به گزارش پایگاه 598، این بازیگر با بیان اینکه "ما این حرفه را دوست داریم و سینما را خانه
دوم خود میدانیم بنابراین نمیتوانیم از این کار دست بکشیم" اینگونه
سخنانش را ادامه داد: کسی به ما نقش نمیدهد، همه چیز پولی شده و کسانی که
اساساً بازیگر نیستند با دادن پول نقش میگیرند و با وجود تجربهای که ما
قدیمیها داریم اصلا روی ما حساب نمیکنند. من عضو سه سندیکا هستم اما
نمیدانم چرا کسی از ما حمایت نمیکند.
مولایی دربارهی سابقهی
بازیگریاش خاطرنشان کرد: اولین کاری که من در سینما انجام دادم، فیلم
«خوشگذران» بود، در دفتر وحدت کار میکردم و مدتی هم به عنوان دستیار تهیه
مشغول بودم اما کمکم به خاطر علاقهای که به بازیگری داشتم کارهای دیگر
را رها کردم. تا دههی هفتاد هم اوضاع کارمان بد نبود. این روزها گرچه
میگویند به فکر شما هستیم اما در این چند سال اوضاع بدتر از قبل شده است.
او
دربارهی آخرین کارش نیز اظهار کرد: آخرین کارم سریال «ترش و شیرین» بود
که با رضا عطاران همکاری کردم و از آن زمان تا حالا بیکارم. کارهای شاخص من
در سینما همکاری با عباس رافعی در «پروانهای در باد» عباس رافعی، «گاهی
به آسمان نگاه کن» کمال تبریزی بوده است.
این بازیگر با بیان اینکه
در سینما روابط حرف اول را میزند، گفت: برخی افراد که به "مافیای سینما"
هم مشهور شدهاند در همهی پروژهها حضور دارند اما وقتی یکی از پیشکسوتان
فوت میکنند، حتی برای مراسم تشییع او حاضر نمیشوند. من هم با بیشتر
تهیهکنندگان و کارگردانان قدیمی سینما هم در تماس هستم اما آنها هم کاری
تولید نمیکنند که از ما دعوت کنند. هرجا هم میرویم و قرارداد میبندیم،
تست گریم هم میدهیم اما بعد از مدتی انتظار میبینیم آن فیلم پخش میشود و
کس دیگری را جایگزین ما کردهاند. اعتراضی هم نمیتوانیم بکنیم چون
پشتوانهای نداریم. چرا ما باید بیکار بمانیم عدهای آدم با پول وارد سینما
شوند!؟
مولایی با بیان اینکه "من مستأجرم وضع مالی خوبی هم ندارم،"
گفت: بیشتر اوقات با اتوبوس رفت و آمد میکنم و وقتی مردم میپرسند چرا
دیگر فیلم بازی نمیکنی نمیدانم چه بگویم! با وجود این دلم به این کار خوش
است؛ چون بیش از چهل سال است که در سینما هستم و هرطور میخواهم این حرفه
را رها کنم نمیتوانم؛ اعتیادی که این حرفه دارد از مواد مخدر بدتر است!
این
بازیگر در پاسخ به این دیدگاه که "برای بازیگران مسن نقشی نوشته نمیشود
که بازی کنند"، اظهار کرد: میگویند سینما و تلویزیون بازیگر مسن
نمیخواهد؛ ولی فیلمی وجود ندارد که همه بازیگران آن جوان باشند. پس
نمیشود گفت نقشی که به سن و سال ما بخورد وجود ندارد. الان بازیگر نقش
پدربزرگ و مادر بزرگ یا به قولی «پدر سینما» یا «مادر سینما» نداریم!
مولایی
افزود: بیشتر همدورههای ما هم بیکار هستند و اکثر آنها هم درب و داغان
هستند و جای سالم در بدنشان ندارند. ما فقط میخواهیم از نظر روحی آرامش
داشته باشیم که مریضی سراغمان نیاید. الان که بیش از دو سال است بیکارم
احساس افسردگی میکنم.
او در پاسخ به این سوال که اگر به گذشته
برگردد باز هم همین حرفه را انتخاب میکند،گفت: با وجود تمام سختیهای این
دوران، اگر به چهار دهه قبل برگردم دوباره وارد سینما میشوم. گاهی فکر
میکنم اگر کارگر بودم وضعم بهتر بود؛ لااقل بعد از 30 سال بازنشسته
میشدم! اما چون از نوجوانی وارد سینما شدهام نمیتوانم از این کار دل
بکنم و هنوز هم به امید بهتر شدن اوضاع هستم.
این بازیگر پیشکسوت در
پایان گفت: از وزیر ارشاد میخواهم فکری اساسی به حال قشر ضعیف سینما
بکند؛ مخصوصاً بدلکاران سینما که جانشان را برای سینما گذاشتهاند و جای
سالمی در بدنشان ندارند. مسئولان سینمایی خود میدانند وضع ما چطور است.
آقای ایوبی هم در مواردی لطف کرده و دست ما را گرفتهاند؛ به هر حال امید
ما اول به خدا و بعد به آنهاست.
مولایی با اشاره به اینکه در روزهای
جوانی در بدلکاری نیز فعالیت میکرده، گفت: در سه سریال تلویزیونی
بدلکاری کردم اما از جایی به بعد، به دلیل بالا رفتن سن دیگر توان چنین
کارهایی را نداشتم و به خاطر علاقهام به بازیگری این راه را ادامه دادم.
او
در پایان با بیان اینکه "تاکنون در حدود 110 فیلم و سریال حضور داشته، به
چند فیلم و سریال نام آشنا" اشاره کرد و افزود: در فیلم «گاهی به آسمان
نگاه کن» کمال تبریزی نقش یک جانباز شیمیایی را برعهده داشتم و در فیلم
«پروانهای در باد» از ساختههای عباس رافعی هم نقش پدر خانم شقایق فراهانی
را بازی کردم. همچنین در سریالهای تلویزیونی هم نقشهای مختلفی به عهده
داشتم از جمله نقش یک سرهنگ ارتش در سریال «محاکمه» به کارگردانی حسن هدایت
و در سریالهای «راه بی پایان»، «بچههای خیابان» و «اگه بابام زنده بود»
که هرسه از ساختههای همایون اسعدیان هستند نقشهایی را بر عهده داشتهام.
در سریال «متهم گریخت» نیز به عنوان صاحب حمام عمومی و در«ترش و شیرین» در
نقش صاحب سوپرمارکت، بازی کردم که آخرین کارهایم بودند و از آن زمان
همچنان منتظر پیشنهاد کار جدید هستم.