کد خبر: ۳۵۸۷۹۶
زمان انتشار: ۱۱:۱۷     ۲۰ دی ۱۳۹۴
۳۳ سال پیش در چنین روزی
میرحسین موسوی نخست وزیر: فرانسه سرمایه گذاری های عظیمی در باره عراق کرده و از این رو شکست صدام شکست سیاست های فرانسه در منطقه است و طبیعی است منتظر باشیم فرانسه با تمام قدرت در کنار آمریکا در خلیج فارس دست و پا بزند .

رخدادهای 20 دی 1361

چکیده

  • آیت الله خامنه ای : سلطه های جهانی می خواهند به کشورهای عقب مانده تلقین کنند که نمی توان با ابرقدرت ها مبارزه کرد.

 

  • میرحسین موسوی در مورد اظهارات اخیر هاشمی در مورد رابطه با آمریکا گفت: ارتباط ما با آمریکا همان ارتباط گرگ و بره ای است که امام امت ترسیم نمودند.

 

  • بر اساس گزارش قرارگاه حمزه سید الشهدا در ادامه پاکسازی روستاهای کردستان رزمندگان اسلام موفق شدند 11 روستا در محور سقز – مریوان را از لوث وجود اشرار مسلح پاکسازی کنند.

 

  • هاشمی رفسنجانی در دیدار وزیر فرهنگ و آموزش عالی: وقتی به مسئله تحصیل در دانشگاه ها بر می خوریم امام از شما این را می خواهند که محیط دانشگاه ها محیط تحصیل باشد نه محیط آلودگی .

 

  • علی اکبر ولایتی وزیر امورخارجه با اشاره به شرایط ایران برای پایان جنگ تحمیلی گفت : این که می کویند عراق حاضر است غرامت ما را بپردازد تنها در مطبوعات عنوان شده است .

 

  • در ادامه روابط تنگاتنگ رژیم بعث عراق با گروهک منافقین دیروز این روابط با دیدار چهار ساعته طارق عزیز و مسعود رجوی وارد مرحله تازه ای شد .

 

  • امام خمینی آیت الله صانعی عضو سابق فقهای شورای نگهبان که اخیرا استعفا داده است را به سمت دادستان کل کشور و عضو شورای عالی قضایی منصوب کردند .

هیچ انقلابی به اندازه انقلاب اسلامی مورد هجوم ابرقدرت ها نبوده است

به مناسبت 19 دی سالروز قیام مردم قم علیه رژیم شاه معدوم اعضای واحد بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قم پیش از ظهر دیروز با آیت الله خامنه ای رئیس جمهور دیدار و گفت و گو کردند. رئیس جمهور در این دیدار اظهار داشتند : بیداری ملت توانست انقلاب اسلامی را به ثمر برساند و بزرگترین پدیده قرن های اخیر را به مردم دنیا نشان دهد .این حرکت عمومی چنین برکتی داشت و شروع آن از قم بود آن مردمی که خون می دادند و به این کار هم افتخار می کردند نمی توان تصور کرد که در طول سالیان گذشته رشد تکامل و آگاهی تدریجی لازم را نداشته اند .

رئیس جمهور در پایان ضمن اشاره به کمک های همه جانبه استکبار جهانی به رژیم بعثی عراق جهت مقابله با انقلاب اسلامی ایران گفتند : سلطه های جهانی می خواهند به کشورهای عقب مانده تلقین کنند که نمی توان با ابرقدرت ها مبارزه کرد ولی ما خوشبختانه حقیقتی را درک کرده ایم که امیدواریم کشورهای دیگر هم آن را کشف کنند و آن این است که ملت ها اگر به راه خود و هدف خود ایمان داشته باشند و دلشان با توکل به خدا محکم و استوار باشد با کمبودهای مادی و تسلیحاتی نیز می توانند بر دشمن خود پیروز بشوند . (1)

فرانسه در کنار آمریکا در خلیج فارس دست و پا می زند

میرحسین موسوی نخست وزیر در مورد حضور نظامی فرانسه در منطقه و سفر وزرای امورخارجه و دفاع این کشور به منطقه با اشاره به منافع آمریکا در منطقه و تلاش برای حفظ این منافع به سود خود و دیگر قدرت ها گفت : منافع غرب در سراسر جهان یکپارچه است و در موقع حساس کشورهای بلوک غرب به کمک یکدیگر می آیند. وی ادامه داد : ما حضور فرانسه ، انگلیس و سایر کشورهای بلوک غرب را در جهت کمک به آمریکا می دانیم .

موسوی گفت : فرانسه سرمایه گذاری های عظیمی در باره عراق کرده و از این رو شکست صدام سیاست های فرانسه در منطقه است و به معنای نابودی حضور نظامی فرانسه در منطقه محسوب می شود و طبیعی است منتظر باشیم فرانسه با تمام قدرت در کنار آمریکا در خلیج فارس  دست و پا بزند .

