وقتی ۲۰ اکتبر خبر کشته شدن قذافی صدرنشین رسانه های جهان شد، مردم لیبی تصور میکردند روزگار روی خوشش را به آن ها نشان خواهد داد. اما تنها بعد از مرگ او بود که با کشوری رو به رو شدند که نه تنها فاقد نهادی برای مدیریت سیاسی این کشور بود، بلکه باید با انبوهی از نیروهای مسلح شبه نظامی نیز دستوپنجه نرم میکرد.
لیبی که روزگاری طبق ارزیابی سازمان ملل وضعیت رفاهی بهتر از نیوزیلند و ایتالیا داشت، امروز تقریبا دو دولت و دو پارلمان دارد که هر دو مدعی هستند بانک مرکزی و شرکت ملی نفت را کنترل میکنند، هیچ ارتش و نیروهای مسلح منسجمی بر این کشور ناظر و پاسپان نیست، تقریبا تمام سفارت خانه های غربی این کشور را ترک کرده اند، مصر و الجزیره و تونس مرزهایشان را به روی لیبی بستهاند، نهادهای بینالمللی هم نگاهی به این کشور ندارند و کسی توجه نمیکند که در داخل این کشور، چه بر سر مردم میرود.
در یک سو، شبه نظامیان مثلا اسلامیاند که طرابلس را در دست گرفتهاند و در سوی دیگر دولتی قرار دارد که با سیاستمداران سکولار اداره میشود، اما از دموکراسی که غرب روزی وعده میداد پس از کلنل قذافی حکمفرما شود، اثری نیست. زیر ساختهای این شهر هم که به لطف حملات ناتو نابود شده؛ بماند که برخی تحلیلگران چون "هان هرنالند" میگویند غرب به صورت هدفمند در بمبارانهای ۲۰۱۱ زیر ساختهای این کشور را هدف گرفت تا از میراث قذافی، تنها ویرانهای باقی بماند.
در حالی که دولت شرقی لیبی از سوی مصر، عربستان و امارات حمایت میشود و ائتلاف طرابلس هم تحت لوای ترکیه و قطر جنوب این کشور قرار دارد، جنوب این کشور بهشتی برای تروریستهاست و شمال آن، مرکزی برای قاچاق مهاجران به اروپا. به نظر میرسد تنها عاملی که در لیبی "رو به جلو" گام بر میدارد، تروریستهای داعش هستند!
گلوبال ریسرچ در مقالهای از وضعیت لیبی مینویسد: داعش با سرعت فوق العاده ای در لیبی گسترش پیدا می کند. "عبد الحکیم بلحاج" هم که روزگاری از سوی آمریکا "جنگجوی آزادی" لقب داشت، امروز در لیبی در صدد گسترش و تجهیز جنگجویانی است که به داعش ملحق میشوند.
نشریه نیویورکر، در تحلیلی از رشد داعش در لیبی مینویسد: برخلاف زمانی که آمریکا به عراق حمله کرد و پس از سرنگونی صدام، یک مقام آمریکایی به طور موقت اداره این کشور را در دست گرفت، پس از مرگ قذافی نیروهای ناتو لیبی را ترک کردند و در گوشهای نشستند تا شاهد فروپاشی این کشور باشند.
چندی پیش، نماینده ویژه کامرون در امور لیبی، به نام "جاناتان پاول" تایید کرد که غرب مسئول فروپاشی لیبی است و گفت: "اشتباه کردیم که خیلی زود پس از مرگ قذافی لیبی را ترک کردیم! فکر میکردیم به مسئولی نیاز ندارند در حالی که لیبی واقعا به کمک ما نیاز داشت."
نوامبر گذشته، جنگجویان لیبیایی که از نبرد در عراق و سوریه به خانه باز میگشتند، به همراه شمار دیگری از جنگجویان کشورهای دیگر، بخش هایی از شهر "درنا" را گرفتند و رفتار سردمدارانشان در الرقه را در پیش گرفته و مردم را به بهانه رفتارهای مغایر با شرع مجازات کردند. چندماه بعد هم "سرت"، زادگاه قذافی و هلال نفتی این کشور به دست نمایندگان داعش افتاد. البته هرازگاهی به بهانه کشتن "فلان" تروریست پهپادهای آمریکایی بخشهایی از لیبی را میهمان بمبهای خود کردهاند اما غرب برنامهای برای مبارزه با داعش ندارد.
یک مقام دولت آمریکا در گفتگو با "جان لی اندرسون" در آگوست به طور ضمنی به نبود برنامهای در واشنگتن برای مقابله با داعش اشاره کرد و گفت: "تهدید گروههای داعش در لیبی خیلی جدی است اما دولت به دنبال گزینه مناسبی در داخل کشور لیبی است که با آن همکاری کند." یکی دیگر از مقامات ارشد دولت آمریکا هم افزود که تا زمانی که دولت وحدت ملی در لیبی تشکیل نشود، نمیتوان برای مقابله با داعش ائتلاف بین المللی تشکیل داد.
لیبی هنوز درگیر جنگ جدید داخلی جدیدی نشده، اما در آستانه سالگرد انقلاب ناتمام مردم این کشور، با مشکلات جدی امنیتی، بن بستهای سیاسی، و آینده اقتصادی نه چندان مطمئنی رو بهروست. داعش آرام آرام در لیبی ریشه میدواند، و در غیاب ناظران و حتی بازیگران بینالمللی و در بحبوحه نبرد قدرت میان گروههای مسلح، داعش است که به زودی یکهتاز میدان خواهد شد.