و فعالین سیاسی بود را به فال نیک می گیرم.»

وی در ادامه با رونویسی از مواضع علی مطهری و فراموش کردن تهمت تقلب و تجاوز به نظام، هتک حرمت رهبر معظم انقلاب، اردوکشی های خیابانی برای ابطال آراي مردم، افتضاح‌هاي روز قدس، 13 آبان، 16 آذر و از همه مهم‌تر روز عاشورای 88 نوشت: «بهترین نحوه مواجه با حوادث پس از انتخابات، ریشه یابی بعید و قریب این حوادث و سیاست ها و رفتار های صاحبان قدرت رسمی و مواضع و دیدگاه های گروه های رقیب از جمله طرفین مبارزه انتخاباتی است. شاید علل قریب را بتوان در نحوه مبارزات و مناظرات انتخاباتی و مواضع بعدی طرفین و رسانه های مربوط به کاندیدا ها جست‌وجو کرد اما به طور یقین علل بعید را باید هم در سابقه عملکرد چهار ساله دولت مستقر و هم عملکرد و مواضع برخی از گروه‌های هوادار کاندیدا های رقیب و اتخاذ مواضع نامطلوب و ناموجهی چون خروج از حاکمیت، استعفای دسته جمعی و تحصن در مجلس که بدون تردید جزو حافظه های ناگوار تاریخی این کشور است، دنبال کرد.»

استفاده از لغت فتنه پس از 3 سال!

اگر چه روز 9 دی 1388 خاتمه دهنده هر گونه حرف و حدیثی درباره فتنه 88 بود و بیماری فتنه 88 با حضور مردمی درمان شد و ميكروب‌هاي سياسي دفع شدند اما افروغ که در ابتدای هر بحثی خود را جامعه شناس و مردم شناس می داند، ترجیح داد که این حضور را كه بهترين فرصت براي ارائه يك تحليل جامعه شناسانه بود، اساساً نبیند! پس از 9 دی و 22 بهمن 88، اگرچه موسوی و کروبی رسماً به صف ضدانقلاب پیوسته بودند اما افروغ هیچ گاه تلاش نکرد که به تحلیل چرایی سقوط آنها و چرایی انحراف جریانی که او آن را درون گفتمانی و از ظرفیت های انقلاب می دانست، بپردازد و در مقابل، ایراد اتهام های عجیب و غریب به مخالفانش و اظهار این که آنها در واقع ضد ولایت فقیه، متحجر و حجتیه ای هستند، به برنامه ثابت وي تبدیل شده بود.

اما اين روزها با فرا رسیدن سال 1390 و گرم‌تر شدن فضای سیاسی به دلیل نزدیکی انتخابات مجلس، گويا دکتر عماد افروغ که گمان می کند، مواضع او در فتنه 88 فراموش شده، مجدداً با توهم یک قهرمان وارد صحنه شده و ضمن هتاكي به منتقدانش با عناويني مانند كاسب فتنه و كركس فتنه كه سؤال‌هاي روشن و بدون توهيني در قبال مواضع وي دارند، به بازتولید مفاهیمی که از سوی سران ساکتین فتنه ارائه می شد، می پردازد.



او در این روزها از لغت فتنه نیز استفاده می کند اما تحلیل‌هایش به مانند همیشه در صدر توجهات رسانه های دشمن مانند بی‌بی‌سی است. افروغ در تیرماه 1390 در گفت‌وگویی با سایت خبرآنلاین بار دیگر ادعایش درباره تخلفات در انتخابات ریاست جمهوری را تکرار کرد و بدون محکوم کردن اقدامات فتنه گران و پس از توهین های مکرر به رئیس جمهور كشور اظهار داشت: «اتفاقاتی که افتاده، سلب اعتماد عمومی رخ داده و حوادثی قبل، حین و بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم رخ داده که باید مرمت شود. مثلا تهمت‎ها و افتراهایی زده شده که نه سندی برای اثبات آنها ارائه شده و نه عذرخواهی صورت گرفته است. این مربوط به طرفین است و نه یک جناح خاص. البته نقد من به آنها که در قدرت و دولت هستند، بیشتر است.»