ارتباط ایران با آمریکا ارتباط بره با گرگ است

میرحسین موسوی در مورد تبلیغات گسترده خارجی پیرامون سخنان هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه این هفته مبنی بر روابط ایران و آمریکا ضمن رد هر گونه روابط میان ایران و آمریکا گفت : آقای رفسنجانی از چهره های آمریکا ستیز انقلاب اسلامی است و بدین ویژگی مشهورند ، ارتباط ما با آمریکا همان ارتباط گرگ و بره ای است که امام امت ترسیم نمودند ، رئیس مجلس گفته است اگر آمریکا چنین باشد که می بینیم آن شرایط غیر ممکن است و سلطه گری آمریکا هیچ گاه به وی اجازه نخواهد داد که با هیچ کشور مستضعفی از راه دوستی وارد شود و رابطه سالمی را برقرار کند. (2)

نیروهای انقلاب در 12 روستای محور سقز – بانه مستقر شدند

بر اساس گزارش قرارگاه حمزه سید الشهدا در ادامه پاکسازی روستاهای کردستان رزمندگان اسلام طی 24 ساعت گذشته موفق شدند 11 روستا در محور سقز – مریوان را از لوث وجود اشرار مسلح پاکسازی کنند و نیروهای انقلاب در 12 رروستای این محور مستقر شدند . (3)

محیط دانشگاه ها باید محیط تحصیل باشد نه آلودگی

هاشمی رفسنجانی در دیدار محمد علی نجفی وزیر فرهنگ و آموزش عالی گفت : وقتی به مسئله تحصیل در دانشگاه ها بر می خوریم امام از شما این را می خواهند که محیط دانشگاه ها محیط تحصیل باشد نه محیط آلودگی و شما باید با هر آن چه که مزاحم تحصیل می شود مقابله کنید و جلوی آن را بگیرید .

رئیس مجلس سپس با تاکید بر لزوم عفو و گذشت در مورد افراد گفت : کسی هم مایل نیست که محیط دانشگاه به خاطر سهل انگاری ها دوباره میدان تاخت و تاز مفسدین شود و بخواهند  افکار غیر اسلامی و ضد انقلابی و ضد مردمی خودشان را دوباره در دانشگاه ها رواج دهند.(4)

ولایتی : از نظر ما شوروی نیز مانند آمریکا است

علی اکبر ولایتی وزیر خارجه گفت : از دیدگاه ما شوروی مانند آمریکا است و هر جا که بتواند سلطه خویش را اعمال می کند . وی گفت : ما در رابطه با مشکل افغانستان بیش از 5/1 میلیون نفر از مسلمانان افغانی را پناه داده ایم و آن ها همچون شهروندان ایرانی زندگی می کنند از این بابت طی سه سالی که از اشغال افغانستان می گذرد هیچ گونه پول یا کمکی از سازمان های بین المللی دریافت نکرده ایم و به خاطر این مسئله با شوروی رو در رو بوده ایم .

ولایتی همچنین با اشاره به شرایط ایران برای پایان جنگ تحمیلی گفت : این که می کویند عراق حاضر است غرامت ما را بپردازد تنها در مطبوعات عنوان شده و در این مورد به هیچ وجه پیشنهاد رسمی از جانب عراق ارائه نشده است و این یک جنگ تبلیغاتی علیه ما است تا تصویری مبنی بر صلح طلبی عراق و جنگ طلبی ما ترسیم کنند . (5)

ملاقات چهار ساعته معاون صدام با مسعود رجوی در پاریس

به گزارش خبرگزاری فرانسه از پاریس طارق عزیز معاون اول نخست وزیر عراق و مسعور رجوی رئیس گروهک نفاق دیروز به مدت چهار ساعت در اقامتگاه رجوی در پاریس پیرامون جنگ بین دو کشور ایران و عراق به گفت و گو نشستند .

در اعلامیه مشترکی که در پایان این مذاکرات انتشار یافته آمده است که طارق عزیز تمایل صمیمانه عراق را به امضای قرارداد صلح با درنظر گرفتن استقلال ، تمامیت ارضی دو کشور ، احترام به آزادی عقیده ملت های ایران و عراق و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر به مسعود رجوی ابراز داشته است !

طارق عزیز مسعود رجوی را به عراق دعوت کرده و رئیس منافقین وعده داده است که دعوت عراق را مورد بررسی قرار دهد . طارق عزیز همچنین گفت : خوشوقت خواهم شد که دوست عزیزم مسعود رجوی را در مقام نخست وزیری یا ریاست جمهوری ایران ببینم با این حال ما نمی خواهیم در امور داخلی ایران مداخله کنیم ! گفتنی است طارق عزیز و مسعود رجوی تاکید کردند که عراق هیچ گونه کمک مادی به مجاهدین خلق نمی کند.(6)

آیت الله صانعی دادستان کل کشور شد

صبح دیروز آیت الله موسوی اردبیلی رئیس دیوان عالی کشور به همراه کلیه قضات شورای عالی قضایی و شعب دیوانعالی کشور به حضور امام خمینی رهبر انقلاب رسید . در این ملاقات رئیس دیوان عالی کشور ضمن ارائه گزارشی از عملکرد شورای عالی قضایی ، کلیه قضات از جمله قضاتی که پس از از تجدید سازمان دیوان عالی کشور به همکاری دعوت شده اند را به حضور رهبر انقلاب معرفی کرد.

