سفیر کوبا در تهران اولین سخنران این کنفرانس بود. وی صحبتهای خود را اینگونه آغاز کرد که 27 اکتبر کوبا برای چهاردهمین بار متوالی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد پیشنویس قطعنامه خود، تحت عنوان "ضرورت پایان دادن به تحریم اقتصادی، بازرگانی و مالی تحمیل شده از سوی ایالات متحده آمریکا علیه کوبا" را ارائه خواهد کرد.
وی در ادامه با بیان هدف این اقدام گفت: با برقراری مجدد روابط دیپلماتیک بین کوبا و ایالات متحده، یک گام اولیه مثبت در روند عادیسازی روابط دوجانبه شکل گرفت. در همین راستا، از حرکت رئیسجمهوری آمریکا برای باز کردن فصل جدیدی در روابط دو کشور بعد از به رسمیت شناختن تأثیراتی که تحریمها بر مردم کوبا دارد و تلاش در کنگره آمریکا برای پایان دادن به این سیاست، استقبال میکنیم.
وی در ادامه گفت: با این حال، مقررات تصویب شده توسط وزارت خزانه داری و بازرگانی آمریکا تنها بخشی از جنبههای تحریم را تغییر میدهد. رئیسجمهور اوباما امکانات گستردهای از طریق قدرت اجرایی خود در اختیار دارد تا تغییرات قابل توجهی در اعمال تحریمها داشته باشد، بدون آن که لازم باشد به کنگره مراجعه کند. مقررات جدید وزارت خزانهداری و بازرگانی در بخش مخابرات، که با اهداف سیاسی، اجازه فعالیت شرکتهای آمریکایی در کوبا را گرفتند، خود نشاندهنده این امر است.
سفیر کوبا در تهران اینگونه ادامه داد که در زمان دولت رئیسجمهور اوباما، تحریمها تشدید شد. اگرچه اوباما با حذف کوبا از لیست کشورهای به اصطلاح حامی تروریسم بینالمللی به کنگره اقدامی تاریخی و عادلانهای انجام داد، که البته کوبا هیچگاه نباید در این لیست قرار میگرفت، اما کنگره آمریکا هنوز هیچ قانونی را به تصویب نرسانده است که منجر به حذف برخی از روشهای تحریم گردد.
وی در ادامه گفت: این تحریمها در ابتدا در تلاش برای نشان دادن وجهه انسانی، شامل غذا و دارو نمیشد، اما در فوریه 1962 در زمان ریاستجمهوری کندی، ایالات متحده اقدامات خود را تشدید کرد تا چارچوب تحریمها کامل شود. در سال 1992 و پس از فروپاشی شوروی، درست زمانی که جهان در انتظار تغییر بود، تحریمها چهره قانونی به خود گرفت و اینبار به بهانه فقدان دموکراسی و عدم احترام به حقوق بشر در کوبا اعمال شد.
وی اینگونه ادامه داد که در سال 1996، کنگره ایالات متحده قانونی به نام "هلمز-بورتن" را تصویب کرد. این قانون، شهروندان آمریکایی را از انجام هرگونه مناسبات تجاری با دولت کوبا منع میکرد. در سال 1999، رئیسجمهور "بیل کلینتون" این تحریم تجاری را گستردهتر کرد و وابستگان و شریکان خارجی شرکتهای آمریکایی را از تجارت با کوبا به ارزش سالانه بیش از 700 میلیون دلار منع کرد، که بدین ترتیب این قانون اولین قانون فراملی در دنیا شد.
سفیر نیکاراگوئه درباره اقدامات کوبا در این خصوص گفت: دولت کوبا در سال 1991، یعنی 23 سال پیش، با احترام به قوانین بینالمللی، پیشنویسی در راستای محکومیت تحریمها ارائه نمود. آخرین بار در سال 2014، 188 کشور رأی موافق، 3 کشور رأی ممتنع (پالائو، میکرونزی و جزایر مارشال) و فقط ایالات متحده و اسرائیل به این پیشنویس رأی مخالف دادند. دنیا در تقابل با تحریم قرار دارد، اما این امپراتوریها علاقهمند به احترام به دنیا، قوانین بینالمللی و سازمان ملل متحد نیستند.
