به گزارش پایگاه 598، فراگیری شعار «مرگ بر آمریکا» را میتوان یکی از ثمرات انقلاب اسلامی دانست
که البته امروز دیگر محدود به جغرافیای ایران اسلامی نیست و در بسیاری از
نقاط دنیا از سوی آزادگان جهان فریاد زده میشود. این شعار جهانی را
میتوان نمادی از «استکبارستیزی» و «سلطهناپذیری» ملت ایران دانست که در
طول سیوشش سال گذشته، بهعنوان الگویی قابل اعتنا در پیش چشم ملتهای
دنیا بوده و درسهای فراوانی برای بسیاری از جهانیان داشته است.
هرچند عدهای از «انقلابیون
پشیمان» و «خودعاقلپنداران مرعوب» تلاش کرده و میکنند تا این شعار را به
محاق برند و اثرات آن را در جامعهی ما کمرنگ کنند، اما استدلالهای
مرعوبانهی این قسم افراد و نیز خاطرات مشکوکالاعتبار آنها نتوانسته است
تاکنون پروژهی «بزک کردن چهرهی آمریکا» را به نتیجه برساند. جالبتر
اینجاست که هرازگاهی که برخی در داخل سعی میکنند نوعی «آلزایمر سیاسی» را
فراگیر کنند تا سیاههی جنایات نظام سلطه از حافظه تاریخی ملت ایران پاک
شود، این خود مستکبران و سلطهگران غربی هستند که با ادبیات خاص خودشان و
رفتارهای زیادهخواهانهشان، عملاً تمام این رشتهها را پنبه کرده و ماهیت و
خوی استکباریشان را که ملت ایران از آن بیزار است، به نمایش میگذارند.
تجربهی سه دهه تلاشهای
نافرجام برخی جریانهای سازشطلب برای پایان دادن به راهبرد استکبارستیزی
نشان میدهد هرچند غرب و آمریکا بهدنبال نفوذ و بازگشت در ایران است، اما
درعینحال براساس سنن الهی نمیتواند خوی شیطانی خود را نیز پنهان سازد و
ازاینرو هرچند گاه موفق شده است تا زمینههایی برای رخنه و تطهیر چهرهی
خود از طریق برخی عناصر داخلی پیدا کند، اما خیلی زود ورق برگشته و ماهیت
حقیقی آنها آشکار میشود.
ازاینرو میتوان با قاطعیت
گفت که بهدلیل ماهیت اساسی استکباری دولت ایالاتمتحدهی آمریکا، پروژهی
«بزکسازی چهرهی آمریکا» و «آلزایمر سیاسی برای فراموشی استکبارستیزی» به
نتیجه نخواهد رسید و این پروژه در آینده نیز توفیق چندانی نخواهد داشت.
اما باید گفت که هرچند شعار
«مرگ بر آمریکا» نمادی از استکبارستیزی ملت ایران در سطح دنیای امروز است،
اما مفهوم سلطهستیزی تنها به شعار ختم نمیشود و جلوههای گوناگونی در
میدان عمل مییابد. بهطور کلی باید گفت در طول بیش از سه دهه گشته شعار
«مرگ بر آمریکا» در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ظهور و
بروز پیدا کرده و الگوسازی مناسبی برای دیگر ملتها شده است.
اکنون در آستانهی روز ملی
مبارزه با استکبار جهانی نیز میتوان جلوههای عملی «مرگ بر آمریکا» را در
آوردگاههای گوناگون پیش روی ملت ایران برشمرد که برخی از مهمترین آنها
عبارتاند از:
1. جلوگیری از نفوذ و بازگشت آمریکا
اکنون و بهخصوص در دورهی
پسابرجام، تلاش آمریکا برای نفوذ و بازگشت به ایران شدت گرفته است و بهنظر
میرسد مهمترین راه مبارزهی حقیقی با آمریکا، در حال حاضر، شناخت
راههای رخنه و انسداد آن است.
2. جلوگیری از گسترش قدرت محور غربی-عربی-عبری در منطقه
شکی نیست که منطقهی غرب آسیا
به آوردگاه رقابت دو محور مقاومت و سازش تبدیل شده است که محور متحدان
آمریکا با شعلهور کردن جنگ نیابتی بهدنبال ضربه زدن به محور مقاومت و
مهار اقتدار منطقهای جمهوری اسلامی ایران است.
