کد خبر: ۳۴۲۲۴۰
زمان انتشار: ۱۱:۰۵     ۰۷ مهر ۱۳۹۴
از رفتار سوریان تا دوپینگ کشتی گیران؛
مربی باسابقه تیم ملی کشتی فرنگی از دلایل ناکامی ایران در مسابقات جهانی لاس وگاس پرده برداشت و مدعی شد به عملکرد بد برخی کشتی‌گیران در این رقابتها مشکوک است!
به گزارش پایگاه 598، ناصر نوربخش از بی‌نظمی برخی چهره‌های شاخص در اردوهای تیم ملی پرده برداشت. او ادعا کرد به عملکرد برخی کشتی‌گیران در رقابت‌های جهانی آمریکا مشکوک است و مدعی است برخی شکست‌ها یک سناریوی از پیش تعیین شده بوده است.

نوربخش حرفهایی را به زبان آورده که با این که تلخ است اما می‌تواند به محمد بنا و کادر فنی کشتی فرنگی کمک کند تا از وضعیت موجود این تیم اطلاع پیدا کرده و با تدبیر مانع از تکرار این اتفاقات ناخوشایند شوند.

او که سابقه چندین سال کار در کنار محمد بنا از تیم ملی جوانان تا بزرگسالان را در کارنامه خود دارد در مورد حضور بنا در تیم ملی نیز صحبت کرد که در ادامه این مصاحبه را می‌خوانید:


* درباره سوریان نمی‌توانستیم همه چیز را بگوییم

درباره حمید سوریان یکسری از مسایلی وجود داشت که نمی توانستیم آنها را پیش از مسابقات جهانی اعلام کنیم، چرا که ممکن بود روی روح و روان او اثر بد بگذارد و ما را مقصر ناکامی او قلمداد کنند. سوریان در مسابقات جهانی سال‌ گذشته نیز چهار مسابقه خود را به صورت مشکوک با پیروزی پشت سر گذاشت و خیلی از داوران نسبت به عملکرد او و این که او با خطاهای بسیار کشتی‌های خود را پیروز می‌شد اعتراض داشتند. حتی پیش از مسابقات جهانی امسال کمیته‌ داوران اتحادیه جهانی تشکیل جلسه داد که در آن جلسه فیلم کشتی‌های سوریان در مسابقات جهانی ازبکستان مورد بررسی قرار گرفته بود‌ و آنها نسبت به این موضوع که این کشتی‌گیر‌ در مبارزات خود خطاهای متعددی انجام می‌دهد هشدار داده بودند.


* اردوان صاحب درباره سوریان هشدار داد ولی جرات نداشتیم به او تذکر بدهیم!

اردوان صاحب، داور بین‌المللی ایران نیز در جلسه کمیته داوران اتحادیه جهانی کشتی حضور داشته و پیش از اعزاممان به مسابقات جهانی به خانه کشتی آمد و به مربیان گفت که در آن جلسه کمیته‌ داوران اتحادیه جهانی نسبت به این موضوع که سوریان به حریفان خود کله می‌زند، انگشت می‌گیرد و یا از پا استفاده می‌کند اعتراض داشتند و اعلام کردند که بر عملکرد او در مسابقات جهانی لاس وگاس نظارت ویژه‌ای خواهند داشت تا اگر این حرکات را مجددا انجام دهد دیسکالیفه شود. این هشداری بود که صاحب به مربیان تیم ‌ملی داد، اما سوریان نسبت به این موارد بی توجه بود چرا که کسی جرات نداشت به او ضعف‌هایش را بگوید.



* سوریان در تمرین هم سر همه را شکسته است!

متاسفانه سوریان در اردوها نیز همواره عادت دارد حتی به حریفان تمرینی خود کله بزند و همیشه سر آنها را شکسته است که همین موضوع باعث شده هیچ کس علاقه‌ای نداشته باشد با او سرشاخ شود، حتی قبل از مسابقات جهانی مسکو که بنا، سرمربی تیم ‌ملی بود سوریان به همین شکل سر حاجی پور را شکست که باعث شد یک درگیری فیزیکی شدید میان او و حاجی پور شکل بگیرد که پس از آن هر دوی این کشتی‌گیر‌ان قهر کردند، اما بعد از یک هفته‌ به دنبال سوریان رفتند و او بازگشت، ولی کسی حاجی پور را به حساب نیاورد.

