حالا روايت تازهاي درباره سوشا ميشنويم كه منتظر صحت و سقم هستيم. روايت ميكنند گويا تمام اتفاقات به خاطر يك دستگاه اتومبيل لكسوس شيك افتاده است. اين خودرو هديهاي براي سوشا مكاني بود و دست بر قضا برايش دردسر زيادي درست كرد. سال گذشته بود كه شكايتي از مالك اين خودرو شد و با وجود هشدار دادسرا، سوشا توجهي به آن نكرد. اتفاقاً يكي از احضارها زماني به دست سوشا مكاني رسيد كه او در اردوي تيم ملي ايران بود. كارلوس كروش سرمربي تيم ملي پس از آنكه در جريان اين موضوع قرار گرفت، از مسئولان فدراسيون فوتبال خواست تا به خاطر منافع ملي و حساسيت بازيها، موقتاً پيگيري را به آينده موكول كنند. پس از اتمام اردوي تيم ملي، سوشا باز هم به دادسرا مراجعه نكرد تا هفته گذشته پس از حضور در آنجا، دستگير و روانه بازداشتگاه و سپس زندان اوين شود.
تمام ماجرا به خاطر شكايت از لكسوس و مالك آن بود كه براي سوشا دردسرساز شد. شايد او اگر از روز اول اين ماجرا را پيگيري ميكرد، چنين مشكلاتي برايش پيش نميآمد. عدم پيگيريهاي سوشا و بيتوجهي به تهديدات قضايي، يك بار ديگر هم كار دست او داده بود. وقتي كميته انضباطي كه اركان قضايي فوتبال است او را به خاطر اتفاقات بازي پرسپوليس و ملوان در جامحذفي دعوت كرد، سوشا به آن توجهي نكرد تا غيابي محكوم و محروم شود.
درباره سوشا تا به حال سه روايت شنيدهايم؛ يكي اينكه به خاطر عكس و
فيلمها و بيتوجهي به احضارش بازداشت شده، ديگري داشتن شاكي خصوصي است و
آخري هم همين روايت دردسر اتومبيل است. اتومبيلي كه ميگويند زير پاي سوشا
بوده ولي سندش به نام ديگري است.