به گزارش پایگاه 598، تکان
خوردن شاخههای یک درخت تنومند و سر به فلک کشیده بیشتر به چشم میآید تا
تکان خوردن یک چوب کبریت. این وصف حال این روزهای والیبال ایران است که به
دلیل عملکرد ضعیف در جام جهانی همه به دنبال زدن آن هستند.
1- "لگد
زدن به جنازه" یکی از کنایه های زبان شیرین پارسی است و برای حال و روز کسی
به کار میرود که در روزگار ناخوشیاش، همه به او تاخت و تاز میکنند و
اگر زورشان هم نرسد، متلکی بارش میکنند.
2- رقابت عجیبی است. همه
از والیبال انتقاد میکنند. به شکلی هم انتقاد میشود که گویی ورزش ایران
در جهان بیرقیب است و والیبال ایران 10 طلای المپیک در کارنامه دارد. در
اینکه تیم ملی ایران در جام جهانی 2015 نتیجهای که انتظار داشتیم کسب نکرد
شکی نیست اما چرا فراموش کردهایم که همین تیم در چند سال گذشته بارها و
بارها این کار را به شکل دیگری انجام داده بود و با پیروزیهای بزرگ خود،
نتایجی را که انتظار داشتیم کسب نکرد؟
3- فدراسیون والیبال و
محمدرضا داورزنی رئیس این فدراسیون یکی از بهترین فدراسیونها و روسای
فدراسیونهای ایران در چند سال گذشته بودهاند. اما امروز به خاطر نتایج
تیم ملی در جام جهانی همه چیز زیر سوال میرود. بد نیست به یاد بیاوریم که
والیبال تنها رشته تیمی ایران است که در تمام ردههای سنی خود سهمیه حضور
در رقابتهای جهانی را پیدا میکند و معمولا هم یکی از تیمهای خوب جهان در
ردههای پایه است. فدراسیون والیبال از معدود فدراسیونهایی است که لیگ
منظم باشگاهی در ردههای سنی مختلف برگزار میکند. فدراسیون والیبال از
معدود فدراسیونهایی است که تیمهای زنان خود را در ردههای سنی مختلف،
همیشه به رقابتهای قارهای اعزام میکند. فدراسیون والیبال شاید تنها
فدراسیونی باشد که در طول سال برای تمام تیمهای زنان و مردان خود در تمام
رده های سنی، اردوها و مسابقات تدارکاتی خارج از کشور فراهم کند و در نهایت
اینکه در میان انتشار هر روزه اخبار گلایه اهالی ورزش از کمبود بودجه،
داورزنی تنها رئیس فدراسیونی است که با اعتماد به نفس، مجموعه تحت مدیریتش
را بی نیاز از بودجه دولتی معرفی میکند.
4- بزرگی و موفقیت یک فرد
یا مجموعه گاهی برایش دردسر هم ایجاد میکند. هرچقدر بزرگ باشید، اشتباهات
شما هم بزرگتر به نظر میرسد. تکان خوردن شاخههای یک درخت تنومند و سر به
فلک کشیده بیشتر به چشم میآید تا تکان خوردن یک چوب کبریت.
5- این
روزها همه از والیبال انتقاد کنند. حتی خبرنگاری که کسی یادش نیست آخرین
بار کی در سالنهای والیبال ایران دیده شده اما میگوید از ده سال پیش در
حوزه والیبال قلم میزند. حتی کسی که در زمان مربیگریاش سابقه دارد که در
تعویض ششم، پاسور را از زمین بیرون بکشد و تیمش بدون پاسور به بازی ادامه
بدهد. حتی کسی که این روزها پی در پی به عنوان مربی سابق تیم ملی با
رسانهها مصاحبه میکند اما همه میدانند و خودش هم بهتر از همه میداند که
بیشتر به عنوان دستگاه توپزنی کار میکرده تا مربی.
6- موفقیتهای
چند سال گذشته والیبال ایران، انتقادات از عملکرد فدراسیون را کم کرده بود
و شاید به همین خاطر مسئولین فدراسیون به هر انتقادی حساس بودند. انتقاد
منصفانه و صادقانه قطعا به سود والیبال است و روی سخن در این یادداشت با
کسانی که از روی دلسوزی انتقاد میکنند نیست. نگارنده این یادداشت هم از
منتقدان تصمیمات اخیر فدراسیون والیبال است زیرا رئیس فدراسیون همانطور که
در موفقیت نقش دارد، در روز شکست هم باید پاسخگوی عملکرد و تصمیمات خود
باشد.
7- تا همین یک ماه پیش هر کسی از اهالی ورزش میخواست مثالی
از موفقیت بزند، بدون شک نام والیبال برده میشد. کار سختی نیست پیدا کردن
متن سخنرانی یا مصاحبه روسای فدراسیونهایی که وعده دادهاند که در چند سال
آینده به والیبال دیگری تبدیل بشوند. حتی اهالی برخی رشتهها که مقایسه با
والیبال را کسر شان خود میدانند نیز بارها و بارها در جمعهای خصوصی، خود
را با والیبال مقایسه میکردند. اما این روزها دفاع کردن از والیبال جسارت
میخواهد و همه حرفهای همین یک ماه قبل، فراموش شده است. همین امروز هم
خیلی از اهالی دیگر رشتههای ورزشی آرزو دارند به جایگاه والیبال برسند.
اما میتوان با افتخار گفت که حتی جنازه والیبال هم، همان جنازه ای که
امروز همه به آن لگد می زنند، بهترین ورزش تیمی و یکی از موفقترین رشته
های ورزشی ایران است.