سوریان در کشتی های دشوار به حریف کله می‌زند تا مسیر کشتی را به نفع خود تغییر دهد. آنقدر این کارها را کرد که کسی حاضر به کشتی گرفتن با او نمی‌شد. من از شهریار با خودم کشتی‌گیر می‌آوردم و به آنها می گفتم که مقابل سوریان سفت و سخت کشتی نگیرید تا او بتواند مرور فن کند.


* به سوریان گفتم آه دیگر کشتی‌گیران دامنت را گرفت

وقتی سوریان برای اولین بار به حریف خود کله زد و باعث شد از داور اخطار بگیرد، به او تاکید کردیم که دیگر کله نزند اما او باز هم این کار را انجام داد و حتی در کشتی مقابل حریف کره شمالی هم این کار را انجام داد تا اینکه از دور رقابت‌ها حذف شد. پس از این کار سوریان، یک کلام به او گفتم این آه کشتی‌گیرانی بود که در اردوی تیم ملی به آن‌ها کله زدی و دامنت را گرفت که او هم به خاطر همین حرف با من قهر کرد و دیگر با من هیچ صحبتی انجام نداد.


* نمی‌خواستند بهانه دستش بدهند مبادا اردو را به هم بریزد

از سوی دیگر سوریان در وزن 55 کیلوگرم مدال طلای المپیک را به دست آورد، اما الان وزن او به 59 کیلوگرم تغییر کرده است و شرایط مانند سابق برای او مهیا نیست. من مسئول مستقیم او نبودم و حمید باوفا مربی او بود. آنها می ترسیدند با او برخورد کنند، چرا که ممکن بود بهانه به دستش بیاید و اردو را برهم بریزد. مثل الان که زیدوند در مصاحبه با شما اعلام کرد که باوفا پیش از مسابقات جهانی با او درگیر شده و به همین علت روحیه خود را از دست داده و در همان دور اول حذف شده است. مگر باوفا در حد و اندازه‌ای بود که بخواهد با سوریان برخورد کند و بگوید که این رفتار خود را کنار بگذار.


* بیابانگرد با یک مدال برنز جهان از این رو به آن رو شد

هر کسی جای سوریان بود مغرور می‌شد. همین افشین بیابانگرد بعد از سه سال ناکامی سال گذشته در مسابقات جهانی یک مدال برنز به دست آورد و از این رو به آن رو شد و حالا کسی نمی‌تواند او را کنترل کند. حال حمید سوریان با هفت طلا مشخص است که خیلی ناز دارد. هر مربی که وارد سالن می‌شود می‌رود بالای سر او که مثلا بگوید که من مربی اختصاصی سوریان هستم.


* بنا چند بار با سوریان درگیر شد و نمی‌خواست او را به المپیک ببرد

من به عنوان مربی نیز نباید همه چیز را توجیه کنم و فقط کشتی‌گیر‌ را مقصر بدانم، چرا که خودم هم در این ناکامی‌ها مقصر هستم. حتی قبل از المپیک لندن همین حمید سوریان با محمد بنا چندین بار درگیر شد و یکی از دلایلی که من را از جوانان به بز‌ر‌گسالان آوردند همین مشکل میان بنا و سوریان بود. حتی بنا نظرش این بود که سامان عبدولی به المپیک برود. آن موقع بنا معتقد بود که سوریان نمی‌تواند در المپیک نتیجه‌ بگیرد، چرا که او نتایج ضعیفی را به دست آورده بود، اما من اعلام کردم که سوریان قابلیت‌های خوبی دارد و اگر از لحاظ روحی آماده شود می‌تواند به مدال برسد.


* اضافه وزن سوریان در انتخابی تیم ملی را نادیده گرفتند

سوریان در مسابقات انتخابی تیم ملی، چهار – پنج کیلوگرم اضافه وزن داشت که بر روی باسکول رفت اما همه این موضوع را نادیده گرفتند. این مشکل مربوط به مدیر تیم ‌ملی و فدراسیون کشتی بود. من همیشه به مسئولان فدراسیون گفته‌ام که قانون شما مشکل دارد، چرا که برای قهرمانان جایگاه معتبری را تعریف نکرده‌اید و باید آنها را حفظ کنید. نباید یک کشتی‌گیر‌ ستاره 10 بار وزن کم کند و در مسابقات مختلفی شرکت کند.

