به گزارش پایگاه 598، اتحاد و اتفاق میان مسلمانان جهان در دنیای کنونی از ضرورتهای انکار ناپذیر است، امری که بنا به برخی از تنگنظریهای فرقهای، گروهی و قومی و نیز بسیاری از دخالتهای دولتهای استعماری تاکنون زمینه بروز و ظهور نیافته و اگر هم بوده بسیار کمرنگ بوده است.
رهبر معظم انقلاب در دیدار با کارگزاران نظام و
میهمانان شرکت کننده در اجلاس وحدت میفرمایند: «وحدت بر همه ضرورتها و
اولویتها ترجیح دارد و از آنها اولىتر و مقدمتر است. چرا ضرورت اتحاد
بین مسلمانان را نمىفهمیم؟! بار سنگینى بر دوش ماست و این برهه، برهه
حساسى است ... امروز ما مسؤول هستیم، امروز دولتها، نخبگان، زبدگان، رجال
فرهنگى و دینى مسئولاند، همه ما در مقابل وحدت دنیاى اسلام مسئولیم، امام
بزرگوار ما از مهمترین حرفهایى که قبل از پیروزى انقلاب تا آخرین دوران
زمان زندگى خود بر زبان داشت و تأکید مىکرد، وحدت امت اسلامى، اتحاد
مسلمانها و بزرگ نکردنِ بهانههاى کوچک بود و ما امروز مىبینیم و
مىفهمیم که توصیه بسیار حکیمانه و بسیار درستى بوده است».
با این وجود فرقه وهابیت یکی از عوامل اساسی ایجاد اختلاف در بدنه امت
اسلامی و عدم پیشرفت جوامع مسلمان در عرصههای مختلف علمی، فرهنگی، اجتماعی
و سیاسی است، بسیاری وهابیت را دشمن تشیع میدانند، اما واقعیت این است که
اندیشه وهابیت به قدری منحط است که نه تنها میتوان وهابیت را دشمن اهل
تسنن بلکه میتوان این اندیشه را دشمن اسلام معرفی کرد، به همین منظور با
حجتالاسلام والمسلمین حسن رضاییمهر مدیر مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم گفتوگو کردیم.
-نقش وهابیت در ایجاد تنش و نفاق میان امت اسلام را چگونه ارزیابی میکنید؟
-اجازه بدهید قبل از پاسخ به این سؤال نیمنگاهی به کیفیت شکلگیری آن و عقاید وهابیت داشته باشیم، چرا که از همین رهگذر میتوان به نقش تخریبی ماهیت فرقه ضاله در تنشزایی و نفاقافکنی میان جوامع اسلامی پی برد، بنیانگذار عقاید وهابیت شخصی است به نام احمد بن عبدالحلیم معروف به ابن تیمیه که در سال 661 هجری در شهر حران از شهرهای سوریه فعلی متولد شد. او اعتقاد به حرمت زیارت و حرمت شفاعت از پیامبر اسلام و سایر اولیاء را با ضمیمه کردن یکسری عقاید خاص غیر مستند به موازین و اصول دینی در کتب متعددی تدوین کرد و این مسأله منشأ انحراف عقاید کسانی شد که بعدها از ادامه دهندگان مسلک او بودند.
البته در برابر آرای بدعتآمیز ابن تیمیه، اندیشمندان بزرگ دینی اعم از شیعه و سنی معاصر او کتابهای زیادی در رد او نوشتند. ابن بطوطه، عبدالله بن سعد یافعی، تقیالدین سبکی، ابن حجر مکی، قاضی احنافی هر کدام به ترتیب کتابهای به نام تحفه النظار، مرآت الجنان، شفاء السقام فی زیاره خیر الانام، جوهر المنظم فی زیاره قبر النبی مکرم و المقاله المرضیه در ردّ عقاید ابن تیمیه نوشته و همچنین ابوحیان اندلسی، کمالالدین زملکانی، ابوبکر الحصینی، ابن حجر عسقلانی، شیخ موسوی عبدالعظیم هندی و حافظ ذهبی از کسانی بودند که نسبت به عقاید ابن تیمیه موضع صریح گرفتند و او را به لحاظ مخالفت نظریههایش با اسلام محکوم کردند.
