اگر چه دریافت کمک های مالی از سوی امریکا و حضور نیروهای امریکایی در کره به بهانه حمایت از این کشور در مقابل تهدیدات نظامی کره شمالی توانست تا حدودی زمان رسیدن این کشور به توسعه را هموارتر کند، اما از سوی دیگر این حضور زمینه های تصرف و تسلط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کره توسط امریکا را فراهم کرد.
رشد اقتصاد کره با آغاز دهه ۷۰ میلادی که با تقویت زیر ساخت های اقتصادی این کشور همراه بود آغاز شد. کره ای ها توانستند در طول یک دهه با اصلاح زیر ساخت ها و افزایش توان رقابتی خود، تولیدات خود را وارد بازارهای جهانی کنند.
اقتصاد کره ظاهرا روز به روز بزرگ تر شده و با افزایش صادرات کالاهای خود، درآمدهای بیشتری کسب می کرد. در این میان سازمان های بین المللی وابسته به امریکا با ارائه گزارشاتی دال بر پیشرفت اقتصاد کره باعث افزایش سرمایه گذاری های خارجی در این کشور می شدند. به نحوی که اقتصاد این کشور از سوی IMF( صندوق بین المللی پول) به عنوان یکی از اقتصادهای پیشرفته دنیا طبقه بندی شده و بانک جهانی نیز اقتصاد این کشور را جزء اقتصادهای با درآمد بالا معرفی می کرد.
توسعه ای که هرگز بومی نبود
با
گذشت سال ها اگرچه کره جنوبی به واسطه سرمایه گذاری های کلان غرب در لوازم
الکترونیک، خودرو و صنایع پتروشیمی، به پیشرفت های قابل ملاحظه ای رسید،
اما هرگز تکنولوژی این علوم به این کشور منتقل نشد. حتی در برهه ای از زمان
لوازم الکترونیک و صوتی و تصویری ژاپن در دنیا حرف اول را می زد اما با
گذشت زمان و انتقال تکنولوژی ساخت آن به سایر کشورها دیدیم که ژاپن جای خود
را به سایر کشورها داد، چرا که تکنولوژی ساخت در اختیار و انحصار کشورهای
غربی بوده و ژاپن و کره فقط به عنوان یک مونتاژ کار حرفه ای در این بازارها
فعال بوده و هستند. اگر چه می توان از رشد اقتصاد کره جنوبی به عنوان یکی
از سریع ترین رشدهای اقتصادی جهان در چهل سال گذشته نام برد اما وابستگی
بیش از حد این کشور به صادرات باعث شده است کره به شدت وابسته به روابط
بین المللی باشد.این کشور تا پیش از ۱۹۴۵ مستعمره ژاپن و از آن تاریخ
تاکنون به طور کامل وابسته به ایالات متحده بوده است. کشورهای توسعه
یافته ای مانند امریکا و ژاپن سهم هنگفتی از صادرات و واردات با کره جنوبی
داشته و دارند. بی گمان نظریه پردازان وابستگی می توانند ادعا کنند کره
جنوبی به دلیل میزان کمکی که از کشورهای پیشرفته دریافت می کند در ایجاد یک
الگوی توسعه از لحاظ میزان وابستگی به خارج از مرزهای خودش یک استثناست.
اگر چه دولتمردان کره جنوبی در طول سالیان متمادی با این تصور که فراهم
نمودن شرایط مناسب اقتصادی می تواند میزان رضایت شهروندان کره ای از زندگی
در این کشور را به حداکثر برساند. با گره زدن سرنوشت خود به ابرقدرت ها و
اقتصادهای بزرگ دنیا، حس خودباوری و اتکاء به درون را فراموش کرده و با
آرزوی رسیدن به یک اقتصاد پیشرفته، عزت ملی خود را از دست دادند. اگر چه در
سال های گذشته اقتصاد کره به شدت رشد کرده و به اقتصادی فعال تبدیل شده
است اما بحران های مالی و تشدید رکود در اقتصادهای بزرگ دنیا به دلیل
وابستگی شدید کره به صادرات خود به این کشورها شرایط ناگواری را حتی برای
اقتصاد امروز کره رقم زده است. به نحوی که کره از کاهش رشد اقتصادی چین به
شدت آسیب دیده و آخرین آمار از تجارت فرا ملی کره جنوبی نشان می دهد اوضاع
این کشور بسیار بدتر از حد انتظار است. به طوری که میزان صادرات محصولات
پتروشیمی این کشور با کاهشی ۴۰ درصدی روبه رو بوده است. از سوی دیگر کاهش
ارزش یوان چین به دلیل وابستگی بیش از حد اقتصاد کره به خارج از مرزهای خود
باعث شده است ارزش دلارهای بدست آمده از صادرات کره جنوبی کاهش یابد. اگر
چه مشکلات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ناشی از نفوذ و حضور غرب به خصوص امریکا
در این کشور از هر آسیب دیگری جدی تر است.
نفوذ غرب چه بر سر کره آورد؟
در
طول ۴۰ سال اخیر اگر چه کره توانست با مونتاژ و صادرات برخی از کالاهای
صنعتی که تکنولوژی آن در اختیار تعداد محدودی از کشورهاست به درآمدهای
بالایی دست یابد اما در کنار آن طی حضور ۴۰ ساله امریکایی ها در این کشور
فرهنگ، آداب و سبک زندگی مردم این کشور نیز تحت نفوذ و تاثیر امریکا قرار
گرفته است . طبق آمار رسمی از هر ۸ کارگر کره
ای یک نفر تجربه و سابقه کار در رستوران های زنجیره ای مک دونالد را
دارند. این نفوذ تا حدی بوده است که بر ذائقه و پوشش مردم این کشور نیز
تاثیر گذاشته است. افزایش شعبات رستوران های زنجیره ای مک دونالد ، افزایش
جراحی های زیبایی به دلیل عدم اعتماد به نفس و خود کوچک بینی به نحوی که
این کشور در میزان جراحی های زیبایی در دنیا رکود دار است از دیگر موارد
نفوذ فرهنگی در کشور کره است. امروز شهروندان کره ای چنان خود را
موظف به آموختن علوم غربی می دانند که طبق آمارهای صادره، حدود ۱۲ درصد از
هزینه هر خانوار کره ای صرف آموزش در دانشگاه های و آموزشگاه های خارجی شده
و بخش اعظمی از این هزینه برای آموختن زبان انگلیسی مصرف می شود. این
مخارج چنان پرهزینه است که برخی از خانواده ها برای صرفه جویی در هزینه های
یادگیری فرزندان خود، آنها را در تابستان به دهکده ای انگلیسی به نام
گیونگی که صحبت کردن به زبان غیر انگلیسی در آنجا ممنوع است می برند.
افزایش میزان خودکشی :
از آنجا که توسعه اقتصادی کره با سرعت زیادی شکل گرفت توسعه فرهنگی و
اجتماعی این کشور نتوانست پا یا پای توسعه اقتصادی حرکت کند. از سوی دیگر
به دلیل حضور و وابستگی بیش از حد اقتصاد کره به کشورهای غربی ناخودآگاه
فرهنگ این کشورها نیز به جامعه کره رسوخ کرد. با شکل گیری یک توسعه ناهمگون
و عدم برابری در توزیع ثروت با ایجاد فاصله طبقاتی، شهروندان
این کشور چنان درگیر بحران های روحی و اجتماعی شدند که در حال حاضر طبق
آمارهای جهانی کره جنوبی بعد از لیتوانی بیشترین آمار خودکشی در دنیا را به
خود اختصاص داده است.
کاهش نرخ باروری: فرهنگ
عدم فرزندآوری و کاهش جمعیت برای زندگی بهتر یکی از سیاست هایی است که
کشورهای غربی در آسیا و آفریقا از گذشته تا امروز آن را تبلیغ کرده اند.
طبق آمارهای جهانی، برای ثابت ماندن جمعیت یک کشور، نرخ باروری باید بیش از
۲ فرزند برای هر زن باشد. نرخ باروری کره
جنوبی در حالی رتبه ۲۲۰ دنیا با ۱.۲ فرزند برای هر زن را داراست که این رقم
در کشورهایی مانند امریکا و فرانسه بالاتر از ۲ و استاندارد جهانی می
باشد. چنان چه یکی از دلایل کاهش فرزندآوری در کره جنوبی علاوه بر
افزایش هزینه های بارداری و زایمان، افزایش حضور زنان در بازار کار می باشد
که با توجه به صنعتی شدن این کشور در ۴۰ سال اخیر افزایش داشته است.
سکوت در مقابل هتک حرمت ها: در طول بیش از ۴۰ سال حضور و نفوذ امریکایی ها در کره جنوبی، آنها مرتکب بیش از ۵۰ هزار جرم شده اند. البته این ها فقط آمار جرایمی است که پلیس کره متوجه آن ها شده است. این در حالی است که طبق آمار دیوان قضایی کره جنوبی فقط به ۳۵۱ پرونده از این جرایم رسیدگی شده و فقط در تعدادی از این پرونده ها سربازان امریکایی مجرم شناخته شده اند که البته طبق قانون سوفا محاکمه و اعمال مجازات این افراد به امریکا سپرده می شود. در این میان تاسف بار ترین جرایم موجود تجاوز و آزار جنسی زنان و دختران کره ای توسط نظامیان امریکایی بوده است که هر از چند گاهی اخباری از آن در رسانه های کره ای منتشر می شود. تجاوز چهار سرباز امریکایی به یک زن کره ای در سال ۱۹۴۶، تجاوز به یک دختر بچه ۱۴ ساله در سال ۱۹۵۶، تجاوز به یک مادر ودختر در سال ۱۹۶۷ و تجاوز جمعی هشت سرباز به یک زن در سال ۱۹۷۱ و آزار و اذیت یک دختر بچه ۶ ساله در سال ۱۹۹۷ تنها گوشه ای از آمار بیشمار جرائم سربازان آمریکایی در کره است. نکته جالب در این میان سکوت همیشگی مسئولان دولتی کره در مقابل این هتک حرمت ها بوده است. کره ای که روزگاری به واسطه رشد سریع اقتصادش، تمام موجودیت خود را تحت سلطه غرب قرار داد حالا با یک اقتصاد شکننده و وابسته به خارج از مرزها، بیشترین آمار خود کشی و بدون داشتن عزت حتی در کشور خود به این وابستگی که حالا بخشی از واقعیت زندگی مردم کره شده است ادامه می دهند.