امام خمینی در ادامه آیت الله صانعی عضو سابق فقهای شورای نگهبان که اخیرا استعفا داده است را به سمت دادستان کل کشور و عضو شورای عالی قضایی منصوب کردند . پیش از این آیت الله ربانی املشی دادستان کل کشور بود . (7)

پی نوشت:

1-کیهان ، 20 دی 1361 ، صفحه 2

2-کیهان ، 20 دی 1361 ، صفحه 14

3-اطلاعات ، 20 دی 1361 ، صفحه 2

4- جمهوری اسلامی ، 20 دی 1361 ، صفحه 12

5-اطلاعات ، 20 دی 1361 ، صفحه 3

6- اطلاعات ، 20 دی 1361 ، صفحه 16 ، سازمان مجاهدین خلق یکی از گروه‌های تروریستی است که بیشترین فعالیت‌های تبلیغاتی و نظامی علیه نظام جمهوری اسلامی را سازماندهی کرده است. این سازمان با علنی ساختن فاز نظامی و آغاز جنگ مسلحانه از 30 خرداد 1361 به همکاری با غرب و سپس صدام در جنگ تحمیلی علیه ایران پرداخت. آنها پس از جنگ تحمیلی نیز به فعالیت‌های ضدایرانی خود ادامه داده و علاوه بر اقدامات تروریستی علیه مسئولین و مردم ایران، پی‌گیری سیاست‌های ایذایی علیه منافع ملی ایران از طریق لابی‌های امنیتی و پارلمانی در اروپا و آمریکا و برپایی نشست‌ها و تظاهرات‌های متعدد، جاسوسی و ارائه اطلاعات از برنامه هسته‌ای ایران، تشدید فشارها علیه ایران در پرونده آمیا، حقوق بشر و مسئله هسته‌ای و اختلاف‌افکنی در روابط ایران و همسایگان را نیز در کارنامه فعالیت‌های خود گنجانده‌اند. از سوی دیگر این سازمان با استقرار در پایگاه‌های نظامی خود در عراق، به عنوان متحد استراتژیک و ارتش خصوصی صدام، در سرکوب قیام شیعیان و کردهای عراق در سال 1991 نیز نقش داشته است. مجموع این فعالیت‌ها سبب شده است که این سازمان در لیست گروه‌های تروریستی آمریکا، اتحادیه اروپا، کانادا و کشورهای دیگر قرار گیرد.

مجاهدین خلق یکی از گروه‌های سیاسی- نظامی است که در اواسط دهه چهل شمسی با هدف مبارزه مسلحانه علیه رژیم پهلوی به وجود آمد. این سازمان از درون نهضت آزادی منشعب شد و رویکرد التقاطی مارکسیستی و اسلامی داشت ، و از این رو از سوی حکومت پهلوی به مارکسیست‌های اسلامی معروف شد. فضای سرکوب و اختناق حاکم بر کشور پس از کودتای 28 مرداد 1332 و واکنش‌های خشونت‌آمیز رژیم پهلوی در قبال فعالیت‌های مسالمت‌آمیز مخالفان سیاسی- به ویژه سرکوب قیام 15 خرداد 1342- سبب شد مشی مبارزه مسلحانه در میان گروه‌های مختلف سیاسی با ایدئولوژی‌های گوناگون تقویت شود. بر این اساس از میان نیروهای مذهبی، هیأت‌های مؤتلفه و حزب ملل اسلامی و از میان نیروهای غیرمذهبی، چریک‌های فدایی خلق و چند گروه دیگر چپ‌گرا به مبارزه مسلحانه علیه رژیم پهلوی پرداختند.

پس از مارکسیست شدن بسیاری از اعضای باقیمانده و تصفیه نیروهای مذهبی، مرکزیت سازمان مجاهدین خلق در بیانیه‌ای در سال 1354 با اعلام ناامیدی خود از ترکیب مارکسیسم و اسلام، «اعلامیه تغییر ایدئولوژی» سازمان را منتشر کردند و مارکسیسم را تنها فلسفه واقعی انقلاب دانستند. بنابراین عملاً گرایش‌های تروریستی سازمان تحت‌تأثیر اندیشه‌های مارکسیستی تقویت شد. این تغییر مواضع، شکاف عمیقی را میان نیروهای سازمان ایجاد کرد و به گسترش تصفیه درونی و ترور برخی اعضای مذهبی سازمان انجامید. بر این اساس، ریشه‌های تروریستی فعالیت‌های منافقین با ترورها و تصفیه‌های درون‌سازمانی تشدید شد. افرادی که در این سال‌ها در تشکیلات به قتل رسیدند، عمدتاً در معرض دو اتهام قرار داشتند: نخستین دلیل ترور آنان به مسائل پلیسی و امنیتی و ترس سازمان از نفوذ دوباره ساواک و احتمال خیانت اعضاء برمی‌گشت؛ چنانکه ترورهای جواد سعیدی، مرتضی هودشتیان، علی‌میرزاجعفر علاف از این نمونه بود. دومین دلیل ترورها به اختلافات عقیدتی درون اعضاء سازمان پس از تغییر ایدئولوژی مرتبط بود؛ چنانکه ترور شریف واقفی و صمدیه لباف از این قبیل بودند. به هر حال با گذار سازمان از ترورهای این دوره و شکاف ایدئولوژیک درون سازمانی، عملاً بسیاری از اعضای سازمان که در زندان بودند منشعب شدند و جریانات مذهبی نیز حمایت خود را از سازمان قطع کردند. این شرایط، زمینه ورود سازمان به دوره سوم فعالیت، یعنی رکود و سازماندهی مجدد آن در زندان در خلال سال‌های 1354 تا 1357 را به وجود آورد.

