وي افزود: 23 ديماه سال 65 حاج سعيد به درجه جانبازي نائل آمد، 29 سال بعد در همين 23 ديماه ايشان به شهادت ميرسد، آنهم درحاليكه پيش از آخرين اعزام بيقراري ميكرد، براي ماندن ايشان جهت سرانجام رساندن يك امر خير اصرار بسياري كردم، اما عجله عجيبي براي اعزام داشت.
همسر شهيد مدافع حرم، عنوان كرد: روزي كه پيكر ايشان را آوردند به يكي از دوستان گفتم كفن متبرك شده توسط خود شهيد را كه در ميز لباسهاي ايشان بود را بياورد، وقتي براي آوردن كفن رفت متوجه باز و آماده بودن كفن شهيد شد.
وي، گفت: پيش از شهادت توسط يكي از آشنايان توفيق پيدا كرديم تا نزد امام خامنهاي مشرف بشويم، باوركردني نبود كه اين ديدار حاصل شد، حاج سعيد دست حضرت آقا را بوسيد و در گوش ايشان چيزي گفتند كه من متوجه آن نشدم.
قبيشي، افزود: بعد از شهادت حاج سعيد، ديدم همان دوستي كه ديدار با حضرت آقا را برايمان فراهم كرده بود با اشك و ناله ميگويد حاجي اگر ميدانستم چه چيزي را از حضرت آقا ميطلبيد هيچوقت اين ديدار را براي شما هماهنگ نميكردم، پرسيدم مگر چه چيزي از حضرت آقا خواستند، شهيد طاهري به آقا گفته بود دعا كنيد شهيد بشوم.
وي، اظهار داشت: شهيد طاهري خوابهاي متعددي را براي من تعريف ميكرد، اما بهواسطه روحيه زنانه به آنها توجه نميكردم، روزي ايشان شهيد احمد كاظمي را در خواب ديدند كه به شهيد طاهري گفتند بيايد ميخواهيم نيرو جمع كنيم، ما آمادهايم و نيرو ميخواهيم، تعبير اين خوابها براي من سخت بود.
همسر شهيد مدافع حرم سردار سعيد سياح طاهري، بيان كرد: شهيد در روزهاي آخر به من ميگفت در دعا كن مرگ من در بستر نباشد، من هم براي ايشان صدقه كنار گذاشتم، روز بعد كه آمد متوجه شدم ايشان مجروح شده و به من گفت "برايم از اين دعاها نكنيد، گلوله توپ كنار من بيفتد ولي عمل نكند؟ دستبرداريد و برايم از اين دعاها نكنيد".
وي، افزود: به ايشان گفتم دعا ميكنم شما در ركاب آقا امام زمان (عج) شهيد شويد، همه همشهرياني كه شهيد را ميشناسند از شوق شهادت ايشان مطلع هستند، انشاءالله همه ما كنار هم بايستيم تا محور مقاومت خالي نشود، در دفاع از حريم انقلاب و حرم اهلبيت ثابتقدم بمانيم، خون كه ريخته شود اثر ميگذارد، با شعار نميشود كاري كرد، با اطاعت از رهبري و ولايت پيروزي محقق ميشود.