به گزارش پایگاه 598، حمید بعیدی نژاد در جدیدیترین پست اینستاگرامی خود از یک جنایت دیگر عربستان در مورد حجاج ایرانی در سال 1322 پرده برداشت.
بعیدی نژاد در این پست نوشت:
متاسفانه
رفتارهاي متعصبانه و خشونت آميز در عربستان با حجاج ايراني در تاريخ،
منحصر به وقايع بسيار دردناك اخير در منا نيست. در تاريخ معاصر ايران اعدام
جوان يزدي در حدود هفتاد و دو سال پيش بشدت احساسات ملت ايران را جريحه
دار ساخت. اين واقعه تلخ را كه از گزارش تحقيقي منتشره در پايگاه اطلاعاتي
نمايندگي ولي فقيه در سازمان حج و زيارت خلاصه نموده ام خدمت شما تقديم
ميكنم: ابو طالب يزدي جواني 22 ساله از يزد بود كه در سال 1322 همراه همسرش
به قصد انجام عبادت حج با كارواني عازم مكه شد.
آنان
از مرز قصر شيرين وارد عراق و سپس كويت شدند و از آنجا به عربستان رفتند و
از مسير شني با تحمل سختي فراوان در روز دوم يا سوم ذيحجه به مكه مكرّمه
رسيدند و بي درنگ اعمال عمره تمتع را آغاز كردند. شب نهم ذيحجه راهي عرفات
شده، به ترتيب اعمال عرفات، مشعر و منا را انجام دادند و روز سيزدهم براي
انجام دادن اعمال مكه به طرف مسجدالحرام رفتند.
ابوطالب
در حال طواف بر اثر گرمي هوا و احتمالا مسموميت ناشي از غذاي ميان راه،
دچار حالت تهوع شد و براي اين كه زمين مسجد آلوده نشود، گوشه جامه احرام
خود را مقابل دهان گرفت اما قدري از ماده تهوع از گوشه جامهاش بر سنگهاي
مسجدالحرام ريخت. شُرطيهاي سعودي به گمان آن كه او قصد نجسكردن مسجد را
دارد، وي را دستگير كردند و همراه چند مصري به عنوان گواه، به شرطيخانه
بردند و از آنجا نزد قاضي فرستادند. مصريها به ناحق گواهي دادند و قاضي
به قتل آن حاجي بيگناه حكم كرد.
وي را روز بعد
14 ذيحجه پيش چشم مردم در مروه در خيابان با ضرب شمشير، به جرم آلودهكردن
خانه خدا كشتند. بر پايه اتفاقنظر مذاهب چهارگانه فقهي اهل تسنن و نيز
تشيع، حكم تنجيس عمدي بيت الله، همانند حكم ارتداد، اعدام است. اما به
اتفاقنظر همگان براي احراز جرم بايد شرايط فاعل از عقل و بلوغ و قصد و
اختيار محقق باشد. نيز گواهي عادلان يا اقرار فاعل لازم است. بعد از اعدام
بر پايه گزارش هفتهنامه ام القري، مقامهاي رسمي عربستان اعلام كردند كه
ابوطالب فرزند حسين از اتباع ايراني و منتسب به شيعه در 12 ذيحجه 1362ق با
همراه داشتن نجاسات به هدف افكندن آن در محل طواف و آزار حاجيان و اهانت
به اين مكان مقدس در حين ارتكاب جرم دستگير شده و پس از تحقيق، جرم وي ثابت
و حكم شرعي اعدام درباره او صادر و روز شنبه 14 ذيحجه در جلوي مردم با
شمشير سرش را از بدنش جدا كردند. بر پايه نقل حاجيان ايراني، جسد ابوطالب
را پس از اعدام به پزشكي قانوني بردند.
چند
ساعت بعد، اجازه انتقال جسد به همراهانش داده شد و آنان پس از غسل دادن و
كفن كردن، او را در قبرستان ابوطالب به خاك سپردند. نقل شده كه گروهي در 14
ذيحجه همان سال در مسجدالحرام گرد آمدند و به شادي پرداخته، قتل ابوطالب
را به يكديگر تبريك گفتند. آنان با مشاهده هر حاجي ايراني به او اهانت
كرده، وي را تهديد به قتل مينمودند.
بر اثر اين
رخدادها، بيم و وحشت ميان حاجيان ايراني پديد آمد. آنان ميكوشيدند به
تنهايي جايي نروند و حتي هنگام نماز اهل سنت در مسجد نباشند و هنگام نماز و
طواف نيز مراقب خود باشند. پيش از اين رخداد نيز اختلافي درباره روز عرفه و
عيد قربان ميان شيعيان و ديدگاه رسمي عربستان پديد آمده بود. به رغم
توصيه آيت الله سيد ابوالحسن اصفهاني براي همراهي با نظر رسمي سنيان در
عربستان و پرهيز از ايجاد اختلاف در مناسك حج، برخي شيعيان ايراني در
نامهاي به پادشاه عربستان خواهان انجام مراسم عرفه و منا در ايام مورد نظر
خود شده بودند.
همين درخواست خشم پادشاه را
برانگيخت و گويا در ايجاد يا تهييج اين فتنه و دست كم پيشگيري نكردن از آن،
اثر داشته است. پس از رسيدن خبر قتل ابوطالب، موجي از خشم و ناراحتي و
اعتراض در ميان شيعيان جهان پديد آمد. آيت الله سيد ابوالحسن اصفهاني كه
آن هنگام در كربلا مقيم بود، واكنشي تند نشان داد و در نامهاي به شاه
ايران، سكوت او را ناروا دانست و خواهان واكنشي مناسب شد. اهالي نجف و
كربلا اعتراضشان را در همايشها و راهپيماييهايي اعلام كردند. در ايران
عزاي عمومي اعلام و در اكثر شهرها مجالس ختم برگزار شد.
دو
خواهر ابوطالب در مدّتي كوتاه بر اثر اندوه آن حادثه جان باختند.
روزنامهها و مجلات ايراني چون اطلاعات، آژير، آذربايجان، تهران مصور،
اميد، رعد، و صداي ايران و نيز نشريات عربي مانند: منبر الشرق به بازتاب
خبر و احياناً نقد رفتار حكومت سعودي و طرح انديشه ضرورت اصلاح سازمان
مديريت حج و حرمين پرداختند. همچنین مكاتباتي ميان دولت ايران و عربستان از
جانب سفير ايران در مصر صورت گرفت كه حاوي اعتراض ايران و پاسخ عربستان
بود. اين رويداد به قطع روابط ايران و عربستان به مدت پنج سال انجاميد و تا
سالها جز افرادي اندك، آن هم مخفيانه، كسي از ايران به حج نرفت. در سال
1327ش. به دستور نخستوزير، ديگر بار روابط برقرار و باب حج گشوده شد.
بازگشايي ارتباط و سفر حج ايرانيان بر پايه درخواست و تمايل هر دو كشور به
جهت منافع مالي براي عربستان و تمايل شديد ايرانيان براي اداي مناسك حج رخ
داد.