کد خبر: ۳۵۴۵۹
زمان انتشار: ۰۱:۲۱     ۲۷ دی ۱۳۹۰
یادداشت میهمان
امیر حیدری
اسلام به عنوان یگانه مکتب انسان ساز، توجه خاصی به رفع حوائج مادی او دارد و الگوهای خاصی برای روابط نهادهای مختلف اجتماعی و اقتصادی در نظر گرفته است. از این منظر، در جامعه انسانی، هدف و انتظار از تحکیم بنیاد های اقتصادی، تمرکز و تکاثر ثروت و سود جویی و نفع پرستی نیست، بلکه انتظار، رفع نیازهای اساسی انسان در جریان رشد و تکامل مادی و معنوی او و رسیدن به اهداف غایی خلقت و ریشه کن کردن فقر و محرومیت است. اقتصاد اسلامی، حداقل در دو زمینه نظریه پردازی می کند:

1- تحلیل الگوی ایده آل اقتصاد اسلامی.
2- شناخت وضعیت اقتصادی کنونی جامعه.

بیشتر اقتصاددانان معاصر بر این باورند که، قوانین اقتصادی حاکم بر جوامع بشری تابع قوانین طبیعی بوده و خالی از هر گونه ارزش اخلاقی هستند. از این رو می توان با کشف آن قوانین و روابط علی و معلولی میان پدیده های اقتصادی، با در نظر گرفتن محدودیتها، تعادل را در تمامی عرصه های اقتصاد برقرار کرد. در چنین شرایطی در یک نظام اسلامی بسیار ضروری است تا محققان مسلمان، دیدگاه و رویکرد اسلام را به عنوان کامل ترین مکتب انسان ساز، با استفاده از منابع غنی قرآن، سنت و عقل در زمینه ابعاد و ویژگی های یک نظام اقتصاد اسلامی بیان کنند.

در نظام های دینی از جمله نظام جمهوری اسلامی ایران، «عدالت» مبنای نظری محور اصلی کل نظام اجتماعی است. عدالت اقتصادی، بارزترین نماد عدالت روابط اجتماعی، مستلزم دقت نظری فراوان است و حفظ و حراست از تمامی ارزش های اجتماعی و انسانی، بطور مستقیم یا غیر مستقیم، مستلزم توجه به مسائل اقتصادی است. برای دستیابی به تصویری روشن تر از نظام عادلانه اقتصادی، در این مقاله سعی شده تا با استفاده از آموزه های دینی و اسلامی، ابعاد و ویژگی های نظام عادلانه اقتصادی تبیین گردد.

نظام عادلانه اقتصادی، نظامی است که توازان اقتصادی را بر اساس تمامیت حقوق متقابل ارکان اجتماعی تعریف می نماید. چنین نظامی تأمین معیشت مادی را در راستای تعالی انسان و جامعه میبیند و تمامی نیازهای مادی، معنوی فکری و اخلاقی انسان را متناسب با اقتضائات و شرایط پاسخ می دهد.

اسلام به عنوان مترقی ترین مکتب الهی که حاصل پردازش و توسعه ادیان و توسعه الهی از ابتدا تا عصر خاتمیت است، دارای اهداف عالی و غایات متعالی است. از این رو از همان ابتدای ظهور در پی اصلاح رفتار انسان و تبیین الگوی مناسب رفتاری برای او بوده تا او را به سرمنزل سعادت برساند. به تصریح قرآن کریم هدف خداوند از خلقت انسان، عبادت و در نتیجه تقرب به آستان حق تعالی یعنی منشأ و مبدأ کمال زیبایی و قدرت مطلق است: «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون».پس تمام رفتارهای عناصر انسانی در جامعه مورد نظر اسلام، اعم از دولت و افراد، باید در جهت نیل به این هدف باشد.

بطور قطع رفتارهای اقتصادی انسانها نیز جزیی از سیر و سلوک آنها بوده بنابراین نوع خاصی از رفتار نسبت به اقتصاد از جمله شناخت اقتصادی و فعالیت اقتصادی از انسان کامل یعنی انسان مورد نظر شریعت اسلام انتظار می رود.

اگر اقتصاد را شامل شناخت اقتصادی، علم اقتصادی بدانیم، مقدمات فوق برای اثبات وجود اقتصاد اسلامی فارغ از بحث علمی بودن یا نبودن و هنجارهای بودن یا اثباتی بودن آن کفایت می کند از این رو با رویکردهای سیستمی به نهادها و زیر ساخت های اسلامی این نتیجه بدست می آید که هدف غایی اقتصاد اسلامی، منطبق با هدف نهایی مکتب اسلام بوده، قصد آن تقریب انسان خاکی به عالم ملکوت است. اقتصاد اسلامی مستلزم مجموعه شناخت ها است که شامل الگوی ایده آل، وضعیت موجود و الگوی تغییر می باشد.

مفهوم اقتصاد اسلامی
علم اقتصاد دانشی است که به تخصیص بهینه کالاها و فرآورده ها می پردازد. به عبارت دیگر علمی است که به تشریح حیات اقتصادی و پدیده های آن و ارتباطشان با عوامل کلی آن ها می پردازد. مسأله اقتصاد به عنوان یکی از مهمترین مسائل زندگی بشری، مطرح است و اسلام نیز نگرش خاصی به آن دارد نظام اقتصاد اسلامی عبارت است از مجموعه قواعد کلی ارائه شده در اسلام در زمینه روزش تنظیم حیات اقتصادی و حل مشکلات اقتصادی در راستای تأمین عدالت اجتماعی.

نگاه ویژه اسلام به اقتصاد
اقتصاد اسلامی بر خلاف اقتصاد غربی بر قناعت و پرهیز از مصرف گرایی تأکید دارد. اقتصاد غربی نیازهای انسان را نامحدود و منابع و امکانات جهان را محدود می داند؛ در حالی که در اسلام منابع و امکانات نامحدود معرفی شده اند. نگاه اسلام به مسأله اقتصاد نگاه خدا محورانه و اصلاح و سعادت انسان است و بشر را به عنوان جزئی از مجموعه قوانین خود که تنها می تواند قسمتی از نواحی حیات انسانی را تنظیم کند، مورد توجه قرار داده و حل مشکلات اقتصادی را در اصلاح مبانی عقیدتی و اخلاقی مردم می داند.

اهمیت جهاد اقتصادی
پیشرفت و عدالت به عنوان نظریه راهنما، به الگو و همچنین راهبردهایی نیاز دارد که تمام ظرفیت های نظام باید در آن جهت متمرکز شوند. رهبر حکیم انقلاب با اشاره به محوریت این نظریه می فرمایند: «شعار پیشرفت و عدالت، یک شعار محوری است؛ یک مطلب اساسی است؛ یک نیاز است. در این مرحله، هدف کلان ملت عزیز ما و مسؤولان باید پیشرفت و عدالت دو خواسته ای است که انسان ها به آن نیازمندند.» پیشرفت، یعنی از لحاظ علم و عمل و آنچه که در دنیا برای یک جامعه لازم است، به نتایج مطلوب برسد. عدالت هم یعنی میان انسان ها تبعیض وجود نداشته باشد، بی عدالتی نباشد، ظلم نباشد. هر دو خواسته جزو خواسته های اساسی و اصلی و دیرین بشریت است، که تا تاریخ بشر وجود داشته است، این دو خواسته، خواسته اصلی انسان ها بوده است؛ پیشرفت و عدالت این شعارها را می شود داد مهم این است که کِی می شود به این شعارها عمل کرد.

ایران اسلامی در دو سال نخست دهه پیشرفت و عدالت با همت بلند و کار مضاعف و نیز حرکت در جهت اصلاح الگوی مصرف، توانست به سمت فتح قله های بلند برای عزت ایران اسلامی به پیش رود. با نگاهی به دفتر زرین تاریخ انقلاب به خوبی در می یابیم که هر سال از این تاریخ برکات و آثار فراوانی را برای کشور ما به ارمغان آورده است و در هر سالی مردم موفقیت های گوناگون را به دست آورده اند که البته مشکلات مختلفی را هم پشت سر گذاشته اند. اکنون وارد سومین سال از دهه پیشرفت و عدالت شده ایم که باید در سال جاری با ملاحظه زمینه ها و ظرفیت های کشور شتاب منطقی به این پیشرفت بخشیده شود و اقتصاد زیر بنای آن است.

نکته مهم که در عرصه اقتصادی باید مدنظر نظر اندیشه وران قرار گیرد آن اسلامی را به پیشرفت همراه عدالت رهنمون شود که پایه های آن از آموزه های اسلام نشأت گرفته باشد.

تأکید حضرت آیت الله خامنه ای درباره تفاوت دیدگاه مکاتب اقتصادی، گویای این واقعیت است که می فرمایند: «مسئله دیگر، نگاه غیر مادی به اقتصاد است. بسیاری از این مشکلاتی که در دنیا پیش آمده، به خاطر نگاه مادی به مسئله اقتصاد و مسئله پول و مسئله ثروت است. همه این چیزهایی که دوستان از انحراف های غرب و مشکلات فراوان و مسئله استثمار و استعمار و اینها ذکر کردند، به خاطر این است که به پول و به ثروت نگاه ماده گرایانه وجود داشته. می توان این نگاه را تصحیح کرد. اسلام برای ثروت اهمیت قائل است، اعتبار قائل است. تولید ثروت در اسلام مطلوب است؛ منتها با نگاهی الهی و معنوی. نگاه الهی و معنوی این است که این رو ثروت برای فساد، برای ایجاد سلطه، برای اسراف نباید استفاده کرد؛ از این رو ثروت بایستی برای سود جامعه بهره برد و بقیه مسائل فراوانی که وجود دارد.