به بیان رهبر معظم انقلاب،
«در منطقه هم آنها میخواهند نفوذ ایجاد کنند؛ حضور برای خودشان دستوپا
کنند و اهداف خودشان را در منطقه دنبال کنند. ما به حول و قوهی الهی تا
آنجایی که بتوانیم نخواهیم گذاشت این اتفاق بیفتد. سیاستهای ما در منطقه،
نقطهی مقابل سیاستهای آمریکاست.»
[1]
در چنین شرایطی، حمایت کامل از مقاومت و حضور و نفوذ منطقهای نظام، یکی دیگر از جلوههای «مرگ بر آمریکا» است.
3. مقاومسازی اقتصاد
نمیتوان از یاد برد که دشمن
از آسیبپذیری اقتصاد ایران در سالهای اخیر بیشترین سوءاستفاده را نمود و
بزرگترین حجم تحریمهای تاریخ را علیه جمهوری اسلامی ایران وضع نمود.
اکنون چه غرب به وعدههای خود در برجام عمل کند و چه نقض عهد کند، باید
بدانیم که راه انسداد مسیر تکرار تحریمها، مقاومسازی اقتصاد با محوریت
حمایت از تولید ملی است که لازم است براساس سیاستهای کلی ابلاغی مقام معظم
رهبری دنبال شود و دولت نیز با تشکیل ستاد قوی و برنامهی اجرایی کارآمد،
سهم خود را در این عرصه به میدان عمل آورد.
4. مقاومسازی فرهنگی
هرچند تهاجم فرهنگی و جنگ نرم
که بهدنبال تغییر باورها و ارزشهای حاکم بر جامعهی ایران است، سابقهای
به درازای چند دهه دارد، اما با پیشرفت فناوری در سالهای اخیر، بر شدت و
گستردگی آن افزوده شده است و امروز در مقطع کنونی بیم آن میرود که با
حضور مستقیم برخی مؤسسات پوششی و بهظاهر بینالمللی، رخنههای فرهنگی در
داخل، موجبات آسیبپذیری جامعهی ما را ایجاد کند.
به تعبیر حضرت امام خامنهای، «دشمن سعی میکند در زمینه
ی فرهنگی، باورهای جامعه را دگرگون کند و آن باورهایی را که توانسته این جامعه را سرپا نگه دارد جابه
جا
کند، خدشه در آنها وارد کند، اختلال و رخنه در آنها به وجود بیاورد.
خرجها میکنند؛ میلیاردها خرج میکنند برای این مقصود. این رخنه و نفوذ
فرهنگی است.»
[2] بنابراین لازم است جبههی مؤمن انقلابی به میدان عمل آمده و در این آوردگاه حساس از انقلاب اسلامی پاسداری نماید.
5. افشای چهرهی بزککردهی آمریکا
رهبر معظم انقلاب میفرمایند:
«بعضیها اصرار دارند این شیطان بزرگ را با این خصوصیات (که از ابلیس بدتر
است) بزک کنند و بهشکل فرشته وانمود کنند. چرا؟ دین بهکنار،
انقلابیگری بهکنار، وفاداری به مصالح کشور چه میشود؟ عقل چه میشود؟
کدام عقلی و کدام وجدانی اجازه میدهد که انسان قدرتی مثل قدرت آمریکا را
بهعنوان دوست، بهعنوان مورد اعتماد، بهعنوان فرشتهی نجات انتخاب بکند؟
این [گونه] هستند؛ حقیقت امر این است. بله، خودشان را میآرایند؛ با ظاهر
اتوکشیده، با کراوات، با اودکلن، با ظواهر بهظاهر چشمگیر، خودشان را در
چشم افراد سادهلوح جور دیگری جلوه میدهند. حقیقت رژیم آمریکا اینهاست.»
[3]
همانگونه که پیشتر نیز اشاره شد، جریان نفوذی، با همهِی شکستهایی که
تاکنون با آنها مواجه شده است، از تطهیر آمریکا دست نمیکشد و بنابراین
باید جبههی جوانان مؤمن انقلاب اسلامی در افشای ماهیت حقیقی این چهرهی
بزکشده بکوشند.