رویکرد وهابیت در ایجاد تفرقه میان امت اسلامی ناشی از تحجر فکری و عدم درک صحیح از اسلام و در راستای خدمت به استعمار انگلیس است
بعد از مرگ ابن تیمیه شاگرد او به نام محمد بن ابوبکر معروف به ابن قیم الجوزیه آثار او را جمعآوری و خودش هم کتابهای زیادی را در راستای دفاع از استادش نوشت، بعد از ابن قیم و پس از چند قرن شخصی به نام محمد بن عبدالوهاب در قرن دوازدهم هجری قمری با تأکید بر عقاید ابن تیمیه فرقه وهابیت را بنا کرد، او در سال 1160 با محمد بن سعود جدّ آل سعود همپیمان شد و به این ترتیب نسخه فرقه وهابیت و حکومت مبتنی بر عقاید آن به کمک نیروی سیاسی و نظامی محمد بن سعود در درعیه نجد منعقد شد و تا امروز این حکومت در نسل آل سعود ادامه دارد. و فرقه وهابیت و حکومت سعودیها به نحوی درهم آمیخته است، به طوری که میتوان گفت وهابیت خمیر مایه حکومت آل سعود شده است.
از اعتقادات اولیه این فرقه حرمت زیارت قبور انبیا و صلحا، شفاعت و توسل به آنان است و بر همین مبنا همه مسلمین را که در این عقاید با آنها هم عقیده نیستند، کافر و مشرک میدانند و سایر اختلافات وهابیت با مسلمین نیز در حقیقت از همین جا ناشی میشود، از طرفی خود محمد بن عبدالوهاب نفوذی استعمار انگلیس برای بر هم زدن انسجام و اتحاد مسلمین بود، زیرا انگلستان میدانست که وحدت مسلمین خطر بزرگی برای آنها و مقاصد شومشان است و لذا به اقرار همفر(با اقرارش در خاطرات جاسوسی خود محمد) بن عبدالوهاب را با توجه به زمینههای خاص مقابله با هنجارهای اسلامی موجود در او برای برهم زدن اتحاد امت اسلام بهترین گزینه دید و به همین منظور او را تربیت کرد، با توجه به این مقدمه روشن میشود که رویکرد وهابیت در ایجاد تفرقه میان امت اسلامی ناشی از تحجر فکری و عدم درک صحیح از اسلام و آموزههای اسلامی و در راستای خدمت به استعمار انگلیس و نیز کمک به دشمنان اسلام از جمله اسرائیل و آمریکا است.
*وضعیت وهابیت معاصر را چگونه میبینید؟
وهابیت امروز با برخورداری از امکانات و تجهیزات مختلف و متعدد به جان امت اسلامی افتاده؛ چشم خود را بسته است و به هر جنایتی دست میزند
-ببینید وهابیت معاصر را میتوان با یک سری رویکردهای روشی و ارزشی جدید، همان وهابیت سنتی دانست. البته به لحاظ مقابله با مسلمین مسلمین از سلاح های کشنده و برای تبلیغ و تهدید و ارعابِ دیگران از فضای مجازی بهره میبرند، اما در حوزه ارزشی گرفتار سقوط غیرقابل جبران شدهاند، صدور فتواهای بدعتآمیز و غیر مستند به شرع مقدس اسلام و مخالف با سیره مسلمین که از سویی هر انسان مسلمان و آزادهای را میآزارد و از سوی دیگر موجب خنده و حمله دشمنان به اسلام و مسلمین میشود، یکی از معضلات ارزشی وهابیت معاصر است، اما آنچه در این میان مهم است خطری است که از ناحیه این فرقه ضاله و سرسپرده استعمار و استکبار متوجه جوامع اسلامی شده است، به هر حال وهابیت امروز با برخورداری از امکانات و تجهیزات مختلف و متعدد به جان امت اسلامی افتاده؛ چشم را بسته و به هر جنایتی دست میزند و البته تمام مسلمین باید بیدار باشند و توطئه مثلث استعمار، استکبار و وهابیت را که امروزه در گروههای مختلف و با مرکزیت حکومت آل سعود مدیریت میشود، نقش بر آب کنند.
*با شهادت شیخ نمر رهبر شیعیان عربستان توسط وهابیهای آلسعود، روند انسجام و وحدت میان مسلمانان شتاب بیشتری میگیرد؟
-در این مورد به چند نکته اشاره میکنم، اول آنکه، خون مظلوم هیچگاه از جوشش باز نخواهد ماند و تا زمانی که در جوشش است، خروشی علیه دستگاه ظالم است و خطری است که پایههای حکومت ظالم را تهدید میکند، چرا که خون مظلوم حقی است برای او و دستگاه ظلم تا زمانی که گرفتار این حق است در تب و تاب اضمحلال است، اگر چه زمانی هم بر آن بگذرد و غرق در اقتدار نظامی باشد، اما خون مظلوم خروش علیه ظالم و ویرانگر دستگاه ظلم اوست، به دلیل اینکه اولاً خداوند پشتیبان مظلوم است و منکوبکننده ظالمین و وقتی خداوند مدافع مظلوم باشد، قهراً دشمن ظالم خواهد بود، «انّ الظّالمین لهم عذاب الیم» و این امر به تنهایی در بیچاره شدن ظالم و دستگاه او کافی است.
ثانیاً دفاع از مظلوم امری انسانی است و هر انسان پاک طینتی از مظلوم دفاع میکند و به همین جهت است که برخی برای رسیدن به مقاصد خویش مظلومنمایی را ترجیح میدهند، بنابراین اگر خونی به ناحق ریخته شود و حقی ناحق شود، خون دیگر انسانها در دفاع از آن خون ریخته شده به جوش میآید و در مسیر نابودی ظلم و ظالم حرکت میکند و جالب اینکه چون دفاع از مظلوم امری انسانی و فرا دینی و مذهبی است ممکن است افرادی که به خونخواهی مظلوم بر میخیزند هر چند با هم اختلافات دینی و مذهبی داشته باشن،د اما با یک وحدت و انسجام جدی به مبارزه با ظلم بر میخیزند و بدیهی است چنین امری حاصل تأثیر خون مظلوم بر وجدانهای بشری است.
شهادت شیخ نمر موجب وحدت و انسجام امت اسلامی و بلکه مردم جهان در مقابله با وهابیت آلسعود شده است
وضعیت الآن وهابیت و مسلمین از همین قرار است، دستگاه دیکتاتوری آلسعود که مبتنی بر نظام فرقهای وهابیت است، امروز با تمام قوا و در راستای اهداف استعمار و استکبار و با شعار تکفیر به قلع و قمع مسلمین و شیعیان پرداخته است، غافل از آنکه روزی گرفتار خروش این خونهای ریخته شده خواهند بود.
به شهادت رساندن این عالم روحانی و رهبر شیعیان عربستان در هالهای از کینهتوزی نسبت به اسلام حقیقی و شیعیان آمر به معروف و ناهی از منکر انجام شد، اما این جنایت غیرمنطبق بر اصول منطقی و عقلانی و مخالف با حقوق بشر اسلامی و انسانی، اگر چه جهان اسلام و همه جوامع بشری را متأثر کرد، اما موجب وحدت و انسجام امت اسلامی و بلکه مردم جهان در مقابله با وهابیت آلسعود شده است، شواهد رسانهای مؤید این مطلب است و قابل اختفا نیست، الان مردم کشورهای حتی غیرمسلمان در محکومیت این جنایت متحد شدهاند، برادران اهلتسنن با برادران شیعه در محکومکردن یکی شدهاند و هر کدام به یک شهید نمر علیه دستگاه وهابیت سعودی اسرائیلی تبدیل شدهاند و این از نتایج گرانمایه خون این شهید است.
از اثرات دیگر شهادت شهید نمر تشدید بیداری اسلامی است که به وضوح شاهد آن هستیم، الان خیلی از جوامع اسلامی بر لزوم قیام علیه دستگاه ظالم آلسعود متنبه شدهاند و دریافتهاند که تکفیریگری که حربه وهابیت آلسعود است، اساس اسلام را نشانه رفته است و از این روی باید علیه اینگونه اقدامات قیام کرد، به هر حال اکنون تمام محکومکنندگان جنایت آلسعود هر یک شهید نمری در مقابل با ظلم و بیعدالتی و هر یک طوفانی بر پیکره آلسعود وهابی شدهاند.