موسسه امام(ره) قم
برای ما در ایام دانشجویی یک «برکت» واقعی بود. از همان جنس که امام خامنه
ای درباره آیت الله مصباح یزدی به کار می برند و وجود ایشان را «مایه
افزایش برکات» در شهر قم می شمارند. آن ایام، در هر زمینه ای که در پی
استادی باسواد و خوش فکر حوزوی برای دعوت در دانشگاه می گشتیم، اولین و
گاهی تنها گزینه پیش رو «موسسه امام خمینی(ره)» و مرکز «طلوع حق» آن بود.
هرگاه
بنابود مناظره ای برگزار شود که در آن فردی در قامت یک انقلابی، با فصاحت،
صراحت، شجاعت و البته منطق، می بایست پاسخگوی اظهارات منتقدان در دانشگاه
باشد، شاید باید به ده ها نفر خواهش و از آن ها دعوت می کردیم برای حضور در
دانشگاه اما معمولا اکراه داشتند. اما سینه ی اساتید موسسه همیشه سپر بود و
هیچ وقت از مناظره و تریبون های آزاداندیشی شانه خالی نمی کردند. بگذریم
از آن که برخی از همین منتقدین نظام و لیبرال ها، وقتی می شنیدند پای یکی
از استاد موسسه امام برای مناظره با وی در میان است، جا می زدند و برنامه
را یک طرفه لغو می کردند!
حال این
که رفتار مشتاقانه نسبت به آزاداندیشی که ما به چشم خود از اساتید موسسه
دیدیم؛ با این شکنجه گاه مخوف و موهومی که شیخ در زیرزمین موسسه دیده است
چه تناسبی دارد معمایی است که باید در آن پیدا کنیم پرتقال فروش را !
غرض
از نگارش این سطور به هیچ وجه جانبداری سیاسی و عرض ارادت به گروه و جبهه
خاصی نیست اما این را خوب می فهمم که حساب موسسه امام(ره) و شخص آیت الله
مصباح یزدی از یک گروه سیاسی فراتر است. و در مقابل این هجمه غیر منصفانه
دفاع از مظلوم وظیفه است. و این دفاع، لااقل به دلیل حقی است که موسسه
امام(ره) بر گردن ما دانشجویان بسیجی به خاطر «طرح ولایت» داشته است. و
اندوخته های فکری و بینش عمیقی که هرسال در این دوره پر برکت از طریق
اساتید آن موسسه به دانشجویان سراسر کشور منتقل می شود. طرحی که رهبری از
آن با عنوان «خدمتی بسیار باارزش» نام می برند.
واقعا جای سوال است، اگر
موسسه امام خمینی(ره) این قدر جای مخوفی است که شیخ غرویان در توهمات خود
ابراز می دارد؛ پس چرا رهبر انقلاب آن مرکز را تجربه ای می دانند که باید
«الگویی برای حوزه علمیه قم» باشد؟! یا شیخ! خجالت نکشید و بفرمایید که
لابد رهبر معظم انقلاب خواسته اند تا یک «شکنچه گاه» الگویی برای حوزه
علمیه قم باشد؟