شگرد و فوت و فن خدا برای اداره جامعه اسلامی و هدایتشان به سوی کمال دنیا و آخرت، یکی دوتا نیست. خیلی هم با روش و اصول ما انسانها فرق دارد که باید هم داشته باشد.
مثلا ما انسانها اگر بخواهیم بر راه و مسیر و آرمانی تأکید بورزیم و جوانها را به پیمودن این مسیر تشویق کنیم؛ مثلا بخواهیم قشر جوان و دانشجویان را به فعالیت هر چه بیشتر در میدان علم و تحصیل و فن آوری تشویق کنیم، کارهای مختلفی می کنیم؛ همایش تشکیل می دهیم؛ سخنرانی می کنیم؛ از نخبگان تقدیر می کنیم؛ تسهیلات می دهیم و خیلی کارخوب و مفید و ضروری دیگر. این کاری است که از دست ما انسانها بر می آید.
اما در پس این دست و پا زدنها، خدا هم بیکار نمی نشیند و با روشهای پیچیده خدایی اش، وارد کار می شود. او برای فتح قله های کمال و پیشرفت از سوی ما برنامه ها دارد و نقشه ها کشیده است.
با مرور تاریخ اسلام و انقلاب می توان برخی از شگردهای خدا را دریافت، هر چند که دست کم من نمی توانم استدلال سفت و محکمی برایشان بیاورم.
گویا چنین است که خدا اگر بخواهد کار ارزشمندی را در میان مردم گسترش دهد و کاری کند که مردم، ارزش آن را بیش از پیش درک کنند، از میان پیشروان و نخبگان آن کار، چند نفری را گلچین می کند و به دست دشمنان اسلام، به شهادت می رساند. (لطفا ذهنتان زود به موضوع جبر و اختیار نرود که فعلا جایش نیست.)
جهاد و مقاومت نظامی در برابر دشمن، کار بسیار پرارزشی است، اما اگر رزمندگان ما در جببهه فقط دشمن را به خاک و خون می کشیدند و خود، شهید نمی شدند، امروز جهاد آنقدرها هم عزیز نبود و جایگاه فرهنگ ایثار و مقاومت در دل مردم، به اندازه حالا نبود.
خلاصه کارهایی می کند این خون شهید. با هیچ همایش و سخنرانی و مقاله و روش دیگری، نمی توانستیم ارزش فرهنگ جهاد و مقاومت را آن گونه که باید نشان دهیم. این باری است که خون شهید می تواند برداردش.
به وضوح می توان حس کرد که در این دو سه سالی که سه چهار دانشمند و نخبه فیزیک هسته ای مظلومانه به شهادت رسیدند، این رشته دانشگاهی ارزش دیگری پیدا کرد و "دانشمند هسته ای" عنوان مقدسی شده است. و یقین دارم که متقاضیان تحصیل در این رشته ارزشمند، بیشتر خواهند شد. از این به بعد، دانشجویان در این رشته "قبول" نمی شوند؛ "اعزام" می شوند. و هزار اتفاق قشنگ و زیبای دیگر خواهد افتاد.
من چه می دانم که خدا چه تصمیمی گرفته است و چه نقشه ای دارد؛ اما شاید بر آن است که تحولی در دانش هسته ای کشور به پا کند؛ آن هم با روش ناب و منحصر به فرد شهید گرفتن که شگرد انحصاری اوست.
از این نقشه ها خدا زیاد داشته؛ برای پیشبرد اهداف خود هم دشمنان را زیاد سرکار گذاشته است. فرعون بدبخت را یک عمر برای تربیت حضرت موسی به کار گرفته بود. صدام بدبخت را هم برای صدور انقلاب ما به کار گرفت. با این وصف، احتمالا اسرائیل هم با ترور کردن دانمشندان هسته ای ما، ناخواسته در حال اجرای نقشه خداست و در واقع دارد در زمین خدا بازی می کند.