من پیشنهاد دادم شما مسابقات انتخابی را برگزار کنید و در نهایت نفر اول انتخابی تیم ملی بیاید و با سوریان در سه مبارزه و با داوری عادلانه و شرایط استاندارد کشتی بگیرد تا در نهایت نفر برتر برای حضور در تیم ‌ملی انتخاب شود، اما متاسفانه مشاوران فدراسیون نفوذشان از من کارشناس بسیار بیشتر است و آنها هستند که تصمیم گیرنده هستند. در نهایت خودشان می آیند قانونی که خودشان وضع کرده‌اند را دور می‌زنند.


* سوریان کار خوبی کرد در انتخابی کشتی نگرفت

برای این که وجهه کار را حفظ کنند به سوریان گفتند الکی بیا وزن‌کشی کن و حتی نمی‌خواهد وزنی کم کنی و در دور اول استراحت می‌کنی و بعد تو را در آخر جدول می گذاریم تا در دور دوم هم استراحت کنی. بعد قرعه را طوری چیدند که نوربخش و حاجی پور که دو رقیب اصلی سوریان در انتخابی بودند با هم مبارزه کنند و یکی از آنها حذف شود تا سوریان فقط با یکی از آنها روبه رو شود که در نهایت وقتی سوریان دید که آبروریزی شده زرنگی کرد و کشتی نگرفت، چون اگر در آن شرایط نابرابر می‌آمد و اول می‌شد آبروی خودش را از بین می‌برد که به اعتقاد من کار بسیار خوبی کرد که مبارزه نکرد.


* تصمیمات را خودشان پشت پرده می‌گیرند و ما را حساب نمی کنند

بعد گفتند سوریان و حاجی پور که در رقابت های انتخابی اول شد به مسابقات لهستان بروند که هیچ ارزشی نداشت چرا که کشتی‌گیر‌ان در آنجا با دو کیلو ارفاق وزن مبارزه می‌کنند و هیچ تستی از آنها گرفته نمی‌شود. باز هم در آنجا سوریان باخت و حاجی پور هفتم شد. پس به نظر شما حق که بود که به مسابقات جهانی برود؟ اگر قصد اول و آخرشان سوریان بود پس دیگر چه نیازی بود که آنها را به تورنمنت لهستان فرستادند؟

آنها می‌گویند من فقط مربیگری کنم و در کارها دخالتی نکنم و خودشان تصمیمات را پشت پرده می‌گیرند و اجرایی می‌کنند. یک بار هم به دکتر محبوبی، رییس کمیته‌ پزشکی فدراسیون گفتم چگونه است که مسئولیت فنی بر عهده من است، اما افراد دیگری در این باره تصمیم گیرنده هستند که او هم این موضوع را به مسئولان فدراسیون کشتی انتقال داد، اما آنها گفتند که نوربخش فقط بلد است انتقاد کند. به خاطر همین من را سه بار به کمیته‌ انضباطی فرستادند و در آنجا گفتند که چرا مدام اعتراض می کنی. من هم تصمیم گرفتم که دیگر حرفی نزنم تا هر کاری که دلشان خواست انجام دهند.


* سوریان به جای تشکر از ما به خانه بنا رفت!

یکی دیگر از مسائلی که باید یادآور شوم این است که مثلا سوریان سال گذشته وقتی در مسابقات جهانی 2014 ازبکستان قهرمان شد به جای این که از ما که برای او زحمت زیادی کشیده بودیم تشکر کند به خانه محمد بنا رفت و از کسی که رابطه خوبی با ما نداشت قدردانی کرد. خب این مورد هم تاثیر بسیار بدی بر روی انگیزه و علاقه ما برای کار کردن و کسب موفقیت سوریان گذاشت.



* همه می‌خواهند ناکامی را گردن دیگران بیندازند

پس از این ناکامی‌ها، حسن بابک گفت کادر فنی تیم ‌ملی مقصر است، پازاج هم گفت که کمک هایش مقصر هستند. یا رسول خادم می‌گوید حسن بابک مقصر است و وزیر ورزش و جوانان بر گردن رییس فدراسیون می‌اندازد. این موارد خیلی بد است و نباید سعی کنیم همه چیز را بر گردن زیر دستان خود بیاندازیم. وقتی تیم بد نتیجه‌ می‌گیرد همه مسئول هستند و نباید شانه خود را از زیر بار مسئولیت‌ها خالی کنند.


* کشتی‌گیران 66 کیلوگرم بسیار ضعیف هستند

کشتی‌گیر‌ان 66 کیلو به قدری ضعیف هستند که محمد نوربخش که در وزن 59 کیلوگرم نفر سوم تیم ملی است، در تمرینات نفر اول وزن 66 کیلوگرم را شکست می داد. متاسفانه کشتی‌گیر‌ان 66 کیلوگرم ایران در سطح بسیار پایینی هستند، آن وقت چطور از زیدوند که برای بار نخست در ر‌قا‌بت‌های جهانی حاضر می‌شد توقع کسب مدال دارند؟ زیدوند در دو اردوی پایانی تیم ‌ملی به تمرینات اضافه شد و به یک تورنمنت در لهستان نیز اعزام شد. بنا‌بر‌این نباید از او توقع بیش از این داشته باشیم.


* کار نوروزی هم در 66 کیلو بسیار سخت است

امید نورزی هم در وزن 60 کیلوگرم حرف برای گفتن داشت. او در 66 کیلوگرم کار بسیار سختی پیش‌رو دارد، چرا که هم سنش بالا است و هم قوانین تغییر کرده است. به نظر من نوروزی نمی‌تواند در این وزن به نتایج قابل قبولی برسد و هیچ اعتباری نیست که نوروزی برای ایران مدال آور شود. در مجموع در این وزن کار بسیار سختی را پیش‌رو داریم.


* سوریان و بیابانگرد هر کاری دلشان می‌خواست می‌کردند

افشین بیابانگرد با سومی که سال گذشته در مسابقات جهانی به دست آورد رفتارش بسیار تک محورانه شده است. مثلا در اردوهای تیم ‌ملی باید قبل از صبحانه کشتی‌گیر‌ان می دویدند، اما او و سوریان که همیشه با هم بودند می گفتند ما نمی‌آییم و ساعت 10 برای خودشان می‌دویدند. بعد ما می خواستیم ساعت یازده طبق برنامه وزنه بزنیم، آنها می گفتند چون تازه تمرین دو داشته‌ایم حال نداریم که وزنه بزنیم و بعد از ظهر خودمان وزنه می‌زنیم. به همین شکل کل نظم اردو را بر هم می‌زدند و هر کاری که دلشان می خواست می‌کرد‌ند. آنها از اول هم رفتارشان با تیم هماهنگ نبود. سرمربی تیم هم به علت اخلاق رئوفانه با آنها برخوردی نمی‌کرد.


* خادم فقط با حلقه دور و برش حرف می‌زند نه با ما!

خادم اصلا با کسی حرف نمی زد، بعد مگر من سرمربی بودم که بخواهم به خادم این موارد را انتقال دهم. رسول خادم سازمانی رفتار می‌کند و فقط با حلقه وصل شده به خودش صحبت می‌کند و در مجموع جو به گونه‌ای بود که ما اصلا نمی توانستیم با او حرفی بزنیم یا اطلاعاتی به او بدهیم، در حالی که رمز موفقیت یک مدیر این است که از اوضاع و احوال زیر مجموعه های خود با گرفتن اطلاعات از تمام مسئولان اطلاع حاصل کند.



* عبدولی خورد و خوابید و بعد به انتخابی آمد

به اعتقاد من عبدولی، کشتی‌گیر وزن 75 کیلوگرم نیست. او حدود 22 درصد چربی داشت که با کلی زحمت و تمرین به پانزده درصد رسید. عبدولی در اردوهای ما حضور نداشت و ما هم نمی دانستیم که او در اندیمشک چه کار می‌کند. او اول در وزن 66 کیلوگرم بود و بعد به 71 کیلوگرم آمد و بعد هم از آنجایی که ما پشتوانه ای در وزن 75 کیلوگرم نداشتیم او به این وزن آمد.

عبدولی در شرایطی که خورد و خوابید به ر‌قا‌بت‌های انتخابی تیم ‌ملی آمد و چون کسی هم نبود مقابلش قد علم کند خیلی راحت به دوبنده تیم ‌ملی رسید. حتی مقابل گرمسیری با فاصله بسیار کمی به پیروزی رسید. مثلا همین برادران گرمسیری که در اردوهای تیم ‌ملی همیشه زحمت می کشند حتی یک بار این فرصت را پیدا نکردند که به یک تورنمنت اعزام شوند و متاسفانه هیچ پشتوانه سازی در این وزن نیز صورت نگرفته است.


* عبدولی اصلا آموزش‌پذیر نیست!

