کد خبر: ۳۴۹۴۳۴
زمان انتشار: ۰۸:۴۵     ۱۸ آبان ۱۳۹۴
باید دانست زمانی که مردم چشم‌انتظار حل مشکلات معیشتی و گره‌گشایی از چالش‌های اقتصادی موجود هستند، اظهارات فرافکنانه و در لفافه بردن انگشت اتهام به‌سوی قوای دیگر، بی‌شک نمی‌تواند پاسخگوی نیازها و مطالبات جامعه باشد.

به گزارش پایگاه 598، «محمدجواد اخوان» در روزنامه «جوان» نوشت:

برگزاری نمایشگاه مطبوعات امسال با اما و اگرهای فراوانی همراه شده است، به‌گونه‌ای که می‌توان آن را حاشیه‌دارترین نمایشگاه مطبوعات کشور دانست. از سویی همان‌گونه که پیش‌بینی می‌شد، حضور رئیس‌جمهور محترم در این نمایشگاه نیز، از حاشیه‌های موجود بی‌تأثیر نماند و با حاشیه‌هایی جدی و بسیار پررنگ‌تر از متن مصادف شد.

نخست نوع حضور شخص آقای روحانی در نمایشگاه بوده که در ساعات خاصی و بدون حضور عموم رسانه‌ها و تنها در بازدید از تعداد معدودی رسانه دولتی سپری شد. این نوع از حضور، در تضاد کامل با شعار اعلامی نمایشگاه، یعنی «نقد منصفانه، پاسخ مسئولانه» بود و البته سنجه خوبی نیز برای میزان نقدپذیری دولت و آمادگی آن مواجهه با منتقدان.

البته ماجرا زمانی جالب‌تر می‌شود که در این نکته دقت کنیم که عمده رسانه‌های جدی منتقد دولت، در فهرست غایبان بزرگ نمایشگاه بودند، اما از مواجهه با معدود رسانه‌های منتقد موجود نیز پرهیز شد.

حاشیه دیگر، اما پررنگ‌تر از متن نمایشگاه مربوط به اظهارات شخص آقای روحانی بود که البته در میان جملات نقل‌شده از ایشان، نکات تأمل‌برانگیز گوناگونی مشاهده می‌شود که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌شود:

1ـ در فرازی از جملات ایشان آمده است: «آیا از پایگاه یک بخش از حکومت به بخش دیگری از حکومت حمله کردن، این شد انقلاب؟ این شد انقلابی‌گری؟ یک‌وقتی در برخی نوشته‌ها، هماهنگی راهبردی به‌عنوان یک اصل مهم برای وحدت جامعه و حکمرانی سالم را می‌خواندیم اما حالا گاهی معکوس آن را مشاهده می‌کنیم.» گویا انتقاد اصلی آقای روحانی در این جملات به آن است که چرا رسانه‌های منتسب به جبهه انقلاب اسلامی، به انتقاد از برخی اقدامات دولت پرداخته‌اند. از این اظهارات چنین استنباط می‌شود در الگوی مطلوب مدنظر ایشان، رسانه‌ها باید صرفاً مجیزگوی دولت باشند و انقلابی‌گری یعنی تعریف و تمجید صرف و چشم بستن به‌ روی واقعیت‌ها.

خوب است آقای روحانی و دیگرانی که چنین می‌اندیشند به این سؤال پاسخ دهند که آیا در سال‌های 84 تا 92 نیز چنین رسالتی برای رسانه‌ها‌ قائل بوده‌اند یا نه؟