مسئول تحقیقات و برنامهریزی خانه آمریکای لاتین سومین سخنران مصاحبه مطبوعاتی بود. "حمید شهرابی" در ابتدای سخنان خود گفت: امروزه شاهد تغییراتی هستیم که همگی دال بر شکست سیاست تحریمهای آمریکا علیه ملتهای کوبا و ایران است. چند روز پیش، وزارت تجارت آمریکا به کوبا سفر کرد. همزمان، فرماندارهای 9 ایالت مهم آمریکا به رهبران کنگره نامه مینویسند و درخواست لغو محاصره اقتصادی کوبا را مطرح میکنند. چند هفته پیش، اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل میگوید لغو تحریمهای کوبا "اجتنابناپذیر" است. قبل از اینها، با شروع مجدد روابط دیپلماتیک میان کوبا و آمریکا، اوباما و جان کری هر دو اذعان میکنند که ما به دنبال منزوی کردن کوبا بودیم، اما اکنون خودمان منزوی شدهایم.
شهرابی در ادامه گفت: این حرفها در شرایطی زده میشود که در نظرسنجی یک مؤسسه معتبر آمریکایی در ماه ژوئیه، 72 درصد از مردم این کشور مخالفت خود را با تحریم کوبا اعلام کرده بودند. همینطور، سال گذشته شاهد رأی اکثریت قریب به اتفاق نمایندگان کشورهای جهان در سازمان ملل مبنی بر لغو تحریمهای ضدکوبا بودیم. این روزها هم به طور گسترده این شایعه مطرح شده است که آمریکا در رأیگیری هفته آینده سازمان ملل درباره پیشنویس لغو تحریمهای اقتصادی علیه کوبا که توسط خود این کشور در مجمع عمومی ارائه میشود، رأی ممتنع خواهد داد، نه رأی مخالف. اینها همه شکست سیاست تحریم و محاصره اقتصادی کوبا را اثبات میکند.
وی افزود: دستکم دو دلیل اساسی برای این شکست سیاسی آمریکا میتوان متصور بود: اولاً مقاومت مردم کوبا و دوماً دستآوردهای چشمگیر انقلاب این کشور. این مقاومت در انظار بینالمللی جذاب است؛ مقاومتی است که موجب گسترش انقلابها و مبارزات آزادیبخش در منطقه آمریکای لاتین شد. این انقلاب 380 هزار سرباز کوبایی را به کشورهای آفریقایی میفرستد تا در کنار مردم مظلوم این کشورها مبارزه کنند. انقلاب کوبا، 2400 شهید در همراهی با مردم آفریقا میدهد و اکنون یک قبرستان از شهدای بینالمللی را در کوبا شاهد هستیم. با این حال، این تنها یک جنبه جذاب از مقاومت مردم کوبا بود.
وی اینگونه
ادامه داد که جنبه جذاب دیگر، دستآوردهای انقلاب کوباست. قبل از انقلاب کوبا، 80
درصد از مردم این کشور فقیر و بیسواد بودند. از هر شش شهروند کوبایی، پنج نفرشان
یا در آلونک زندگی میکردند و یا هیچ سرپناهی نداشتند. از هر سه کودک کوبایی، دو
نفر نمیتوانستند به مدرسه بروند. این وضعیت بعد از انقلاب کوبا به گونهای متحول
میشود که شاخصهای پیشرفت این کشور در زمینههای آموزشی، بهداشتی و علمی زبانزد
خاص و عام در دنیا میشود. این پیشرفتها عامل دیگر شکست سیاستهای آمریکا علیه
کوبا و اقرار آمریکاییها به این شکست بوده است.
شهرابی در ادامه گفت: یک نکته خیلی مهم است: هم ملت ایران و هم ملت کوبا، از موضع قدرت با آمریکا وارد مذاکره شدهاند. کوبا در شرایطی با آمریکا مذاکره میکند که انقلاب و روحیه انقلابی در آمریکای لاتین در حال گسترش است و همبستگی کوبا با ملتهای مظلوم منطقه و جهان، استوار و راسخ پابرجاست. ایران هم زمانی با آمریکا مذاکره میکند که از یک طرف اوباما میگوید ایران باید از حمایت از حزبالله دست بردارد و از طرف دیگر، ایران بیتوجه به صحبتهای اوباما، نیروی نظامی به سوریه اعزام میکند و در کنار دولت این کشور میجنگد. اینها به خاطر موقعیت اعلای ملتهای ایران و کوبا در مبارزه با تهاجم آمریکاست. بنابراین دلیل پیروزی انقلابهای کوبا و ایران مقابل آمریکا، مقاومت بوده است و خطری که الآن ممکن است متوجه کوبا و ایران باشد این است که خط مشی مقاومت در این کشورها کمرنگ شود. آنچه که میتواند در این زمینه راهگشا باشد، رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی است. ایشان بر ضرورت مقاومت و نگاه به ظرفیتهای درونی کشورهای عضو مقاومت، اقتصاد مقاومتی، و ادامه مبارزه و مقاومت تأکید دارند.