نام گذاری این سال به «جهاد اقتصادی» که در حقیقت نمادی برای جهت دار شدن بهتر تولید علم، نظریه، الگوهای اقتصادی و برنامه های جاری کشور در سال پیش رو می باشد از آن جا حائز اهمیت است که جمهوری اسلامی ایران اکنون در 33 سالگی تاریخ خود دوران بالندگی را پشت سر می گذارد و با سرعتی غیرقابل باور و بی سابقه در مسیرهای مختلف علمی، فناوری، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و ... گام بردارد و در این میان از طرف دشمنانش به شدت تحت فشار اقتصادی برای شکست رو برو بوده اما با سربلندی از این آزمون هم بیرون آمده و رهبری بزرگوار با این نام گذاری توجه بیشتری را به مسأله اقتصاد معطوف کردند.

تولید علم اقتصاد اسلامی، مهم ترین گام جهاد اقتصادی
بنابراین تولید دانش اقتصادی اسلامی و نیز مدل های اجرایی آن اهمیت مضاعفی می یابد که البته کشف مکتب اقتصادی اسلام در حوزه بایدها و نبایدهای اقتصادی بر اساس «روش اجتهادی» میسر است، در عین حال باید دانست که زیر بنای احکام اسلامی در حوزه اقتصاد، مجموعه ای از روابط اثباتی قابل استخراج از قرآن و روایات است.

نظریه پردازان بر این باورند که؛ تولیدنظریه در حوزه های راهبردی مستلزم بررسی واقعیت خارجی و محاسبه عوامل تأثیر گذار و پیش بینی نتایج است.

این همه جز از طریق «روش علمی» و با تبعیت از دستاوردهای مثبت علم اقتصاد میسر نیست. فقط با شناخت روابط میان متغیرهای اقتصادی و میزان و نحوه تأثیر گذاری عوامل اصلی است که امکان تغییر شرایط و سیاست گذاری واقع بینانه پدیده می آید. پس این پندار که در تولید دانش اقتصاد اسلامی باید دستاوردهای سایر مکاتب را کنار گذاشت؛ پندار خطائی است که رهبر اندیشمند انقلاب اسلامی نیز نظریه پردازان را متوجه این اصل کرده و می فرمایند: «مطلب بعدی این است که ما اگر نقاط افتراق پیشرفت با منطق اسلامی را با توسعه غربی می شماریم، نباید از نقاط اشتراکی هم وجود دارد که اینها در توسعه یافته غربی کاملا وجود داشته؛ روح خطر پذیری که انصافا جزو خلقیات و خصال خوب اروپائی هاست روح ابتکار اقدام و انضباط، چیزهای بسیار لازمی است؛ در هر جامعه ای که اینها نباشد، پیشرفت حاصل نخواهد شد. اینها هم لازم است. ما اگر باید اینها را یاد بگیریم، یاد می گیریم؛ اگر هم در منابع خودمان باشد، باید آنها را فرا بگیریم و عمل کنیم.»

ناگفته پیداست که استفاده از دستاوردهای مثبت علم اقتصاد سایر مکاتب به معنای نفی هویت علم اقتصاد اسلامی نیست و این دو می تواند رابطه تعاضدی و مکمل داشته باشند تنها در این شرایط است که نظریه های اقتصاد اسلامی از «اثر بخشی» لازم برخوردار خواهند بود.

استاد شهید آیت الله مطهری نیز به این اصل مهم اشاره کرده و می نویسد: «قوانین اقتصاد اسلامی نمی تواند و نباید بر خلاف اصول اولیه اقتصاد نظری باشد، چه در غیر این صورت شکست یا رکود و سرانجام، مرگ اقتصادی این جامعه بیمار حتمی است.»

بنابراین اقتصاد اسلامی هم دارای مکتب و نظام اقتصادی است و هم از ماهیت علمی برخوردار است و بر اساس این ویژگی ها جوامع اسلامی قادرند با تکیه بر معارف غنی اسلام به حل مشکلات اقتصادی امروز همت گمارند؛ البته این امکان بمعنی نفی کج فهمی های برخی مدعیان نیست. ما بر اساس وصیت پیامبراکرم(ص) منظورمان از اسلام و شریعت، اسلام قرآن و شریعت است. اقتصاد اسلامی برای دوری از تفاسیر سلیقه ای لازم است به تعاریف روشن و واضح از معیارها و فرآیندهای تصمیم گیری دست یابد.

همه این موارد با مراجعه به متخصصان امر میسر است اما مشکل در این است برخی با علم اجمالی از اسلام یا اقتصاد مدعی اقتصاد اسلامی شده اند و حتی برخی از مدعیان سیاسی به راحتی به خود اجازه می دهند که ناشیانه به نفی اقتصاد اسلامی بپردازند. لذا نکته ضروری و مهم این است که حوزه های علمیه و اساتید و نخبگان حوزه باید عزم خود را جزم کنند و به تحقیق و پژوهش در ابعاد مختلف جهاد اقتصادی بپردازند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها