مدتی قبل با ناپدید شدن معاون یکی از دبیرستانهای دخترانه شهر دزفول، شایعات زیادی در شهر پیچید. شوهر این زن مدعی بود که همسرش همیشه پس از تعطیلی مدرسه به خانه میآمد اما ساعتها از تعطیلی دبیرستان گذشته و از او خبری نیست. درحالیکه ردی از زن گمشده نبود، خیلیها میگفتند که او حتما قربانی سارقان شده است تا اینکه جسد وی در یکی از کانالهای آب کشاورزی پیدا شد. با پیدا شدن جسد، شایعات درخصوص قتل او توسط سارقان بالا گرفت.
از آنجا که خانم معلم سوار بر خودروی پرایدش گم شده بود، این فرضیه بهوجود آمد که دزدان او را به قتل رسانده و ماشینش را به سرقت بردهاند. چند روز بعد اما، خودروی این زن نیز از داخل کانال آب بیرون کشیده شد تا این بار فرضیه سانحه رانندگی برابر پلیس و تیم تحقیق قرار بگیرد.
وقتی خودروی پراید خانم معلم از داخل کانال بیرون کشیده شد، مأموران متوجه شدند که تمامی وسایل او داخل خودروست و این یعنی سرقتی در کار نبوده است. بنابراین احتمال اینکه خانم معلم قربانی یک سانحه رانندگی شده باشد قوت گرفت تا جایی که حتی پلیس نیز در ابتدا تصور میکرد زن جوان هنگامی که در حال بازگشت از مدرسه بوده، کنترل ماشین را از دست داده و به داخل کانال کشاورزی سقوط کرده است.
در چنین شرایطی تیمی از کارشناسان سوانح رانندگی وارد عمل شدند تا نحوه سقوط ماشین به داخل کانال را بررسی کنند. در محل حادثه هیچ رد ترمز یا سرنخی که نشان دهد خانم معلم بهخاطر بیاحتیاطی به داخل کانال سقوط کرده بهدست نیامد. از سوی دیگر تحقیقات نشان داد در سمت شاگرد خودرو خراب بوده و باز نمیشده است. کارشناسان همچنین پی بردند که احتمال عمدی بودن حادثه و اینکه پای فرد دیگری در میان بوده، بسیار زیاد است و به همین دلیل تیم جنایی بررسیهای گستردهای را در این زمینه آغاز کرد.
از آنجا که سرقتی در میان نبوده و خانم معلم احتمالا از سوی فردی آشنا به قتل رسیده بود، کارآگاهان به تحقیق از آشنایان و همسایههای مقتول پرداختند و متوجه شدند که زن جوان و شوهرش از مدتها قبل با هم اختلاف داشتند و اختلافاتشان اخیرا شدید شده بود. مأموران که به شوهر مقتول مظنون شده بودند او را به اداره آگاهی احضار کردند و به بازجویی از وی پرداختند اما مرد جوان سعی داشت اختلافات با همسرش را مخفی کند و همین مسئله شک پلیس را به او بیشتر کرد. بنابراین بازجوییها از او ادامه یافت تا اینکه وی پرده از راز قتل همسرش برداشت.
او گفت: من و همسرم مدتها بود که با هم اختلاف داشتیم. روز حادثه، هر دو سوار ماشین بودیم و من رانندگی میکردم. دوباره بحثمان بالا گرفت و دعوا شروع شد. آنقدر عصبانی شده بودم که تصمیم به قتل او گرفتم. همان موقع به ذهنم رسید در سمت شاگرد خراب است و باز نمیشود. ما در حال عبور از کنار کانال کشاورزی بودیم و با خودم گفتم اگر ماشین را به داخل کانال پرت کنم، هیچکس پی به عمدی بودن ماجرا نخواهد برد.
متهم ادامه داد: فرمان را چرخاندم و با
سرعت زیاد به سمت کانال رفتم و درحالیکه همسرم جیغ میکشید، ماشین به داخل
کانال سقوط کرد. بلافاصله دست بهکار شدم و پس از باز کردن در، خودم را
نجات دادم و از کانال بیرون آمدم. وقتی مطمئن شدم که همسرم داخل کانال غرق
شده است، به خانه رفتم و لباسهایم را عوض کردم. چند ساعت بعد هم به اداره
پلیس رفتم و مدعی شدم که همسرم گم شده است. من هرگز تصور نمیکردم رازم فاش
شود تا اینکه مأموران مرا دستگیر کردند.
به گفته سرهنگ حاتمی، رئیس پلیس آگاهی استان خوزستان، پس از اعترافات متهم برای او قرار قانونی صادر و این مرد راهی زندان شد.