غذای تند تونسی ها و چای چینی ها
دورتا دور سالن میزها کنار هم قرار گرفته اند که هرکدام غرفه خاصی را نشان می دهند. کنار متصدی هر غرفه هم معمولا یک خانم فارسی زبان نشسته تا بتواند بازدید کنندگان را راهنمایی کند. روی میز ها هم خوراکی ها و صنایع دستی همان کشور است که معمولا توسط خود خانم ها درست شده و برای فروش روی میز قرار گرفته است. روی میز آذربایجانی ها پر است از شیرینی های مختلف که ظاهرشان شبیه باقلوای خودمان است. روی میز تونسی ها و الجزایری ها هم غذاهایی که به خاطر تند بودن از امتحان کردنشان می ترسیم. اما کشورهای شرق آسیا ترجیح داده اند به خاطر تفاوت غذایی زیاد با ایرانی ها بیشتر از صنایع دستی شان رونمایی کنند. به خصوص سنجاق سرها و بادبزن های معروفی که در فیلم هایشان سراغ داریم که اتفاقا فروش خوبی هم دارند.
چینی ها انگار رگ خواب ایرانی ها را خوب می شناسند و به جای رونمایی از غذاهای عجیب و غریبشان روی میزشان چای هایی با طعم های مختلف چیده اند تا حاضران بعد از خوردن غذاهای مختلف گلویی هم تازه کنند. کشورهای مالزی و اندونزی هم که به پارچه معروف هستند خلاف انتظار ظاهر نشدند و با کلی شال و روسری و لباس در رنگ های مختلف به جشنواره آمده اند و پرو شال و روسری و نظرخواهی ها داغ داغ است.
از چشمهای بادامی تا سوشی ژاپنی
شلوغ ترین میز میان کشورهای خارجی از آن ژاپنی هاست که مسئولانش همگی کارمندان سفارت این کشور در ایران هستند و خوش اخلاق تر از بقیه با فارسی دست و پا شکسته از میهمانان پذیرایی می کنند. همین فارسی دست و پا شکسته و قرار گرفتن میزشان بین تایوان و چین باعث می شود که از روی شوخی سوال کنیم که چطور می شود یک ژاپنی، چینی و کره ای را از هم تشخیص داد؟ یکی از خانم ها که حسابی به این سوال می خندد و دست پاشکسته می گوید: « خودمان می فهمیم اما نمی توانیم به بقیه توضیح بدهیم. مثلا من یک ژاپنی را از یک غیرژاپنی می توانم تشخیص بدهم اما نمی توانم به شما بگویم چطوری؟» وقتی می گویم چرا خط تان هم شبیه هم است متعصبانه می گوید: « نه نه ما خط و زبانمان خیلی باهم فرق دارد.» یکی از خانم ها که دو رگه ژاپنی برزیلی است و نوع روسری سر کردنش نشان می دهد مسلمان است می گوید: « وای چینی خیلی سخت است. ژاپنی واقعا راحت تر است. چینی چشم شان پف بیشتر دارد. کره ای ها چشمشان کشیده تر است. رنگ پوستمان هم با تایوانی ها و سایر کشورها فرق دارد.» ما که خیلی متوجه این تفاوت نمی شویم اما حتما فرق دارد!
ژاپنی ها روی میزشان با کاغذ بزرگی کلمه حلال را نوشته اند تا حاضران خیالشان راحت باشد که از آن غذاهای عجیب و غریب خبری نیست. اما به نمایندگی از آن حشرات روی میزشان میگو به عنوان یک حشره حلال قرار دارد. «سوشی» معروف ژاپن نیز یکی از غذاهایی است که ژاپنی ها کلی به آن افتخار می کنند و در رنگ ها و سایزهای مختلف به صورت بسته بندی شده برای فروش آماده است که روی آن مواد تشکیل دهنده هم نوشته شده است. خانم های دیپلمات تاکید می کنند که همه این غذاها را خودشان درست کرده اند و خیلی دوست دارند که مهمانان حتما آن ها را امتحان کنند.
دستپخت های سیاسی و احتیاط های دیپلماتیک
اما بخش دیگری از غرفه های جشنواره به خیریه ها و افراد دیگری اختصاص دارد که به طور مستقل در جشنواره شرکت کرده اند و هیچ ارتباطی به وزرات خارجه ندارند. اما بخش هیجان انگیز این جشنواره در انتهای سالن قرار دارد. جایی که همسران دیپلمات ها و کارمندان وزارت خارجه ایران با دست پخت هایشان آنجا نشسته اند و منتظر ایستاده اند تا برایتان لقمه بگیرند. یکی از میزهای شلوغ این قسمت، آش رشته است که همیشه طرفداران خاص خودش را دارد. کنار میز آش رشته هم میرزاقاسمی است که یکی دیگر از خانم های دیپلمات زحمتش را کشیده و برای تمام کسانی که از کنارش رد می شوند یک لقمه میرزا قاسمی می دهد. کوفته و پیراشکی و مشتقات بادمجان هم طرفدار زیادی دارد و بسیاری از آقایانی که با کت و شلوار رسمی و یقه های دیپلمات برای بازدید آماده اند در این قسمت ایستاده اند و مشغول چشیدن و خوردن غذاهای مختلف هستند. خانم ها هم که هرکدام آخرین حد دستپختشان را روی میز چیده اند در حال توضیح دادن و آموزش آشپزی به یکدیگر هستند و جزییات طبخ غذایشان را برای هم توضیح می دهند.
انتهای سالن غذا یک میز گرد سیاسی وجود دارد که همسران دیپلمات های درجه یک کشور در آن جا دورهم جمع شده اند. از میهمانان جالب جشنواره همسر و دختر آقای دکتر ظریف هستند که با همسر معاونان آقای ظریف در سالن قدم می زنند و پای هر غرفه مکث می کنند و خرید می کنند و کیسه هایی که دستشان است به خوبی نشان می دهد که با دست پر به خانه می روند. کیسه هایی که از نشان دادنش به ما ابا دارند و دوست ندارند خریدشان لو برود.