در این دوره، بسیاری از اعضای سازمان مجاهدین خلق در زندان بودند و به تدریج مسعود رجوی به عنوان باقیمانده هسته مرکزی سازمان، از خط‌مشی ایدئولوژی قبلی سازمان دفاع کرد و جریان اصلی مجاهدین خلق را در درون زندان سازماندهی کرد. با آزادی زندانیان سیاسی در سال 1357، اعضای سازمان در بحبوحه انقلاب با حمله به اسلحه‌خانه‌ها و پادگان‌ها توانستند مقدار زیادی سلاح را به دست آورند. در همین زمان، فعالیت نیروها و هواداران سازمان در خارج از کشور نیز شدت گرفت و سازماندهی مجدد نیروها در داخل و خارج از کشور تقویت شد.

مواضع و عملکرد تروریستی سازمان در قبال انقلاب اسلامی

پس از پیروزی انقلاب اسلامی سازمان خود را قطب و محور انقلاب می‌دانست و اعتقاد داشت نیروهای انقلابی حاکم، قادر به تحقق جامعه بی‌طبقه توحیدی و رهبری مبارزه ضدامپریالیستی نیستند و بنابراین مردم تنها باید از سازمان مجاهدین خلق پیروی کنند. بر این اساس، با وقوع هر یک از حوادث و بحران‌های پی‌درپی در انقلاب، سازمان مجاهدین خلق به‌رغم اعلام وفاداری لفظی به رهبر انقلاب، با تأکید مستمر و گسترده بر صلاحیت و پیشتازی انحصاری خود و زیر سئوال بردن جریان‌های دیگر، واکنش‌های متفاوتی با جریان اصیل انقلاب از خود بروز داد و برای به دست گرفتن قدرت در کشور، به نفوذ در اقشار مختلف مردم و جذب نیرو در نهادهای انقلابی پرداخت.

 سازمان این کار را از طریق فرستادن نیروهای جدید به اردوهای سازندگی در روستاها و آموزش‌های ایدئولوژیک در این اردوها و شناسایی و رده‌بندی نیروها و سپس نفوذ عناصر مورد اعتماد خود به نهادهای انقلابی انجام داد. از سوی دیگر سازمان اقدام به ایجاد یک شبکه زیرزمینی مسلح، ظاهراً برای تأمین حفاظت خود، کرد و آموزش‌ جنگهای چریکی را در خانه‌های امن خود در دستور کار قرار داد.

در این شرایط، نخستین مواضع سازمان در تقابل با مواضع نظام، حمایت آنان از شورش‌گری جدایی‌خواهانه در کردستان، ترکمن‌صحرا و گنبد، طرح انحلال ارتش تشنج‌آفرینی در انتخابات مجلس خبرگان و عدم شرکت در رفراندوم قانون اساسی بود.

 با وجود این، به‌رغم اینکه آنان قانون اساسی نظام را نپذیرفته بودند اما در نخستین انتخابات ریاست جمهوری، رجوی از سوی سازمان، خود را به عنوان نامزد احراز منصب ریاست جمهوری معرفی کرد. اعلام کاندیداتوری رجوی با مخالفت افراد و گروه‌های مختلف مواجه شد و در نهایت امام با حکمی صریح نامزدی کسانی را که رفراندوم قانون اساسی را تحریم و در آن شرکت نکرده بودند ممنوع اعلام کردند. با وجود این، به‌رغم ادامه کارشکنی‌های سازمان در مقابل نظام نوپای اسلامی به آنان اجازه حضور در انتخابات نخستین دوره مجلس شورای اسلامی داده شد، اما هیچ‌یک از ده‌ها کاندیدای نمایندگی آنان از جمله رجوی به مجلس راه نیافتند. بنابراین، عدم موفقیت سازمان در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس و عدم اقبال مردمی به آنان، زمینه دیگری برای مظلوم‌نمایی و اغتشاشات طولانی‌مدت سازماندهی شده خیابانی و فعالیت‌های تروریستی سازمان را به وجود آورد.

از سوی دیگر با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، اگر چه سازمان مجاهدین خلق در اعلامیه‌های خود ضمن محکوم کردن تجاوز عراق، حضور نیروهای خود در جبهه‌ها را به تجویز مقامات کشور منوط کرد. در این راستا، سازمان خواهان واگذاری مسئولیت یک خط جنگ به صورت مستقل به سازمان بود تا از این طریق با به دست آوردن سلاح و مهمات و تدارکات جداگانه، زمینه انتقال آنان به سازمان مهیا شود.