2ـ در میان جملات رئیس‌جمهور البته تعریض‌هایی به قوای دیگر از جمله قوه قضائیه نیز به چشم می‌خورد. برای مثال ایشان گفته‌اند «دستگاه قضایی ما باید مأمن جامعه باشد هر چیزی اشکال داشته باشد اگر نمک سالم باشد می‌شود جلوی آن را گرفت اما اگر نمک فاسد شود خیلی کار سخت می‌شود. دستگاه قضا پایگاه امن مردم است مردم آن روزی که از همه مأیوس شوند از دولت، روزنامه، حتی عالم، استاد دانشگاه؛ آنجایی که هیچ‌وقت، هیچ‌کس نباید مأیوس شود باب عدل است و در خانه قاضی. قاضی به‌عنوان مأمن جامعه است بسیار مهم است که جامعه ما احساس امنیت، عدالت و یکسانی را داشته باشد.» البته در صحت این گزاره‌ها تردیدی نیست، اما طرح یک‌باره، آن‌هم در خارج از موضوع مرتبط، یادآور رفتار یکی از مسئولان اجرایی سابق است که بخش عمده‌ای از سال‌های پایانی فرصت خدمت خود را به حاشیه آفرینی در منازعه با قوای دیگر و اظهارات جنجال‌برانگیز گذراند و از قضا آقای روحانی نیز با شعار پایان دادن به این رفتارها بر سرکار آمد.

باید دانست زمانی که مردم چشم‌انتظار حل مشکلات معیشتی و گره‌گشایی از چالش‌های اقتصادی موجود هستند، اظهارات فرافکنانه و در لفافه بردن انگشت اتهام به‌سوی قوای دیگر، بی‌شک نمی‌تواند پاسخگوی نیازها و مطالبات جامعه باشد.

3ـ گاه برخی گزاره‌ها فی حد ذاته صحیح هستند، اما طرح نادرست یا به کار بردن از سوی افراد غیر موجب وهن آن مفاهیم و نیز برداشت‌های ناصواب می‌شود. از جمله چنین مصادیقی را می‌توان در جملات دیروز آقای روحانی نیز یافت. چنانکه در خصوص نقد مسئولان، ایشان اظهار داشته است: «همه ما باید نقادی کنیم نقد به نفع ماست دولت باید نقد شود، قوه قضائیه باید نقد شود، مجلس باید نقد شود اسلام که بالاتر می‌گوید «النصیحه‌لائمه‌ المسلمین»؛ امام مسلمین هم باید نقد شود، منتها نقد و انتقاد، نه اتهام، تخریب، تهمت و دروغ. انتقاد کنیم از روی دلسوزی و بگوییم این کار خوب بود و اینجا اشکال داشت و اگر این‌طور می‌شد بهتر بود. بیاموزانیم و بیاموزیم خودمان کاری کنیم که آینده بهتری در انتظارمان باشد.»

مبنای گزاره النصیحه لائمه المسلمین، بر پایه چارچوب‌های معرفتی دینی بنا نهاده شده و اتفاقاً در طول تاریخ انقلاب اسلامی نیز، امام راحل عظیم‌الشأن و نیز رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سیره عملی خود، بیش از همه منادی این نکته بوده هیچ‌گاه باب نقد رهبری را نبسته‌اند.

اما اینک یک سؤال جدی، قابل‌طرح است. درحالی‌که رهبر معظم انقلاب، خود به‌کرات پذیرای نقدهای مطرح‌شده بوده و همواره از رفتارهای متکبرانه پرهیز داشته‌اند، طرح این موضوع که «امام مسلمین هم باید نقد شود» در سخنرانی از سوی فرد دیگر، چه معنا و مفهومی دارد؟ هزار نکته باریک‌تر از مو اینجاست که این اظهارات از سوی کسی مطرح می‌شود که در همان روز طرح این جملات از روبه‌رو شدن با رسانه‌های منتقد دولت پرهیز می‌کند و از اینکه نمایشگاه وجهه‌ای کاملاً یک‌سویه و همسو با دولت یافته است، خم به ابرو نمی‌آورد.

بر مبنای آموزه‌های دین مبین اسلام، همه ما موظفیم که بر مبنای «صحت» و «حسن نیت فاعل» با مسائل برخورد کنیم و چنین احتمال دهیم که آقای روحانی به‌هیچ‌عنوان نیتی مطابق با برداشتی را که دشمنان عنود انقلاب در تداعی دوگانگی از این جملات ارائه می‌دهند، نداشته‌اند و تنها سهو در کلام این شائبه را رقم‌زده است؛ اما باید دانست که طرح اظهارات نسنجیده و دشمن‌شادکن از سوی مسئولان هزینه‌های گزافی به دنبال دارد که در سال‌های گذشته شاهد پیامدهای منفی آن بوده‌ایم.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها