علی لاریجانی وجود 42درصد فارغالتحصیل بیکار را در ایران «نقص بزرگی» عنوان کرده و گفتهاست: «مدیران باید برای تغییر شرایط تلاش کنند.»
دانشگاه
ها سالیان متمادی است که با ایجاد رشته های گوناگون مرتبط و بدون ارتباط با
بازار کار کشور در حال تشویق جوانان به ورود به عرصه های تحصیلی هستند بی
آنکه لازم بدانند پژوهشی کاربردی انجام دهند تا مشخص شود آیا واقعا امروز
تحصیلات آکادمیک توان رفع نیازهای بازار کار کشور را دارد و یا خیر؟ همچنین
این پرسش باید جواب داده شود که تا چه زمانی لازم است دانشگاه ها در تمامی
رشته ها دانشجو تربیت و به صف بیکاران اضافه کنند، بدون اینکه لحظه ای
برای کار آنها فکری شده باشد؟ گفتگو با فارغ التحصیلان اینگونه رشته ها
نکات جالبی را نشان می دهد.
علی، فارغ التحصیل رشته مطالعات خانواده به
خبرنگار تسنیم می گوید: این رشته به مطالعات و بررسی سیستماتیک و علمی
خانواده از دیدگاه فقهی، حقوقی، اجتماعی، روانشناسی بر مبنای تفکرات اسلامی
می پردازد.
وی در ادامه می گوید: جای تعجب دارد، رشته ای که در ایران
تدریس می شود برای خیلی از افراد جامعه مان غریب به نظر می رسد. آن قدر
غریب که در برخی اوقات برای آنکه نیازی به توضیح دادن به طرف مقابلم نباشد،
می گویم فارغ التحصیل رشته حقوق هستم؟
این فارغ التحصیل رشته مطالعات
خانواده در ادامه تاکید می کند: هدف از این رشته، تربیت و تقویت افراد
کارشناس جهت مشاوره و رسیدگی به مسائل خانواده در سطح کارشناسی است.اما
اینجانب حدود 5 سالی است که فارغ التحصیل شده ام و علیرغم میل باطنی ام
مشغول پخش و توزیع مواد خوراکی به سوپر مارکت های شهر هستم.
محمد فارغ
التحصیل رشته راه و ساختمان می گوید: با اینکه از دانشگاه معتبری فارغ
التحصیل شده ام، اما کار مرتبط پیدا نمی کنم. در دانشگاه فکر می کردم چون
معدلم خوب است و از دانشگاه معتبری مدرک می گیرم به راحتی می توانم کار
پیدا کنم. مدتی در پروژه های مسکن مهر کار کردم، اما الان کار برنامه نویسی
کامپیوتری انجام می دهم. جوانان زیادی مثل من هستند. با اینکه ایده های
زیادی دارم، اما اجرای آنها به سرمایه نیاز دارد و بانک ها از امثال من
حمایت نمی کنند.
"در حال حاضر برای فارغالتحصیلان مقطع دیپلم و فوق
دیپلم شغل وجود دارد، اما برای فارغالتحصیلان سایر مقاطع تحصیلی یافتن شغل
متناسب با تحصیلات با محدودیت همراه است." این نقل قولی است از رییس
سازمان فنی و حرفهای کشور. اینکه تحصیل کردههای دانشگاهی اغلب با مشکل
بیکاری مواجه میشوند دلایل بسیاری دارد. از جمله اینکه اغلب این افراد
بدون داشتن پیش زمینههایی از توانایی و علاقهمندی وارد رشتههای تحصیلی
میشوند و اینکه بعد از دریافت مدرک دانشگاهی توقع این افراد برای داشتن
شغل مناسب بالا میرود.
هر روز در گوشه و کنار هر شهر و روستایی دانشگاهی جدید سر باز میکند و تعداد کرسیهای دانشگاهی در مقاطع ارشد و دکترا هر روز رو به افزایش است. در حالی که تعداد پستهای مدیریتی و فرصتهای شغلی دولتی و یا ایدهآل هیچ تغییری نمیکند. به نظر میرسد سیاستهای مدرک گرایانه دولتها در سالهای گذشته به بحران بیکاری در کشور دامن زده است.
حسین سلیمی رییس دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است که فارغ التحصیلان دانشگاهی در حوزه علوم انسانی غالبا تئوری ها را یاد می گیرند و مهارت نمی آموزند. آنها برای موفقیت در بازار کار نیازمند مهارت های کاربردی هستند که متاسفانه در سرفصل های دانشگاهی به ندرت پیدا می شود.
بحران بیکاران تحصیل کرده نه تنها به معنای هدررفت منابع کشور است که صرف آموزش های غیر ضروری می شود، بلکه به بحران انتظارات غیرمنطقی نیز می انجامد. انتظارات غیرمنطقی که نتیجه بی مهارتی و مدرک گرایی راه افتاده در جامعه است.