کد خبر: ۳۵۶۶۸
زمان انتشار: ۱۱:۲۸     ۲۸ دی ۱۳۹۰
آزاده فلسطینی که 16صهیونیست را به هلاکت رساند، می‌گوید که مرا به سلول انفرادی انداختند که شبیه یک قبر بود که 15 متر زیر زمین احداث شده بود. وی تاکید می‌کند که رسانه‌های صهیونیستی روزی نیست که خبری از ایران نزنند و این بیانگر بیم و هراس اسرائیل از ایران است.
خبرگزاری فارس برای بیان درد و رنج زندانیان فلسطینی دربند رژیم صهیونیستی در طول سالهای اسارت و تنویر افکار عمومی از جنایت رژیم صهیونیستی و اینکه چه بر سر آنها در طول این مدت گذشته یک سلسله مصاحبه با اسرای فلسطینی انجام داده که هر روز یکی از این مصاحبه‌ها روی خروجی فارس قرار می‌گیرد.

"عبد الهادی غنیم" آزاده فلسطینی است که در چارچوب قرارداد مبادله اسرا امضا شده میان جنبش حماس و رژیم صهیونیستی از زندان‌های رژیم صهیونیستی آزاد شد. وی از اعضای جنبش فتح و به اتهام اجرای عملیات‌های شهادت طلبانه در سال 1989 که طی آنها موفق شد، 16 صهیونیست را به هلاکت برساند، توسط رژیم صهیونیستی به 16 بار زندان ابد و 450 سال زندان محکوم شد.

غنیم در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در غزه به تشریح و تبیین آنچه در طول مدت اسارت که 22 سال به طول انجامید، از بیمارستان "هداسا عین کارم" در قدس گرفته تا زندان‌های مختلف صهیونیستی بر وی گذشت، می‌پردازد.
 
آنچه در زیر می‌اید، مشروح این گفت‌وگوست:
 
- چگونه و کجا و به چه دلیل به اسارت گرفته شدید؟
 
- در آن زمان از جمله مجریان عملیات‌های شهادت طلبانه بودم، در آخرین عملیاتی که انجام دادم، پس از اینکه موفق شدم راننده اتوبوسی را که حامل مسافران اسرائیلی بود، تهدید و وی را وادار کنم که اتوبوسش را به یکی از راه‌های تل‌آویو – قدس منحرف کند، به نحوی که اتوبوس و مسافران اسرائیلی‌ به دره ‌پرت شدند. پس از اجرای عملیات و افتادن اتوبوس در دره ،صهیونیست‌ها مسافران را که برخی مجروح و برخی کشته شده بودند، از دره نجات دادند و من نیز که جراحات سخت و خطرناکی برداشته بودم به بیمارستان "هداسا عین کارم" در قدس اشغالی به عنوان یکی از مجروحان اسرائیلی منتقل شدم.. راننده اتوبوس هم جزو مجروحان بود و او بود که ماجرای ربوده شدن اتوبوس را به اطلاع صهیونیست‌ها رساند.. این عملیات در 5/7/1989 اتفاق افتاد. 
 
- آیا دادگاهی برای شما تشکیل شد و شما محاکمه شدید؟
 
- بله برای من دادگاه‌های متعددی تشکیل شد، ولی من در هیچ یک از آنها به هیچ چیز اعتراف نکردم، چون اعتقاد دارم این دادگاه صوری است و قاضی آنها اسرائیلی است و در واقع دست نشانده صهیونیست‌ها و همین موجب شد تا سرانجام به 16 بار حکم ابد و 450 سال زندان محکوم شدم، به عبارتی برای هر اسرائیلی که کشته بودم یک حبس ابد و برای مجروجان در کل 450 سال.
 
- چند سال از محکومیت شما باقی مانده بود؟
 
- 22 سال و سه ماه از محکومیت خود را سپری کرده بودم و در چارچوب قرارداد مبادله اسرا موفق شدم، از زندان ازاد شدم. همیشه آرزو داشتم، آزادی خود را ببینم و به خدا موفق شدم روز آزادی خود را به چشم ببینم.
 
- در طول مدت اسارت خود آیا در زندان انفرادی بودید یا بند عمومی؟
 
- برای حدود ده سال در زندان انفرادی بسرمی‌بردم؛ در واقع در ابتدا و پس از انتقال از بیمارستان هداسا عین کارم به زندان "المسکوبیه" در قدس تماما در سلول انفرادی بسرمی‌بردم و تنها پس از انتقال از المسکوبیه بود که به بند عمومی منتقل شدم.

- مهمترین اتهامات وارده به شما چه بود؟
 
- اجرای عملیات شهادت طلبانه و به هلاکت رساندن 16 صهیونیست و مجروح کردن 27 نفر دیگر و عضویت در جنبش فتح.
 
- در کدام زندان بسرمی‌بردید و اوضاع در آنجا چگونه بود؟
 
- پس از اینکه حالم در بیمارستان بهبود یافت، مرا به زندان المسکوبیه در قدس اشغالی بردند، اوضاع این زندان بسیار اسفبار بود، بگونه‌ای که هیچ‌یک از سلول‌ها تهویه نداشتند و حشرات موذی همه جای زندان مشاهده می‌شدند، به طور خلاصه باید گفت، اصلا جایی نبود که یک انسان بتواند در آنجا بسربرد، بقیه زندان‌هایی که آنها منتقل شدم اوضاع و احوالی بهتر از المسکوبیه نداشتند.
 
- آیا زندانبانان مرد بودند یا زن؟
 
- همه زندانبانان ما مرد بودند.
 
- وضعیت غذای زندان چگونه بود؟
 
- چه از لحاظ کمی و چه از لحاظ کیفی بسیار اسفبار بود.. از لحاظ کمی بسیار کم بود، بگونه‌ای که به سختی می‌شد، خود را با آن سیر کنی .. از لحاظ کیفی نیز به حدی بود که نمی‌شد، آن را خورد به همین دلیل همیشه غذای خود را از بیرون تهیه می‌کردیم ..یک‌بار هم دست به اعتصاب غذا زدیم تا شاید بتوانیم غذای زندان را بهبود ببخشیم.
 
- شکنجه شما چگونه صورت می‌گرفت؟
 
- شکنجه درباره من بیشتر به صورت شکنجه‌های روحی و روانی اعمال می‌شد.. چون وضعیت جسمی من بگونه‌ای بود که اجازه شکنجه جسمی من را نمی‌داد.. به ویژه در بیمارستان، هنگامی‌که یک‌بار یکی از بازجوها مرا مورد آزار و اذیت جسمی قرار دادند، از هوش رفتم و مجبور شدند، پزشک بالای سرم احضار کنند .. اما وقتی به زندان المسکوبیه منتقل شدم، شکنجه جسمی هم به شکنجه‌های روحی افزوده شد و شکنجه‌ها انواع مختلف مانند محرومیت از خواب و بکار بردن الفاظ ناشایست و سلول انفرادی و ضرب و شتم شدید و غیره را دربرمی‌گرفت.
 
- بدترین خاطرات شما از دوران اسارت چیست؟
 
- بدترین و تلخ‌ترین خاطرات دوران اسارت من به زمانی بازمی‌گردد که در زندان "الرمله" به سلول انفرادی محکوم شدم که بیش از آنکه به یک سلول انفرادی شبیه باشد به یک قبر شبیه بود، چون این سلول 15 زیر زمین قرار داشت، رفتار زندانبانان هم بسیار بد بود، آنها همواره دست‌ها و پاهای ما را زنجیر می‌کردند و از پاشیدن گازهای سمی یا آب خیلی سرد یا خیلی داغ دریغ نمی‌کردند.
 
- مجازات‌ اسرا در زندان‌های رژیم صهیونیستی اکثرا به چه ترتیب اجرا می‌شد؟
 
- بزرگترین مجازاتی که برای اسرا در نظر گرفته می‌شد،‌ محرومیت آنها از دیدار و ملاقات با خانواده‌هایشان بود و با توجه به اینکه هر دور ملاقات نیم ساعت بیشتر نبود،‌ از دست دادن آن برای ما بسیار سخت به شمار می‌آمد.
 
- چند نفر از اسرا نتوانستند، در برابر شکنجه‌های صهیونیست‌ها دوام بیاوردند؟
 
- من کسی از اسرا را ندیدم که چنین ضعفی را از خود نشان داده باشد،‌ اما میزان خوش‌بینی و مقاومت از اسیری به اسیر دیگر فرق می‌کند .. اما به چشم خود ندیدم که از مقاومت خود پشیمان شده باشند.
 
- چه چیز در زندان به شما ارامش خاطر می‌داد؟
 
- بیش از هر چیز خانواده‌ام و پسرم که عملیات اتوبوس را تنها 10 روز از تولد وی اجرا کردم، همچنین مادرم که تعلق خاطر بسیاری به او دارم و البته آزادی.
 
- هنگامی‌که در زندان بودید خانواده شما چگونه زندگی خود را سپری می‌کرد و چه موانعی برسر دیدارها و ملاقات‌های شما وجود داشت؟
 
- در هنگام بازجویی که اصلا ملاقاتی نداشتم .. اولین ملاقات من چهار ماه بعد از بازداشتم و به صورت تنها در زندان "عسقلان" صورت گرفت، در آن زمان مجروح بودم و با عصا راه می‌رفتم، این دیدار از این جهت برای خانواده‌ام مهم بود، چون صهیونیست‌ها به خانواده‌ام اطلاع داده‌ بودند که من شهید شده‌ام، پس از آن بار دیگر از ملاقات با خانواده‌ام تا زمان آزادی از زندان محروم بودم.
 
- واکنش همسرتان در برابر اسارت شما چه بود؟
 
- آنها نمی‌دانستد که من به اسارت گرفته شده‌ام، بر اساس اطلاعات داده شده توسط صهیونیست‌ها آنها تصور می‌کردند که من به شهادت رسیده‌ام، اما پس از اطلاع نیز همواره نگران حال من بودند.
 
- آیا به نظر شما آزادی اسرا از زندان از طریق مذاکره امکان پذیر است؟
 
- آشکار است، اسرایی که دارای حکم ابد هستند، از طریق مذاکره و گفت‌وگو آزاد نمی‌شوند و آزادی آنها از طریق مبادله امکان پذیر است و این نکته‌ای است که بیست سال مذاکره بی‌نتیجه آن را به اثبات رساند، به همین دلیل به نظر من هیچ‌گاه نباید خود را به راهکارهایی همچون گفتگو و مذاکره دل‌خوش کرد.
 
- با وجود تمام سختی‌هایی که در طول این مدت با آن مواجه بودید چه چیز شما را همچنان به مقاومت پایبند نگه می‌داشت؟
 
- مقاومت در برابر اشغالگران همواره یکی از اصول تغییر ناپذیر اسراست، به همین دلیل هرقدر هم تحت فشار و شکنجه بودیم باز نمی‌توانست ذره‌ای از عزم اراده ما جهت مقابله با اشغالگران بکاهد.
 
- شیرین‌ترین خاطرات دوران اسارت شما چه بود؟
 
- شیرین‌ترین خاطره بی‌تردید دیدن وحدت و یکپارچگی اسرا در برابر اشغالگران بود، به ویژه آنکه شما 24 ساعت با آنها در تقابل و مبارزه فکری و سیاسی و اعتقادی قرار داری؛ هنگامی که یک اسیر بیمار می‌شد و اداره زندان از درمان وی ممانعت می‌‌کردند، همگی با هم متحد می‌شدیم و دست به اعتصاب می‌زدیم تا سرانجام مسئولان زندان تن به خواسته‌های ما دهند.
 
- آیا می‌توانید نمونه‌ای از صبر و مقاومت اسرا در زندان برای ما بگویید؟
 
- زندانبانان صهیونیست با اسرا همواره به عنوان کالایی برخورد می‌کردند که آنها را تصاحب کرده‌اند و هر چه می‌خواستند انجام می‌دادند و ما همواره با آنها در بحث و مناقشه بودیم.

- آیا نمونه‌ای از مقابله خود با زندانبانان صهیونیستی را به یاد می‌آورید که برسر موضوعات مهم و اساسی از جمله موضوع قدس با یکدیگر درگیر شده باشید؟ 
 
- بله یکبار درباره قدس با یکدیگر درگیر شدیم بگونه‌ای که یکی از زندانبانان صهیونیستی را به داخل بند آوردیم و او را به باد کتک گرفتیم که در اثر آن به شدت مجازات هم شدیم.
 
- به نظر شما اسرائیل تا چه اندازه از ایران بیمناک است؟
 
- اگر اخبار رسانه‌های اسرائیلی را به زبان‌های عبری و عربی و انگلیسی را دنبال کنید، روزی نمی‌گذرد که مطلبی درباره ایران و برنامه‌های آن مطلبی نزده باشند و این بالطبع بیانگر بیم و هراس اسرائیلی‌ها از ایران است، اسرائیلی‌ها بی‌شک از قدرت نظامی و تکنولوژیکی ایران بیمناک هستند و آن را تهدیدی برای موجودیت خود می‌دانند.
 
- چه چیز بیش از همه اسرائیلی‌ها را می‌هراساند؟
 
- اندیشمندان و سیاستمداران اسرائیلی همواره از بیداری اسلامی و عربی و پایان یافتن اختلافات اعراب بسیار بیمناک هستند.
 
- چه دیدی نسبت به آینده دارید؟
 
- خوش‌بین هستم و امیدوارم روزی فرا برسد که همه زندانیان بسان من از زندان آزاد شوند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها