به گزارش پایگاه 598، حسین پرنیا نوازنده سنتور و آهنگساز است. سال 1348 در خرمآباد به دنیا آمد. تا سن 14 سالگی در اندیمشک نزد استاد ندایی نواختن سنتور را آموخت. پس از آن به تهران آمد و از سال 1373 گروه همایون را تشکیل داد. حسین پرنیا به اتقاق گروه همایون کنسرتهایی در ایران و خارج از ایران از جمله در آلمان، فرانسه، اتریش، چک، اسلوواکی، ترکیه، هند، پاکستان، قطر و امارات اجرا کرد. پرنیا از سالهای ابتدایی آشنایی با ایرج بسطامی چند کار مشترک با وی انجام داد که در قالب آلبومهای «خانه بوی گل گرفت» «رقص آشفته، حال آشفته» و کنسرت «گلپونهها 1 » عرضه عمومی شد. وی علاوه بر مرحوم ایرج بسطامی با خوانندگانی همچون علی جهاندار، رضا رضایی پایور، علی انصاری، علی رستمیان، رحیم عدنانی و حسینرضا اسدی و در آخرین آلبومش «پادشاه فصلها» با علیرضا افتخاری همکاری کرده است.
عوامل آلبوم «پادشاه فصلها»
ارسلان کامکار (ویلن و بربط) حسین پرنیا (سنتور) فرشید حفظیفر (ابوا) علیرضا خورشیدفر (کنترباس) همایون پشدار (کمانچه) سینا جهانآبادی (ویلن و آلتو) صائب کاکاوند (تار و بمتار) پژمان پرنیا (تنبک) رضا مهینی (دف) کریم قربانی (ویلنسل) و ناصر رحیمی (فلوت). اشعار از احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، نیما یوشیج، حافظ، حسین پرنیا، محمد سلمانی و علیرضا اخلاقی. ضبط موسیقی در استودیو پژواک. صدابرداران مجید فلاحپور و مهدی اردستانی. میکس از کامران کوهستانی.طراح گرافیک سحر بنیادی و مدیر اجرایی مهدی بشکوفه. آهنگسازی و تنظیم از حسین پزنیا و به خوانندگی علیرضا افتخاری.
علیرضا افتخاری یکی از تواناترین و پرکارترین خوانندگان موسیقی ایرانی است که به واسطه قابلیتهای تکنیکی بیشتر به تصنیف و کمتر به آواز خوانی پرداخته است. حجم بالای آثاری که افتخاری خوانده از موسیقی اصیل ایرانی تا موسیقی محلی و نواحی و تلفیقی و موسیقی صرفا پاپ نیز مصداق پرکاری این خواننده نام آشنای کشور است. آلبوم «پادشاه فصلها» از جمله کارهای خوانندگی افتخاری به آهنگسازی حسین پرنیا است. این آلبوم بر اساس رپرتوار ایرانی و بهرهگیری از سازهای موسیقی کلاسیک ایرانی و همچنین کلاسیک غربی خلق شده است. از استفاده از سازهای غربی در این اثر چیزی که به گوش میآید بیشتر روند ایرانی و غالب کار است و در تنظیم قطعات از کنترپوئن و هارمونی بصورت شایسته استفاده نشده و در بیشتر قطعات تمام سازها بصورت اونیسون نواختهاند و نوع نوشتن تنظیم برای ارکستر چیزی را نمیطلبد که از عهده یک ارکستر تمام ایرانی برنیاید. از ویژگیهای این آلبوم میتوان به لایت موتیفهای زیبا وگیرا به آهنگسازی حسین پرنیا و خوانندگی پخته و با تجربه علیرضا افتخاری اشاره کرد.
در قطعه «بی تو بودن» موتیفهایی ازین دست زیاد شنیده شده است. تنظیم اثر نیز میتوانست بسیار بهتر انجام پذیرد. استفاده از ساز کوبهای تنبک در تمامی میزانها ضروری نبوده و میتوانست تنها با ملودینوازی در بخشهایی از تنظیم، اثر را زیباتر سازد. در سلوی سنتو «بیبی جون» خوش کوکی سنتور و ضبط بسیار خوب و جنس صدای سنتور و استفاده از نتهای برگشتی کروماتیک و مضرابهای شفاف همراه با آکسانهای بهجا این قطعه کوتاه را بسیار دلنشین و شنیدنی کرده است.
در قطعه اصلی «بیبی جون» اورتور با ساز سنتور زیبا به میان میآید اما زمانیکه ارکستر به میان میآید دارای تنظیمی ضعیف است و ارکستر قبل کلام میتوانست بسیار حجیمتر و بصورت هارمونیک نوشته شود بخصوص پارتی که برای کنترباس نوشته شده بسیار ساده بوده و میتوانست بسیار زیبا و متنوعتر نوشته شود با این حال قطعه به کلام که میرسد به سرعت شنونده رادرگیر میکند و پختگی و ظرافت صدای افتخاری مجذوب کننده است. اورتور بین کلام و استفاده از تکرار آکوردها به زیبایی این قطعه لطمه زده و اکمپانیمان سنتور میتوانست از هارمونی و کنترپوئن مطلوبتر و رنگآمیزیتری بهره ببرد. اما این علیرضا افتخاریست که در غایت احساس و تکنیک و تجذبه در این قطعه گام مینهد و شنونده را از پس خود میکشاند. در این قطعه تلفیق شعر و موسیقی به درستی صورت گرفته و تمامی هجاها به موقع و با آکسان درست توسط خواننده ادا میشوند.
در قطعه «پاییز» اورتور سنتور و سپس ارکستر خوب به میان میآید خواننده نیز با احساس واژگان را بیان میکند لیکن سیر موسیقی کلام با تنوع و جذابیت پیش نمیرود تا آنجا که اخوان ثالث میگوید:"داستان از میوههای سربه گردون سای اینک خفته در تابوت پست خاک می روید" و چه زیبا آهنگساز ساخته و چه زیبا خوانده خواننده.
قطعه «دورهگرد» و «کنج تنهایی» قطعاتی قابل تعامل نیستند و دارای ویژگی خاص نبوده اما قطعه هفتم «سلوی ماهور سنتور» سلویی بسیار زیبا در دستگاه ماهور است با مضرابهایی سرشار از احساس و پختگی که به فاصله زمانی نسبتا کوتاه شنونده را درگیر میکند و طنین مضراب نمددار پرنیا بر سیمهای خوش کوک سنتور درخشش آسمانی تاریک اما پرستاره در کویر را تداعی میکند.
قطعه «قاصد تلخ» دارای ملودی کلام بسیار زیبا است و قطعه «نفری به سفر» در دستگاه ماهور و شعر اخوان ثالث آواز خیلی زیبا و گیرا و تکرار و ادای واژگان جنبهای بدیع در این آواز است و با آکسان دقیق شعر. حسن سلیقه حسین پرنیا در نگارش این آواز به این شیوه و استفاده از «نِتهای ارضی کرون» مادامیکه خواننده «نُِت بکار» میخواند آواز را بسیار متنوعتر و زیباتر و شنیدنیتر میکند.
در قطعه «ریرا» نیز آهنگساز و خواننده دست به خلاقیت زدهاند از ادای واژه «تصویری از خراب» تا «صدای آدمی این نیست» که هم تلفظ خواننده به منظور شاعر نزدیک است و هم شنونده ازین بدعت محظوظ میگردد. در قطعه «پیوند عمر» افتخاری خیلی زیبا و بهجا تحریرهای آخر هر مصراع این قطعه را اجرا میکند و آهنگساز با خلاقیت چیدمان خوانش این قطعه را آراسته است. این قطعه از نظر ریتم و خلاقیت در آکسانگذاری سرضربها نیز دارای ارزش هنری بوده و این بخش بیشتر با اقبال اهالی تخصصی موسیقی مواجه میشود تنها ایراد وارد بر این قطعه نوسان تمپوی آن از ابتدا تا انتها است که شاید از جانب آهنگساز به جهت حفظ حس اثر تعمدا اعمال شده باشد.
یادداشت: علیرضا سپهوند