به گزارش پایگاه 598، این روزها اگر گذرتان به بلوار امام خمینی قروه بیفتد، چند متری پایین از میدان اتحاد، چشمتان به دیواری میخورد که نه چندان شکیل است و نه معماری آنچنانی دارد، دیواری کوتاه و آجری که قسمت انتهاییاش، فاصله بین انسانها را از میان برداشته است.
دیوار ممکن است از هر جنسی باشد، از آجر و سیمان و یا از خشت و سنگ، گاهی هم نقاشیهای روی دیوار معرف آن چیزی است که در پشت دیوار است، مثل نقاشیهای کودکانه روی دیوار یک مهد کودک...
دیوار ممکن است کج باشد یا راست، ممکن است بلند باشد یا کوتاه، اما هرچه باشد حفاظی است که میتواند، خانهای را از خانه دیگر جدا کند و حریم را معنی دهد.
هر کس میتواند در خیال خود دیواری داشته باشد، یکی از تنهایی به دور خود دیوار بکشد، آن دیگری دیواری کوتاهتر از دیواری خود را نبیند و یا دیگری دیواری بلندی برای حاشا کردن بسازد.
و حالا دیواری که دانهدانه آجرهای آن، شرمنده دستان سخاوتمند شهروندان قروهای شده است، به خود میبالد که نگاه تمامی رهگذران، بر آن دوخته شده است.
امسال که زمستان، نیمی از آخرین روزهای پاییز هزار رنگ را به اختیار گرفته است، دستان سرمازده کودکی که صبح با «هاکردن» انگشتان کوچکش روانه مدرسه بود، یا آن مردی که دور میدان با لباس رنگ و رو رفته به انتظار میایستد تا شاید کسی از آنجا رد بشود و کارگر بخواهد، یا آن مادری که خسته از کار روزانه از پرستاری کودکان مردم بر میگردد، یا ... میتوانند در پناه این دیوار کوتاه، گرم شوند و به زمستان لبخند بزنند، لبخندی که با دستان جمعی خیر به آنان اهدا میشود.
این دیوار هر روز پر از لباس و کفش و دیگر وسایل میشود و هر شب این لباسها را نیازمندان بر میدارند، آنان که نیاز ندارند میبخشند و آنان که دلخوش به خیرخواهی هستند، نیاز خود را از پس این دیوار برطرف میکنند و اینچنین است که دیوار واسطه خوبیها میشود تا دیگر دستان هیچ کودکی یخ نبندد.
الماسی از شهروندانی است که در راهاندازی این دیوار سهیم بوده است، وی میگوید: دیوار مهربانی جنسش با همه دیوارها فرق دارد، این دیوار از جنس لطافت است و اثری از سختی و سنگی بودن در آن احساس نمیشود.
زرین هم میگوید: دیوار همیشه ما را به یاد فاصله میاندازد اما این دیوار فاصله را برداشته است.
ایده اولیه این دیوار از یکی از شبکههای اجتماعی شکل میگیرد و چند روز پس از طرح این ایده، جوانان این گروه دست به کار میشوند و دیوار را شاید بتوان گفت، فتح میکنند، چون فتح فقط مختص قلههای کوهستانی نیست، گاهی فتح قلههای انسانی بسیار دشوارتر است.
و گروه خرسند از این که گامی برای توسعه فرهنگ مهربانی برداشتهاند، حالا یک دغدغه داشتند و آن هم گسترش دیوارهای مهربانی در سطح شهر بود.
با این امید، گروه از پای ننشست و راهی را برای توسعه عملی مهربانی آغاز کرد.
گامی که از کنار یک دیوار آغاز شده بود تا تمام وسعت شهر برداشته شد و در آستانه شب یلدا، طولانیترین شب در کنار همبودن خانوادهها، جرقه دیگری از جنس مهربانی در ذهن اعضای گروه زده شد.
این بار میخواستند تا همه در شادی شب یلدا سهیم باشند و به همین خاطر، شماره حسابی اعلام شد و هرکس از هر آنچه در توان داشت برای برگزاری یلدایی به یاد ماندنی و بازهم از جنس مهربانی آغاز شد.
2 میلیون تومان پول جمعآوری شد و یک تن سیبزمینی هم کشاورزان خیر که عضو گروه بودند، اهدا کردند.
اعضای گروه دست به کار شدند و از بازار میوه و مرغ تهیه کردند، بستههای مهربانی شب یلدا آماده شد که مضمون آن این بود:
شب یلدا زراه آمد دوباره
بگیر ای دوست از غمها کناره
شب شادی و شور و مهربانی است
زمان همدلی و همزبانی است...
هدیه شب یلدا، بین 150 خانواده نیازمند قروهای توزیع شد، تا آنها هم در کنار خانواده خود شبی سرشار مهربانی و در کنار همبودن را تجربه کنند.
سهم ما از مهربانی یک دیوار و یا چند بسته مهربانی نیست، هرکس به وسعت قلب مهربانش میتواند دست هم نوع خود را بگیرد و راهی برای فردایی بگشاید که در آن فاصلهای بین من و تو نباشد، امروز به یاری نیازمندی میشتابیم که تنها یک دعای او، ساکنان هر هفت آسمان را به تمجید خالقی وا میدارد که انسان را جانشینی شایسته برای خود در زمین برگزید.
--------------------------
گزارش از کلثوم مومنی