 از سوی دیگر سازمان در تحلیل درون‌سازمانی خود، جنگ ایران و عراق را جنگ ارتجاعی و ناعادلانه‌ای می‌دانست که در صورت ادامه جنگ، عراق برنده آن خواهد بود. بر این اساس، نیروهای سازمان در برخی جبهه‌های جنگ نیز تنها به تک‌روی و حرکات نمایشی و تبلیغی دست زدند و در مواردی نیز به جمع‌آوری اطلاعات و شایعه‌پراکنی در میان جنگ‌زدگان یا عکاسی از نقاط مهم پرداختند که در نتیجه، پس از گذشت کمتر از یک ماه از جنگ، دادستان انقلاب اسلامی آبادان 41 نفر از اعضای مجاهدین را به اتهام جاسوسی بازداشت کرد. با وجود این، سازمان که پس از شکست در انتخابات مجلس به دلیل موضع مشترک با بنی‌صدر در تقابل با نیروهای مذهبی به بنی‌صدر نزدیک شده بود، همچنان خود را آماده حضور در جبهه‌ها معرفی کرد و اجازه حضور یا عدم حضور خود را در جنگ در صلاحیت بنی‌صدر و نه دادستانی انقلاب دانست.

بعد از غائله 14 اسفند 1359 مجاهدین خلق به مهم‌ترین متحد و پشتیبان بنی‌صدر تبدیل شد. این موضع سازمان با مخالفت با بی‌کفایتی سیاسی و عزل بنی‌صدر از ریاست‌جمهوری، زمینه ورود آنان به فاز مقابله مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی را به وجود آورد. بنابراین منافقین که مدتی قبل با فرمان خلع‌سلاح سازمان از سوی امام مخالفت کرده بودند، حرکت شبه‌نظامی خود را در قالب راهپیمایی میلیشیا به بهانه حمایت از بنی‌صدر گسترش دادند ، تا اینکه در 30 خرداد 1360 رسماً به قصد کودتا و سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران وارد عمل شدند. زمینه‌های دیگر ورود سازمان به فاز خشونت‌آمیز و تروریستی علیه نظام تحت‌تأثیر دو عامل جاه‌طلبی و خودخواهی‌های رهبری سازمان برای حفظ خود و ضرورت‌های سازمانی نیز به وجود آمد، زیرا که تشدید اختلافات درون‌سازمانی و گرایش‌های گریز از مرکز در سازمان سبب نوعی تشدید تمرکز در سازمان و تشدید وجهه ایدئولوژیک آن شد و با رشد رادیکالیسم در سازمان، جنگ مسلحانه و فاز نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار خود قرار داد. در این شرایط، تصور سازمان این بود که مبارزه مسلحانه با همراهی مردم با آنان به سقوط حکومت منجر خواهد شد اما این مسئله محقق نشد و اولین اقدامات تروریستی آنان در تهران، حداقل 30 کشته و 200 مجروح بر جای گذاشت. بر این اساس، با عدم اقبال مردمی در همراهی با این اقدامات مسلحانه، سازمان برنامه خود برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران را در سه مرحله تدوین و عملیاتی کرد:

مرحله اول از 30 خرداد 1360 تا تابستان 1361 شامل بی‌آینده کردن نظام، بر هم زدن نظم و امنیت و ثبات نظام سیاسی و تثبیت نظامی سازمان و معرفی خود به عنوان آلترناتیو نظام جمهوری اسلامی ایران بود. بنابراین، در این مرحله سازمان با فرار رجوی و بنی‌صدر از ایران به پاریس و شکست فاز اول شورشگری اجتماعی، ورود به فاز نظامی و عملیات‌های متعدد تروریستی را در دستور کار خود قرار داد و تلاش کرد تا همزمان با تداوم فعالیت‌های تروریستی در داخل کشور، ترور مسئولان عالی‌رتبه و مقامات و ائمه جمعه با نفوذ نظام را به منظور بی‌آینده کردن نظام پیگیری نماید. بنابراین، عملیات تروریستی 6 و 7 تیر، و 8 شهریور 1360، شهادت محمد کچویی، شهدای محراب (آیت‌الله مدنی، دستغیب، صدوقی و اشرفی اصفهانی)، شهید هاشمی‌نژاد، آیت‌الله علی قدوسی و... انجام شد.

اقدامات تروریستی منافقین در این دوره تنها محدود به موارد فوق نبوده و با استناد به کتاب «جمع‌بندی یک ساله مقاومت مسلحانه»، مسعود رجوی در گزارش خود مدعی است که در مرحله اول از سال 1360 تا 1361، سازمان تعداد دوازده هزار نفر از نیروهای جمهوری اسلامی را به شهادت رسانده‌ است. همچنین بیلان عملیات تخریب و انفجار منافقین در ایران با استناد به مصاحبه رجوی با رادیو «صدای مجاهد»، میانگین هر هفته 20 عملیات تخریب و انفجار تأسیسات دولتی و غیردولتی بوده است.

از سوی دیگر سازمان برای معرفی خود به عنوان آلترناتیو نظام جمهوری اسلامی ایران ، با جمع کردن بعضی از جریانات ضدانقلاب خارج از کشور به گسترش فعالیت‌های سیاسی تبلیغاتی علیه نظام نیز دست زد و به تأسیس شورای ملی مقاومت در فرانسه مبادرت ورزید. در این شورا به همراه سازمان، حزب دمکرات کردستان، جبهه دمکراتیک ملی ایران، شورای متحد چپ، سازمان استادان متعهد دانشگاه‌های ایران، کانون توحیدی اصناف، سازمان اتحاد برای آزادی کار و سازمان اقامه و بعدها نیز حزب کار ایران و جنبش زحمتکشان گیلان و مازندران و اتحادیه کمونیست‌های ایران (سربداران) حضور داشتند اما با توجه به تعداد اعضای محدود بسیاری از این سازمان‌ها، سازمان مجاهدین خلق نقش پدرخوانده این شورا را داشت. بر اساس میثاق شورای ملی مقاومت، بنی‌صدر به عنوان رئیس‌جمهور نظام جمهوری دمکراتیک اسلامی و رجوی به عنوان نخست‌وزیر انتخاب شدند. با وجود این، تنها دو سال بعد، بنی‌صدر به سبب قدرت‌طلبی و مخالفت با سلطه کامل رجوی بر شورا، به بهانه عدم موافقت با انتقال شورا به عراق، جدایی خود را از شورای ملی مقاومت به صورت علنی اعلام کرد و در سال 1364 نیز با آغاز برخی گفتگوها میان حزب دمکرات کردستان و مقامات امنیتی ایران، رجوی این حزب را از شورای مقاومت اخراج کرد.

مرحله دوم اقدامات تروریستی سازمان از تابستان 1361 تا پایان سال 1362 بود. در این مرحله، سازمان با این تصور که مرحله اول برنامه سرنگونی نظام جمهوری اسلامی یعنی هدف قرار دادن رأس هرم قدرت در ایران با موفقیت سپری شده است، ضربه به بدنه نظام جمهوری اسلامی یا به تعبیر سازمان، «سرانگشتان رژیم» شامل پاسداران، بسیجیان و همچنین افراد انقلابی طرفدار نظام از عامه مردم را در دستور کار خود قرار داد. در چارچوب این استراتژی با توجه به اینکه بدنه نظام جمهوری اسلامی ایران متکی به آحاد مردم شکل گرفته بود، بنابراین هر یک از افرادی که نشانه‌ای آشکار از حمایت جمهوری اسلامی را داشت به عنوان پاسدار و سرانگشت رژیم مورد هدف قرار می‌گرفت

با توجه به تعریف چنین نشانه‌هایی برای ترور به اصطلاح سرانگشتان رژیم توسط سازمان ، عملاً اکثر ترورها شامل کشتار مردم عادی و غیرنظامی شد ، چنانکه بر اساس گزارش‌های سازمان از میان 2800 نفری که از 30 خرداد 1361 تا 30 خرداد 1362 به شهادت رسیدند تنها 40 نفر عضو سپاه پاسداران بودند و مابقی را شهروندان عادی غیرنظامی تشکیل می‌دادند.

با وجود این، با انجام سه طرح کنترل گلوگاه‌ها و معابر ورودی و خروجی، کنترل شهرهای بزرگ و طرح مالک و مستأجر که برای شناسایی تیم‌های ترور منافقین در کشور صورت گرفت، سازمان که نتوانسته بود عنصر اجتماعی و حمایت توده‌ای را برای مقابله با نظام به دست آورد به انتقام‌گیری از مردم پرداخت. بر اساس آمار ادعایی سازمان از سال 1362 تا 1363 تعداد پنج هزار نفر از نیروهای جمهوری اسلامی در سطح شهرها و کردستان و منطقه نوار مرزی ایران و عراق توسط تیم‌های ترور و گروه‌های عملیاتی نظامی ترور شدند و بر اساس بیلان عملیات تخریب سازمان، 900 عملیات تخریب نیز اجرا شد.

 در این وضعیت با اجرای سه طرح مذکور توسط نظام و دستگیری تیم‌های ترور، انصراف افراد تیم‌ها به دلیل عدم اعتقاد به صحت خطوط و... تقریباً تمام افراد ترور دستگیر شده و یا فراری بودند و عملاً‌ در اواخر سال 62 بدنه نظامی سازمان در داخل کشور از بین رفته و نیرویی برای ورود به عملیات وجود نداشت. با وجود این، علی زرکش معاون رجوی ورود به مرحله سوم اقدامات تروریستی را از سال 1363 به عنوان دستور کار سازمان اعلام کرد.

در واقع سازمان با اعلام شروع مرحله سوم اقدامات تروریستی یعنی «سرنگونی رژیم» از سال 1363 به بعد، سه هدف تداوم فعالیت‌های مسلحانه علیه نظام، قیام توده‌ای در شهرها به ویژه تهران و تمرکز بر آزادسازی منطقه‌ای مرزی از ایران (به ویژه کردستان) و در نتیجه تشکیل ارتش خلق برای تصرف تهران را پیگیری می‌کرد. بدین منظور سازمان در سال 1363، باقیمانده نیروهای خود را از ایران خارج کرد و به کردستان عراق انتقال داد. سازمان به دلیل دستگیری تعداد زیادی از افراد هوادار آن در سال‌های 1363 و 1364 در داخل ایران، عملاً با استقرار در پایگاه‌هایی در کردستان عراق، از جمله پایگاه‌های «موسک»، «جلیلی»، «تدین» و «سلیمانیه»، جذب نیرو و آموزش نظامی آنان را در این منطقه پی‌گیری می‌کرد. همچنین سازمان با استقرار رادیو مجاهد و دستگاه‌های شنود در ارتفاعات سلیمانیه، ارتباطات بی‌سیمی نیروهای نظامی ایران را شنود می‌کرد.

بر این اساس، عملاً با استقرار سازمان در کردستان در سال 64 و سپس انتقال مرکز فرماندهی مجاهدین در سال‌ 1365 به عراق، سازمان رسماً به بخشی از ارتش متجاوز صدام تبدیل شد.

 در این زمینه سازمان از همان نخستین سال سکونت در فرانسه کوشیده بود تا در فضای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، نشان ‌دهد که می‌خواهد با عراق همراهی کند؛ چنانکه رجوی در مصاحبه‌اش در آذر 1360 با مجله الوطن تأکید کرده بود که «مشکل شط‌العرب ظاهر قضیه است. مشکل اصلی تهدیدهای (امام) خمینی برای صدور انقلاب به خارج است که باعث بروز جنگ شده است. به نظر ما شط‌العرب متعلق به عراق است.»

 این مواضع رهبری سازمان، زمینه ملاقات رجوی و طارق‌عزیز در سال 1361 در پاریس را به وجود آورده بود. در این شرایط، سازمان پس از فتح خرمشهر، هماهنگ با مواضع صدام اعلام کرد که با ادامه جنگ مخالف است و از این رو بیانیه صلحی را با معاون رئیس‌جمهور عراق در پاریس امضا کرد. با وجود این، نقطه عطف همکاری مشترک آنان با صدام در جنگ تحمیلی با اخراج مسعود رجوی از فرانسه در سال 1365 و استقرار مرکز فرماندهی مجاهدین خلق در عراق محقق شد.

با استقرار سازمان در عراق، همکاری مشترک منافقین و صدام در خلال جنگ تحمیلی در سال‌های 1365 تا 1367 مبتنی بر اهداف و انگیزه‌های مشترک پیگیری شد.

از یک سو دولت عراق علاقه‌مند بود که با جلب حمایت این سازمان، از شبکه فعالان و حامیان سازمان در داخل ایران برای اجرای عملیات خرابکارانه، انجام ترور شخصیت‌ها و کسب اطلاعات و اخبار از اوضاع نظامی و اقتصادی کشور و تضعیف اراده مردم برای مشارکت در جبهه‌های جنگ استفاده کند و از سوی دیگر از نظر سازمان نیز عراق از نظر جغرافیایی بهترین و آسان‌ترین مسیر برای نفوذ به داخل ایران بود و سازمان می‌توانست با بهره‌گیری از کمک‌های مالی و تسلیحاتی دولت عراق، اقدامات خود را علیه ایران افزایش دهد. بر این اساس، نیروهای مجاهدین خلق با همکاری دولت عراق و با پشتیبانی و آموزش ارتش عراق، با ایجاد ارتش آزادیبخش ملی ایران در سال 1366 عملاً پایان استراتژی مبارزه مسلحانه شهری که از 30 خرداد 1360 به مدت 6 سال به عنوان خط‌مشی سازمان بود را اعلام کردند. بنابراین، شیوه عملیات تروریستی سازمان از شکل شهری و ترورهای انتحاری و جنگ‌های پارتیزانی در کردستان و جنگ شهری در شهرهای ایران به شکل جنگ‌های گردانی و حمله به پایگاه‌های مرزی ایران تغییر پیدا کرد.

در این راستا پایگاه‌های نظامی‌ای نیز به طور رسمی در نزدیکی مرزهای ایران ، در اختیار آنها قرار گرفت   که مهمترین آنان عبارت بودند از:

1. پایگاه اشرف (مقر اصلی سازمان): در حدود 100 کیلومتری مرز غربی ایران و 100 کیلومتری شمال بغداد در استان دیاله و 40 کیلومتری شهر خالص، این قرارگاه از سال 1365 توسط گارد ریاست جمهوری صدام به منافقین واگذار شده بود.

2. پایگاه انزلی: در حدود 120 تا 130 کیلومتری شمال شرقی بغداد و در حدود 40 تا 60 کیلومتری مرز عراق و ایران.

3. پایگاه بنیاد علوی: در نزدیکی شهر منصوریه در حدود 60 مایلی شمال شرقی بغداد و 60 کیلومتری شمال قرارگاه اشرف.

4. پایگاه حبیب: در بصره در جنوب عراق و محل استقرار بخشی از نیروهای ارتش صدام در جنوب عراق بود.

5. پایگاه همایون: در العماره در جنوب شرقی عراق، متعلق به سپاه چهارم ارتش صدام که به طور کامل به سازمان واگذار شده بود.

6. پایگاه فائزه: درشهر کوت، محل استقرار نیروهای ارتش صدام بود.

7. پایگاه مرکزی (پارسیان، حنیف، سعید محسن): در حدود 40 کیلومتری غرب بغداد، این پایگاه اصلی‌ترین قرارگاه فرماندهی سازمان مجاهدین در عراق و اصلی‌ترین محل استقرار مسعود و مریم رجوی بود که از سال 1366 در اختیار آنان قرار گرفته بود.

8. قرارگاه بدیع: در 30 کیلومتری غرب بغداد، این قرارگاه به توصیه سازمان اطلاعات و امنیت عراق و از طرف گارد ریاست جمهوری به سازمان واگذار شده بود.

9. قرارگاه جلولا: در 20 کیلومتری شهر جلولا، متعلق به ارتش صدام بوده و بخشی از آن به سازمان واگذار شده بود.

10. قرارگاه دبس: در حاشیه شهر کرکوک قرار داشت که مدتی محل اختفا و نگهداری مهمات سنگین و توپخانه‌ای آنها بود و زمانی هم به عنوان محل نگهداری اسرا و افراد جدا شده از سازمان، از آن استفاده می‌شد.

11. قرارگاه ذاکری: این قرارگاه همان محل استقرار فرماندهی سپاه دوم ارتش صدام بود که اگر چه بعد از سقوط صدام به تصرف سازمان درآمد اما از سال 1366 در این محل پایگاه داشتند.

12. قرارگاه‌ها و پایگاه‌های شهری (بیش از 15 پایگاه): این پایگاه‌ها از شمالی‌ترین ناحیه تا جنوبی‌ترین نقطه عراق واقع شده بود.

13. قرارگاه خیابانی و ضابطی: در خروجی جاده کرکوک به سمت اربیل که از اواخر سال 1364 تا 1370 در اختیار سازمان بود.

14. قرارگاه خانقین: در حاشیه شهر خانقین و متعلق به گارد ریاست جمهوری صدام.

15. قرارگاه مرز اردن: این پایگاه از طرف مأموران امنیتی صدام برای تردد به اردن به سازمان واگذار شده بود.

بدین ترتیب با حمایت مالی و نظامی رژیم بعث عراق، واحدهای کوچک نظامی سازمان به سرعت سازمان‌دهی و تجهیز شدند. منابع سازمان مدعی‌اند در سال 1366 و 1367 بعد از تأسیس ارتش هزاران نفر تلفات به نیروهای ایران وارد ساختند. به‌رغم اینکه سازمان با ارائه آمارهای اغراق‌آمیزی مدعی است که در عملیات آفتاب، چلچراغ و فروغ جاویدان نیز هزاران نفر از رزمندگان جمهوری اسلامی را به شهادت رسانده است اما عملاً آنان با تلفات فراوانی مجبور به عقب‌نشینی شدند.

سازمان در طول سال‌های استقرار در عراق با اغراق در آمارهای عملیات نظامی و ترور تلاش داشت به بهانه گسترش این عملیات‌ها، امکانات بیشتری را به دست آورد. بر اساس مصاحبه نشریه الحیات با سرلشکر وفیق‌السامرایی یکی از فرماندهان اطلاعات نظامی رژیم بعث عراق، رجوی پس از حضور در عراق ماهیانه علاوه بر تأمین هزینه‌ها و احتیاجات سازمان بین 9 تا 10 میلیون دلار از رژیم عراق دریافت می‌کرد و پیش از جنگ کویت نیز ماهیانه 20 میلیون دینار عراقی از سازمان اطلاعات نظامی (استخبارات) می‌گرفت.

سازمان مجاهدین خلق پس از پایان جنگ تحمیلی، فعالیت‌های خود را با تمرکز بیشتر بر اقدامات سیاسی – تبلیغاتی در اروپا و آمریکا پیگیری کرد. با وجود این، مسعود رجوی از انحلال شاخه نظامی سازمان پس از پایان جنگ ایران و عراق خودداری کرد. از این رو، سازمان در عراق به ارتش خصوصی صدام تبدیل شد و در خلال جنگ دوم خلیج فارس (جنگ کویت) از نیروهای مجاهدین خلق در عملیات مروارید برای سرکوب قیام مردمی کردستان در شمال عراق استفاده شد. همچنین در سرکوب انتفاضه شیعیان جنوب عراق نیز مورد استفاده قرار گرفت و بدین ترتیب فعالیت‌های تروریستی سازمان علاوه بر مردم ایران، ملت عراق را نیز دربرگرفت. از سوی دیگر حفظ شاخه نظامی سازمان، امکان برنامه‌ریزی و اجرای اقداماتی مانند حمله و آتش زدن سفارت‌خانه‌های ایران در 13 کشور غربی در آوریل 1992 یا اقدامات تروریستی در داخل ایران و به ویژه حملات نظامی در فوریه 2000 را نیز ممکن ساخت. رک بازنگری گذشته و حال سازمان مجاهدین خلق ، موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی درباره عملکرد گروهک نفاق بسیار بیشتر از این می توان نوشت و بدان پرداخت که در این مجال به این بسنده می کنیم .

7-کیهان ، 20 دی 1361 ، صفحه 14

پژوهشگر: سید روح الله امین آبادی


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها