تحلیل راهبردی سفر پوتین به ایران

در یک شنبه، اول آذر ۹۴ مطابق با ۲۳ نوامبر ۲۰۱۵، رئیس جمهور روسیه با دستانی پر و قدم هایی استوار وارد تهران شد و بلافاصله به دیدار امام خامنه ای شتافت. گام هایش استوار بود چون یک سال و نیم در سوریه مقاومت را یاری کرده است و قدم های انجام شده با وعده های نسیه غرب به ایران خیلی فرق دارد. دستانش پر بود چون قرآن در دست داشت و به محضر رهبری رسید نه مثل غربی ها که قرآن را کتاب و مرامنامه تروریزم معرفی می کنند و آتش زدن قرآن و توهین به پیامبر (ص) را نشانه آزادی می دانند و در عین حال قانون تصویب می کنند که حتی تحقیق کردن درباره هولوکاست، جرم است!

روسیه اکنون با تدریس عملی امام خامنه ای، کم کم در حال فهمیدن معنای نامه ای است که امام خمینی به گورباچف نوشت: این که پس از فروپاشی اندیشه کمونیزم مبادا به سمت غرب بغلتید. اما یلتسین که رئیس جمهوری بی کفایت بود درهای روسیه را به روی غرب باز کرد و بحران هویت و شوکت برای ملتی و کشوری بزرگ فراهم کرد.

با آمدن پوتین، روسیه قدری به هویت خود توجه کرد، اما کشوری که سالها در فضای کمونیزم و غربزدگی زیسته بود، دست کم یکی دو دهه زمان می خواست که رئیس جمهوری فهمیده درس بزرگی را با قطعیت درک کند و بتواند بفهمد که مناسبات واقعی جهان چیست.

با رهبری عالمانه و شرافتمندانه امام خامنه ای در جهان و به ویژه منطقه غرب آسیا، ثابت شد که دیپلماسی شرافتمندانه و عمیق و ریشه دار و ماندگار، در گرو استقلال و حمایت از خواست مردمی دانا و مؤمن و فداکار است. روسیه این مساله را هنگامی فهمید که دولت بر آمده از اکثریت مردم اکراین، دو بار با یک شبه کودتای آبکی به نام انقلاب رنگی سقوط کرد و نه نهادهای قانونی و نه ارتش و نه مردم اکثریت و نه روسیه حامی اکراین نتوانستند هیچ کاری بکنند!

اما حزب الله لبنان که دست پرورده نویسنده نامه به گورباچف است توانست با عزت و بدون واهمه، لبنان را از صهیونیزم مورد حمایت آمریکا و اروپا و حتی کشورهای خائن عربی آزاد کند؛ کاری که نه تنها از دست ارتش های چندین کشور عربی برنیامد، بلکه آنان در جنگی شش روزه، مجبور شدند صحرای سینا و بلندی های جولان را نیز واگذار کنند.

سوریه اما، خط حزب الله را با کندی محسوسی دنبال کرد؛ هر چند که مسیر کلی سوریه صحیح بود اما سوریه یک مشکل داشت؛ اعتماد به مردم دانا، با ایمان و فداکار نداشت و لذا داعش به جان وی افتاد. در این ماجرا دولت و ارتش سوریه هم فهمید که کانون قدرت، داشتن مردمی دانا، با ایمان و فداکار است و ارتشی که روزی نمازخواندن را جرم می دانست اکنون پشت سر قاسم سلیمانی نماز می خواند و حدود صد هزار بسیجی دارد!

روسیه با مقایسه کردن از دست رفتن اکراین و  ماندگاری سوریه -با وجود همه گونه حمایت های ترکیه و عربستان و اروپا و آمریکا- با اتکا به حمایت بخش اندکی از حامیان بسیار خود، که افرادی دانا، با ایمان و فداکار بودند و نیز با حمایت معدودی از مردم ایران، حزب الله، عراق و افغانستان، فهمید که قدرت واقعی و تعیین کننده معادلات آینده جهان کجاست: انسانهای دانا و مؤمن و فداکار!

قدرتی که البته پیشتر ایران در دفاع مقدس هشت ساله خود نشان داده بود و حزب الله لبنان، بهترین شاگرد این درس بود. و توانست اسرائیل و آمریکا و عربستان و انگلیس را در جنوب لبنان شکست دهد.

علت هدیه دادن قرآن

۱. روسیه برای این که نشان دهد پیام قدرت جدید جهانی (مردم دانا و مؤمن و فداکار) را تا اندازه ای درک کرده است به صورت کارآموزی در سوریه وارد حمایت از جبهه جدید قدرت جهان شد و وقتی تضمین های ایران در پیروزی برجسته و نیز تحقق اقتدار و شوکت روسیه را دید، از نظر تئوریک نیز قرآن را به جای سپر یا سامانه سامانه موشکی اس۳۰۰ به عنوان هدیه خود برای رهبری ایران انتخاب کرد، تا نشانی از درک بالای وی از پیام انقلاب اسلامی باشد. یعنی با قرآن که معجزه پیامبر است و راهنمای سیاست خارجی عزتمندانه ایران و دوستانش است، می توان جهان را گرفت نه با ترور و خشونت و بی شرافتی در دیپلماسی.
این که قرآن کتاب ترور نیست؛ بلکه کتاب ضد ترور است و ما که بر ضد تروریزم جنگ واقعی می کنیم، قرآن به هم هدیه می دهیم.
این که اسلام هراسی غرب سنگش به تیر خواهد خورد و دلیل آن هم این است که یکی از بزرگترین کشورهای لیبرال دنیا، قرآن هدیه می دهد و دنباله رو غرب حقه باز نیست.
۲. این که پوتین بر خلاف غرب که دشمن اسلام است، دشمن اسلام نیست.
۳. این که پوتین هر چند که با مشتی تروریزم و به قول غربی ها مسلمان می جنگد، اما با اسلام راستین نمی جنگد، بلکه کتاب قرآن را هدیه خود می داند.
۴. این که مردم روسیه بدانند که زمان کمونیزم و نفی خدا در روسیه سپری شده است و قرآن می تواند هدیه رئیس جمهور کشوری باشد که قبلا بی خدایی بر آن حاکم بوده است.
۵. به نظر ما روسیه کشور با هوشی است و تا حدی توانست پیام انقلاب اسلامی را به کشورش وارد کند؛ آن هم در دوره ای که غربی ها فکر می کنند می توانند با برجام در ایران نفوذ کنند!

الهام روسیه از ایران در روی آوردن به محور مقاومت، درس بزرگی است که زود یا دیر، الهام بخش بسیاری از کشورهای دیگر نیز خواهد بود. حتی کشورهایی که امام خامنه ای به جوانان آن نامه نوشت است. زیرا جوانان بیشتر از سران کشورها، فرصت و انگیزه درک حقیقت را دارند.