چندی بعد افروغ دوباره با متهم کردن نظام به انتقام گیری سیاسی با ابزار قضایی گفت: «در مورد ماجراهای قبل، حین و بعد از انتخابات 88، یک طرفه نباید به قاضی رفت، بلکه باید آن را ریشه‌یابی کرد. باید بدانیم که جریان "فتنه" که آمیزشی از حق و باطل است، یک جریان یک طرفه و یک سویه نیست و افراد متناسب با قدرتی که در دست دارند، یک طرفش را برجسته می‌کنند.»

او همچنین با تایید اظهارات علی لاریجانی مبنی بر این که عده ای با فتنه تجارت می کنند، در گفت‌وگو با روزنامه تهران امروز ارگان محمد باقر قالیباف، با ماکیاولیست مذهبی خواندن مخالفانش اظهار داشت: «براي مثال اين‌ها روي بصيرت به شدت مانور مي‌دهند. حال اين بصيرت چيست؟... اصولا بحث من در باب بصيرت و مخالفتي كه با برخي چهره‌هاي "بصيرنما" داشتم، اين بود كه اصولا شما اصل نظام براي‌تان مهم نيست. خدا مي‌داند كه براي من هيچ رجل سياسي اهميتي ندارد. براي من هيچ جريان سياسي اصالت ندارد... كاسبی سیاسی تمام عیار. وگرنه اگر كاسبی نبود و اگر بحث این بود كه حقی ادا شود، راهی جز برپایی محكمه و دادن فرصت دفاع به متهمین نیست.»

وقتی می گوییم فتنه از چه سخن می گوییم؟

به هر روی سیری در مواضع انبوه و متعدد عماد افروغ و استفاده ای که دشمنان انقلاب از این مواضع می کنند، نشان دهنده چند نکته است:

1- عماد افروع بر خلاف تئوری نقد درون گفتمانی، التزامی به چارچوب های گفتمانی انقلاب اسلامی ندارد و در سال‌هاي اخير گاهي خط شکن مواضع علیه این چهارچوب ها بوده است. الزاماتی مانند مرزبندی با فتنه گران، محکوم کردن دشمنی دشمنان و...

2- افروغ از یک موضع روشن‌فکری و نخبه‌گي بدون توجه به مردم سخن می گوید. این نکته از تعدد "باید" و "نباید"هایش برای نخبگان و ایضا مردم مشخص می شود. افروغ هرگاه از مردم سخن می گوید، هیچ احترامی برای منتخبین مردم قائل نیست و استفاده از لفظ متوهم برای منتخب مردم در قوه مجریه و وکیل الدوله و کرکس و... برای منتخبین مردم در قوه مقننه نشان‌گر آن است که او اصولا بر خلاف تمام ادعاهای مردم سالارانه‌اش به مانند میرحسین موسوی رأی مردم را زماني مي‌پذيرد كه مطابق میلش باشد.

3- عماد افروغ با زیرکی حاصل از بیش از 30 سال کار سیاسی و چند بار تغییر اردوگاه سیاسی، عمدتاً می کوشد تا با بیان بدیهیات و گزاره های عقلانی و بدون پرداختن به مصادیق، کارش را به پیش برد؛ به مانند آن شخصی که یقه دیگری را گرفته و می گوید ظلم بد است نه آن کس که در مقام خطابه درباره بدی ظلم سخن می گوید.

4- عماد افروغ، حسین علایی، علی مطهری باید در جامعه ایران حضور داشته باشند تا مفهوم فتنه بیشتر مشخص شود و آن گاه که گفته می شود "فتنه"، بدانیم که چگونه برخی در جلسه شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی می نشستند و رخ در رخ به شهید بهشتی می گفتند انحصار طلب!



نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
امیر
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۶:۱۱ - ۰۸ بهمن ۱۳۹۰
۰
۰
سلام
هرچند در این مطلب گاهی از جاده انصاف قدری فاصله گرفته بودید اما در مجموع بحث خوبی بود و کلیدهای خوبی برای تحلیل شخصیت دکتر افروغ به دست داد. حقیر از مواضع ایشان در زمان انتخابات اطلاع چندانی نداشتم. باید یلد بگیریم حافظه تاریخیمان را قوی کنیم تا رجال سیاسی نتوانند هر روز به رنگی باشند. متشکرم.
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها