به گزارش پایگاه 598، هاشم که یکی از بامزه ترین فوتبالیست های ایران است، از همان ابتدای حضور
در 90 با خنده و شوخی ظاهر شد. عادل فردوسی پور خیلی زود به ماجرای هاشم و
مسی رسید. مجری 90 گفت که پس از قرعه کشی جام جهانی همراه با جواد نکونام
گفتند تقابل مسی و بیک زاده جالب می شود و بعد از آن مردم جوک های زیادی
ساختند. هاشم با خنده به فردوسی پور گفت: «شما سبب شدی من چشم بخورم و جایم
را از دست بدهم.(خنده)» بیک زاده با خنده ادامه داد: «اینقدر گفتی هاشم و
مسی که چشم خوردم. من به چشم زدن اعتقاد دارم. بالاخره چشم زدن هست. من می
کنم چشم خوردم چون هم تغذیه ام خوب است و هم استراحت خوبی دارم.»
عادل
با خنده گفت که چرا تو را چشم می زنند؟ که بیک زاده با خنده گفت: «شاید چون
خوش تیپم!» او ادامه داد: «به خود آقا جواد(نکونام) هم گفتم مسی و رونالدو
حق تو را خورده اند چرا به من گیر دادی؟»
هاشم در بخش دیگری از حرف
هایش گفت: «قبل از جام جهانی همه اش در اردو بودیم. وقتی به اردوی آفریقای
جنوبی رفتیم، دخترم به دنیا آمد. من رفتم جام جهانی و وقتی برگشتم بچه ام
دو ماهه بود! فکر کنم اگر یک مقدار می فهمید، به جای بابا به من می گفت
عمو!»
او درباره حضور در برزیل زودتر از تیم ملی هم گفت: «آره دیگر.
من مصدوم بودم و زودتر رفتم. حالا من هم تک و تنها آنجا و زبانم که می
دانی فول!(خنده)»بیک زاده در گفت و گو با 90 حرف های دیگری هم زد که خلاصه
ای از آن را در زیر می خوانید:
-تیم ما (فجرسپاسی) باعث شد که علی پروین از پرسپولیس استعفا بدهد و برود. 4 گل به پرسپولیس زدیم.
-یک
بار غلامحسین پیروانی در فجر گفت چه کسی می تواند چپ بازی کند؟ دستم را
بالا بردم و یهو دیدم گفت پس از این به بعد هافبک چپ باید بازی کنی!
-من در پست های رو به جلو خوب هستم. البته امیدوارم چشم نزنی آقای فردوسی پور!
-کسانی که در تمرین استقلال به من توهین می کردند هوادار واقعی استقلال نبودند. ولی جا دارد از همه هوادارهای استقلال تشکر کنم.
-در
فصلی که من خیلی تحت فشار بودم، امیر قلعه نویی همه جوره پشت سر من
ایستاد. به من می گفت اگر 100 هزار نفر که هیچ، 100 میلیون نفر هم اعتراض
کنند تو را بازی می دهم.
-یک میلیارد و خرده ای طلب داشتم. جای اینکه پولم را بدهند یک پولی هم از ما گرفتند.
-مظلومی
من را می خواست ولی تصمیم گیرنده خود او نبود. این مربی من را می خواست.
حتی با خودم حرف زد. مهدی رحمتی هم با من حرف زد و گفت بیا. روز آخر هم
رفتم قرارداد ببندم ولی اتفاقاتی افتاد که من را در لیست مازاد گذاشتند.
تیم های زیادی من را می خواستند ولی گفتم می مانم استقلال. به نظرم کار
خوبی با من نکردند. با من و امیرحسین صادقی رفتار خوبی نداشتند.
-روز
آخر نقل و انتقالات رفتم باشگاه که امضا کنم. مظلومی گفت یک مشکلی هست.
هوادارهایی هستند اس ام اس می دهند روی موبایلم. گفتم هوادار از کجا موبایل
شما را ندارد؟ با هم دست دادیم و روبوسی کردیم و گفت هاشم می خواهم از
هفته اول بازی کنی. رفتیم قرارداد امضا کنیم به دلم بد افتاد. شرایطی شد که
دیگر نمانم.
-من عادت دارم پول حلال سر سفره ام ببرم. قبل از دربی
برگشت سال قبل مریض بودم و نتوانستم بازی کنم. خدا شاهد است. اصلا بحث این
نبود که خودم بازی نکنم. دکتر استقلال هم شاهد است. من حتی بازی قبل یعنی
تراکتور هم مریض بودم و ساعت 4 صبح مجبور شدم به خاطر حالت تهوعی که داشتم
دکتر تیم را بیدار کنم. من شرایطی نداشتم که در دربی بازی کنم. ولی اگر
آقای قلعه نویی ناراحت شده، من از او معذرت می خواهم.
-ماهی یک گوسفند قربانی می کنم و به نیازمندها می دهم. فکر کنم این دفعه باید گاو بکشم تا چشم نخورم!