عبدولی به قرعه خوبی در مسابقات جهانی برخورد و شانسی توانست به عنوان پنجمی برسد. متاسفانه او اصلا آموزش پذیر نیست و هیچ کس حتی بنا نتوانسته او را تحت کنترل خود در آورد، اما گاهی اوقات محمد بنا دو تا حرف به او می زد و تا چند روز عبدولی کار خودش را می‌کرد، اما باز هم به روال خودش باز می‌گشت.


* بنا به کسی اعتقاد داشت که در آخر معتاد شد!

متاسفانه محمد بنا در وزن 74 کیلوگرم نظرش روی یک فرد بود و به خاطر او حق خیلی‌ها را نادیده گرفت که در نهایت این کشتی‌گیر کارش به دوپینگ و اعتیاد کشیده شد. تمام کشتی‌گیر‌انی که در آن زمان می خواستند قد علم کنند به خاطر علاقه بیش از حد بنا به آن کشتی گیر فرصتی برای عرض اندام نداشتند از جمله آنها می توان به کمال محمدعلی زاده، سرخه، مهدی زاده و یوسف اخباری اشاره کرد که نابود شدند و اصلا فرصت حضور در یک تورنمنت داخلی هم پیدا نکردند.


* بنا هر وقت بخواهد قهر می‌کند

بنا فقط به یکسری از افراد میدان می داد تا منافع حاصل از آنها را نصیب خود کند، چرا که او بالاخره بنا شده بود و هم وزیر ورزش و جوانان و هم فدراسیون کشتی را می‌توانست تحت فشار قرار دهد و هم قانون انتخابی را بی خیال شود و بعد هم هر وقت اراده می کرد می‌توانست قهر کند و تحریم کند و دست به انقلاب و کودتا بزند. مثل جا‌م جها‌نی تهران که چند روز مانده به مسابقات تیم را ول کرد و رفت و بعد مسئولان فدراسیون دست به دامن من شدند تا بیایم تیم را جمع و جور کنم.




* پازاج ستاره‌ها را تحمل می‌کرد تا اردو را به هم نریزند

پازاج این ستاره ها را تحمل می‌کرد تا بهانه به دست آن‌ها ندهد چرا که آن‌ها به دلیل اینکه نمی‌خواستند در مسابقه‌های انتخابی تیم ملی شرکت کنند، خیلی ناراحت بودند و دنبال بهانه می‌گشتند تا اردو را به هم بزنند اما پازاج با یک مدیریت و سیاستی که داشت، توانست هر گونه بهانه را از دست آن‌ها بگیرد و با آن‌ها راه می‌آمد که نتیجه آن هم همین عملکرد ضعیف در مسابقه‌های جهانی بود. این چهره‌های شاخص اگر بخواهند کادری را خراب کنند، ‌درگیری در اردو ایجاد می‌کنند تا بگویند کادر فنی ضعیف است و نمی‌تواند اوضاع را مدیریت کند چرا که آن‌ها بنا را می‌خواهند تا بدون رقابت انتخابی و هیچ اصول خاصی دست به انتخاب آن‌ها بزند.


* قادریان حتی می‌توانست به مدال طلای جهان برسد

یوسف قادریان برای اولین بار بود که در مسابقه‌های جهانی حاضر می شد و بسیار با استعداد حاضر شد. او حتی می‌توانست به فینال برسد و قهرمانی را نیز از آن خود کند. مشکل قادریان این است که مقداری کند است و سرعت عمل ندارد و طوری عمل می‌کند که داوران فکر می‌کند کم‌کاری می‌کند. او نیز در تمرین‌ها بسیار خوب و باانگیزه نشان داد و آینده درخشانی دارد.


* اخلاقی باشعور است و در باندبازی‌ها نبود

اخلاقی در مسابقه‌های جهانی 2011 و 2014 در همان دور اول حذف شد اما خوشبختانه در این دوره به حدی از آمادگی رسید که توانست به مدال برنز دست یابد. او در حالیکه 7 - صفر از حریف خود جلو بود اما چون استراتژی خاصی برای مبارزاتش ندارد و نمی‌تواند نتیجه را حفظ کند بازنده شد. باز خدا را شکر که او به مدال برنز دست یافت، با وجود اینکه در سال‌های قبل مربیان خودش هم بالای سرش بودند اما اوت می‌شد و راه به جایی نمی‌برد. باید بگویم اخلاقی پسر تحصیلکرده‌ای است و بسیار باشعور و متین است و اصلا در تیم ملی در باندبازی‌ها قرار نمی‌گیرد و کلا سرش پایین است و کار خودش را می‌کند.


* قاسم رضایی آماده نبود اما با تدبیر آماده‌اش کردیم

قاسم رضایی با 114 کیلو وزن به اردوی تیم ملی آمد و اصلا شرایط خوبی نداشت. اگر می‌خواستیم به امثال او فشار زیادی در تمرین‌ها وارد کنیم سریعا اعتراض می‌کردند و هزار بهانه می‌آوردند اما با هر سیاست و تدبیری که بود آن‌ها را آماده کردیم و به مسابقه‌های جهانی فرستادیم. او پس از اینکه به علیاری در رقابت‌های انتخابی باخت توانست در تورنمنت لهستان قهرمان شود و در مسابقه‌های جهانی نیز به مدال نقره رسید و به اعتقاد من حقش نیز همین مدال بود چرا که حریف ارمنستانی او از هر لحاظ از رضایی سرتر بود و او توانایی شکستش را نداشت.


* چون علیاری بود، رضایی نمی‌توانست ناز کند

از آنجا که در کنار رضایی فردی مثل علیاری حضور داشت که توانست جای او را به خوبی پر کند .علیاری در بازی‌های آسیایی قهرمان شد ،در جام جهانی نیز همه را شکست داد و در انتخابی هم مقابل رضایی به پیروزی رسید.پس زضایی دید نمی‌تواند ناز کند و از مدال طلای المپیک خود سوء استفاده نماید بنابراین مجبور بود از کادر فنی تبعیت کند و تمرین‌های خود را انجام دهد.


* تست دوپینگ برخی سنگین‌وزن‌ها مثبت بود!

ما اصلا کشتی‌گیر خوبی در این وزن نداشتیم. بهترین آنها بشیر باباجان زاده بود که در انتخابی تیم ملی به نوری باخت که نوری هم در ادامه به علیاری که از 98 کیلو به این وزن آمد بازنده شد. باید بگویم تست دوپینگ برخی کشتی گیران این وزن مثبت بود و آنها یک ستاره و یا سه ستاره بودند. به این معنی که هر ستاره تعداد ارتکاب آن‌ها به دوپینگ را نشان می‌داد. بنابراین در چنین شرایطی مجبور شدیم علیاری را از 98 کیلوگرم به این وزن بیاوریم. اگر هر کدام از سنگین‌وزن‌ها را به مسابقه‌های جهانی نیز می‌بردیم هیچ نتیجه‌ای نمی‌گرفتیم. باز بهتر از همه آن‌ها علیاری بود که او هم در همان دور نخست حذف شد.




* دیسکالیفه‌شدن سوریان سکوی سومی را از ایران گرفت

به نظر من اگر به جای حمید سوریان، حاجی‌پور یا نوربخش به مسابقه‌های جهانی می‌رفتند و به همین قرعه می‌خوردند و به فرض اینکه در دور چهارم به روشن بایراموف می‌باختند و در دور بعدی هم از حریف کره شمالی شکست می‌خوردند، باز با این حال 4 امتیاز برای ایران به دست می‌آوردند که با همان 4 امتیاز تیم ایران می‌توانست با کسب عنوان سومی به روی سکو برود چرا که اختلاف ما با تیم سوم تنها 2 امتیاز بود اما چون سوریان به علت ضربات سری که به حریفان زد دیسکالیفه شد هیچ امتیازی برای ایران به دست نیاورد.


* پیشنهاد ماهی 20 هزار دلار آذربایجان را رد کردم

مگر ما قهرمان می‌شدیم می‌توانستیم ادعا کنیم عیب نداشتیم؟ وزیر ورزش قبل از مسابقه‌های جهانی هر روز اعتراض می‌کرد و از کادر تیم ملی به هیچ وجه راضی نبود. آن‌ها سال گذشته می‌خواستند این کادر را برکنار کنند اما چون تیم ملی کشتی فرنگی برای نخستین بار قهرمان جهان شد نتوانستند این کار را انجام دهند و تنها چاره این کار را در این دیدند که کادر فنی را از نظر انگیزشی ضعیف کنند. مثلا به کشتی‌گیران ماشین دادند اما به کادر فنی هیچ چیز ندادند.در ابتدا قرار بود 2 میلیون تومان در ماه به من بدهند اما در نهایت طوری پول دادند که این مبلغ نصف شد و با این کارها باعث شدند کادر فنی بسیار دلسرد شود. من پیشنهاد ماهی 20 هزار دلاری آذربایجان را رد کردم تا به کشورم خدمت کنم اما با دادن ماهی یک میلیون تومان طوری با ما رفتار می‌کنند که انگار ما گداهستیم. اصلا زحمات ما را کسی نمی‌بیند.


* برخی مربیان از بیرون کشتی‌گیران را تحریک می‌کردند

برخی مربیان که به دلیل قانون فدراسیون نمی‌توانستند به مربی‌گری تیم ملی برسند، شروع به تحریک کشتی‌گیران‌شان می‌کردند تا علیه کادر فنی موضع بگیرند. به من چه ربطی دارد فلان مربی به دلیل اینکه هیچ مقامی ندارد و بر اساس معیار فدراسیون نمی‌تواند به مربی‌گری تیم ملی برسد، اما همیشه کشتی‌گیران خودشان را تحریک می‌کنند و اخبار تیم ملی را برای آن‌ها می‌برند تا جو را خراب کنند.




* اینکه بنا صبح تا شب در خانه کشتی می‌ماند برای کشتی فرنگی خوب است

اینکه بنا صبح تا شب در خانه کشتی می‌ماند و آنجا خانه او می‌شود و زندگی می‌کند، برای کشتی فرنگی خوب است. از این نظر برای کشتی‌گیران خوب است و توقعات آن‌ها برآورده می‌شود که یک نفر همیشه با آن‌هاست. بنا علاقه‌ی زیادی به کارش دارد و منتظریم ببینیم چه نفراتی را می‌آورد تا با آن‌ها کار کند. ما دوست داریم تیم در المپیک نتیجه بگیرد. همان طور که آن‌ها تیم ویران شده را به ما تحویل دادند و ما توانستیم به عنوان‌های خوبی برسیم حال ما هم این تیم را تحویل آن‌ها می‌دهیم تا ببینیم چه گلی به سر آن می‌زنند. مگر این تیم را قهرمان المپیک کردیم، کسی از من هم تشکر کرد؟ پس من هم باید مقداری به فکر خانواده‌ام باشم نه اینکه همه چیزم را برای کشتی بگذارم و آن وقت کسی زحماتم را نبیند. امیدوارم کادر فنی جدید در المپیک پیش رو بتواند به 6 مدال طلا برسد. ما که شایسته نبودیم امیدوارم آن‌ها شایسته باشند و به عناوین خوبی برسند.


* چرا قانون برای کادر محمد بنا اعمال نمی‌شود؟

بنا افرادی را به عنوان کادر فنی به فدراسیون معرفی کرده که هیچکدام طبق اساسنامه فدراسیون واجد شرایط نیستند. پس این چه قانونی است که خودشان آن را نقض می کنند. با اینکه چند سال سرمربی تیم های ملی بودم اما بخاطر همین قانون خودشان به من اجازه ندادند سرمربی تیم ملی شوم و اساسنامه را بهانه کردند پس چطور این مربیانی که بنا معرفی کرده و حتی در شهر خودشان هم قهرمان نشده اند را قبول می کنند در تیم ملی باشند؟ با این وضعیت بهتر است فدراسیون این قوانین را جمع کند.


* به عملکرد برخی فرنگی‌کاران در مسابقات جهانی مشکوکم!

همانطور که یکی از نمایندگان مجلس هم گفته، به نظر من هم عملکرد برخی فرنگی‌کاران در مسابقه‌های جهانی مشکوک بود. وقتی رفتار آن‌ها را ‌دیدم به یک چیزهایی شک کردم و البته قبل از آن هم شک داشتم. این کشتی‌گیران هیچ وقت خودشان را با کادر فنی هماهنگ نکردند و طبق برنامه خودشان پیش رفتند و شاید هدف‌شان این بود که تیم نتیجه نگیرد. به خاطر همین بود که برخی‌ها با اطمینان قبل از مسابقه‌های جهانی می‌گفتند جوری برنامه‌ریزی شده است که بنا قطعا پس از مسابقه‌های جهانی هدایت تیم ملی را بر عهده خواهد گرفت. بنابراین شاید این یک سناریو بود تا کادر فنی تیم ملی را برکنار کنند. حال نمی‌دانم این سناریو از طرف کدام مسئول و یا فرد نوشته شده بود.


اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها