سرویس سیاسی پایگاه 598- "بازگشت فتنه!"؛ این تمام آن واقعیتی است که قصد دارد این روزها فضای سیاسی کشور را دستخوش رخ نمودن خود قرار دهد. مسئله ای که می تواند به معنای ورود کشور به فاز جدیدی از بحران، ناامنی و ناپایداری سیاسی-اجتماعی تلقی شود. فتنه گران و اصحاب وابسته به آنان، این روزها در تریبون های عمومی و بعضاً دولتی که در اختیار گرفته اند، مشغول هجمه بی امان به نهاد قانونی شورای نگهبان هستند.
رسانه های زنجیره ای اصلاح طلبان نیز که در جریان فتنه 88 در قریب به اتفاق موارد، به تایید آن می پرداختند، حالا لوله تفنگ ها را به سمت نهادهای نظارتی نشانه رفته اند. جریان اصلاح طلب، در جریان فتنه 88 بسیاری از کنشگران سیاسی خود در عرصه جامعه ایران را عملاً از حیز انتفاع خارج کرد. افرادی که تا پیش از این سعی می کردند سیاست های رادیکال خود را به هر صورتی در قالب های رسمی جمهوری اسلامی پیگیری کنند، خردادماه 1388 در یک قمار بزرگ، همه اعتبار سیاسی خود را خرج میرحسین موسوی کردند. در نتیجه؛ فتنه 88 بسیاری از افراد تاثیرگذار جناح اصلاح طلب را برای همیشه به گوشه رینگ سیاست رسمی ایران برد.
این مسئله می تواند برای جریان اصلاح طلب، به عنوان یک واقعیت تلخ تلقی شود؛ البته برای آن دسته از اصلاح طلبانی که هنوز هم حیات سیاسی خود را به فتنه گران سال 88 گره زده و می زنند! هجمه علیه نهادهای نظارتی اما تنها در رسانه ها دنبال نمی شود. پیش از این و در جریان نام نویسی و ثبت نام نامزدهای انتخابات نیز، افراد زیادی بدون آنکه صلاحیت های اولیه را برای شرکت در انتخابات داشته باشند، به صف ثبت نام کنندگان پیوسته اند. طبیعتاً این افراد زا سوی ستادهای اجرایی و شورای نگهبان رد صلاحیت خواهند شد. در آن صورت نیز اصحاب فتنه خواهند توانست با مانور رسانه ای بر روی تعداد و درصد رد صلاحیت شوندگان در هر دو انتخابات پیش رو، فضا را برای نهادهای نظارتی، تنگ تر نمایند. درواقع ما در این زمینه با طراحی یک بازی دو سر برد از سوی سیاستگذاران نزدیک به فتنه مواجه هستیم. اصلاح طلبان نزدیک به فتنه اما سابق بر این راهبردهای دیگری برای برخورد! با نظام(بخوانید با مردم) در پیش می گرفتند.
به عنوان مثال، آنان در جریان برگزاری انتخابات مجلس نهم تصمیم گرفتند به بایکوت انتخابات بپردازند. به راستی این واقعیت، از مظلومیت مضاعف نظام جمهوری اسلامی در برابر اصحاب خائن فتنه آمریکایی و البته از عجایب فضای سیاسی کشور ایران است: افرادی که با اعمال خائنانه خود بزرگترین خسارت ها را بر منافع ملی و موقعیت بین المللی کشور وارد کرده اند، به جای عذرخواهی از نظام و مردم، به پاس خدمات خائنانه خود به ایادی استکبار، به مردم و نظام اسلامی پشت کرده، قهر می کنند. یاللعجب! البته راهبرد! خائنانه و متکبرانه مذکور در سایه حضور گسترده مردم در انتخابات مجلس نهم و ثبت یکی از بهترین حد نصاب های شرکت در انتخابات مجلس، با شکستی مفتضحانه روبرو شد.
پس از آن که فعالان سیاسی نزدیک به فتنه با مشاهده وزن سیاسی قابل توجه! خود در نظر افکار عمومی تصمیم گرفتند در زمینه نوع نقش آفرینی خود در فضای سیاسی کشور، یک تجدید نظر کلی انجام دهند. لذا حضور کنونی اصحاب نزدیک به فتنه در انتخابات مجلسین شورای اسلامی و خبرگان، بیش از آنکه حاصل یک بخت آزمایی اتفاقی باشد، محصول یک برنامه ریزی بلندمدت چندساله-با همه تشتت ها و اختلافات درون فرقه ای آنان- است.
مسئله اصلی در این زمینه اما تاکید و اصرار این خائنین بر ادامه رویکرد خائنانه خود در مقابله با نظام اسلامی و عدم اعتراف در زمینه خیانت به کشور و عذرخواهی از مردم است. مسئله ای که بیش از هر چیزی؛ عمق خباثت اصحاب فتنه و مظلومیت نظام جمهوری اسلامی در برابر ایادی داخلی شیطان بزرگ و رژیم اسرائیل غاصب را نشان می دهد. روشن است که بنا بر سیاست کلی نظام اسلامی و تاکیدات مکرر رهبر فرزانه انقلاب، رویکرد مردم و نظام، تاکید بر جذب حداکثری و دفع حداقلی بوده و خواهد بود. ولیکن این به معنای گذشتن از گناه و خیانت عظیم فتنه گران به وطن، آن هم بدون یک عذرخواهی ولو ساده نیست!
با این حال، مرور فعالیت منتسبین به جریان فتنه نشان دهنده آن است که جریان مذکور در حال طرح ریزی یک حرکت خزنده برای بازگشت به متن فعالیت های سیاسی، بدون هیچ تغییر رویه و استراتژی آشکار است. طبیعتاً همانطور که در ابتدای این نوشتار آمد، عملی شدن طرح مذکور، نتیجه ای جز به آشوب کشیده شدن مجدد کشور و سواری دادن بیشتر فتنه گران به صاحبان آمریکایی، انگلیسی و اسرائیلی خود در بر نخواهد داشت!
چگونه ممکن است افرادی که حتی حاضر نمی شوند از اعمال خائنانه گسترده خود و دوستان شان یک عذرخواهی زبانی ساده ابراز کنند، در صورت شرکت در انتخابات و عدم دریافت نتیجه دلخواه، بار دیگر به نتیجه های به دست آمده تمکین نمایند؟ آیا این توقع، چیزی جز یک خوش خیالی احمقانه نیست؟ این در حالی است که تا کنون حتی یک نفر از سران فتنه نیز از اعمال کثیف و خائنانه خود یک ابراز ندامت زبانی هم نکرده اند. آیا عقل سلیم حکم می کند که به درندگانی اینچنین، مجدداً اجازه فعالیت سیاسی در ساختارهای قانونی کشور داده شود؟ طبیعتاً این مسئله با عقل، منطق و سوگند مقامات نظام در راستای حفاظت از منافع ملی و تمامیت ارضی کشور در تناقضی آشکار است. چه اینکه این افراد و وابستگان آنان در سال 88 کشور را تا حد سقوط در پرتگاه کشتارهای خونین و بلندمدت پیش بردند. امری که می توانست کشور عزیزمان را به سوریه ای دیگر تبدیل نموده، زمینه ویرانی زیرساخت های اساسی کشور، چندپاره شدن مردم و پیدایش گروه های تروریستی در سطح کشور را مهیا کند.
فتنه گرانی که اکنون در جایگاه مدعی، خواستار بازگشت به روند فعالیت در ساختارهای سیاسی کشور هستند، نه تنها هیچ تجدید نظری در رویه خیانت آمیز خود نسبت به نظام اسلامی نکرده اند که هنوز انتخاباتی برگزار نشده، برای مردم و نظام اسلامی خط و نشان می کشند! آیا این واقعیت، معنایی جز باج خواهی از مردم و نظام، بدون ملزم دانستن خود به پاسخگویی در زمینه خیانت های انجام شده دارد؟ اکبر هاشمی رفسنجانی که در جریان فتنه 88 نیز نقش پدرخواندگی اصحاب فتنه را بر عهده گرفته بود، اخیراً و طی مصاحبه با روزنامه آرمان(روزنامه خانوادگی هاشمی!) بار دیگر به تهدید نظام اسلامی و هشدار در زمینه احتمال بروز ناآرامی های جدید در سطح کشور پرداخته است. وی می گوید:" دشمنان هم تا به حال نتوانستهاند نفوذ كنند و كار خاصي انجام بدهند و انشاءا... باز هم نميتوانند. دليل عمده اين امنيت را بايد در علاقه مردم به وطن و انقلابشان ديد. چون اگر مردم علاقهمند نبودند، پنجرههاي زيادي براي حضور دشمن وجود داشت و دارد. علاقه مردم فضا را از نفوذ دشمنان، تا حدود زيادي حفظ ميكند. يكي از عوامل رضايت مردم اين است كه احساس ميكنند، سرنوشتشان دست خودشان است. معنايش همان است كه انتخابات پرشور و حضور هر چه بيشتر مردم، نشان علاقه و اميد مردم به كشورشان است و اين مساله خيليها را مأيوس ميكند."
وی در بخش دیگری از همین گفتگو گفته است:" اميد مردم در اين انتخابات بيشتر از انتخابات دو،سه دوره گذشته است. علتش هم اين است كه در انتخابات قبل نتيجه گرفتند.به علاوه خيال مردم جمع است چون ميدانند در اين طرف- دولت- اشكالي وجود ندارد. در طرف ديگر محدوديتهايي وجود دارد. اميدوارم در آن طرف هم عقلانيتي حاكم شود كه فضاي خوب و امن حاضر را به جهت خيالات واهي نا امن نكنند و بگذارند هر چه مردم ميخواهند، اتفاق بيفتد.چون اگر اين اتفاق بيفتد، امنيت ما پايدار ميشود." سخنان هاشمی از طرفی، القای دوباره شبهه تقلب در انتخابات است و از طرفی دیگر نشان می دهد که در صورت رضایت بخش نبودن نتیجه انتخابات از سوی مردم(بخوانید هاشمی و فتنه گران!)، بار دیگر امنیت پایدار موجود در کشور، دستخوش ناامنی و اغتشاش خواهد شد. حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در متن رنجنامه تازه نوشته شده خود خطاب به هاشمی، با اشاره به همین گفته های هاشمی، نکات دیگری را در همین زمینه یادآوری کرده است.
فدایی خطاب به هاشمی نوشته است:" یعنی اگر مردم مورد نظر شما که در نامه بدون سلام در سال 88 به آنها اشاره کردید، این بار هم از عملکرد شورای نگهبان و یا از نتیجه انتخابات احساس رضایت نکنند، بحران نه تنها در سطح داخل بلکه به سطح منطقه کشیده میشود و این بار تکفیریها و داعشیها وارد کشور میشوند و شما از الآن در حال هشدار به تمامی نهادها هستید، حالآنکه باید از جنابعالی سؤال کنیم اگر این بار هم اطلاع شما از آتش بحران آینده درست از آب دربیاید، مردم و مسئولان نظام از خود نمیپرسند هاشمی رفسنجانی چه ارتباطی با تکفیریها و داعشیهای مورد حمایت عربستان، آمریکا، ترکیه و اسراییل دارد؟ و اساساً با خوش بینی به حرفهای شما نگاه کنیم چرا چنین در جامعه التهاب ایجاد می کنید؟ چرا می خواهید ناامنی مسئله و دغدغه شود؟!"
نامه حسین فدایی به هاشمی البته از سر دلسوزی و از جایگاه یک رفیق مبارزاتی دوران رژیم طاغوت به هاشمی نوشته شده است. طبیعتاً بدنه عمومی ملت ایران، تحمل تکرار خیانت های فتنه گران سال 88؛ آن هم از موضعی طلبکارانه و در عین حال خائنانه تر از پیش را نخواهند داشت. مسئله ای که لازم است دستگاه های نظارتی در هیئت های اجرایی انتخابات و شورای نگهبان، توجه لازم را به آن مبذول دارند.