وی در پایان گفت: میخواهم صحبتهایم را با نقلقولی از ستارخان قهرمان ملی ایران به پایان برسانم. سهشنبه 28 مهر، صد و چهل و نهمین سالروز تولد ستارخان است. متأسفانه ما ستارخان را خیلی نمیشناسیم، در حالی که تکتک ایرانیها باید او را بشناسند. وی کسی است که سختترین محاصره اقتصادی را تحمل کرد، مقابله با آن را رهبری کرد و آن محاصره را شکست داد. ستارخان میگوید: "من هیچوقت گریه نمیکنم، چون اگر من اشک بریزم، آذربایجان شکست میخورد. اگر آذربایجان شکست بخورد، ایران زمین میخورد. با این حال، در دوران مشروطه دو بار، آن هم در یک روز، اشک ریختم. حدود 9 ماه بود که تحت محاصره بودیم: بدون غذا، بدون لباس. یک روز از قرارگاه آمدم بیرون. زنی را دیدم که بچهای را بغل کرده بود. آن بچه از بغل مادرش پایین آمد و چهار دست و پا به طرف یک بوته علف رفت. علف را از ریشه درآورد و از شدت گرسنگی شروع کرد به خوردن خاک ریشهها. با خودم گفتم الآن مادرش به من فحش میدهد و میگوید: 'لعنت به ستارخان که ما را به این روز انداخت.' اما دیدم مادر، کودکش را بغل کرد و گفت: 'عیبی ندارد. خاک میخوریم، اما خاک نمیدهیم.' آنجا بود که اشکم درآمد." همین ستارخان جای دیگری میگوید: "دشمنان ما زمانی میتوانند ما را شکست دهند که ما خود، دشمن همدیگر شویم." بنابراین باید اتحاد میان مردم ایران و اتحاد میان ملتهای مظلوم جهان را حفظ کنیم. همه دست به دست هم بدهیم تا بتوانیم امپریالیسم و آمریکا را شکست دهیم. زنده باد انقلاب کوبا و زنده باد انقلاب ایران.
وی اینگونه ادامه داد که کاسترو مستقیماً به مردم کوبا میگفت که ما مشکلات زیادی پیش رو داریم، اما بهرغم همه اینها، با صدای بلند به مردم میگفت: "گذشته هرگز به کوبا برنخواهد گشت. آن امپراتوری هرگز به کوبا برنخواهد گشت." آمریکا هم با تمام قدرت و امکانات جاسوسیاش هیچگاه نتوانست بر همبستگی مردم کوبا غلبه کند.
وی در پایان گفت: کشوری که دم از حقوق بشر میزند و از کشورهای مختلف به بهانه نقض حقوق بشر انتقاد میکند، چگونه میتواند زندانی به نام گوانتانامو را با آن شرایط داشته باشد، آن هم در خاکی که متعلق به خودش نیست. اینها نشان میدهد دولتهای مختلف آمریکا، استراتژی خود را تغییر میدهند، اما هدفشان یکی است. ما باید با شدت بیشتری نسبت به گذشته مقابل آمریکا بایستیم. همانطور که آیتالله خامنهای و فیدل کاسترو گفتهاند، هیچوقت نباید به پیشنهادات آمریکا اعتماد کرد، چون رهبران آمریکا همیشه به دنبال راهی هستند برای به زانو درآوردن ملتهای ما. تلاش میکنند با دو چهره متفاوت ظاهر شوند و ملتهای ما را علیه دولتهایمان بشورانند. این در حالی است که این استراتژی، دیگر منسوخ شده است. ما تنها با همبستگی است که میتوانیم مقابل آمریکا و امپریالیسم آن بایستیم. امیدوارم و خوشبین هستم که ایران و کوبا راهشان را در همین مسیری که الآن طی میکنند، ادامه بدهند.