6. جلوگیری از قدرتیابی جریان مرعوب و نفوذی
یکی از راهبردهای غرب برای
نفوذ در ایران، حمایت از دستیابی جریان مرعوب و نفوذی به کرسیهای قدرت است
که عمدتاً از طرقی همچون انتخابات دنبال میشود. چنانچه پیتر هارل، از
پژوهشگران اندیشکدهی «مرکز امنیت آمریکایی جدید»، به مقامات کاخ سفید چنین
تجویز میکند: «آمریکا باید یک استراتژی تهاجمی ترویج اصلاحات سیاسی و
اجتماعی در ایران را دنبال کند. آمریکا در این موضوع که قبل از انقضای
توافق هستهای، شاهد اصلاحات سیاسی در ایران باشد، یک منفعت و علاقهی
زیادی دارد. آمریکا باید با سرمایهگذاری کردن روی توافق هستهای، به ترویج
اصلاحات در ایران کمک کند تا تعامل بیشتر مؤسسات غیردولتی آمریکایی و
بینالمللی و نهادهای جامعهی مدنی در ایران تسهیل شود و نیز (واشنگتن) به
باقی ماندن در کنار فعالانی در ایران که بهدنبال اصلاحات سیاسی در کشور
هستند، ادامه دهد.»
[4]
بنابراین باید در مقابل جریان نفوذ هوشیار بود و نهادهای نظارتی مسئول از
رخنه آنها در فرایند انتخاباتی جلوگیری کرده و مانع از سناریوی آنها برای
راهیابی به قدرت شوند.
7. حل مشکلات مردم و کارآمدسازی
رهبر معظم انقلاب سالها پیش تأکید کردند: «هرکه میخواهد با آمریکا مبارزهی اساسی کند، باید به این مردم خدمت کند.»
[5]
واقعیت آن است که امروز کشور از چالشهای جدی اقتصادی رنج میبرد که
عمدتاً ناشی از سوءتدبیرها و سوءمدیریتهاست. بار اصلی این مشکلات معیشتی
را مردم بر دوش میکشند و همینان هستند که ولینعمتان اصلی مسئولان هستند.
اکنون وظیفهی مدیران اجرایی آن است که با عمل به وعدههای خود و حل مشکلات
معیشتی جامعه، دشمنان را ناامید سازند.
بیتردید جلوههای
گوناگون مبارزه حقیقی با آمریکا تنها به موارد فوق محدود نبوده و به نظر
میرسد لازم است جبههی مؤمن، خود را برای مبارزهای چندوجهی و تمامعیار
در این عرصه آماده سازند.
چنانچه حضرت امام خامنهای میفرمایند: «نیروهای مؤمن ما در سرتاسر کشور بدانند که حرکت، به
سمتاهدافو
آرمانهای اسلامی است. در این هیچ تردیدی نیست. و همه خودشان را آماده نگه
بدارند، همه آماده باشند؛ نیروهای مؤمن، نیروهای اصیل و معتقد در سرتاسر
کشور (که بحمدالله اکثریت قاطع این کشور را هم تشکیل میدهند) آمادهبهکار
باشند. آمادهبهکار بهمعنای آماده
ی جنگ نیست؛ یعنی هم آماده
ی کار اقتصادی باشند، هم آماده
ی کار فرهنگی باشند، هم آماده
ی کار سیاسی باشند، هم آماده
ی حضور در میدانها و عرصه
های مختلف باشند؛ آماده باشند، ما همه باید آماده باشیم. در مقابل این جهت
گیری
های دشمنان (که دشمنان ما شبو روز نمیشناسند) ما هم بایستی شب و روز نشناسیم و همه آماده باشیم.»
[6]
پی نوشت ها
[1]. بیانات در دیدار اعضای مجمع جهانی اهلبیت (علیهمالسلام) و اتحادیهی رادیو و تلویزیونهای اسلامی، 26 مرداد 1394.
[2]. بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 25 شهریور 1394.
[3]. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، 18 شهریور 1394.
[4]. http://asipress.ir/vdci
5wa
3.t
1aqw
2bcct.html
[5]. بیانات در سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره)، 14 خرداد 1382.
[6]. بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری، 12 شهریور 1394.
borhan