علی سلیمانی، از شاعران جوان، نیز اخیراً سرودهای را به ساحت این شهدا تقدیم کرده که به این شرح است:
خوشم که دیدن تو شوق آخرین سفرم بود
فقط هوای تو در کولهبار مختصرم بود
به اشتیاق به سوی تو آمدم که بهشتی
تمام پیشکشم – گر چه اندک است – سرم بود
کنار مرقد تو آفتاب خانهنشین بود
همیشه پرچم گنبد ستاره سحرم بود
چه افتخار به از این که در کنار تو بودم
اگر چه کوچه به کوچه گلوله دور و برم بود
"دمشق امن و امان است" اولین خبرم بود
"دمشق امن و امان است" آخرین خبرم بود
کنار گنبد تو پر زدم، به اوج رسیدم
اگر چه نیزه مداوای زخم بال و پرم بود
قرار داشتم اینبار خانه امن بماند
اگر بقیع کماکمان دلیل چشم ترم بود
گذشتم از وطنم، از تنم، گذشتم از اینها
منی که غربت شیعه همیشه در نظرم بود
تمام فخر من این است روی سنگ مزارم
نوشتهاند یکی از مدافعان حرم بود
***
حبیب حبیبپور:
از سفر برگشته مردی از تبار کربلا
لالهای روییده شد در لالهزار کربلا
از سفر برگشته آن لبیکگویی که به شوق
بود با هیهات مناالذله یار کربلا
ذکر او یا لیتنی کنت معک با اشک چشم
در محرم بود هر جا سوگوار کربلا
غنچه خندان ما لب تشنه پرپر شد ولی
شد شکوفا بارها در نوبهار کربلا
نام او جاوید میماند چو عاشوراییان
نام او در عاشقان بیشمار کربلا
بود بر پیشانیاش نام حسین بن علی
شد به غربت پاکباز و پاسدار کربلا
تا غبار غم زداید از ضریح زینب، او
شد اباالفضلی دگر در کارزار کربلا
او علی اکبری دیگر شد و در ماه خون
کرد جان خویش را آسان، نثار کربلا
ما رایت الا جمیلا در نگاهش جلوه کرد
مفتخر شد بر مدال افتخار کربلا
ای خوشا مثل شهیدان حرم، پرواز عشق ...
ای خوشا سرخوش ز جام خوشگوار کربلا