پایگاه 598: تحریف شخصیت، اندیشه و گفتار امام(ره) یکی از شیوه های کهنی است که همواره معاندین و مخالفین اندیشه و خط امام(ره) برای طرد و به حاشیه راندن خط امام(ره) از آن بهره میبرند. نقطه شروع این بحث به سال 1356 و انتشار مقاله توهین آمیز احمد رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات علیه حضرت امام خمینی(ره) برمیگردد. نویسنده در این مقاله با وارد کردن اتهاماتی به امام(ره) درصدد بود تا با تحریف شخصیت و اصالت امام(ره)، از ایشان اعتبارزدایی کرده تا از این طریق، بسیج عظیم اجتماعی و حرکت وسیع مردمی به رهبری امام را متوقف کند، اما همین اقدام غلط، نسنجیده و ناشیانه، شعلههای قیام 19 دی در شهر خون و قیام (قم) را برافروخت و به نقطه عطفی در تاریخ تحولات انقلاب اسلامی تبدیل شد که از آن به عنوان یکی از عوامل شتابزای انقلاب اسلامی نیز نامبرده میشود.
با این وجود، اگر در گذشته تلاش میشد تا به طور مستقیم به تحریف امام(ره) بپردازند، اکنون با شیوههایی بسیار نامحسوس، اما با همان اهداف و انگیزهها، که البته برخی خائنانه و برخی غافلانه میباشد، این کار را انجام میدهند.
تلاش برای برجسته سازی بُعد و ویژگی خاصی از شخصیت یا اندیشه و سیره امام(ره) و نادیده گرفتن سایر ابعاد شخصیتی، اندیشه ای و عملی ایشان، شیوه تحریف امام(ره) در شرایط کنونی است. کاری بس خطرناک که به تعبیر مقام معظم رهبری «سبب سیلی خوردن ملت ایران» می شود. در واقع، از آنجا که امام(ره) در فرایند شکل گیری، پیروزی، استقرار و تثبیت انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی دارای نقش تعیین کننده و اساسی بودند، به گونهای که ریل گذاری حرکت انقلاب و نظام اسلامی بر اساس اندیشه های ایشان صورت گرفته است، هرگونه تلاش برای تحریف امام(ره) و برساختن تصویری ناقص یا کاریکاتوری از ایشان، تلاش در جهت منحرف ساختن لوکوموتیو انقلاب و نظام از ریل اصلی محسوب میشود و مسلم است که تبعات این امر، بسی خطرناک و جبرانناپذیر است.
همانگونه که در مباحث مربوط به انقلابها گفته میشود، سه کار ویژه مهم و اساسی ایدئولوگ بودن، فرمانده عملیات بودن و همچنین معمار و طراح بودن برای نظام جدید برآمده از انقلاب، کارویژه های مختص یک رهبرانقلابی هستند. در مورد انقلاب اسلامی ایران نیز بایستی گفت که امام خمینی(ره) تجلی تمام نما و کامل اجرای موفق این سه کارویژه در فرآیند انقلاب اسلامی بوده است. یعنی امام(ره) حائز هر سه این ویژگیها بودند و اتفاقا این هرسه را به نحو احسن نیز عملیاتی کردند. از این رو، نسخه اصلی و تمام نمای انقلاب اسلامی را قبل از هرکس دیگری بایستی در اندیشهها و سیره امام راحل سراغ گرفت. همانطور که نسخه اصلی هر راه و برنامهای در نزد معمار و طراح آن راه و برنامه قرار دارد و اجراکنندگان آن برنامه برای آنکه در اجرا با خلل یا انحرافی مواجه نشوند، مجبورند که پیوسته به آن نسخه اصلی و آن نقشه راه توجه داشته باشند و آن را الگو و سرمشق برنامهریزی و عملیات خود قرار دهند، در مورد انقلاب اسلامی نیز اینگونه حالتی متصور است؛ یعنی چون امام(ره) معمار و طراح اصلی نقشه راه انقلاب و نظام اسلامی هستند، میبایستی در تمام مراحل حرکت و برنامهریزی برای پیشرفت و آینده انقلاب به این نسخه اصلی رجوع کرده و آن را سرمشق خود قرار دهیم. اهمیت این امر نیز از آنجا ناشی می شود که با تأسی از این الگوی پیش رو میتوانیم نقاط قوت و ضعف خود را تشخیص دهیم و در این صورت با تشخیص نقاط ضعف و تلاش برای حل و رفع آنها، با اطمینان بیشتری نسبت به آینده و تحقق آرمانهای بلند مورد نظر امام راحل قدم برداریم. از این جهت، بسیار واضح است که اگر از این خط و از این راه منحرف شویم و از آن فاصله بگیریم، دچار خسران عظیمی خواهیم بود. اهمیت این امر وقتی بیشتر روشن می شود که بدانیم، اندیشهها و آرمانهای امام راحل، اندیشهها و آرمانهایی فرازمانی و فرامکانی هستند که هر چه زمان بیشتر بگذرد نه تنها از اهمیت آنها کاسته نمیشود، بلکه کارآمدی آنها بیشتر روشن میشود. از این رو، می بایست باتوجه و درک موازین اندیشه ای امام(ره) و همچنین بکارگیری هنر و توان خود در سازندگی و احیا، کوشید تا نظام اسلامی همچنان به راه سراسر عزت، اقتدار، شرافت و سعادت خود ادامه دهد. در این خصوص مقام معظم رهبری، خط امام(ره) را به مثابه قطب نمای حرکت انقلاب اسلامی توصیف کردند و فرمودند:
«خود امام برجسته ترین شاخص هاست؛ رفتار امام، گفتار امام. خوشبختانه بیانات امام در دسترس است، تدوین شده است. وصیتنامه امام آشکارا همه مافیالضمیر امام را برای آینده انقلاب تبیین میکند. نباید اجازه داد این شاخصها غلط تبیین شوند، یا پنهان بمانند، یا فراموش بشوند. اگر این شاخصها را ما بد تبیین کردیم، غلط ارائه دادیم، مثل این است که یک قطب نما را در یک راه از دست بدهیم، یا قطب نما از کار بیفتد. فرض کنید در یک مسیر دریایی یا در یک بیابان که جاده ای هم وجود ندارد، قطب نمای انسان آسیب ببیند و از کار بیفتد؛ انسان متحیر میماند. اگر نظرات امام، بد بیان شد، بد تبیین شد، مثل این است که قطب نما از کار بیفتد، راه گم می شود؛ هر کسی به سلیقه خود، به میل خود حرفی میزند. بدخواهان هم در این میان از فرصت استفاده میکنند، راه را جوری تبیین می کنند که ملت به اشتباه بیفتد.» (بیانات مقام معظم رهبری در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام(ره)، 14/3/89)
نکته آخر اینکه سبک اندیشهای و مدیریتی امام خمینی(ره) به عنوان ایدئولوگ، معمار و رهبر انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران حاوی نکات و گزاره های فراوانی است که در کلیت خود و در ارتباط با هم باید درک شوند. به عبارت دیگر، یکی از ویژگیهای اندیشه و سبک مدیریتی امام(ره) سیستمیک بودن آن است؛ بدین معنا که امام(ره) همه مسائل را در کنار هم میدیدند و نگرش تک بعدی نداشتند؛ برداشت ایشان از شرایط و اوضاع و احوال سیستمیک بود، یعنی اینگونه نبود که فقط مسائل داخلی را ببینند و به مسائل بینالمللی توجه نداشته باشند یا اینکه به مسائل اقتصادی توجه داشته باشند اما مسائل فرهنگی و غیره را نبینند. امام(ره) یک نگاه اجماعی و همه جانبه داشتند. از سوی دیگر، ایشان دارای ابعاد شخصیتی متعددی بودند که از کنار هم قرار گرفتن همه آن ابعاد تصویری از شخصیت ایشان شکل میگیرد. به عبارت دیگر، امام(ره) سیاستمدار، اندیشمند، فقیه، عارف، رهبر سیاسی، فیلسوف و... بودند و تنها با توجه همزمان به همه این ابعاد وجودی ایشان است که تصویری دقیق از ایشان شکل میگیرد.
مصطفی قربانی