کد خبر: ۳۵۱۵۲
زمان انتشار: ۱۰:۲۰     ۲۵ دی ۱۳۹۰
مقاله‌نیوزدی درباره‌رابطه‌بسته‌شدن‌تنگه‌هرمزباترورشهیداحمدی:
تهدید بستن تنگه هرمز که در واکنش به خصومت های روز افزون استکبار از سوی مقامات ایران در دستور کار قرار گرفته است، پاشنه آشیل قدرت های زورگوی غربی را به همگان و به طور ویژه به خود آنها نشان داد. این تهدید به حدی برای آنها مخاطره آمیز است که روز گذشته سایت نیویورک تایمز به نقل از جاناتان گرینت، فرمانده نیروی دریایی امریکا، نوشت: ”اگر از من بپرسید که این شب ها چه چیزی خواب را از چشمانم ربوده است، خواهم گفت تهدید ایران به بستن تنگه هرمز"!
سرویس بین الملل پایگاه 598، تهدید بستن تنگه هرمز که در واکنش به خصومت های روز افزون استکبار از سوی مقامات ایران در دستور کار قرار گرفته است، پاشنه آشیل قدرت های زورگوی غربی را به همگان و به طور ویژه به خود آنها نشان داد. این تهدید به حدی برای آنها مخاطره آمیز است که روز گذشته سایت نیویورک تایمز به نقل از جاناتان گرینت، فرمانده نیروی دریایی امریکا، نوشت: ”اگر از من بپرسید که این شب ها چه چیزی خواب را از چشمانم ربوده است، خواهم گفت تهدید ایران به بستن تنگه هرمز"!

وقتی مقامات امریکا حتی در خصوص فضاحت پخش ویدئوی توهین سربازان حیوان صفت امریکایی به کشته های افغان اینگونه سخن نمی گویند، ابعاد وسیع این قضیه بیشتر آشکار می گردد.

مسئله تنگه هرمز باعث شده تحلیلگران امریکایی قدری واقع بینانه تر به قضایا نگاه کرده و مشاوره های معقولانه تری را به ناخدای کشتی امریکا که، در دریای طوفانی اشتباهات خود سردرگم است، پیشنهاد دهند. سایت خبری تحلیلی نیوزدی در سرمقاله دیروز خود اینگونه نوشت: " چند روز پیش، یکی از دانشمندان هسته ای ایران در انفجاری مرموز و به طرزی فجیع کشته شد. قبل از او، حداقل چهار نفر دیگر هم به همان سرنوشت اسرارآمیز دچار شده بودند.

در این میان، بازرسان بین المللی گزارش دادند که ایران در حال غنی سازی اورانیوم است؛ این یعنی این کشور یک گام دیگر در جاده ساخت سلاح هسته ای برداشته است. واکنش مقامات ایران به چشم انداز رو به افزایش تحریم های اقتصادی، تهدید به بستن تنگه حیاتی هرمز بوده است؛ عملی که می تواند مانع از تأمین سوخت اکثر نقاط دنیا شده و باعث سر به فلک کشیدن قیمت انرژی شود. ورای تمام این مسائل، یک سرباز کهنه کار نیروی دریایی امریکا که به اتهام جاسوسی در ایران زندانی است، به اعدام محکوم شد.

در اصل، همه این ماجراها به یک بمب برمی گردد. ایالات متحده و متحدینش با ایران سر جنگ دارند زیرا این کشور در پی [کسب] توانایی ساخت سلاح هسته ای است. خوشبختانه، نشانه هایی مبنی بر اینکه ایران هنوز واقعا تصمیم به ساخت سلاح اتمی نگرفته است، وجود دارد. بنابراین، اکنون مسئله این است که بقیه کشورهای دنیا باید چکار کنند تا این کشورِ بخصوص را از باشگاه هسته ای دور نگه دارند؟ و اینکه اگر ایران واقعا هسته ای شود اوضاع چقدر ناخوشایند خواهد شد؟

ابتدا، باید با این واقعیت کنار آمد که اگر ایران واقعا بخواهد بمب اتم بسازد، دنیا گزینه های مناسب اندکی برای ممانعت او از این کار خواهد داشت. تحریم ها عوارض جدی در پی خواهند داشت، اما بعید است بخودی خود ایران را از عزمش منصرف کنند؛ ایرانی که حاکمان بی رحمش مخالفین سیاسی خود را له کرده و به نظر نمی رسد نگران تحمیل مشکلات اقتصادی بر مردم خود باشند.

اقدامات غیر مستقیم، از جمله کشتن دانشمندان و استفاده از استاکس نت (یک ویروس کامپیوتری که بخش عمده ای از سانتریفیوژهای هسته ای ایران را به طور کامل از بین برد) ممکن است ساخت بمب را به تعویق بیاندازد اما می تواند موجب دامن زدن به چرخه ی مخرب اقدامات تلافی جویانه این کشور شده و حل و فصل مسئله ایران را سخت تر کند. حتی یک حمله پیش دستانه فقط برنامه هسته ای ایران را به تأخیر می اندازد مگر اینکه به اشغال دائم این کشور بیانجامد. و هیچ ضمانتی وجود ندارد که چنین حمله ی پر هزینه ای بتواند مکان های صحیح را شناسایی و نابود کند.

از طرف دیگر، گسترش سلاح های هسته ای به ایران، هرقدر هم مخاطره آمیز باشد، پایان دنیا نیست! اسرائیل و پاکستان که همسایگان دیوار به دیوار ایران هستند، سلاح هسته ای دارند و از آنها استفاده نکرده اند! در واقع بجز امریکا که دو عدد از آنها را در جنگ با ژاپن بکار برد، هیچ کشور دیگری هرگز از سلاح هسته ای خود استفاده نکرده است. سلاح های هسته ای می توانند بی استفاده باشند؛ اسرائیل قدرت چشمگیر هسته ای و توانایی مقابله به مثل اتمی دارد و این بدان معناست که حمله هسته ای ایران به اسرائیل برای ایران، خودکشی محسوب می شود. قابل تصور است که ایران بتواند به تروریست ها یک ابزار هسته ای با قابلیت مخفی نگه داشتن بدهد، اما این کار فوق العاده پر مخاطره و از لحاظ فنی، مشکل خواهد بود.

انجام این کار، [شانس] درک انگیزه ایران را به ما می دهد. سابقه ی دخالت های قدرت های غربی در ایران از جمله کودتای سال 1953 که با حمایت سازمان سیا انجام شد، باعث بی اعتمادی طرف ایرانی شده که از مدت ها پیش در تلاش برای ایجاد تعادل بین نیروهای سکولار و روحانی است. اوج خشم این نیروها در سرنگونی شاه ایران در سال 1979 و دستگیری بیش از 60 دیپلمات امریکایی مشهود بود. علاوه بر این، از زمان حادثه یازده سپتامبر، ایالات متحده به دو همسایه ایران حمله کرده است.

چیزی که ما آن را ”بدگمانی" قلمداد می کنیم، برای ایرانی ها ”نگرانی های قابل دفاع امنیتی" محسوب می شود. ایران همچنین مشتاق است بر منطقه غنی از نفت خود تسلط داشته باشد، و دشمن قسم خورده اسرائیل نیز هست. اما او می داند برانگیختن دنیا با توسعه سلاح های هسته ای قطعا پر هزینه خواهد بود.

در این مرحله، تهدید و خشونت های سطح پایین، فقط می توانند مصالحه با ایران را سخت تر کنند، و این در حالی است که خطر درگیری نظامی را افزایش می دهد. یک جنگ دیگر در خاورمیانه، آخرین چیزی است که امریکا هم اکنون به آن نیاز دارد. بدین ترتیب، بهترین رویکرد ما سیاست تحریم های شدید، همکاری های بین المللی و لفاظی های کمتر است.

هر دو طرف باید بدانند که تنها راه حل معقول، نتیجه ای است که از راه مذاکره به دست بیاید و احتمالا به ایران اجازه بدهد سوخت هسته ای را برای اهداف صلح آمیز و تحت نظارت شدید بین المللی غنی سازی کند؛ بدون اینکه بخواهد بمب اتمی بسازد."

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها