لیست بلند بالای بازیگران «کیمیا» هم که به همراه مضمون انقلابی سریال منتشر شد بر شعف مخاطبان بیشتر افزود و دلشان را گرم تر کرد که قطعا اثری درخور در زمینه انقلاب ساخته خواهد شد.
اما با پخش قسمت های نخست، این امید کمی رنگ باخت. فیلمنامه ای که انتظار می رفت روی ماجرای انقلاب اسلامی تمرکز ویژه ای دارد، آن را در سطح دیالوگ های سطحی و بسیار معمولی دو خانواده پارسا و نکونام پایین آورد. اینکه کیمیا به مباحث انقلابی علاقه دارد و در خرمشهر پای حرفهای خانم ناصری می نشیند و در تهران هم در همین راستا با خانواده نکونام آشنا می شود، خط اصلی است و مخاطب نسل چهارم انقلاب هیچ وقت متوجه نمی شود که بر اساس چه ایدئولوژی و گفتمانی کیمیا به انقلاب علاقه مند شده است؟ چرا وقتی صحبت از انتخاب میان آرش و پیمان مطرح می شود، با این دیالوگ مواجه می شویم که کیمیا می گوید آرش با من فرق می کند. ما همه چیزمان با هم متفاوت است و این تفاوت که بیشتر فکری و ایدئولوژیک است، هیچ وقت از سوی کیمیا به عنوان شخصیت اصلی سریال عنوان نمی شود.
موضوعی که سازندگان با زیرکی و ورود ماجرای شهرام کامفر و اعدام مادر از کنار آن می گذرند و سریال با درامی عاشقانه میان کیمیا و آرش پیگیری می شود و ماجرای روی دادن انقلاب در حد نشان دادن چند تصویر از تظاهرات و بیمارستان های شلوغ می گذرد.
عبور از سطح انقلاب در کل سریال کاملا ملموس است و به نظر می رسد بیشتر، روایت درامی مد نظر بوده که به صورت اتفاقی و از نظر زمانی با انقلاب اسلامی هم زمان بوده است.
همچنین در بیش از ۵۰ قسمتی که از پخش سریال گذشته، حضور و بازی حسن پورشیرازی را نمی توان نادیده گرفت و افتی که به واسطه خروج این بازیگر به سریال وارد شده کاملا مشهود و قابل لمس است. اما در کنار این انتخاب درست که کنش های بسیار خوبی هم به عنوان زن و شوهر با آزیتا حاجیان داشت، برخی از مخاطبان نسبت به انتخاب مهراوه شریفی نیا به عنوان دختری ۱۷ ، ۱۸ ساله انتقاد داشته اند که البته با توجه به سیر زمانی این شخصیت تا دوران میان سالی انتخاب خوبی به نظر می رسد.
از جمله نقاط قابل توجه این سریال نیز طراحی صحنه و دکور سریال است که جای تأمل بسیاری دارد. محمدرضا شجاعی در سریال وضعیت سفید به تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی بسیار خوش درخشید و از نکات قابل توجه این سریال طراحی صحنه و دکور آن بود. اما شجاعی در سریال کیمیا که اتفاقا این بار هم شفیعی تهیه کنندگی آن را برعهده دارد، خیلی مته به خشخاش نگذاشته و راحت در مقابل برخی موارد اغماض کرده که نتیجه آن ایراداتی است که از چشم مخاطب تیزبین این سریال دور نمانده است.
اما در کنار این نقد، «جبار آذین» منتقد پیشکسوت سینما و تلویزیون نظر دیگری دارد. او درباره سریال کیمیا به خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس گفت: رسانه ملی برای تقویت و ارتقاء مجموعه سازی در تلویزیون از خیلی پیش ترها به فکر تولید محصولاتی بوده اما بنا بر این بوده که هم مخاطب داخلی را راضی کند و هم توانایی رقابت با مجموعه های ماهواره ای را داشته باشد. به همین دلیل تولید سریال های پرقسمت را در دستور کار قرار دادند و کیما آغازگر این راه بوده است که اگر مورد استقبال مردم قرار بگیرد، شاید بابی برای تداوم ساخت این سریال ها باز شود. ولی چنانچه کیمیا نتواند منطبق بر خواست جامعه حرکت کند، بدیهی است اولین و آخرین تجربه تلویزیون در این حیطه خواهد بود.
وی ادامه داد: در هر حال این آزمون و خطایی در تلویزیون است که قرار است کارهای بزرگ انجام بدهد. می توانیم ساخت کیمیا را به فال نیک بگیریم اما از این نظر که سریال ۱۰۰ قسمتی بایستی عوامل حرفه ای و ساختار حرفه ای داشته باشد و حرفهایش در طول زمان نه تنها کهنه شود بلکه مخاطب را تا آخرین قسمت با خود همراه کند. کیمیا با محور قرار دادن شخصیت یک زن و ماجراهای پیرامون آن در ۳ مقطع روایت می شود. مقطع اول که ما فعلا شاهد آن هستیم مربوط به قبل از انقلاب است و با ضعف تحقیق و پژوهش همراه است.
آذین تصریح کرد: علی رغم اینکه ما در کیمیا فیلمنامه نویس حرفه ای داریم و کارگردان کار بلد است و بازیگران قدری در آن ایفای نقش می کنند، مشکل سریال به بخش پژوهش برمی گردد و فضای مناسب سیاسی و فرهنگی قبل از انقلاب ترسیم نشده است. به هر حال ما قبول داریم که تلویزیون از لحاظ بودجه مشکل دارد اما علی رقم این شعار شروع به ساختن سریال ۱۰۰ قسمتی کرده است و باید برای به بار نشستن این سریال تمام ظرفیت های خود را در اختیار عوامل قرار بدهد.
وی اظهارداشت: همه عوامل تلاش کرده اند که کار قابل قبولی ارائه بدهند و بیشترین بار بر دوش دیالوگهاست اما ما در فضای عمومی فضاهای بعد از انقلاب را می بینیم. درها و دیوارها و آیفون هایی را می بینیم که اگر هم بودند به تعداد اندک و در برخی نقاط شهرها دیده می شدند. اینها نشان دهنده کم توجهی به شعور مخاطب است. فقط قصه نباید جذابیت داشته باشد و بقیه عوامل هم باید درست باشند.
آذین افزود: قصه کیمیا قصه زنی است که می تواند نوعی نوآوری باشد اما ما در طول سریال با شخصیت هایی روبرو هستیم که مثبت، منفی و خاکستری هستند. یک صف متعلق به انقلابیون است و در مقابل آنها جزو موانع و قطب منفی به حساب می آیند که چنان پررنگ ترسیم شده اند که شما با ساواکی و شخصیت منفی سریال احساس هم ذات پنداری می کنید. شهرام ساواکی چنان تحلیل سیاسی ارائه می دهد که انقلابیون از آن بی بهره هستند و بحث گروهک های سیاسی را پیش بینی می کند.
وی عنوان داشت: شخصیت ها چون آگاهانه انتخاب شده اند، سریال به دنبال تطهیر چهره های سرکوب گر رژیم شاهی حرکت می کند به جای اینکه چهره های واقعی را نشان بدهد. ما در دیالوگ های شهرام و فرخ می بینیم که آنها افرادی ساده وگول خورده به تصویر کشیده می شوند. شهرام به عنوان نیروی ارشد ساواک در اسرائیل دوره دیده شده خوب پس چرا روی این موضوع کار نشده؟
وی ادامه داد: ما یک لشکر ساواکی دست و پاچلفتی می بینیم که قرار است با انقلابیون مبارزه کنند و آدمهای ضعیف و ترسویی هستند. درحالی که نیروهای سرکوب گر ساواک به گونه دیگری بوده اند و واقعا عملکرد وحشیانه و ترسناکی داشته اند. چرا این سریال به سمتی حرکت می کند که باورهای مردم و جامعه زیر سوال برود؟ بین دیالوگ ها و روابط ما چیزهایی را می بینیم و می شنویم که برخوردنه به شرایط فعلی جامعه ماست. اگر قرار است این سریال به نوع هنرمندانه به روایت تاریخ کشورمان بپردازد تا این مقطع به توفیق دست نیافته است. اگر قرار است یک کار ملودرام اجتماعی خوبی ببینیم تا اینجا هم به دلیل پراکندگی و جهل سیاسی نگارندگان فیلمنامه مجموعه باعث شده نوعی آشفتگی ایجد شود و همین باعث شده نسل جوان انقلاب دچار گمراهی شود.
آذین تصریح کرد: بخش هایی هم که تا به حال باعث شده مخاطب از سریال دلزده نشود، حمایت انجمن سینمای دفاع مقدس بوده و اگر قرار است سریال تاریخی پرقسمت ساخته شود باید شخصیت شناسی در همه ابعاد آن صورت بگیرد. امیدواریم این اتفاق علی رغم لغزشهای فعلی در آینده بهتر شود و آخرین اثر در حوزه سریالهای ۱۰۰ قسمتی تلویزیون نباشد.