در ادامه این جریان، محسنی اژهای چنین نامه ای را تأیید کرد اما مخاطب
اصلی این نامه مشخص نشد تا اینکه بالاخره وکیل بابک زنجانی مخاطب اصلی این
نامه را مشخص کرد و گفت که این نامه خطاب به دولت و به ویژه شخص آقای
روحانی بوده است.
رسول کوهپایهزاده در این مورد گفت: زنجانی نامهای به ریاست محترم جمهور،
نمایندگان محترم مجلس و اعضای کمیسیون انرژی مجلس نوشت و در آن به طور
مشخص خدماتی را که در زمان وجود تحریمها و مشکلات ارایه کرد، اعلام کرده
است.
کوهپایهزاده گفت که بابک زنجانی در این نامه تاکید کرده که اگر بازداشت
صورت نمیگرفت یا به نحو مقتضی او میتوانست بیرون از زندان باشد، شاید در
استرداد پولها قدمهای موثرتری برداشته میشد.
شبکه اطلاع رسانی راه دانا برای روشن شدن بیشتر ماجرا متن کامل این نامه را منتشر میکند.
در قسمتی از این نامه آمده است:
متأسفانه معاون اول محترم ریاست بارها در اذهان عمومی به اینجانب بی احترامی های زیادی می کند و این امر لایق تراز کردن یک دولت یا یک انسان عادی نیست و جاه و مقام این معاونت حفظ حرمت مردم است.
ایشان بارها اینجانب را به فساد در دولت قبل، ارتباط با افرادی که دنبال پشت پرده آن می گردد، می باشد و جدیداً اینجانب را گردن کلفت عنوان نموده است که این صحبت ها در شأن یک معاون اول نیست.
جناب رئیس جمهور من در زندانم و دادسرا در حال رسیدگی پرونده است، من چه گردن کلفتی می توانم بکنم؟ وقتی فسادی وجود ندارد، من چرا باید نام افرادی را ببرم و آنها و زندگی آنها را نابود کنم؟
یک کار اقتصادی شده که منجر به ابهاماتی برای شما شده است و من موظفم ابهامات را حل کنم و این کار در حال انجام است. در اصل مجموعه شما دنبال یک زیاده خواهی است و اسم آن را فساد من نامیده.
من هیچ وقت با وزارت نفت معامله نکردهام؛ یک مجموعه نفتی در خارج نفت فروخته و پول آن را در حسابی که معرفی کرده، دریافت کرده و به واسطه آن پول بلوکه شده و حال که دولت عوض شده به زور می گوید پول را دوباره پرداخت کن، چون صاحب بانک و سهامدار من می باشم.
آقای دکتر من در بانک متعلق به خودم در خصوص همه سپرده گذاران مسئولم؛ چرا باید اطلاعات یک بانکی که ربطی به این کشور ندارد را در اختیار معاون اول شما بگذارم که ایشان به من نگوید گردن کلفت! آیا اگر شما جای من بودید چنین می کردید؟ به من فرمودید من چون صاحب بانکم موظفم پول شما را بدهم و کاری به کسی ندارید. من از روز اول تمام زندگیم را دو دستی تقدیم کردم، چه باید می کردم و نکردم که این همه بی احترامی به من میشود؟
وزارت نفت مگر بارش را به من داده که از من طلب می کند؟ باری در اختیار شرکت خارجی خود گذاشته و آن هم پولش را دریافت کرده، می توانست د بانکی دیگر وصول کند، حال که تحریم شده من مقصرم؟