به گزارش پایگاه 598، این شاعر طنزپرداز درباره وضعیت کنونی طنز گفت: بعد از محرم و صفر، اول
ربیع، اول بهار طنز ایران است و همه جا مراسم شادمانی برپاست. این نشان
میدهد که ما همیشه فرج بعد از شدتی داریم. اما اینکه طنز ایران در چه
وضعیتی است باید از مردم بپرسید، زیرا طنز تابع اوضاع مردم است.
او
در ادامه متذکر شد: طنز ما بهترین دماسنج مردمشناسی ماست. اگر حال مردم
خوب باشد طنز ما هم آرامش دارد و شیطنت نمیکند. اما زمانی که مردم ما
درگیر مشکلاتی همچون جنگ یا گرانی باشند، حال طنز هم خوب نیست. طبق گفته
سعدی، «بنیآدم اعضای یک پیکرند، که در آفرینش ز یک گوهرند». این است که
طنز نشان شادمانی ماست.
اکسیر با بیان اینکه هنوز برای مردم فرق
بین طنز و فکاهه مشخص نشده است، بیان کرد: آنچه به نام طنز به خورد مردم
داده میشود یا حرکات نمایشی که به هر قیمتی خنده را با ضرب و زور به لب
میآورد، درست نیست. من میتوانم بگویم نه شان انسان را میرساند و نه به
آن عظمت میدهد. اینها زیر نام لبخند دست به کارهایی میزنند که زوال و
نیستی عقل را میرساند.
او همچنین درباره طنزهای رایج در شبکههای
اجتماعی بیان کرد: من از افرادی که عضو گروههای اجتماعی هستند خواهش
میکنم این چیزی که میفرستند – نمیگویم شعر، قصه، عکس؛ میگویم چیز -
خیال کنند به دختر یا خواهر خودشان میفرستند. آیا خانواده ایرانی میتواند
این همه هجوم بیسابقه ابتذال را باور کند؟
این طنزپرداز راه حل
مشکلات طنز را تهیه طنز شریف دانست و اظهار کرد: بهترین کار این است که به
خنده و شادمانگی خانوادگی دامن بزنیم. تلویزیون، این رسانه برتر متاسفانه
هنوز درگیر ریزهکاری، عنادها و سلیقههای ابتدایی است که در شان مخاطب
ایرانی نیست. سیما باید این آسیبها را شناسایی کند و بداند که طنز با هزل و
هجو فرق دارد.
اکسیر درباره تاثیر صداوسیما بر رواج طنز شریف گفت:
صداوسیما طنز نجیب و شریف را برای جلوگیری از ریاکاری و حفظ شأن فرهنگ
جامعه به میان خانوادهها ببرد. طنز افشاکننده است و چیزی را نمیکوبد. طنز
با اندیشه همراه است، محترمانه ادا میشود و ما را به فکر فرو میبرد. این
اندیشه و استیلای عقل است که پیروزی نهایی را با خودش دارد. بیایید نترسیم
و به طنز شریف میدان بدهیم.
او درباره مشکلات سر راه طنزنویسها
نیز بیان کرد: بدسلیقگیهای شخصی در تمام شبکههای رادیو و تلویزیون و
مطبوعات بدترین مشکل طنز است. یکی دیگر از مشکلات بزرگ این است که هرجا به
اقتضای محل باید واژگان را تغییر بدهیم، در حالی که طنز یک ژانر وحشی و
غیرمهارشدنی است. طنز در ذات خود شیطنت دارد و همیشه گفتهام طنزپرداز
فرشتهای است که خردهشیشه دارد.
اکسیر سپس درباره کارکردهای طنز در
فضای سیاسی بیان کرد: من شعر بلندی دارم به نام «من هارا؟ شورا هارا؟» به
معنی من کجا؟ شورا کجا؟ که دهان به دهان گشته است. چون مردم متوجه شدند که
واقعیتها را در آن آوردهام از آن استقبال کردند. زمانی که انتخاب اصلح
پیش نمیآید و افراد با رانت به پیروزی میرسند، خود مردم با این سوژه
بهترین لطیفهها را میسازند. بازار گرم طنز و هجو و هزل باعث ایجاد نشاطی
در جامعه میشود که بر ترغیب مردم تاثیر دارد.
این شاعر با بیان
اینکه همه طنزنویسان خط قرمزها را رعایت میکنند، اظهار کرد: انسان امروز
از پشت کوه و غارهای بربریت نیامده است. افراد اهل طنز به تعالی کلمه
رسیدهاند و هرجا که هنر تمام میشود طنز شریف آغاز میشود. طنزپرداز خودش
میداند کجا چه حرفی را بزند و به مقدسات، آداب و رسوم پایبند است. چیزی که
در شبکههای اجتماعی دیده میشود ربطی به طنز شریف ندارد.
این شاعر
درباره جایگاه طنز سیاسی متذکر شد: البته باید در نظر داشت طنز سیاسی از
ابتدا در ایران جایگاه اصلی خودش را نداشته، زیرا برای سیاست تعریف درستی
ارائه نشده است. معمولا گمان میکنند سیاست یعنی حقهبازی اما سیاست فنی
شریف است که اگر توسط جامعهشناسان و مردمشناسان و سیاستشناسان خبره
انجام بگیرد بسیار مفید است.
او در پایان گفت: زمانی که کار به دست
افراد نااهل بیفتد کلمه سیاست بدنام میشود و حتی افراد نوشتهای را که
بدون غرضورزی نوشته میشود سیاهنمایی میدانند. طنزپردازان سیاسی
آسیبهای زیادی در این راه دیدهاند؛ بزرگترین ما علیاکبر دهخدا بود که
گرسنه در غربت مرد.