به گزارش پایگاه 598، رئیسجمهور ترکیه ضمن تمجید از ارتقاء روابط این کشور
با رژیم اشغالگر صهیونیستی، تحکیم و ارتقاء روابط دو رژیم در مقطع کنونی را
ضروری دانست و خاطرنشان ساخت امروز بهترین فرصت برای گسترش و ارتقاء روابط
با اسرائیل است. اردوغان تفاهمات دو طرف را اقدامی «به سود منطقه»! خواند و
از آن استقبال کرد.
این اظهارات صریح اردوغان
بیانگر آنست که دو طرف هرگونه تاخیر در این زمینه را به مصلحت ندانستهاند و
بدون در نظرگرفتن عواقب احتمالی چنین اقدامی، برای اعلام رسمی این تحولات،
کمترین تردیدی به خود راه ندادهاند.
آنچه در
این میان اهمیت بیشتری پیدا میکند، نقطه نظرات مشترک ترکیه و صهیونیستها
درخصوص روند تحولات پرشتاب منطقه به ویژه در عراق و سوریه است که همفکری و
همکاری اردوغان با اشغالگران صهیونیست را ضروری و حتی «حیاتی» جلوه میدهد.
در
چنین شرایطی نخستوزیر عراق مجدداً مراتب مخالفت دولتش با ورود و استقرار
نظامیان ترکیه و هر کشور دیگری به بهانه مبارزه با داعش را اعلام و
خاطرنشان ساخت که در سرکوب تروریستها نیازی به نظامیان ترکیه و سایر
کشورها نیست، به ویژه آنکه آنها بدون درخواست و موافقت دولت مرکزی وارد
کشور شدهاند.
تقریباً بطور همزمان دولت سوریه
مراتب مخالفت دمشق با هرگونه مداخله نظامی در این کشور به بهانه مقابله با
تروریستهای داعش بدون هماهنگی و موافقت دولت را اعلام داشت و خاطرنشان
ساخت که دمشق موضع روشنی در قبال مداخلات نظامی به بهانه سرکوب داعش دارد.
در جریان عملیات هوائی ائتلاف به رهبری آمریکا مشخص گردید که ائتلاف و
مشخصاً آمریکا به بهانه سرکوب داعش، سرگرم بمباران تاسیسات زیربنائی و
انهدام پالایشگاهها، تاسیسات نفتی و سایر زیرساختهای سوریه است و حتی برخی
مواضع ارتش سوریه و نیروهای مقاومت را نیز هدف قرار داده است. در واقع
واشنگتن و متحدینش به بهانه سرکوب داعش سرگرم ویران ساختن کشور سوریه هستند
و در پناه تبلیغات رسانهای چنین وانمود میکنند که برای سرکوب داعش به
این جنایات و عملیات تخریبی نیاز بوده است. این رفتار وحشیانه را آمریکا
درخصوص عراق نیز در اوج بمبارانها به بهانه سرکوب صدام انجام داد و در
پایان جنگ اول آمریکا علیه عراق، ژنرال «کالین پاول» رئیس وقت ستاد مشترک
ارتش آمریکا تصریح کرد که ما با تخریب زیرساختهای عراق، این کشور را 40
سال به عقب بردیم.
اخیراً اردوغان، سه میلیارد
یورو کمک مالی فوری اتحادیه اروپا را دریافت کرد که بموجب آن مانع موج
مهاجرت پناهجویان سوری و عراقی به اروپا شود. بعلاوه عربستان هم تشکیل
ائتلاف جدیدی را اعلام کرده که قرار است نیروی نظامی مورد نظر برای انجام
عملیات برروی زمین در عراق و سوریه را برعهده بگیرند. اگرچه بسیاری از
کشورهای مورد ادعای ریاض، مراتب حضور و موافقت خود با تشکیل این ائتلاف را
تکذیب کردهاند ولی ریاض همچنان تلاشهای سیاسی و ریخت و پاشهای گسترده
برای جلب نظر این دولتها را در دستور کار قرار داده است.
اکنون
با ارتقاء روابط اردوغان با صهیونیستها، مثلث ترکیه – عربستان – اسرائیل
با دست بازتری به تلاشهای مشترک برای اجرای ماموریتهای محوله میپردازند.
مقامات آل سعود بارها اعتراف کردهاند که برای پیشبرد اهداف و برنامههای
خود در منطقه به همکاری صهیونیستها احتیاج دارند. ارتقاء روابط اردوغان و
صهیونیستها، فرصتها و زمینههای بیشتری برای همکاری سه جانبه در جهت
اجرای طرحهای مشترک در سوریه و عراق را پدید آورده و فرصتهای تاریخی برای
صهیونیستها در جهت کمک به تجزیه عراق و سوریه فراهم کرده است. بدین ترتیب
مثلث اسرائیل – ترکیه وعربستان نقش پادوهای محلی در طرح تجزیه سوریه و
عراق را عهدهدار شده است!
این نخستین بار نیست
که قرار است صهیونیستها در تجزیه کشورهای اسلامی نقشی ایفا کنند. بنابه
اعتراف ژنرال «دیویدبن عوزیل» یکی از روسای اسبق موساد، رژیم صهیونیستی از
46 سال قبل به دنبال تجزیه سودان و حمایت از جدائی طلبان جنوب این کشور
بوده و عملاً در جنگ داخلی سودان از سال 1348 تا 1350 به نفع جدائی طلبان
وارد عمل شده است. رنجرها و نفرات اعزامی تیپ ویژه ارتش صهیونیستی در آن
دوره با انهدام پلها، قطع خطوط ارتباطی و هدفگیری کشتیهای نظامی و
ناوچههای جنگی ارتش سودان در ساختار دفاعی سودان اختلال ایجاد میکردند و
مهمات، سلاحها و تجهیزات جنگی ارتش سودان را از بین میبردند.
ژنرال
عوزیل در کتابی تحت عنوان «ماموریت در جنوب سودان» اعتراف میکند که تجزیه
سودان، یک «ماموریت» برای موساد و رژیم صهیونیستی بوده و اسرائیل نه تنها
از جدائی طلبان حمایت و پشتیبانی میکرده که حتی بجای آنها به عملیات
خرابکارانه، انهدامی و کشتار علیه ارتش سودان و استحکاماتش دست میزده است.
آگاهی
از این سوابق جنایات اسرائیل در سودان که به تجزیه این کشور و تشکیل رژیم
مسیحی «سودان جنوبی» منجر شده، به ما کمک میکند تا به اهداف و برنامههای
پشت پرده درخصوص علل و عوامل موثر در ارتقاء سطح مناسبات ترکیه و رژیم
صهیونیستی بهتر پی ببریم و دریابیم که با کلید خوردن طرح تجزیه عراق و
سوریه در آمریکا، اکنون قرار است ترکیه نقش «سرپل» توطئه گران برای تجزیه
این دو کشور اسلامی را بازی کند و صهیونیستها از تجربههای شوم گذشته در
سودان برای کمک به تجزیه این دو کشور استفاده کنند و در عین حال عربستان هم
تمامی هزینههای این جنایات را پرداخت کند.
طبعاً
در این میان، انهدام تاسیسات زیربنائی و تخریب زیرساختهای سوریه یکی از
اصلیترین اهدافی است که آمریکا در پوشش حملات باصطلاح ضد تروریستی مدنظر
دارد تا از این طریق ضمن تضعیف دولت سوریه و ایجاد نارضائی عمومی در جامعه
سوریه بخاطر کمبود یا فقدان خدمات عمومی، در عین حال زمینه را برای ارائه
خدمات دوره بازسازی و تحکیم جایگاه خود برای دوره بازسازی درآینده فراهم
نماید. بعلاوه تضعیف نقش حکومت مرکزی در دراز مدت میتواند فرصتهائی برای
اجرای طرح تجزیه سوریه را به وجود آورد. این طرح اکنون توسط واشنگتن و برخی
متحدینش در غرب و نزد ارتجاع عرب مورد حمایت قرار گرفته و برای اجرا به
ترکیه، عربستان و رژیم صهیونیستی ارجاع شده است.
تحرکات
پرشتاب اخیر ترکیه و آنکارا برای ارتقاء فوری سطح مناسبات فیمابین، بخوبی
نشان میدهد غرب و متحدینش برای سوءاستفاده از فرصتهای موجود، بیتابی
میکنند. جای تعجب است با وجود آنکه ترکیه بعنوان وارث امپراطوری عثمانی از
طرحهای تجزیه طلبانه در طول دهههای گذشته به شدت آسیب دیده و مرزهایش در
حد مرزهای کنونی تقلیل یافته، چگونه ممکن است برای تجزیه کشورهای همسایه
با دشمنان همراهی و همکاری کند تا سوریه و عراق تجزیه شوند؟
موضع
و دیدگاه ترکیه در این مقوله هرچه باشد، در یک نکته تردید نیست و آن این
که ملتهای منطقه با آگاهی از تاریخ گذشته و تلخیهای ناشی از تجزیه
کشورهای دیگر، در برابر این طرحهای شیطانی ایستادگی میکنند و طراحان چنین
سیاستهائی، آرزوی خود برای تجزیه کشورهای اسلامی را از این پس به گور
خواهند برد.
خوشبختانه با ورود مرجعیت شیعه در
عراق به مقوله مقابله با توطئههای فرامرزی در جهت تجزیه عراق و دعوت عام
برای درهم شکستن هرگونه مداخله نظامی بیگانه در عراق، راه برای ناکام ساختن
بیگانگان هموارتر شده و امید میرود که این قبیل طرحها بسیار زودتر از
آنچه انتظار میرفت، خنثی و ناکام شود. اردوغان و دستیارانش تصور نکنند که
با سرمایهگذاری در طرحهای شیطانی برای تجزیه عراق و سوریه میتوانند شانس
خود را برای ماندن در قدرت، افزایش دهند و حتی آنرا جاودانه سازند. بلکه
بعکس، هرگونه سرمایهگذاری در کانونهای بحران و همدستی با اشغالگرانی که
حتی به اردوغان هم عملاً نشان دادهاند قابل اعتماد نیستند، هرگز به سود
ترکیه و مصالح منطقه نخواهد بود. با این تفاوت که گره زدن سرنوشت اردوغان و
ترکیه با اشغالگران صهیونیست و ارتجاع عرب، حماقتی است که بارها ناکامی و
شکست و سرافکندگی را نصیب ترکیه و شخص اردوغان کرده است. طبعاً این بار هم
نتایج بهتری عاید اردوغان نخواهد شد.
منبع: جمهوری اسلامی