بعد از سخنرانیهای سفرای کوبا، نیکاراگوئه و ونزوئلا، و همچنین آقای شهرابی، نوبت به پرسش و پاسخ خبرنگاران حاضر در نشست شد. اولین سؤال را خبرنگاری از سفیر کوبا پرسید: "شما و سفرای محترم ونزوئلا و نیکاراگوئه تأکید کردید که بهرغم برقراری روابط دیپلماتیک میان آمریکا و کوبا، تحریمها علیه کشور شما لغو نشده است. با توجه به اینکه اوباما اختیار رفع تحریمها را دارد، اما این کار را نمیکند و کنگره هم تمایلی به این کار نشان نداده است، آیا بهتر نبود که برقراری دوباره روابط با آمریکا، مشروط به لغو تحریمها میشد؟"
سفیر کوبا در پاسخ به این سؤال به دو مرحلهای بودن روند ترمیم روابط با آمریکا اشاره کرد و توضیح داد: ترمیم روابط میان دو کشور و لغو تحریمها در دو گام جداگانه اتفاق میافتد. گام اول، ترمیم روابط دیپلماتیک میان دو کشور بود که این گام برداشته شد. 20 ژوئیه، سفارت کوبا در آمریکا باز شد و 14 آگوست، سفارت آمریکا هم در هاوانا بازگشایی شد. اما روابط میان دو کشور هنوز به حالت عادی برنگشته است. آنچه تا کنون انجام شده، صرفاً گامهای اولیهای است که برای ترمیم روابط برداشته شده است. برای عادیسازی روابط، ابتدا باید مشکلاتی که سر راه دو کشور هستند، برداشته شوند.
"ولادیمیر گونزالس" در ادامه برخی از این مشکلات را تشریح کرد: اولین مشکلی که باید حل شود، همان چیزی است که انگیزه برگزاری این کنفرانس بوده است، یعنی برداشته شدن تحریمها و فشارهایی که طی 50 سال گذشته بر ملت کوبا اعمال شده است. آمریکا باید در مقابل ضررهایی که از جوانب مختلف به کوبا وارد کرده است، پاسخگو باشد. دومین مشکلی که ما داریم، گوانتانامو است. آمریکا باید این زندان را تعطیل کند و توضیح بدهد که چرا به طور غیرقانونی با اشغال خاک کوبا، زندان گوانتانامو را تأسیس کرده است. آمریکا همچنین باید از گروههای اپوزیسیون در کوبا دست بردارد. مشکل بعدی که باید حل شود، جاسوسی آمریکا از سیستمهای مخابراتی و ماهوارهای کوباست.
وی بر استفاده از واژه "ترمیم" به جای "عادیسازی" روابط تأکید کرد و گفت: باید توجه داشت که آنچه اتفاق افتاده، عادیسازی روابط نبوده است، بلکه صرفاً "ترمیم روابط" بوده است. به این معنا که تحولات اخیر باعث نشده تا آمریکا دست از فشار علیه کوبا و مشکل ایجاد کردن برای این کشور بردارد. آمریکا هنوز هم نسبت به کوبا همان دید گذشته را دارد. در عمل چیزی تغییر نکرده است. صرفاً استراتژی آمریکا در قبال کوبا عوض شده، اما اساس تقابل آمریکا با کوبا بدون تغییر باقی مانده است. هنوز هم به دنبال براندازی دولت در کوبا هستند. دلیلش هم این است که دولت کوبا را ناقض حقوق بشر میدانند، با آنکه خود آمریکا بزرگترین ناقض حقوق بشر در دنیاست. با این حال، ادعایشان این است که به دنبال دموکراسی و انتخابات آزاد در کشور ما هستند. بنابراین دشمنیهای گذشتهشان با کوبا، همچنین ادامه دارد.
سفیر کوبا ملزومات عادیسازی روابط را نیز اینگونه توضیح داد: برای عادیسازی روابط، همه این دشمنیها باید از میان برداشته شود. ما هم از سال 2014 و بعد از بازگشایی سفارتها، تلاش خود را کردهایم تا این مشکلات برطرف شود. اگرچه روابط رسماً آغاز شده است، اما این روابط به هیچ عنوان عادی نیست و شباهتی به روابط معمولی میان دو کشور دیگر ندارد. به علاوه، ترمیم یا عادیسازی روابط دیپلماتیک میان دو کشور به این معنا نیست که کوبا از درخواستهای گذشته خودش کوتاه آمده است. ما مسیر تاریخی سیاست خارجی خود را تغییر ندادهایم و همچنان در همان مسیر ادامه میدهیم. پیگیری پروندههای حقوقی علیه آمریکا را از طریق سازمانهای بینالمللی ادامه خواهیم داد. از ایران برای داشتن فناوری صلحآمیز هستهای حمایت میکنیم. از ونزوئلا به خصوص با شرایط خاصی که در این مقطع زمانی دارد، دفاع میکنیم. از انقلاب مردمی اکوادور پشتیبانی میکنیم. از بولیوی و"اوو مورالس"رئیسجمهور این کشور برای دفاع از حقوق مردمش حمایت میکنیم. پشت سر انقلاب ساندینیستی نیکاراگوئه هم ایستادهایم.
گونزالس برخی شایعات مطرح شده در رسانهها مبنی بر حضور نظامی کوبا در سوریه را تکذیب کرد و گفت: این خبرها کاملاً دروغ است و ما با تمام قدرت این مسئله را تکذیب میکنیم. سال 1973 زمانی که جنگ میان سوریه و اسرائیل اتفاق افتاد، کوبا در سوریه حضور داشت و به این کشور کمک میکرد. حتی نیروهای یگان ویژه کوبا در کنار سربازان سوری برای مبارزه با اسرائیل حضور داشتند. این هم به درخواست سوریه بود، نه درخواست کوبا. حمایت ما از سوریه در آن زمان، یک ضرورت بینالمللی بود و مردم سوریه هنوز هم به خاطر آن کمکها قدردان دولت کوبا هستند. با این حال، قاطعانه به شما میگویم که امروز هیچ نیروی کوبایی در سوریه حضور ندارد. اگر هم ما حضور نظامی در سوریه داشتیم، مانند ایران و کشورهای آمریکای لاتین، زیر نظر شورای امنیت سازمان ملل و برای مبارزه با افراطیگری به سوریه بود، نه با اهداف سیاسی دیگر.
در ادامه، خبرنگار ما از سفیر کوبا پرسید: بعد از آنکه اخبار ترمیم روابط میان آمریکا و کوبا منتشر شد، شاهد فشار بیشتری روی ونزوئلا بودیم. آیا ارتباطی میان این دو وجود داشت؟
گونزالس پاسخ داد: کاملاً درست است. بعد از ترمیم روابط میان کوبا و آمریکا، حتی چیزی فراتر از فشار به دولت ونزوئلا تحمیل شده است. با این حال، ترمیم روابط میان آمریکا و کوبا اصلاً به این معنا نیست که کوبا از مواضع قبلی خود عقبنشینی کرده است، بلکه ما هنوز هم بر موضع خود مبنی بر دفاع از دولت، ملت و انقلاب ونزوئلا و"نیکولاس مادورو"رئیسجمهور این کشور، پافشاری میکنیم.
وی ادامه داد: پایه و اساس انقلابها، هم در کوبا و هم در ونزوئلا، دفاع و پشتیبانی از سایر انقلابهای مردمی در جهان بوده است که شامل انقلاب ایران هم میشود. کوبا این پشتیبانیها را تنها به یک دلیل انجام میدهد: اگر انقلابهای دیگر در دنیا از مردم کوبا حمایت نکرده بودند، انقلاب ما هیچگاه به نتیجه نمیرسید. به همین دلیل هم ما از همه انقلابهایی که مردمی و از جنس انقلاب کوبا باشند، حمایت میکنیم. به علاوه، یکی از دلایلی که باعث شده تا آمریکا امروز استراتژی خود را در مقابل کوبا تغییر دهد، دیدن پشتیبانی و همبستگیای است که میان انقلاب این کشور و انقلابهای دیگر منطقه وجود دارد. همانطور که کوبا همبستگی خود با سایر انقلابهای مردمی را ابراز کرده، به همین ترتیب هم حمایتهای مردمی را از ملتهای دیگر دریافت کرده است. بنابراین ترمیم روابط با آمریکا هیچ تغییری در سیاست خارجی کوبا به وجود نخواهد آورد.
خبرنگار ما در ادامه پرسید: رهبر ایران در سخنانی فرمودند که آمریکاییها با مذاکره و برقراری ارتباط، به دنبال نفوذ در ایران هستند. آیا چنین مسئلهای با توجه به ترمیم روابط آمریکا و کوبا، در مورد کوبا هم قابل پیشبینی هست؟ همچنین آیا همکاری اطلاعاتی-امنیتی میان ایران و کوبا در زمینه این تهدید مشترک وجود دارد؟
سفیر کوبا در پاسخ به این سؤال تأکید کرد: ترمیم روابط میان دو کشور آمریکا و کوبا زمانی اتفاق افتاده است که مردم و دولت کوبا، خود را برای مقابله با هرگونه نفوذ اقتصادی و ایدئولوژیک آمریکا آماده کردهاند. بر اساس تجربه 50 سال فشار اقتصادی بیرحمانه از طرف آمریکا، ما اول خود را آماده کردیم، بعد به سراغ ترمیم روابط با این کشور رفتیم. ترمیم روابط به این معنا نیست که کوبا از استقلال و حاکمیت خود کوتاه خواهد آمد یا مسیر سیاست خارجی خود را تغییر میدهد. همکاریهای کوبا با سایر دولتها و ملتها که 300 هزار نفر پرسنل در کوبا مسئول آن هستند، قرار نیست تغییر کند یا قطع شود.
وی در پاسخ به بخش دوم سؤال خبرنگار ما نیز گفت: روابط میان ایران و کوبا، از هر منظری که بخواهید به آن نگاه کنید، عالی است. روابط سیاسی ما در بالاترین سطح ممکن است، اگرچه که روابط اقتصادی در حدی که باید، نیست. یکی از دلایل ارائه پیشنویس لغو تحریمها هم همین است. میخواهیم از حقوق ایران هم که به خاطر تلاش برای برخورداری از فناوری صلحآمیز هستهای، به ناحق تحریم شده است، دفاع کنیم. میخواهیم راهحلی پیدا کنیم برای همه تحریمهایی که آمریکا علیه کشورهای دیگر اعمال میکند. با این حال، اینگونه نیست که مثلاً یک توافق مشخص برای همکاری امنیتی و اطلاعاتی میان دو کشور در مورد تحریمها یا جلوگیری از نفوذ آمریکا صورت گرفته باشد. البته تأکید میکنم روابط میان کوبا و ایران به همان شکلی که تا کنون ادامه داشته، در آینده هم ادامه پیدا خواهد کرد و این مسئله هیچ ارتباطی به ترمیم روابط کوبا با آمریکا ندارد.
سپس خبرنگار دیگری از سفیر کوبا پرسید: ترمیم روابط میان آمریکا و کوبا و بازگشایی سفارتها، بهرغم اینکه شما میگویید مواضع کشورتان تغییر نکرده، اما کوبا را در چشم مردم دنیا تغییر داده است. این تصور به وجود آمده که کوبا نتوانسته مشکلات خود را حل کند و مجبور شده مقابل آمریکا کوتاه بیاید. بر همین اساس، مردم دنیا ممکن است تصور کنند روحیه انقلابی دیگر در مردم کوبا وجود ندارد.
گونزالس در پاسخ به این سؤال مجدداً تأکید کرد: مواضع کوبا تغییر نکرده است و مانند گذشته ادامه پیدا خواهد کرد. ترمیم روابط با آمریکا هم بر اساس همان اصول انقلابی که از گذشته در کوبا بوده است، تنظیم خواهد شد. ما در مورد حاکمیت، استقلال، و اصول اعتقادی و بنیادین خودمان مذاکرهای نکردهایم و پیششرطی را هم برای مذاکره با آمریکا نپذیرفتهایم. همبستگی میان مردم کوبا و همینطور میان دولت ما با ملتهای دیگر دنیا هم، قبل و بعد از ترمیم روابط با آمریکا هیچ تغییری نکرده و نخواهد کرد.
سؤال بعدی از سفیر کوبا درباره دلیل پیشبینیها مبنی بر رأی مخالف اسرائیل به پیشنویس قطعنامه رفع تحریمها علیه کوبا بود و اینکه آیا اسرائیل نفع خاصی از ادامه تحریمهای کوبا میبرد یا نه. سفیر کوبا در پاسخ به این سؤال گفت: دلیل پیشبینی ما این است که اسرائیل دارد به تدریج در دنیا منزوی میشود. به خصوص در مسئله فلسطین به شدت منزوی شده است. در مذاکرات هستهای با ایران هم همین واقعیت را شاهد بودیم. با این حال، یک احتمال دیگر هم وجود دارد و آن اینکه اسرائیل هم رأی ممتنع به پیشنویس بدهد، چون ممکن است به پیروی از آمریکا، رأی مشابهی با این کشور بدهد. رأی مخالف اسرائیل میتواند یک علت دیگر هم داشته باشد: کوبا در سال 1973 بر سر مسئله فلسطین، روابط دیپلماتیک خود با اسرائیل را به طور کامل قطع کرد. ما همیشه جنایات اسرائیلیها در فلسطین را محکوم کردهایم و امروز هم این کار را انجام میدهیم.
وی تصریح کرد: اگر آمریکا رأی ممتنع بدهد، این رأی یک رأی تاریخی خواهد بود و نشان میدهد اوباما واقعاً توانسته است در دولت آمریکا تأثیرگذار باشد. دولت اوباما بارها به کنگره گفته بود تحریمهای کوبا را لغو خواهد کرد، چون طی 50 سال، هیچ نتیجهای نداشته و یک سیاست شکست خورده بوده است.
سؤال بعدی از سفیر نیکاراگوئه پرسیده شد: شاهد رویکرد جدیدی از سوی آمریکا در قبال آمریکای لاتین هستیم که نام آن را "تنشزدایی" گذاشته است. آیا این سیاست تنشزدایی میتواند موجب از بین رفتن روحیه مبارزهگری کشورهای منطقه نسبت به واشنگتن و یا بروز اختلاف میان این کشورها شود؟
"ماریو آنتونیو بارکرو بالتودانو" در پاسخ به این سؤال گفت: برای آنکه بتوانیم مقابل کشورهایی مانند آمریکا بایستیم، باید دست به دست هم بدهیم. نباید از این مسئله غافل شد. ما هم نه تنها از این مسئله غافل نیستیم، بلکه تلاش خواهیم کرد این همکاری را تقویت کنیم. سازمانها و اتحادهای کوچک و بزرگ کشورهای آمریکای لاتین مانند"سلاک"(CELAC = جامعه کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب) یا "آلبا" (ALBA = ائتلاف بولیواری ملتهای آمریکای ما) هم با همین هدف نزدیک شدن کشورها به هم تشکیل شده است. البته آمریکا هم از طرف دیگر دست به اقداماتی میزند تا بتواند این همبستگی را از بین ببرد، از جمله تلاش برای کودتا در ونزوئلا یا 30 سپتامبر 2010 که قصد داشتند "کوره آ" رئیسجمهور اکوادور را بازداشت کنند. اما شکست این کودتاها نشان داد که اتحاد میان کشورهای آمریکای لاتین به بلوغ سیاسی رسیده است. این اتحاد، صرفاً نمادین و در حد حرف نیست، بلکه در عمل هم اثبات شده است. نتیجه اینها هم تشکیل سازمانهایی مانند پتروکارائیب به پیشنهاد ونزوئلا و پیشرفتهای پزشکی و بهداشتیای بوده که در کوبا حاصل شده است.
سپس نوبت به سؤال از سفیر ونزوئلا رسید که خبرنگاری از او پرسید: منطقه آمریکای لاتین سالها حیاط خلوت آمریکا محسوب میشده است. با این حال، طی سالهای اخیر شاهد سرمایهگذاری چین و حتی فروش جنگنده توسط روسها به کشورهای منطقه بودهایم. آیا حضور این دو ابرقدرت در آمریکای لاتین با هدف محدود کردن آمریکاییهاست؟
"آمِنوتِپ زامبرانو کنترراس" با رد این نظریه گفت: این تغییر به خودِ منطقه برمیگردد. زمانی آمریکای لاتین با اهداف آمریکای شمالی و اروپا سازگارتر بود. مواد اولیه در آمریکای لاتین فراوان و ارزان بود و کشورهای منطقه هم تخصص و تجربهای در روابط بینالملل نداشتند. آمریکا و اروپا میآمدند و مواد خام را از ما میگرفتند و محصول به ما میفروختند. الآن دیگر آن گرایش در منطقه وجود ندارد. ما به فکر آزادسازی اقتصادی منطقه افتادیم و نتیجهاش این شد که به سوی قدرتهای دیگر بینالمللی رفتیم و با آنها روابط اقتصادی برقرار کردیم. بازنده اصلی در این میان، آمریکا بوده است که منافع خود را در منطقه ما از دست داد. شکست آمریکا در منطقه منحصر به جنبه اقتصادی هم نبوده است، بلکه آمریکا تمام موقعیتهای خود را در آمریکای لاتین از دست داد، از جمله نفوذ سیاسیای که داشت. زمانی بود که آمریکا هنگام برگزاری انتخابات در آمریکای لاتین، نماینده و ناظر میفرستاد تا بر انتخاباتها نظارت کنند. الآن آن شرایط کاملاً از بین رفته است. بازوی قدرتمندی را که آمریکا در منطقه ما داشت، اکنون قطع کردهایم.
میزبان این نشست مطبوعاتی در ادامه توضیح داد: ضرورتی هم ندارد که ما با آمریکای شمالی رابطهای داشته باشیم. آمریکا همانطور که در ونزوئلا، کوبا، اکوادور، بولیوی و کشورهای دیگر نشان داده، همیشه به دنبال نفوذ در کشورهاست تا بتواند استراتژی آنها را تغییر دهد. امروزه باید آمریکای لاتین را یک منطقه جدید دانست، چون آن رابطهای که میان کشورهای آمریکای لاتین و آمریکای شمالی قبلاً وجود داشت، دیگر به چشم نمیخورد و شاهد بروز یک منطقه جدید با روابط گسترده با سایر نقاط دنیا و آسیا مانند ایران هستیم. منطقه ما اکنون در یک دوران گذار قرار دارد.
آخرین سؤال خبرنگاران نیز دوباره متوجهسفیر کوبا شد. خبرنگاری پرسید: "ارنستو چهگوارا"سالها با فیدل کاسترو دوست بود، اما اخیراً دیدیم که پاپ فرانسیس هموطن چهگوارا نقش میانجی را میان کوبا و آمریکا بازی کرد. در اینباره کمی توضیح بدهید. ضمناً آیا آقای رائول کاسترو برنامهای برای پس گرفتن گوانتانامو از آمریکا دارد؟
"ولادیمیر گونزالس کسادا" پاسخ داد: چهگوارا به عنوان یک نماد در تمام انقلابهای منطقه و انقلابهای تاریخ، از جمله انقلاب مردم ایران، باقی خواهد ماند. او اولین قدم را برای از بین بردن کاپیتالیسم در منطقه و تمام دنیا برداشت. بعید است کشوری پیدا شود که علیه امپریالیسم و آمریکا انقلاب کرده و یا درگیر جنگ باشد، اما تصاویر چهگوارا در آن کشور وجود نداشته باشد. ممکن است جسم چهگوارا در میان ما نباشد، اما اندیشه و راه و روش او هست و در میان مردم انقلابی، ادامه دارد. در عین حال، حق با شماست. پاپ فرانسیس نقش بسزایی در ترمیم روابط دیپلماتیک میان آمریکا و کوبا داشت. سفر منطقهای پاپ که از کوبا شروع شد و به آمریکا ختم شد، یکی از عوامل اصلی بود که روابط میان دو کشور را ترمیم کرد.
سفیر کوبا در ادامه به توصیف پاپ پرداخت و گفت: این پاپ با پاپهای قبلی تفاوت دارد. اولین پاپی است که از آمریکای لاتین انتخاب شده است. در سخنرانیهای او هم اشاره به مسائلی مانند گرسنگی، جنگ و مشکلات و اختلافات در میان کشورهای دنیا را میبینیم. ما به پاپ فرانسیس به چشم یک امید نگاه میکنیم. مردم کوبا هم به همین دلیل از صمیم قلب، به پاپ علاقه دارند و این علاقه را در سفرش هم به او ابراز کردند.
گونزالس در انتها گفت: درباره سؤال دومتان هم باید بگویم که در حال حاضر هیچ برنامه خاصی برای پس گرفتن گوانتانامو از آمریکا نداریم. همانطور که میدانید این اشغال به دوران قبل از انقلاب برمیگردد. آن زمان قانونی تصویب شد و طبق آن قانون، آمریکا توانست این بخش از خاک کوبا را اشغال کند. با این حال، سال 1966 قانون جدیدی در کوبا وضع شد که از حاکمیت و تمامیت کوبا دفاع میکرد. طبق آن قانون، تمام پایگاههای نظامی آمریکا و هرگونه اشغالگری این کشور در کوبا مانند تأسیس زندان گوانتانامو غیرقانونی است.